صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۲  ، 
کد خبر : ۲۹۹۹۲۸

روحيه انقلابي‌گري و ضرورت همگرايي

 مهدي سعيدي/ مروري بر تاريخ انقلاب اسلامي اين حقيقت را آشکار مي‌سازد که موتور محرک انقلاب و نظام اسلامي در جاده پيشرفت و توسعه کشور و دفاع از انقلاب اسلامي جريان انقلابي و روحيه انقلابي‌گري بوده است. روحيه انقلابي‌گري را بايد رمز تحول و دال مرکزي گفتمان پيشرفت کشور دانست. اين روحيه بايد به مثابه گفتماني فراگير در نزد همه نخبگان کشور و نيروهاي مؤثر و کارآمد در امور کشور باشد و در طول چهار دهه گذشته نيز تمسک به اين روحيه رمز موفقيت و پيشرفت نظام اسلامي بوده است. به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامي؛ «بعد از رحلت امام، ما هر جا انقلابي عمل کرديم، پيش رفتيم و هر جا از انقلابي‌گري و حرکت جهادي غفلت کرديم، عقب مانديم و ناکام شديم؛ اين يک واقعيتي است... هر جا انقلابي بوديم، جهادي حرکت کرديم، بر روي آن ريل حرکت کرديم، پيش رفتيم؛ هر جا کوتاهي کرديم و غفلت کرديم، عقب مانديم. مي‌توانيم برسيم به شرط اينکه انقلابي حرکت کنيم و انقلابي پيش برويم.»(14/3/95)
اما نکته اساسي در اين ميان آن است که روحيه انقلابي وقتي مؤثر خواهد بود که اردوگاه انقلابيون از درون از تشتت و اختلافات رنج نبرده و همدلي و همزباني و وحدت بر آن حاکم باشد. در اين صورت است که روحيه انقلابي در يک هم‌افزايي پر قدرت خواهد توانست در خدمت تحقق ضرورت‌هايي باشد که نظام اسلامي در مقطع حساس کنوني به آن نيازمند است.
در اين میان برخي عوامل از قبيل تمايلات نفساني، سهم‌خواهي و زياده‌خواهي، خودبرتربيني(برتري‌طلبي)، جهل و بي‌بصيرتي و عدم درک ضرورت‌ها، فراموشي اشتراکات و بزرگ‌نمايي اختلافات، انسداد گفت‌وگو، نبود مکانيزمي براي وحدت و... مانع از آن است که اراده‌ها در مسير همگرايي و وحدت قرار گيرد.
لذاست که بايد براي وحدت الزاماتي مطرح کرد که بدون توجه به آن همگرايي محقق نخواهد شد. يکي از مهم‌ترين ملاحظات و نکات تأمل‌برانگیز آن است که توجه داشته باشیم وحدت به حدی ارزشمند و حياتي است که بر بسياري از اصول و ارزش‌هاي مطرح تقدم دارد و در صورت عدم امکان جمع همزمان آنها، تحقق وحدت مقدم خواهد بود. اين باور که از نوعي جهان‌بيني متعالي و انقلابي و مبتني بر فهم شرايط زمان و مکان برمي‌خيزد، با ادبيات مختلفي مورد تأکيد رهبران انقلاب اسلامي واقع شده است. يك از جملات راهبردي رهبر حکيم انقلاب اسلامي در مواجهه «تكليف‌گرايي» و «وحدت»، اين عبارت است كه فرمودند: «حفظ وحدت را اصل قرار بدهيم و اگر تكليف شرعي‌اي هم احساس كرديم، ولي ديديم عمل به اين تكليف ممكن است مقداري تشنج به وجود آورد و وحدت را از بين ببرد، قطعاً انجام آنچه كه تصور مي‌كرديم، تكليف شرعي است، حرام است و حفظ وحدت واجب خواهد بود.»(12/4/68)
الزام ديگر آنکه بايد پذيرفت در درون هر مجموعه‌اي اختلاف‌نظر و تکثر آرایی وجود دارد که گريزي از آن نيست. منطق وحدت و ائتلاف نيز مبتني بر فراموشي همه اختلافات و يکسان‌سازي تمامي افکار و نظرات شکل نگرفته است؛ بلکه سخن از توجه به مسائل اساسي و وجوه مشترک و به حاشيه راندن اختلاف آراء و سلايق و مباحث درجه دومي دارد که براي دستيابي به اهداف بزرگ‌تر فعلاً بايد از بزرگ‌نمايي آنها چشم پوشید. به واقع، لازمه وحدت، داشتن چشمي خطاپوش و کنار گذاشتن نگاه‌هاي تنگ‌نظرانه‌اي است که جز به نقاط ضعف ديگران نمي‌نگرد و دايره جبهه انقلابي را به اندازه‌ای تنگ مي‌بيند که همه افراد و گروه‌ها جز عده معدودی از اين دايره بيرون خواهند ماند! با چنين نگاه بدبينانه‌اي نمي‌توان انتظار داشت که وحدت و همگرايي شکل گيرد و افکار و قلوب به يکديگر نزديک شود!
انقلاب اسلامي در تداوم راه رسيدن به آرمان‌هاي خود همچنان در ميانه راه است و بايد گام‌هاي بلندي را براي پيشرفت مادي و معنوي ملت ايران بردارد و طي اين مراحل بدون اراده و روحيه انقلابي محقق نخواهد شد، به ویژه آنکه اين روحيه بايد به گفتماني فراگير در سطح جامعه و به خصوص در ميان نسل جوان بدل شود و امور اداره کشور نيز به کساني واگذار گردد که تربيت شده اين گفتمان بوده و انقلابي‌گري در قول و عمل‌شان ساري و جاري باشد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات