تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۲  ، 
کد خبر : ۲۹۹۹۳۲

اعتماد عمومی به اصلاح‌طلبان بالاست

مقدمه: جبهه اصلاحات همچون ۲۴ خرداد ۹۲، برای ۲۹ اردیبهشت ۹۶ هم راهی به غیر از اتحاد و همچنین از خودگذشتگی انتخاب نکرده است تا بلکه بتواند مثل انتخابات دوره پیش، سهم و تاثیر بسزایی در پاستورنشینی حسن روحانی داشته باشد و در این مسیر حتی حاضر نیست، اصلاح اموری که به آنها نقد دارد را به عنوان شرط مطرح کند. اصلاح‌طلبان این ادعا را دارند که فارغ از بحث‌های سیاسی و جریانی، ایده آل‌شان تداوم اعتدال و تدبیری است که در سه سال و چند ماده گذشته ایران را از تهدیدهای متعدد نجات داده و در نتیجه آرامش و البته اطمینان خاطر و اعتماد به آینده را به ایرانی‌ها تزریق کرده است. «ما در شرایطی هستیم که تفکر اصلاح‌طلبی به عنوان تنها راه نجات کشور فراگیر شده است و به همین دلیل عموم مردم به آن اقبال نشان دادند. پس در هر شرایطی که امکان معرفی کاندیدا داشته باشیم، می‌توانیم برنده بشویم. یعنی کافی است یک نفر به عنوان سمبل اصلاح‌طلبی به مردم معرفی شود و جریانات اصلی اصلاح‌طلب و شخصیت‌های اصلاح‌طلب از آن حمایت کنند تا رای جامعه را داشته باشد. همچنین این نکته هم در این بین موثر است که دلیل ما این است که رقیب ما هم معمولا شخصیتی برای عرضه در صحنه انتخابات ندارد. چون آنها مبانی فکری‌شان را صادقانه با مردم روشن نمی کنند و با این که مردم چندان علنی وارد صحنه سیاسی در خیلی از صحنه ها نمی شوند، اما انتظار دارند سیاستمداران مبانی شان را صادقانه بگویند و چون جناح مخالف اصلاح‌طلب به این مساله اهمیت نمی دهد، با اقبال عمومی جامعه رو به رو نمی شود.» عبدا... رمضان‌زاده با طرح اظهارات بالا به پرسش‌های «آرمان» پاسخ داده است که در ادامه می‌خوانید.
پایگاه بصیرت / سعید شمس

(روزنامه آرمان – 1395/12/07 – شماره 3267 – صفحه 7)

* جریان اصلاحات در فضایی توام با ناامیدی به استقبال انتخابات ۹۲ رفت و به ویژه زمانی که آیت‌ا... هاشمی را رد صلاحیت کردند، حتی ناامیدی به یاس تبدیل شد. اما حمیتی مثال زدنی و ائتلافی تاریخی باعث شد تا دولت پس از ۸ سال از دست اصولگرایان خارج شود. جبهه اصلاحات چقدر به تکرار تجربه ۹۲ در ۹۶ امید دارد؟

** شرایط هیچ فرقی نکرده است و ما با امید زیادی وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری خواهیم شد. البته لازم به توضیح می‌دانم که در روزهای منتهی به ۲۴ خرداد ۹۲ هم امید داشتیم و برای برنده شدن وارد کارزار انتخاباتی شده بودیم.

* اما وقتی آیت‌ا... هاشمی رد صلاحیت شد، این ذهنیت به وجود آمد که بناست دوباره یک دولت اصولگرا تشکیل شود.

