یکی از نکات اولیه گزارش صدا علت تأسیس دانشگاه آزاد است؛ سلیمی نمین در خصوص علت نوشتن جوابیه خود نوشته است: «بررسی سابقه تاریخی دانشگاه آزاد در مجله شماره 117 صدا با جملهای از مرحوم هاشمی رفسنجانی آغازشده که به دلیل گزینشی عمل شدن، اهداف اولیه از اقدامی که همه شخصیتهای نظام و در رأس آن امام (ره) با آن موافق بودند مشخص نمیشود. ایده «ضرورت مقابله با مدرکگرایی» بهعنوان آفتی بنیانکن بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مطرح شد؛ زیرا تا آن زمان بسیاری از دستاندرکاران اداره کشور به یمن خرید مدرک تحصیلات عالیه از مؤسسات غیر معتبر آمریکایی یا اروپایی عنوان «دکترا» را با خود حمل میکردند که فاقد هرگونه پشتوانه علمی بود و موجب تحمیل حقارتهای بسیاری به ملت ایران در حوزههای تخصصی میشد.»
چرا امام(ره) با دانشگاه آزاد همراهی کرد؟
در ورودیه گزارش صدا خبرنگار این هفتهنامه بخشهایی از خطبه مرحوم هاشمی را برای گسترش دانشگاه آزاد در شهرهای کوچک و روستاها نقل میکند که سلیمی نمین با اشاره به نفس مقابله با مدرکگرایی در این دانشگاه؛ بخشهای حذفشده در این نقلقول را ذکر میکند که در پاسخ به این مطالبه عمومی، آقای هاشمی در خطبه نماز جمعه 31 اردیبهشتماه میگوید: «مراکزی درست کنیم به نام دانشگاه آزاد، اما نه مانند دانشگاه آزاد در رژیم گذشته؛ دانشگاه آزاد واقعی که مواد تحصیلی دانشگاهی با آن روش تحصیل که در حوزههای علمیه میخوانند، خوانده شود... هرکس میخواهد بیاید. شرط دیپلم و مانند آنهم نگذاریم؛ یک آزمون برای کشف صلاحیتشان بگذاریم، وارد آنجا که شدند کلاسهای محدود مثلاً 30 نفری با استاد معین، در ساعت معین نباشد، بلکه مثل شیوه آموزش طلبهها باشد. آقایانی که طلبه بودهاند و اینجا هستند میدانند وقتیکه ما در قم درس میخواندیم بعد از سحر و نماز صبح میآمدیم در این مقبره، در آن مقبره، در مسجد؛ گوشهکناری مینشستیم، هر استادی یک شاگردی داشت. بنده که درس میخواندم مقید نبودم که چه کسی استاد باشد. کسی که یک سال از من جلوتر بود به من درس میداد. آن پایه را من میفهمیدم و به کسی که یک سال از من عقبتر بود درس میدادم... ما طالب علم میخواهیم، طالب مدرک نمیخواهیم... این جریان، راهی میشود برای اینکه در سراسر کشور دستکم در مراکز استانها، دهها مدرسه به سبک حوزههای علمیه داشته باشیم.» اما به فاصله اندکی از آغاز به کار، بدون هیچگونه هماهنگی با نظام آموزش عالی کشور، دانشگاه آزاد در مسیر صدور مدرک واقع میشود، آنهم در سطح دکتری: «چهارشنبه 31 مردادماه 1363: ...ظهر، آقای دکتر [عبدالله] جاسبی آمد، گزارشی از وضع دانشگاه آزاد اسلامی داد. امسال بناست پنج هزار دانشجو بگیرند و شاگردان تکدرسی را به بیست هزار نفر برسانند و چند واحد جدید باز کنند و دوره دکترا داشته باشند.»
حمایتی که امام(ره) از دانشگاه آزاد دریغ کردند
یکی از نکاتی که بارها مورد تأکید نویسنده صدا قرارگرفته است؛ مسأله حمایت امام (ره) از دانشگاه آزاد است. اما سلیمی نمین با اشاره به کمک امام (ره) به دانشگاه برای تأسیس با اهداف اولیه؛ یادآور میشود که بعدها به دلیل رویکرد مدرکگرایی هاشمی در دانشگاه آزاد این دانشگاه با مسوولان وقت دولت با مشکل روبهرو میشود ولی هیچگاه امام (ره) حاضر به دفاع از رفتار هاشمی نمیشود. در این جوابیه آمده است: «اما آیا ایشان میپذیرد که فعالیتهای غیرقانونی بارز این دانشگاه تا حد گرفتن دانشجوی دکتری متوقف شود؟ خیر، هرگز! به همین دلیل آقای هاشمی میکوشد برای شکستن مقاومتها در برابر کارهای خلاف قانون از امام (ره) بهره گیرد: «شنبه 13 اردیبهشتماه 65 ... احمد آقا آمد وضع جنگ و مسائل ارتش و سپاه را برای گزارش خدمت امام (ره) گفتم و از امام (ره) خواستم که در جهت تقویت دانشگاه آزاد اسلامی، پیغامی به افراطیهای دانشگاه بدهند. آنها اخیراً مشکل تراشی میکنند...»
