(روزنامه شرق ـ 1395/08/12 ـ شماره 2719 ـ صفحه 7)
کرباسچی اینبار هم مطالب سلیمینمین را بیپاسخ نگذاشت و سوابق تاریخی سلیمینمین را به چالش کشید و سلیمینمین را از اعضای انجمن حجتیه دانست که در سال ٥٦ و در میانه مبارزات انقلاب، همهچیز را رها کرده و به انگلستان کوچ کرده است. سلیمینمین در این جوابیهها خود را فردی میداند که سابقه ٣٠ سال فعالیت مبارزه با فساد را در کارنامه خود دارد. کرباسچی هم در سخنان خود این بخش از اظهارات سلیمینمین را به چالش کشیده و آن را ادعا میخواند. او در آخرین جوابیه خود به سخنان سلیمینمین، نوشته بود: «عرض میکنم همین یک مورد دفاع از بذلوبخششهای دوهزارو ٢٠٠میلیاردی که لااقل ادعا شده است برای سه دهه که هیچ، اگر سه قرن هم با فساد مقابله میکردید، آن را جبران و باطل میکرد! من که نمیدانم شما ٣٠ سال چه مبارزهای با فساد کردهاید و چه دستاوردی داشتهاید ولی میخواهید بدانید چرا این ٣٠ سال مبارزه با فسادتان ثمری نداشته؟ چون این مبارزه هم دقیقا مثل همان فعالیتهایتان در انجمن حجتیه بوده تماما ذهنی و بینتیجه، خودتان هم این را آخر کار فهمیدید و بههمیندلیل هم سال ١٣٥٦ و در اوج نهضت انقلاب همه آن را رها کردید و سالها به انگلستان کوچ فرمودید...». کرباسچی در ادامه به سوابق عضویت سلیمینمین در انجمن حجتیه اشاره کرده و در انتها یادآور شده بود: برای مناظره هم امیدواریم یاشار سلطانی زودتر بیایند بلکه برنامه مناظرهای دربگیرد.
حالا، سلیمینمین هم سعی کرده در جوابیه تازه خود، به سخنان کرباسچی جواب دهد. سلیمینمین، در این جوابیه گفته که در سال ٤٩ از انجمن حجتیه به دلیل شرکت در کلاسهای شریعتی و مباحث آيت الله خامنهای اعتراض کرده و اخراج شده است. او درعینحال مدعی عضویت عموزاده کرباسچی، مهدی کرباسچی، در انجمن حجتیه شده و علت سفرش به انگلیس را قبولی در امتحان اعزام به خارج از کشور دانسته بود. او در نهایت در پیشنهاد دیگری به کرباسچی نوشته است: «شما نیز بیایید همچون آقای قالیباف داوری سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت را بپذیرید و رسما از این نهاد مدنی دعوت نمایید تا به بررسی منشأ اموالی بپردازد که اکنون به اتکای آن یک جریان سیاسی و رسانهای را اداره میکنید». اشاره سلیمینمین به نهادی است که ریاست آن را احمد توکلی برعهده دارد. سلیمینمین البته در این جوابیه بهصراحت به حمایت از قالیباف پرداخته و نوشته است: هیچ اکراهی ندارم که بهصراحت اعلام کنم شهردار کنونی را براساس واقعیتهای پیشرو یکی از مدیران قوی کشور میدانم، اما همزمان معتقدم مدیران قوی از مسیر خدمتگزاری به ملت خارج نمیشوند اگر نظارت اجتماعی و رسمی دقیقی بر عملکرد آنها صورت گیرد.
یک دانشگاه سالهاست کارکردی بنگاهگونه دارد
اما در جوابیه سلیمینمین خطاب به کرباسچی آمده است: باسلام، همانگونه که بر بسیاری از خوانندگان مطالب ردوبدلشده میان بنده و شما کاملا روشن شده است، از طرح این مباحث هرگز قصد افزودن مجادله سیاسی تازهای بر دیگر مجادلات سیاسی غیرسودمند متداول در جامعه را نداشتهام؛ زیرا حرمت قلم را فراتر از آن میدانم که آن را در خدمت منازعات تأسفبار گروهی و قبیلهای قرار دهم. هدف از دعوت جنابعالی - که امروز با هر پیشینهای، در رأس یک تشکیلات سیاسی، اقتصادی و رسانهای قرار گرفتهاید- به گفتوگویی رودررو پیرامون عملکرد گذشته و حال شهرداری تهران، کمک به روشمندکردن تشخیص هنجارها و ناهنجارها در جامعه است. سلیمینمین در ادامه نوشت: متأسفانه در شرایط کنونی هر بنگاه اقتصادی و سیاسیای مبادرت به تأسیس خبرگزاری، سایت، روزنامه، مجله و سایر وسایل ارتباطاتی مدرن انحصاری نموده تا به محض بروز تخلفی، بتواند با یاریجستن از آنها و برچسبهایی همچون «برخورد جناحی» فضا را غبارآلود کند تا تشخیص حقیقت حتی برای قشر نخبه نیز سخت گردد. یک دانشگاه که سالهاست کارکردی بنگاهگونه دارد و در پسزمینه کار علمی اساتید و دانشجویان آن، بهمثابه یک حزب فراگیر، کار سیاسی و اقتصادی ناسالم را پی میگیرد برخلاف عرف رایج در جهان و حتی داخل کشور صاحب دو روزنامه سراسری و روزنامههای عدیده شهرستانی، خبرگزاری، سایت و... است.
