تکلیف ترکیب هیأترئیسه شورای چهارم در سال چهارم طبق همان روندی که پیشبینی شده بود، اتفاق افتاد و اصولگرا باقی ماند. این انتخابات البته مثل سال قبل برای اصولگرایان شیرین نبود؛ چراکه یک رأیشان به سمت اصلاحطلبان غش کرد و یکی دیگرشان هم برای دومین بار با رأی ممتنع به سکوت سفیدش ادامه داد. البته اصولگرایان این روزها بیشتر از انتخابات هیأترئیسه درگیر موضوع چند عضو اصولگرا و البته تمام شورا بودند. انتشار گزارش سازمان بازرسی کل کشور از فروش املاک شهر تهران با تخفیف و تقسیطهای کلان و ویژه از سوی شهرداری به مدیران ارشد و افراد خاص و البته پنج عضو شورا جو را به سمتی که آنها نمیخواهند برده است. جلسه روز گذشته شورای شهر تهران با تأخیر ساعت ٩:٣٠ شروع شد تا ٣١ عضو در جلسه حاضر شوند و رأیگیری برای اعضای هیأترئیسه انتخاب شوند.
در همان ابتدای جلسه احمد حکیمیپور و محمد حقانی قصد دادن تذکر داشتند، اما چمران موافقت نکرد و گفت: تذکر جلسه را وارد فضاهای خاصی میکند و میخواهیم انتخابات در فضایی آرام باشد. البته چمران قبول کرد و حقانی هم درباره ضرورت ارائه برنامه از سوی کاندیداهای ریاست و اعضای هیأترئیسه تذکر داد که چمران در پاسخ گفت: برنامهای نداشتهایم و نداریم، ما که کار اجرائی نداریم که برنامه داشته باشیم، در مجلس هم ندارند. هیأترئیسه خیلی زود برگهها را پخش کرد تا اعضا به دو گزینه تکراری ریاست شورا، یعنی چمران و مسجدجامعی، سه گزینه نایبرئیسی یعنی حکیمیپور، طلایی و حافظی، چهارگزینه منشیها یعنی قناعتی، پیرهادی، تندگویان و سرخو و در نهایت دوگزینه سخنگویی، یعنی دوستی و تقیپور رأی بدهند. نتیجه آرا همانطور که مسجدجامعی گفت کاملا روشن بود و هیأترئیسه برای بار سوم دودستی تقدیم اعضای اصولگرا شد. در ترکیب جدید باز هم چمران، رئیس، طلایی، نایبرئیس، تقیپور، سخنگو و پیرهادی و قناعتی هم منشیهای هیأترئیسه ماندند.
اصولگرای مستقل سفید
همه اتفاقات انتخابات دیروز، یک سال قبل دقیقا به همین شکل اتفاق افتاده بود و برگ برنده اصولگرایان یعنی تعداد بیشتر امسال هم خیال آنها را راحت کرد و همین اصلاحطلبان را از تلاش برای رایزنی بیشتر باز داشت. برنامه نداشتن اصولگرایان به دلیل همین خیال راحت و بیبرنامگی اصلاحطلبان به دلیل همین ناامیدی از تعداد رأی، آنقدر واضح بود که به چشم یکدیگر به عنوان رقیب آمده بود. اخبار و جلسات چند روز مانده به انتخابات اصلاحطلبان آنقدر بینتیجه و فرمالیته بود که اعضای خودشان را هم ترغیب به یک رأیگیری هیجاندار نمیکرد. این واضحبودن نتیجه آنقدر بارز بود که اعضا در جلسه دیروز رأیشان را پنهان نمیکردند و خیلی راحت به هم نشان میدادند و محسن پیرهادی هم خطاب به هادی ساعی که رأیها را بهعنوان ناظر میشمرد، گفت: بلند بلند بخوانید تا هیجان بدهیم و شلوغش کنیم. علیرضا دبیر هم که با چند عضو دیگر دائم در حال بحث بود، به شوخی به سمت خبرنگاران برگشت و گفت: ١١ سال است این کار را میکنیم، عادی شده و نفر کناردستیاش حبیب کاشانی هم که عجلهای خاص داشت، چند بار به چمران و پیرهادی اشاره کرد که کار را زودتر جمع کنید.