اما پاسخی از سوی امام (ره) دریافت نمیکند؛ لذا مجدداً بهطور مستقیم درخواست را نزد امام (ره) مطرح میکند: «شنبه 10 خردادماه 65 ... صبح به زیارت امام (ره) رفتم... از امام (ره) خواستم دانشگاه آزاد اسلامی را در مقابل مخالفان تندرو تقویت کنند. فرمودند موارد اختلاف و نقاط نظر طرفین را بنویسم تا تصمیم بگیریم؛ نوشتم و فرستادم.» اما هرگز این درخواست بهرغم پیگیریهای متعدد مورد اجابت واقع نمیشود: «جمعه 16 خردادماه 65 ... احمد آقا آمد... در مورد دانشگاه آزاد اسلامی صحبت کردیم. گفت نامهای که به امام (ره) در خصوص نقطهنظرات مخالفان دادهام، جلوی امام (ره) است و هنوز نخواندهاند.» آقای هاشمی بعد از مأیوس شدن از امام (ره) راهی جز این در پیش روی خود نمیبیند که اساسنامه دانشگاه آزاد را تغییر دهد.»
در بخش دیگری از این جوابیه سلیمی نمین به ماجرای درخواست هاشمی از بنیاد مستضعفان برای دریافت ساختمان اشارهکرده و مینویسد: «جالب است بدانیم در شرایطی که امام (ره) حتی تصرف دولت در اموال بنیاد مستضعفان را مجاز نمیدانستند آقای هاشمی استفاده از این اموال را برای دانشگاه آزاد مباح میشمردند: «شنبه 24 فروردینماه 1364 ... با نخستوزیر، تلفنی صحبت کردم و از او خواستم یک چاپخانه از بنیاد مستضعفان در اختیار دانشگاه آزاد اسلامی قرار گیرد.»
چه کسی برخلاف اساسنامه دانشگاه آزاد عمل کرد؟
در بخشی از گزارش صدا نویسنده تأکید دارد که در دولت دهم برخلاف اساسنامه دانشگاه آزاد رفتار شده که سلیمی نمین با انتقاد همزمان از هاشمی و احمدینژاد به نقض مکرر اساسنامه دانشگاه آزاد از سوی هاشمی اشارهکرده و مینویسد: «ماده 4 این اساسنامه تأکید دارد که دانشگاه از زمان صدور مجوز از سوی شورای گسترش رسمیت مییابد؛ مقولهای که حتی تاکنون بهصورت کامل حلوفصل نشده است؛ بااینوجود این ماده از اساسنامه بهصراحت روشن میسازد که پیش از تصویب اساسنامه، این دانشگاه فاقد مجوز و صلاحیت قانونی برای کار در عرصه آموزش عالی کشور بوده است. جناب آقای هاشمی با استفاده از موقعیت خود در مجلس شورای اسلامی در تاریخ 14/2/67 مادهواحدهای را تحت عنوان «تأیید رشتههای دانشگاه آزاد اسلامی» از تصویب میگذراند. بر اساس این مادهواحده به شورای عالی انقلاب فرهنگی اجازه داده میشود تا بر اساس ضوابط خاصی، مدارک تحصیلی فارغالتحصیلان دانشگاه آزاد پیشازاین تاریخ را ارزیابی کند تا این افراد نیز بتوانند مانند فارغالتحصیلان دانشگاههای دولتی از دانشنامه (مدرک دانشگاهی) معتبر استفاده نمایند. ... طبق همین اساسنامه اولین اقدامی که سریعاً باید صورت میگرفت معرفی فردی بهعنوان نامزد ریاست دانشگاه به شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. بهرغم تمامی تذکرها و پیگیریهای انجامشده از سوی مراجع ذیصلاح امر آموزش عالی این اقدام توسط هیأتامنا صورت نمیگیرد. بررسی دستور جلسات و صورتجلسات آن ثابت میکند که هیچ گامی برای قانونی کردن ریاست این دانشگاه برداشته نمیشود. آیا نباید این سؤال مطرح شود که چرا میبایست از ریاست فردی به مدت 25 سال برخلاف اساسنامه این مجموعه حمایت شود؟»
اما در ماجرای همین اساسنامه در بخشی از گزارش صدا نویسنده شبههای را در خصوص انتصاب ولایتی مطرح کرده و مینویسد: « ماده 8 اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی نحوه تعیین اعضای هیأت مؤسس را اینگونه توضیح میداد: «چنانچه اعضای هیأت مؤسس به علل مختلف مانند فوت، استعفا، بیماری، برکناری، ناتوانی یا هر علت دیگر به 6 نفر کاهش یابد، هیأت مؤسس باید افراد جایگزین به تعداد موردنیاز را ظرف مدت 3 ماه برای عضویت در هیأت مؤسس به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کند.» باگذشت 12 روز از رحلت آیتالله هاشمی درحالیکه هیأت مؤسس هنوز اقدامی برای جایگزینی ایشان نکرده بود روز جمعه اول بهمنماه رهبری طی حکمی علیاکبر ولایتی، مشاور بینالملل خود و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را بهعنوان رییس هیأت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی منصوب کرد.» اما سلیمی نمین در خصوص این شبهه تأکید میکند که در زمان مرگ مرحوم هاشمی هیأت مؤسس از حدنصاب افتاده و صلاحیت تشکیل جلسه هم ندارد: «آنچه بیش از همه در این مطلب نادیده گرفتهشده نگارش نامهای از سوی رییس سابق دانشگاه آزاد- میرزاده- به رهبری بعد از فوت آقای هاشمی است. آقای میرزاده در این نامه با اشاره به از حدنصاب افتادن هیأت مؤسس که حتی نمیتوانست بهصورت قانونی خود را ترمیم کند از رهبری برای خروج از این بنبست درخواست کمک کرد. رهبری نیز فردی را بهعنوان رییس هیأت مؤسس تعیین کرد که از نادر معتمدان آقای هاشمی بوده است و تاریخ دیپلماسی کشور بهترین گواه بر این مدعاست.»