به خدمتگرفتن سعید مرتضوی در قوای سهگانه
او در ادامه نوشته است: آیا انتظار دارید خوانندگان بپذیرند که هدف این بنگاه نیز چون شما این است که «چند روزنامهنگار بیکار نباشند و زندگی کنند». و دراینمیان امثال بنده چشم دیدن این میزان بزرگواری بزرگمردانی را نداریم که حجم تخلفات و ظلمهایشان بر اقشار مختلف جامعه بهویژه قشر دانشجو در دو تحقیقوتفحص مجلس در سالهای ١٣٨٣ و ١٣٩٤ به عیان آمده است؟! در کجای جهان یک دانشگاه همچون بنگاه عمل میکند تا ضمن به خدمتگرفتن مدیران پرمسئلهای چون آقای سعید مرتضوی در قوای سهگانه صدای هر منتقدی را با توپخانههای رسانهای خود در نطفه خفه کند؟ با کمال تأثر و تأسف باید اذعان داشت که عدهای در دو طیف سیاسی مهم کشور مأوا گزیدهاند و به لطایفالحیلی اجازه نمیدهند فضای تشخیص برای مقابله با کژیها و مفاسد شفاف گردد.
«قانون» قابل اتکاترین ضامن صیانت از منافع عموم ملت
سلیمینمین در ادامه نوشته است: جناب آقای کرباسچی! در شرایطی که شما و دوستانتان به نتیجه تحقیق و تفحص مجلس، دستگاه قضا و بهطورکلی به قضاوت دستگاههای رسمی نظارتی و بازدارنده تن نمیدهید و بهسهولت با یک برچسب «برخورد جناحی» در مقام تطهیر خود بر میآیید آیا پیشنهادی بهتر از این باقی میماند که در نشریات تحت مدیریت خودتان محققانه و مستدل به بررسی عملکردها بپردازیم؟ البته همانگونه که اشاره شد، در جناح مقابلتان آقای احمدینژاد نیز به همین شیوه تمسک میجوید. این عملکرد ناصواب، نظارت اجتماعی بر کارکرد مسئولان و دستاندرکاران را تا حد صفر تنزل داده است.
سلیمینمین ادامه داده است: در مورد یک اتفاق، مردم آنچنان با اظهارات و موضعگیریهای متناقض و متعارض فراوانی مواجه میشوند که باید به آنان حق داد که دچار سردرگمی در تشخیص حقیقت شوند. بنده بعد از این که مطالبی توسط دوست گرامیتان آقای حکیمیپور در اختیار یکی از سایتها قرار داده شد از شما خواستم تا در گفتوگویی رسانهای به بررسی صحت و سقم ادعاهای مطرحشده در ارتباط با عملکرد مدیریت کنونی شهرداری بپردازیم و اگر مطلبی را خلاف یافتیم اعلام کنیم و اگر وارد دانستیم محکوم نماییم.
او در ادامه نوشته است: متأسفانه این پیشنهاد نهتنها مورد قبول واقع نشد بلکه غیرمنصفانه و به دور از مروت و مردانگی درصدد القای این امر برآمدید که بنده در مقام دفاع از آقای قالیباف برآمدهام. هیچ اکراهی ندارم که بهصراحت اعلام کنم شهردار کنونی را براساس واقعیتهای پیشرو یکی از مدیران قوی کشور میدانم اما همزمان معتقدم مدیران قوی از مسیر خدمتگزاری به ملت خارج نمیشوند اگر نظارت اجتماعی و رسمی دقیقی بر عملکرد آنها صورت گیرد. بهزودی نتیجه بررسی سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت در مورد آنچه پیرامون عملکرد مدیریت کنونی شهرداری تهران مطرح شده انتشار خواهد یافت و جامعه در مورد سختگیرانهبودن آن به قضاوت خواهد نشست. بهترین خدمت به مدیران کارآمد آن است که آنان را به قانون مقید سازیم؛ زیرا «قانون» قابل اتکاترین ضامن صیانت از منافع عموم ملت به حساب میآید.