اما در میانه این فضای سرشار از رفع تکلیف برای دو طرف این ماجرا، یک عضو برای دومین سال متوالی مستقلبودن خود و مسیرش را به رخ کشید. یک اصولگرای برگشته از جمع اصولگرایان شورا، دو سال است که که با یک رأی سفید میخواهد حرف خودش را بزند، رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت محیطزیست و خدمات شهری شوراست که بدون اعلام رسمی دلایلش برای نایبرئیسی شورا اعلام حضور کرد. شاید یکی از مهمترین دلایل او برای این کار، تلاش برای دسترسی بیشتر به بسیاری از مسائلی است که تنها در حد رئیس و هیأترئیسه شورا میماند و حتی به رؤسای کمیسیونها هم داده نمیشود. حافظی سالها در سیستم دولتی مدیر بوده و خوب میداند نایبرئیسی در شورا چقدر شأن سیاسی و جناحی و شخصی دارد و به همان اندازه چقدر محدود است، پس نمیتوانسته سودای بلندپروازانهای را در سر داشته باشد.
او امروز قبل از انتخابات و رأیگیری برای نایبرئیسی، نزد خبرنگاران آمد و در جملهای کوتاه گفت: «میدانم تنها یک رأی دارم، اما با همان یک رأی شرکت میکنم تا نشان دهم هر دو طرف چقدر انحصارطلب هستند و اصولگرایان حتی طاقت انتقاد از درون خودشان را هم ندارند». او تأکید کرد: «برای نایبرئیسی کاندیدا شدم تا در تاریخ شوراها ثبت شود که مدعیان اصولگرایی در شورا تاب و تحمل منتقد اصولگرای خود را نیز ندارند. من احساس کردم باید از حیثیت اصولگرایی دفاع شود و نبایستی به رأی اعتماد مردم خیانت شود و از سوی دیگر بایستی از انحرافات مدعیان اصولگرایی و خیانت آنان به اصولگرایی جلوگیری شود، در غیر این صورت اعتماد مردم از این ساختار سلب خواهد شد».
حافظی که در این چند ماه اخیر اختلافات قابل توجهی با هیأترئیسه اصولگرا و شهردار اصولگرای تهران داشته است، به نمونه واضح این اختلافات اشاره کرد و گفت: «از اردیبهشت امسال گزارش انحرافات شهرداری را به سازمان بازرسی کل کشور ارسال کردم، ولی برخی از دوستان شاهد این انحرافات بودند و سکوت کردند. اصولگرای واقعی نبایستی نگران هجمهها و حاشیهها باشد. در سه سال گذشته انتظار مقابله با فساد مالی و انحرافات شهرداری تهران را داشتم که این انتظارات برآورده نشد. رأی سفید سال گذشتهام هشداری بود به انحرافات شهرداری و اغماضی که ازسوی شورا صورت گرفته، ولی کسی توجه نکرد».
این تلاش انفرادی حافظی در حفظ اصولگرایی که معنایی متفاوت با سایر اصولگرایان شورا دارد، در همان جلسه شورا از سوی کانالهای منصوب به برخی از اعضای شورای شهر مورد هجمه و تمسخر قرار گرفت. کانال شوراآنلاین، حافظی را بازنده بزرگ انتخابات هیأترئیسه شورا خواند و نوشت «خودزنی دکتر با نسخهای که شفابخش نبود» و لبخند تمسخر برخی از اعضای اصولگرا و البته اصلاحطلب بدون تلاشی برای پنهانماندن، کاملا آشکار بود. واقعیت این است که حافظی تقریبا از همان سال اول شورای چهارم با مشاهده بسیاری از اقدامات و گرایشی که از سوی جریان اصولگرا به سمت شهرداری تهران شاهد بود، دامن از ورطه این تعریف و رفتار از اصولگرایی کشید.
او در نشست خبری روز خبرنگار امسال خود کاملا صریح اعلام کرد در این سه سال به هیچ جریانی گرایش و ارتباط نداشته و کاملا مستقل عمل کرده است. با این حساب نه او روی نظر و رأی اصولگرایان حساب میکرد و نه آنها روی یک رأی و همراهی حافظی. اما نکته درخور توجه که باید بیشتر درباره آن تأمل کرد، جایگاه حافظی برای طرف مقابل بود و اینکه چرا جریان اصلاحطلب شورا نتوانست یا نخواست حافظی را با خود همراه کند.