هاشمی و احمدینژاد، هر دو خطا کردند
سلیمی نمین به ماجرای چالش دولت احمدینژاد با دانشگاه آزاد اینگونه پاسخ میدهد:«به دنبال انتخاب آقای احمدینژاد بهعنوان ریاست جمهوری تلاش گستردهای صورت گرفت که این حیاطخلوت پرجاذبه از کنترل رقیب خارج شود و در کنترل ریاست جدید قوه مجریه درآید که تذکر رهبری را به دنبال داشت. حضرت آیتالله خامنهای از رییسجمهور خواستند دانشگاه آزاد را دستمایه یک منازعه سیاسی قرار ندهد و همزمان به آقای هاشمی نیز توصیه کردند تا با اصلاح اساسنامه ابهامات قانونی بهویژه وضعیت حقوقی این دانشگاه را روشن کنند. آقای هاشمی در برابر این توصیه هرگز ضرورت اصلاح اساسنامه را نفی نکرد اما متأسفانه مرتب اجرای آن را به تعویق میانداخت؛ لذا بعد از نزدیک به دو سال رهبری از شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستند تا بهعنوان مرجع نهایی تصویب اساسنامه، مستقیماً به این امر مبادرت کند؛ لذا آنچه در این زمینه در تاریخچه «میراث آیتالله» آمده: «آیتالله هاشمی رفسنجانی مخالف تغییر اساسنامه بود و در دیدار با دانشجویان دانشگاه تهران بابیان اینکه «دانشگاه آزاد غصب شده است» به شورای عالی انقلاب فرهنگی اعتراض کرد. «این اقدام با تصویب نهادی صورت گرفت که حق نداشت در اساسنامه آن ورود کند.»
اساسنامه دانشگاه آزاد چگونه شکل گرفت؟
زمانی که اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد بهعنوان یک ضرورت موردپذیرش همگان، در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت با دو اقدام خلاف قانون و مصالح ملی در این زمینه مواجه شدیم. اولی از جانب آقای هاشمی رفسنجانی و دومی از جانب آقای احمدینژاد بود.
طرح موضوع وقف دانشگاه آزاد درواقع واکنشی در برابر قانونمندی و روشن شدن وضعیت حقوقی آن بود... همچنین آقای احمدینژاد از فرصت اصلاح اساسنامه در شورای عالی انقلاب فرهنگی استفاده کرد تا بتواند تسلط خود را بر آن بیفزاید که از آن جمله اقدام برای افزایش منتخبان شورای عالی انقلاب فرهنگی از میان اعضای هیأتعلمی دانشگاه برای عضویت در هیأتامنای دانشگاه آزاد از سهبهپنج نفر بود که رهبری با آن نیز مخالفت کردند.
همچنان دانشگاه آزاد در اختیار حامیان آیتالله
در گزارش صدا به انتصاب ولایتی اشارهشده و او را فردی میداند که زمانی حامی هاشمی بود و حالا راهش عوضشده است؛ اما به این مسأله اشاره نمیکند که حتی جاسبی نیز از موافقان تغییر مدیریت دانشگاه آزاد و حامیان تصمیمات ولایتی محسوب میشود. سلیمی نمین در جوابیه خود به بخشهایی از پاسخ ولایتی اشاره میکند: «این فسادهای مالی از زمان حیات مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی مطرحشده بود. آقای علیمحمد نوریان که دبیر کل هیأت مؤسس هستند و از سوی مرحوم هاشمی رفسنجانی به سمت بازرسی منصوبشده بودند، این موارد را مطرح کرده بودند و بنا به شهادت برخی از اعضای هیأت مؤسس و امنا (که در صورت لزوم اسامی آنها را خواهم گفت) قرار بود آقای میرزاده عزل شود. اگر لازم شد نام بعضی از مدعیان امروز که خبر تصمیم مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی مبنی بر عزل میرزاده را حضوراً به اینجانب گفتند، خواهم گفت. وقتی آیتالله هاشمی گزارش این مفسده را شنیده گفته بود که برخورد با فرد موردنظر پس از انتخابات صورت گیرد.»
http://sobhe-no.ir/newspaper/259/8/9841
ش.د9600937