ورود سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت را بپذیرید
سلیمینمین همچنین در ادامه جوابیه خود نوشته است: جناب آقای کرباسچی! جنابعالی تاکنون هیچگونه نظارتی بر عملکرد خود را نپذیرفتهاید و بر محکومیت خود در محاکم قضائی برچسب «برخورد جناحی» زدهاید. دعوت مرا برای گفتوگو و بررسی مسائلی که ناشی از ایستادگیتان در برابر قوانین کلانشهری است را نمیپذیرید. حال پیشنهاد دیگری دارم: شما نیز بیایید همچون آقای قالیباف داوری سازمان دیدهبان شفافیت و عدالت را بپذیرید و رسماً از این نهاد مدنی دعوت نمایید تا به بررسی منشأ اموالی بپردازد که اکنون به اتکای آن یک جریان سیاسی و رسانهای را اداره میکنید. عملکرد و سوابق برادر ارجمندمان دکتر احمد توکلی بهعنوان مدیر این نهاد مدنی هیچگونه توجیهی را برای جلوگیری از شفافسازی این مسئله، موجه نخواهد ساخت.
روشنسازی درباره انجمن حجتیه
سلیمینمین در این بخش از جوابیه خود به موارد مورد اشاره کرباسچی درباره انجمن حجتیه و عضویت سلیمینمین در آن پاسخ داده است. او در اینجا نوشته است: جناب آقای کرباسچی! در آخرین فراز نامهتان از آنجا که بر ضعف منطق خود وقوف کامل داشتهاید، برای تخریب طرف مقابل به طرح مسائل شخصی پناه بردهاید. ای کاش در این کار هم صادق بودید و به تحریف تاریخ نمیپرداختید. اولا عضویت اینجانب در مقطعی از فعالیت اجتماعیام در انجمن حجتیه چه ارتباطی به بحثهای فیمابین دارد؟
او ادامه داده است: بنده برای مقابله با فضای غبارآلود سیاسی که عملا کار مبارزه با فساد را ناممکن میسازد پیشنهادی خدمت شما ارائه دادم؛ زیرا بر این باورم که تا عزم ملی در این زمینه شکل نگیرد توفیق چندانی در این مسیر به دست نخواهد آمد و نیز معتقدم متأسفانه افرادی که از شفافسازی گریزانند با کار رسانهای مخرب خود شرایطی را رقم زدهاند که امکان نزدیکشدن نیروهای سالم طیفهای مختلف به یکدیگر و شکلگیری عزم ملی در مبارزه با فساد فراهم نگردد. حال دراینمیان جنابعالی ناگهان به طرح این موضوع پرداختهاید که بنده از سال دوم تا چهارم دبیرستان عضو انجمن حجتیه بودهام. ممکن است بفرمایید این موضوع چه ربطی به بحث کنونی ما دارد؟!
پسرعمویتان میتواند منبع خوبی باشد
سلیمینمین در ادامه نوشته است: ثانیا، لازم است به استحضار جنابعالی برسانم که بنده در سال چهارم دبیرستان (نظام قدیم) تحتتأثیر مطالعه آثار مرحوم دکتر شریعتی و شرکت در کلاسهای درس آیتالله خامنهای به مواضع سیاسی این انجمن اعتراض کردم و از آن اخراج شدم. در سال ٥٢ نیز در امتحان اعزام دانشجو به خارج قبول شدم و برای ادامه تحصیل به انگلیس رفتم. پسرعموی گرامیتان آقای مهدی کرباسچی که در دوران مدیریت شما بر شهرداری تهران ریاست شرکت همشهری را به عهده داشتند، همدوره بنده در انجمن حجتیه بودند و با مواضع این گروه مشکلی پیدا نکردند میتوانستند منبع خوبی برای تحقیق شما باشند.
توضیح درباره سفر به انگلیس
او در ذکر دلایل بعدی خود نوشته است: ثالثا بنده در اوج انقلاب به همراه همسر و فرزند نوزادم، زینب، به ایران بازگشتم و سعی کردم در جریان قیام سراسری ملتم علیه استبداد و سلطه بیگانه حضور مستقیم داشته باشم و به مبارزات دانشجویی خارج از کشور اکتفا نکنم. رابعا شما که اکنون با حجتیههای دیروز پیوندی آشکار خوردهاید و به تبلیغ اندیشه آنان مشغولید چگونه در اقدامی متناقض به ارتباط کوتاه من با این گروه میتازید؟ اکنون با این توضیحات یک بار دیگر جمله شما را که با هدف تخریب بنده بیان فرمودهاید مرور میکنیم: «در اوج انقلاب (سال ١٣٥٦) با کولهباری از آموزههای انجمن حجتیه راهی انگلیس شدید و اکنون به زندانیان آن دوره (امثال آیتالله هاشمیرفسنجانی) میتازید، از این چیزها در انقلاب بوده و هست. خسته نباشی قهرمان مبارزه با فساد».