چه اینکه اگر این اتفاق حتی در همین بزنگاههای حساس انتخاباتی، رخ میداد؛ حالا مسجدجامعی ١٥ رأی داشت و شاید با این همراهی حافظی، چند عضو اصولگرای لب مرز دیگر هم به این سمت گرایش پیدا میکردند. واقعیت این است که اصلاحطلبان شورا میتوانستند دیروز با حمایت از نایبرئیسی حافظی، پشت این عضو اصولگرای منتقد جدی اصولگرایان شورا بمانند و با سپر و شمشیر و کلاهخود یکی از جنس خودشان، با رقیب مقابله کنند اما... . اما بنابرآنچه که میتوان به آن نسبت خودخواهی، درکنکردن موقعیت، درک نادرست از مصلحت کلی اصلاحطلبان و... داد، این کار را نکردند و درنهایت دوباره بر همان صندلیهایی که سه سال پیش نشسته بودند، نشستند.
محمد حقانی قبل از شروع رأیگیری در پاسخ به «شرق» گفت با هم توافق کردهایم اگر مسجدجامعی رأی آورد، به حافظی رأی بدهیم اما اگر نشد، همان برنامه قبلی را پیاده کنیم. آنها در حالی چنین تصمیمی را گرفتند که خودشان به شکلی واضح میدانستند رأیگیری، نتیجهای جز انتخاب چمران ندارد. البته این تصمیم اصلاحطلبان شورا چندان هم بیدلیل نبوده و ریشه چنین تصمیمی را باید در دلخوری چند ماه قبل چند عضو شورا از یک افشاگری حافظی دید. حافظی چند ماه قبل نام پنج عضو شورا یعنی دنیامالی، دوستی، سالاری، چمران و کاشانی را بهعنوان مخالفان اصلی طرح صیانت از باغات تهران که جلوی بسیاری از اقدامات را میگیرند، اعلام کرد. این اعلام نام که با بازتاب گسترده رسانهای مواجه شد، این پنج عضو اصولگرا و اصلاحطلب را بهشدت دلخور کرد. دلخوری که تا امروز ادامه دارد و اعضا به وضوع نشان دادند درباره چنین تصمیمهای بزرگی، چقدر میتوانند شخصی تصمیم بگیرند.
٢ سال قبل گفتم اساسنامه سازمان املاک ایراد دارد
اما جلسه دیروز شورا همچنان ملتهب از اخبار گزارش سازمان بازرسی درباره فروش چندهزارمیلیارد از اموال عمومی با تخفیفها و تقسیط ویژه از سوی شهردار تهران به مدیران و اعضای شورا و افرادی خاص بیرون از شهرداری بود. علاوه بر معصومه آباد و الهه راستگو، بهعنوان اعضایی که نامشان بهعنوان گیرندگان خانه از شهردار تهران در آن فهرست وجود داشته، اعضای دیگری هم صحبت کردند و اتفاقا صحبتهای جدید و درخورتوجهی داشتند.
علیرضا دبیر، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، در توضیحی شفاف و صریح گفت: بار چهارم یا پنجم است میگویم باید یک جلسه ویژه بگذاریم تا درباره اساسنامه سازمانها و شرکتها صحبتهای جدی شود. اساسنامههایی که ابلاغ شده است، تنها از سوی شخص شهردار ابلاغ شده و این ایراد قانونی دارد. در مصوبه شورا اعلام شده بود آییننامههای مالی و معاملاتی باید در شورای شهر بررسی و تصویب شود؛ اما در اساسنامهای که شهردار تهران خودش ابلاغ کرده، اعلام شده شورای سازمانشان باید مصوب کند.
او به ماجرای کاهش اختیارات شهردار و تلاش تعدادی از اعضا برای بازبینی این اختیارات اشاره کرد و گفت: شهردار تهران با توجه به همان اختیاراتی که به او دادهایم، شخصا این اساسنامهها را ابلاغ کرده و با همین اختیارات میتواند املاک شهرداری را همینطور بفروشد و این اشتباه است. دبیر همچنین به خبرنگار «شرق» بهطور تکمیلی گفت: مسئله اینجاست که در اساسنامهای که آقای چمران برای سازمانها از جمله سازمان املاک و مستغلات ارائه کرده، تأکید شده است که آییننامه داخلی باید به شورای شهر بیاید؛ اما آنها مبنا را بر اساسنامهای که شهردار تهران ابلاغ کرده، گذاشته و کارشان را پیش بردهاند.