** ما در شرایطی هستیم که تفکر اصلاح‌طلبی به عنوان تنها راه نجات کشور فراگیر شده است و به همین دلیل عموم مردم به آن اقبال نشان دادند. پس در هر شرایطی که امکان معرفی کاندیدا داشته باشیم، می‌توانیم برنده بشویم. یعنی کافی است یک نفر به عنوان سمبل اصلاح‌طلبی به مردم معرفی شود و جریانات اصلی اصلاح‌طلب و شخصیت‌های اصلاح‌طلب از آن حمایت کنند تا رای جامعه را داشته باشد. همچنین این نکته هم در این بین موثر است که دلیل ما این است که رقیب ما هم معمولا شخصیتی برای عرضه در صحنه انتخابات ندارد. چون آنها مبانی فکری شان را صادقانه با مردم روشن نمی کنند و با این که مردم چندان علنی وارد صحنه سیاسی در خیلی از صحنه ها نمی شوند، اما انتظار دارند سیاستمداران مبانی‌شان را صادقانه بگویند و چون جناح مخالف اصلاح‌طلب به این مساله اهمیت نمی دهد، با اقبال عمومی جامعه رو به رو نمی‌شود.

* لطفا کمی رفتارشان را بشکافید که چگونه است؟

** من از شما به عنوان یک روزنامه نگار سیاسی می‌پرسم که مبانی اصولگرایی چه چیزهایی هستند.

* معمولا آنها با توجه به موقعیت روز دکترین سیاسی خود را انتخاب می‌کنند. البته در مباحث مختلف هم اختلاف نظر دارند و شبیه به هم نیستند.

** من این را جای دیگری هم پرسیدم که آقای مهدوی کنی اصولگرا بودند که کلی سابقه زندان و شکنجه در زمان شاه داشتند یا آقای مصباح یزدی که یک روز سابقه جدی مبارزه ندارد؟ آقای توکلی ضدِ فساد نماینده اصولگراها محسوب می‌شود یا آقای محمدرضا رحیمی که اتهام اثبات شده مالی دارد؟ یا مثلا آقای محمدرضا باهنر نماینده اصولگرایان هستند یا آقای زاکانی؟ خب! با این همه تشتت فکری، مردم نمی‌دانند کدام یکی از اینها اصولگرا هستند و کدام یک نیستند و وقتی هم که کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، مردم باورشان نمی‌شود یک طیف هستند که یک طرح و یک نقشه در سر دارند.

بنابراین در این شرایط اعتماد عمومی مردم به اصلاح‌طلبان بیشتر از کسانی است که خودشان را اصولگرا می‌دانند و وقتی فضای انتخابات آزاد فراهم می‌شود، گرایش جامعه به سمت اصلاح‌طلبان است؛ چون شناخت فکری از آنها دارند و درباره شناخت عملی نکته این است که وقتی قدرت به دست اصولگرایان افتاد، همه دیدند که چه مشکلاتی به وجود آمد. اما وقتی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون دولت یازدهم را در دست گرفتند، از نظر کارآمدی شرایط بهتر شد و در نتیجه وضع معیشتی مردم بهبود یافت. در کل از نظر کارآمدی، نرخ رشد اقتصادی، کاهش بیکاری و کاهش تورم همیشه وقتی دولت دست اصلاح‌طلبان است، وضعیت جامعه بهتر می‌شود. خب! مردم اینها را می‌بینند و طبیعی است که رای‌شان به طرف اصلاح‌طلب‌ها بچرخد.

* طیفی که رقیب را در یک موقعیت خوب می‌داند، یک سری تریبون و ابزار در اختیار دارد که می‌تواند فضا را به سمتی ببرد که مردم قدری دلسرد شوند. قبول دارید؟ شاید هر چقدر مشارکت پایین تر و فضا سردتر باشد، در جهت برنده‌شدن آنها باشد؟