اخراج از حجتیه
سلیمینمین همچنین توضیح داده است: حتی اگر بنده به قول جنابعالی در سال ٥٦ از ترس مبارزه، ایران را ترک گفته بودم جواب تلاشم برای شفافسازی فضای اقتصادی و سیاسی کشور توسل به این شیوه تخریبی نبود. اجازه دهید بالاتر از این را بگویم؛ حتی اگر بنده با انجمن حجتیه درگیر و اخراج نمیشدم (آن هم در سال ٤٩) و مثل بعضی آقایان در عضویت انجمن حجتیه باقی میماندم یا در اوج مبارزات ملت به کشور بازنمیگشتم، باز هم جواب یک پیشنهاد سازنده برای مبارزه با فساد، چنین تخریبی نبود.
سفرهای هاشمی به دور دنیا
او در ادامه موضوع سفرهای هاشمی به خارج از کشور را پیش کشیده و نوشته است: اما در ارتباط با نقد خاطرات جناب آقای هاشمیرفسنجانی توسط اینجانب - که این هم ازجمله سیئات بنده در پیشگاه جنابعالی محسوب شده است - باید بگویم مشکل شما فقط ادبیات نامناسب نیست بلکه علاوه بر آن دچار فقر اطلاعات تاریخی نیز هستید. سفر من به خارج از کشور برای تحصیل را ذنب لایغفر به حساب میآورید اما سفرهای آقای هاشمی به دور دنیا در همین سالها از نگاه تیزبین! جنابعالی دور میماند. بد نیست بدانید ایشان در سال ٥٣ سفری به دور اروپا دارند. مجددا در سال ٥٤ سفری به دور دنیا را از ژاپن آغاز میکنند و تا کشورهای اروپایی ادامه مییابد که ازقضا تمامی افراد خانواده در این سفر با ایشان همراه بودهاند. مجددا در نیمه دوم سال ٥٤ ایشان راهی اروپا و سپس آمریکا میشوند. آیا فکر نمیکنید علی رغم پایینکشاندن سطح بحث به اینگونه مسائل پیشپاافتاده نتوانستهاید به نتیجهای برای شکستن شخصیت حرفهای و علمی بنده نائل آیید؟
سوابق ٣٠ سال مبارزه
سلیمینمین در ادامه در پاسخ به سؤال کرباسچی که در طول ٣٠ سال مبارزه با فساد، چه کاری انجام داده است، به سوابق خود دراینباره اشاره کرده است: مبارزه اینجانب با مفاسد مدیریتها ازقضا عمدتا با مدیران مدعی اصولگرایی بوده است؛ مقابله با آقای مهندس میرسلیم (در دوران وزارت ارشاد) بهدلیل حمایت از یکی از معاونان متخلفش و دادگاهیشدن موضوع و درنهایت ناگزیرشدن وی به تغییر معاون مذکور، اعتراض به آقای دکتر ولایتی در ارتباط با برخی سفرای دارای لغزش اخلاقی و مالی، مقابله با تخلفات آقای جاسبی زمانی که بر کرسی عضویت شورای مرکزی حزب مؤتلفه تکیه زده بود (البته این مدیر متخلف بعدها با چشاندن مزه مزایای معاملهگری به دوستان شما توانست در اردوگاه اصلاحطلبان خیمه بزند).
او در آخر نوشته است: جناب آقای کرباسچی! پروندههایی ازایندست که فراوانند ثابت میکنند در مبارزه با فساد به هیچچیز جز مصالح عمومی پایبند نبودهام؛ البته جنابعالی اظهار لطف نموده و فرمودهاید: «اگر هیچ دلیلی بر عدم صلاحیت حرفهای و شکست فاحش روزنامهنگاری وی نبود همین کافی است که..».
میتوانید دلیل چرایی باطلکردن مجوز روزنامه مرا در دولت اصلاحات بعد از لغو اعتبار ارزی تخصیص دادهشده به آن و... از آقای مسجدجامعی جویا شوید. ایشان در ملاقات حضوری بهصراحت و با صداقت (در مقام قائممقام وزیر ارشاد) اعلام داشت مایل نیستند شما روزنامه منتشر سازید. حال صادقانه پاسخ دهید که آیا این مخالفت، بهدلیل ناتوانی بنده در امر روزنامهنگاری بود یا به این خاطر که افراد خاطی چون شما قلم افرادی چون مرا مزاحم میپندارند؟!
http://www.sharghdaily.ir/News/106757
ش.د9503992