٢ خبرنگار در فهرست کارکنانی که خانه گرفتند
اما محسن سرخو، عضو دیگر شورا، در تذکری به مصوبه سال ٩٢ شورا برای دادن مجوز به سازمان املاک و مستغلات، اشاره کرد و گفت: در این مصوبه قرار شد زمینی به مساحت پنج هزار متر در ازگل برای خانهدارشدن ١٥٠ نفر از کارکنان سازمان بازنشستگی شهرداری داده شود. مبلغ این زمین با تخفیف ٥٠ درصد به ١٥میلیارد تومان رسیده است اما نکته اینجاست که نام دو خبرنگار صداوسیما به نامهای «ک. ن» و «ا. م» در فهرست کارکنان شهرداری قرار دارد. نکته دیگر این است که مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو در سال ٩٢ همه نسخ کتاب خاطرات همین خبرنگار صداوسیما (ک. ن) را یکجا به قیمت ٤٨میلیون تومان خریداری میکند و سپس همه را خمیر میکند. سرخو با بیان اینکه صداوسیما باید پاسخ دهد که این خبرنگاران در ازای چه کاری خانه گرفتهاند، گفت: بهتر است شهردار تهران درباره این شرکت تعاونی، حضور این خبرنگاران در فهرست کارکنان شهرداری و درنهایت خرید این کتابها ازسوی مدیرعامل وقت مترو، توضیح دهد.
کیهان هم از کارنامه نجومی شهرداری دلخور است
اتفاقی که این روزها با استفاده از شبکههای مجازی و کانالها بین مردم، مسئولان و اعضای شورای شهر درباره فروش املاک شهر دست به دست و دهان به دهان میچرخد، دامنهدار شده است و نهتنها در دولت و مجلس نسبت به آن واکنش داشتهاند، جریان اصولگرا هم واکنش داشته و روزنامه کیهان تیتر دوم روزنامه خود در روز سهشنبه را به این موضوع اختصاص داد. در مطلب روزنامه کیهان آمده است توضیحات ارائهشده دراینباره قانعکننده نیست. رجانیوز، به عنوان یک رسانه اصولگرای تندرو هم درباره این موضوع واکنش نشان داد و ضمن مقایسه این موضوع با حقوقهای نجومی تأکید کرد تخلف، تخلف است و جناحبندی نمیشناسد.
اصولگرایان و بهویژه شهردار تهران درباره انتشار این گزارش و نوع ورود کانالها و سایتهای خبری به این موضوع دلخوری زیادی دارند؛ اما باید یادآوری کرد «آنچه عوض دارد، گله ندارد». سایت منتشرکننده این گزارش یعنی معمارینیوز همان سایتی است که سال گذشته پرونده جنجالی اکسپوی میلان را به میان کشید و تا چند هفته وزیر صنعت، معدن و تجارت، دامادش به عنوان یکی از مسئولان شرکت نمایشگاههای بینالمللی و سایر اعضای خانوادهاش نقل محفل رسانههای اصولگرا شدند. رسانههایی ازایندست کار خودشان را در بازتاب درست و بدون قضاوت ماجرا انجام میدهند؛ حالا یک بار برای شماست و یک بار هم علیه شما.
شهید با شهید فرق دارد؟
دیروز در میان نامگذاریهای معابر شهری، چند معبر به نام شهدای مدافع حرم بود. این موضوع برای سرخو سؤال ایجاد کرد و گفت: دلیل اینکه نام معبر را شهدای مدافع حرم گذاشتهاند چیست؟ مگر شهدای قبلی از قبل و بعد از انقلاب شهید نبودهاند؟ چه فرقی دارند؟ چمران هم در تأیید حرف او گفت: من هم موافق آوردن عنوان «مدافع حرم» نیستم و لزومی به آوردن این عنوان نیست. مجتبی شاکری هم در توضیح گفت: این عنوان ذکر نمیشود و فقط عنوان شهید را میآوریم.
http://www.sharghdaily.ir/News/101826
ش.د9503882