(روزنامه جمهوري اسلامي – 1395/11/24 – شماره 10808 – صفحه 6)
ترامپ اولین رئیسجمهور آمریکا در بیش از دو دهه است که وقتی وارد دفتر ریاست جمهوری میشود لازم نیست که در مورد عبور ایران از خط قرمز ساخت سلاحهای هستهای، نگران باشد.
جای تاسف دارد که توافقنامههای بینالمللی اندکی در سالهای اخیر به دست آمده است. در طول دورهای که رقابت قدرتهای بزرگ به همکاریهای ساختگی منجر شد دو استثنا قابل توجه بود ـ توافق هستهای ایران و توافقنامه آب و هوایی پاریس ـ که نشان میدهد هنوز امید برای پاسخهای چندجانبه به چالشهای جهانی زنده است.
اما حالا دونالد ترامپ تهدیدی برای هر دوی این توافقنامه هاست و انتخاب او به عنوان رئیسجمهور آمریکا نشان دهنده شکنندگی آنها. اگر آمریکا این توافقها را ترک کند یا مطابق با آنها عمل نکند، هر دو معامله به مانند سیستم جهانی حکومتی برای ایجاد توافقات چندجانبه به منظور حل و فصل مشکلات بین المللی، ضربهای سنگین را شاهد خواهند بود.
برای دیدن آنچه در خطر است، برجام را که بین ایران و پنج عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان و اتحادیه اروپا برقرار شد، در نظر بگیرید. اولین سالگرد برجام، همزمان شد با مراسم تحلیف ترامپ. بنابراین ارزش دارد که به یاد بیاوریم این توافق چطور به دست آمد و چه رخ خواهد داد اگر این توافق برهم بخورد.
اولین تماس اروپاییها با ایران در مورد این مساله به سال 1381 باز میگردد زمانی که آنها با حسن روحانی دبیر شورای امنیت ملی ایران مذاکره کردند. هردو طرف حتی به توافقی نیز در سال 1385 دست پیدا کردند، اما این توافق چندان دوام نیاورد. در سال 1382 و با انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رئیسجمهور در ایران، همه چیز تغییر کرد. درحالی که مذاکرات به طور رسمی ادامه داشت اما پیشرفت اندکی به وجود میآمد. درعین حال برنامه هستهای ایران به سرعت درحال پیشرفت بود حتی هنگامی که تحریمهای سنگین اقتصادی روی مردم فشار میآورد.
روحانی در سال 1392 برنده انتخابات ریاست جمهوری در ایران شد. هنگامی که او در سال 1381 با دیپلماتهای اروپایی مذاکره میکرد ایران برنامه هستهای نامتعادلی داشت و در غنی سازی اورانیوم با مشکلات بزرگی روبرو بود. ده سال بعد، آنها هزاران سانتریفیوژ نصب کرده بودند. خوشبختانه، تلاشهای دیپلماتیک خستگی ناپذیر در طول دو سال پس از انتخاب روحانی با تصویب برجام به اوج خود رسید.
البته صداهای منتقدی در ایالات متحده وجود داشت که از توافق استقبال نمیکردند یا به هیچ وجه با چشم انداز مذاکره با ایران موافق نبودند. کشورهای دیگری در خاورمیانه از این توافقنامه میترسیدند و معتقد بودند که برجام توازن قوا در منطقه را تغییر میدهد و به منافع آنها آسیب میرساند. مخالفان معامله سه دلیل عمده برای رد آن ارائه میدادند: به ایران نمیشود هرگز برای داشتن تعهد کامل به قرارداد اعتماد کرد؛ این توافقی غیرقابل قبول است که جایگاه ایران در منطقه را بالا میبرد؛ و ایران سزاوار داشتن فرصت نیست.
در یک سال از اجرای برجام آیا ایران به تعهداتش پایبند بوده است؟ آژانس بینالمللی انرژی اتمی از پایبندی ایران میگوید. ایران اجازه داده است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به بازرسی هر سایتی که میخواهد بپردازد از جمله اماکنی که قبل از توافق منع شده بود. ایران همچنین دسترسی بازرسان به سیستمهای الکترونیکی و زنجیره غنی سازی را تضمین کرده است.
آژانس اصرار دارد که هیچ کشوری تا کنون تا این حد موشکافانه بازرسی نشده است. همانطور که گروه بینالمللی بحران اشاره میکند: «ترامپ اولین رئیسجمهور آمریکا در بیش از دو دهه است که وقتی وارد دفتر ریاست جمهوری میشود لازم نیست که در مورد عبور ایران از خط قرمز ساخت سلاحهای هسته ای، نگران باشد.»
بسیاری از ما امیدوار بودیم که توافق به طرز محسوسی روابط ایران با همسایگان و آمریکا را بهبود خواهد بخشید که این اتفاق نیفتاد. توافق پنجره دیپلماتیک برای ایجاد ثبات در منطقه ایجاد کرد اما این فرصت هدر رفت. جنک در سوریه و یمن ادامه دارد، ایجاد روابط حسنه بین عربستان سعودی و ایران در آیندهای نزدیک، بعید به نظر میرسد و روسیه به وضوح ادعاهای خود در منطقه را آغاز کرده است.
اما نمیتوان برجام را سرزنش کرد چرا که به عنوان توافقی بر سر عدم اشاعه، حد و مزرهای مشخصی برای مذاکره داشت. پیش بردن دیپلماسی در منطقه در شرایط فعلی هرگز ممکن نیست. اما با توجه به دوره جدیدی از عدم قطعیت با حضور ترامپ، طرفهای اروپایی درگیر در مذاکره، باید مسئولیت حفظ برجام را برعهده بگیرند و با ارائه پیشنهادی مبتکرانه به افزایش ثبات در منطقه کمک کنند.
روسیه و ترکیه ماه جاری در قزاقستان در جلسهای که با حضور گروههای شورشی و دولت سوریه برگزار گردید، شرکت کردند تا روند مذاکرات صلح آغاز شود. این تلاش باید با درگیر کردن طرفهای دیگر گسترش پیدا کند تا به عنوان نخستین گام در جهت اعتمادسازی منطقهای مورد استفاده قرار گیرد. همه ذینفعان از گذاشتن انرژی خود برای ایجاد صلح در منطقه به جای حمله به توافق ایران، بهرهمند میشوند.
سخت است که در شرایط فعلی نبود برجام را نیز تصور کنیم. عربستان سعودی علاقمند است که به مداخلات نظامی در یمن پایان دهد اما این کار آسانی نیست. مبارزات انتخاباتی در ایران به زودی شروع خواهد شد درحالی که وضعیت غیرعادی با فقدان آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور اسبق و یکی از معماران نظام جمهوری اسلامی، در ایران شاهد هستیم. ترکیه به دنبال یک نتیجه از جنگ سوریه است که در راستای سیاست آنها در قبال کردها باشد. روسیه نیاز دارد که نیروهایش را از سوریه خارج کند چرا که ادامه مداخله به معنی بحران در اقتصاد این کشور است. اتحادیه اروپا هم نیاز دارد که بحران پناهندگان با ایجاد یک زمینه ثبات در منطقه، حل و فصل شود.
ترامپ باید به طور جدی در مورد منافع آمریکا و منافع منطقه فکر کند. اگر این کار را انجام دهد تشخیص خواهد داد که خواستن یک گزینه جایگزین برای ایجاد ثبات در منطقه، تنها خطر کابوسی وحشتناکتر را افزایش میدهد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=124550
ش.د9504075