** اصلا بحث فضای سرد نیست. باید کسی باشد که مردم به او رای بدهند. وقتی جامعه این حس را پیدا می‌کند که گزینه توانایی نیست که به او رای بدهند، در انتخابات مشارکت پایینی مشاهده می‌شود. مثلا در مجلس هفتم از تبریز یک خانم غیرتبریزی با دو و نیم درصد آرای واجد شرایط، وارد مجلس شد.معنی این انتخاب این است که مردم گفتند ما کسی را نداریم به او رای بدهیم. کلیت حرفم این است که در شرایطی که مردم کاندیدایی برای رای دادن داشته باشند، مشارکت بالا می‌رود و وقتی به هر دلیلی تعداد کاندیداهای مورد اقبال مردم کاهش پیدا می‌کند، میزان مشارکت کمرنگ می‌شود. بنابراین وقتی که دنبال افزایش مشارکت عمومی هستیم، حتما باید فضا را برای گسترش تعداد کاندیداها فراهم کنیم.

* واقعا چنین اراده‌ای مشاهده می‌شود؟

** من نمی‌دانم، قضاوت با عموم.

* گروهی از اصلاح‌طلبان از لزوم معرفی کاندیدای پوششی سخن می‌گویند تا در شرایط خاص دستشان خالی نماند.

** ما یک کاندیدا بیشتر در انتخابات آینده نداریم که اسمش هم حسن روحانی است و باورمان بر این است که ایشان شرایطش از سال ۹۲ بهتر شده است. به هر حال به طور ملموسی خدمتگزاری دولت به جامعه در این ۳ سال و چند ماه بیشتر شد. بنابراین دلیلی برای رد صلاحیتش وجود ندارد و به همین دلیل طرح کاندیدای پوششی و هر شکل کاندیدای دیگری معنا ندارد. کاندیدای ما آقای روحانی است و پشت سر آقای روحانی می‌ایستیم و به ایشان رای می‌دهیم و مردم را دعوت می‌کنیم. چون با وجود انتقادهای زیادی که به کابینه آقای روحانی داریم، ایشان را مناسب‌ترین فرد در شرایط کنونی می‌دانیم.

* ظاهرا نقدهایتان بیشتر به لحاظ چینش کابینه است تا عملکرد.

** تمایلی برای این بحث ندارم. مهم این است که با وجود انتقاداتی که به دولت آقای روحانی داریم، معتقد هستیم کارنامه دولت مستقر در سه سال گذشته خوب بوده و توانسته کشور را در مسیر صحیح هدایت بکند. بنابراین این بار هم از آقای روحانی حمایت می‌کنیم و بازهم تکرار می‌کنم، دلیلی هم ندارد که فکر کاندیدای دیگری باشیم.

* تاثیر این حمایت موجب می‌شود تا اصلاح‌طلبان توقعات بیشتری از رئیس قوه مجریه داشته باشند؟ البته منظورم اصلا سهم خواهی نیست.

** ما هیچ توقع و شرطی برای حمایت از آقای روحانی نداریم. اما از ایشان انتظاراتی داریم که امیدوار هستیم این انتظارات برآورده بشود و حتی اگر برآورده نشود هم دست از حمایت بر نخواهیم داشت.

* شانسی که روحانی در انتخابات سال آتی دارد، این است که رقیب، فضای مناسبی را در نزدیکی انتخابات تجربه نمی‌کند. اصولگرایان در آستانه انتخابات باز با همان چنددستگی و چند‌پارگی مواجه‌اند.

** من به شخصه جبهه اصولگرایان را از هم‌پاشیده می‌دانم و بعید می‌دانم که بتوانند در کنار هم قرار بگیرند. احتمالا با تعداد زیادی کاندیدا وارد انتخابات می‌شوند تا از این طریق بتوانند رای آقای روحانی را بشکنند. آنها غیر از این هیچ هدفی را نمی‌توانند پیگیری کنند. برای این که مبانی مشترک ندارند، در حالی‌که ما اصلاح‌طلب‌ها مبانی‌مان مشخص است. معتقدیم که در چهارچوب قانون اساسی و حاکمیت جمهوری اسلامی باید با روش‌های قانونی تدریجی و در آرامش کامل، با روش‌های مدنی، یک سری تغییرات در رفتار مسئولان به وجود بیاوریم، حالا ممکن است سلیقه‌های بعضی از ما با هم متفاوت باشد، ولی در مبانی با هم اشتراک نظر داریم. اصولگرایان مبانی مشترک ندارند و وقتی توانستند مبانی مشترک برای خودشان تهیه کنند، می‌توانند انتظار داشته باشند که مرم به آنها اقبال نشان بدهند.

* اگر فرض کنیم آنها به اتحاد انتخاباتی برسند، باز هم شما با همین آرامش به استقبال انتخابات می‌روید؟

** ما مسیرمان مسیر آرامش است.

* منظورم آرامش خاطری بود که دغدغه نتیجه نداشته باشید.

** من شخصا آرزویم این است که یک رقیب قوی برای آقای روحانی پیدا بشود و انتخابات با رقابت دو کاندیدای قدرتمند شکل بگیرد. متاسفانه این رقیب را برای آقای روحانی نمی بینم.

* پس پیش بینی‌تان این است که این انتخابات، مثل انتخابات سال ۸۰ یک‌طرفه می‌شود ؟

** انتخابات سال ۸۰ یک طرفه نبود و اصولگرایان با تعدد کاندیدا آمدند. حرف من این است که اگر اتفاق خاصی رخ ندهد، روحانی قطعا برنده انتخابات خواهد شد.

* اتفاق خاص یعنی چه نوع اتفاقی؟

** نمی‌دانم. مگر این که شرایط اضطرار پیش بیاید.

* بعد از رحلت آیت‌ا... هاشمی خیلی‌ها گفتند روحانی تکیه گاهش را از دست داد. خلأ آیت‌ا... هاشمی چقدر بر فضای انتخاباتی و به طور مشخص شرایط روحانی تاثیرگذار خواهد بود؟

** فقذان آیت‌ا... هاشمی واقعا جبران ناپذیر است. ایشان یکی از برجسته ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران بود و این خسارت به زودی قابل جبران نیست. البته جنبش اصلاح‌طلبی در ایران ثابت کرده که توانایی بازسازی خودش را در شرایط مختلف دارد و شخصیت‌ها ممکن است از او جدا بشوند، ولی توانایی ادامه کار را دارد. چون با اقبال عمومی رو به‌رو است. به همین دلیل من تصورم این است که در یک دوره کوتاه‌مدت ان‌شاءا... بتوانیم با مجموعه‌ای از شخصیت ها جایگزینی برای آیت‌ا... هاشمی داشته باشیم .

* فرض را بر این بگیریم که امروز ۳۰ اردیبهشت است و روحانی برنده انتخابات شده است. ایشان در راستای تشکیل دولت دوازدهم کدام کارهای ۴ سال گذشته را باید پررنگ‌تر کند و چه کارهایی لازم است که تعدیل شوند؟

** به نظر من آقای روحانی در اولویت بندی مسائل دقیق عمل کرده است. شما باید دقت کنید که رئیس جمهور فقط رئیس جمهور افراد، سیاست و مطلبه‌های سیاسی نیست. واضح است که مطالبه اول مردم الان اول معیشت و بیکاری است و بعد معضلات اجتماعی، اعتیاد و نیز مشکل مسکن است. رئیس جمهور باید به اینها توجه کند. به نظر من آقای روحانی مسیر درستی را انتخاب کرده و سیاست خارجی را که این همه بر آن تاکید می‌کند در خدمت منافع ملی و در خدمت اقصاد ملی درآورده و این کاری است که باید ادامه بدهد.

* کدام کار ایشان ضرورت دارد که اصلاح شود؟

** حتما باید در چینش مدیرانش تغییراتی ایجاد کند.

* در چه سطحی؟

** همه سطوح؛ از سطح وزرا تا استانداران و همچنین فرمانداران، دولت به نیروهای فعال‌تر و پرجنب و جوش‌تری نیاز دارد.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/179550

ش.د9504112

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات