تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۳  ، 
کد خبر : ۲۹۹۹۵۳

بازگشت به ايران‌هراسي

پایگاه بصیرت / دکتر کمال دهقانی فیروزآبادی / استاد دانشگاه

(ويژه‌نامه جام سياست – 1395/12/10 – شماره 37 – صفحه 2)

پروژه ایران‌هراسی چیزی نیست که بعد از اجلاس مونیخ مطرح شده باشد، ما سال‌های سال است که با این پدیده و در حقیقت از بدو پیروزی انقلاب اسلامی با آن مواجه هستیم.

شعار مهم انقلاب اسلامی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود و اساس کار خود را بر مردمسالاری دینی گذاشت و از همان اول پیروزی انقلاب، جایگاه جغرافیایی کشور باعث شد که کشورهای دست‌نشانده و پادشاهی وابسته به غرب که دورتا دور ما بودند امواج جمهوری اسلامی را تهدیدی برای خود به حساب آورند و موج مقابله با کشور را به دلیل صدور انقلاب آغاز نمایند که این صف‌آرایی منجر به تحمیل جنگ هشت ساله به کشور شد. این کشورها با پیدا کردن انسانی دیکتاتور به اسم صدام که از طرف کشورهای غربی و عربی مرتجع منطقه حمایت می‌شد، تلاش کردند موج پیام انقلاب که استقلال، آزادی و عدم وابستگی و مردمسالاری دینی بود را کنترل کنند، اما نتوانستند در جنگ به اهداف خود برسند و دیدیم که صدام با رفتار نامتعادل خود حتی به کویت حمله کرد و نهایتا جنگ دوم خلیج‌فارس باعث سرنگونی وی شد.

در حقیقت مردم عراق بعد از سرنگونی صدام توانستند با دموکراسی و انتخابات، حکومت مردمی را بر قدرت بنشانند و می‌بینیم در عراق دموکراسی حاکم شده که جمهوری اسلامی ایران از این حکومت حمایت می‌کند. البته جبهه غربی و عربی در تلاش است اعلام کند که حکومت عراق تحت‌تاثیر ایران است و سعی می‌کند ایران را کشوری نشان دهند که می‌خواهد تاثیرات منفی بر کشورهای منطقه بگذارد، در حالی که ایران هیچ تاثیر منفی در کشورها ندارد و بنا بر خواست آنان در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی کمک می‌کند و تجربه خود را در مبارزه با تروریسم در اختیارشان قرار می‌دهد. جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با حرکت‌های تروریستی مثل سازمان منافقین تجربه نظامی دارد که طی سال‌ها به دست آورده و حکومت‌هایی مثل عراق، خود را بی‌نیاز از تجربه ایران نمی‌داند، چون هدف خود را ایجاد مردمسالاری، استقلال و فاصله گرفتن از وابستگی و پیشرفت اقتصادی می‌دانند و ایران در این زمینه سخاوتمندانه کمک‌های فکری خود را در اختیارشان گذاشته و در زمینه اقتصاد روابط خوبی مبتنی بر خودکفایی برقرار کرده است.

در بحران سوریه نیز جمهوری اسلامی ایران با موضعگیری دقیق همین نقش را ایفا کرد و اصل سیاست بر این بود که بحران سوریه راه‌حل سیاسی دارد و گروه‌ها باید در کنار همدیگر اصلاحات را در داخل کشور انجام دهند و راه‌حل نظامی از طرف کشورهای غربی یا مرتجع عربی اشتباه است. کشورهایی مثل آمریکا و کشورهای مرتجع عربی استراتژی‌شان همسو با استراتژی رژیم اشغالگر قدس است و سعی می‌کنند کشورهایی که استقلال دارند و می‌خواهند سرنوشتشان به دست خودشان باشند تخریب کنند و مقاومت آنها را بشکنند و سیاست‌های مخربی در قبال آنها اتخاذ کنند.

استراتژی وابستگی دولت‌های مرتجع عربی

استراتژی کشورهای عربی مقابله با استقلال و ایجاد وابستگی است، این کشور‌ها مثل عربستان سعودی و شرکای مرتجع منطقه، دوست ندارد از کشورهای مستقلی مثل جمهوری اسلامی ایران الگو بپذیرند. بنابراین حرکت‌ آنها، فاصله گرفتن از استقلال و ترویج سیاست‌های مشترکی که در حقیقت توسط غرب و کشورهای مرتجع منطقه و رژیم اشغالگر قدس اتخاذ می‌شود، است که این استراتژی محکوم به شکست خواهد بود. کشور‌های منطقه استراتژی مقاومت، استقلال و عدم وابستگی ایران، عراق، سوریه و لبنان را برنمی‌تابد و می‌خواهند اجماعی برعلیه کشور، منطق و استراتژی متین چنین کشور‌هایی اتخاذ کنند. آنها برای این که چنین ائتلافی ایجاد کنند ایران‌هراسی را مطرح می‌کنند و جمهوری اسلامی را کشوری قدرت‌طلب معرفی می‌کنندکه امنیت منطقه را به هم‌زده است. البته این استراتژی آرام‌آرام شکست می‌خورد چون منطق جمهوری اسلامی ایران، ائتلاف و سیاستی که در برابر بحران منطقه اتخاذ کرده راه‌حل اصلی است و نمونه‌ آن سیاست ایران در برابر بحران سوریه است که اعلام کرد راه‌حل بحران سوریه نظامی نیست، بلکه سیاسی است.

البته کشور‌های اروپایی نیز آرام‌آرام متوجه شدند که سیاست ایران درست است ولی کشورهای عربی و برخی کشورهای غربی مثل آمریکا و همچنین رژیم اشغالگر چون در استراتژی خود در مقابل محور مقاومت حرکت می‌کنند دائما به ناحق آدرس اشتباه می‌دهند و ایران را مرکز تروریسم می‌خوانند در حالی که ایران قربانی تروریسم بوده و طی سال‌ها، تجربه‌ مبارزه خود با تروریسم را در اختیار کشورها قرار داده است. جمهوری اسلامی کشوری است برعکس کشورهای عربی که امنیتشان وارداتی و استیجاری است و با کمک‌های تسلیحاتی غربی و تکنولوژی آنان سرپا هستند، امنیتش را خودش ایجاد کرده است. عربستان توان برقراری امنیت ذاتی خود را ندارد چون دموکراسی و مردمسالاری در کشورش ندارد و فقط از غرب قدرت اجاره می‌کند که بتواند بر مردم حکومت کند، لذا دستاوردش این است که اتحادی بر ضد یمن با تخریب بیمارستان‌ها، مراکز درمانی، مجلس ختم، کودکستان، دبیرستان، دبستان و مراکز آموزشی تشکیل ‌دهد و مردم بی‌گناه را بکشد تا یمن به کشور مستقلی تبدیل نشود و همچنان یک حکومت وابسته به غرب باشد. لذا تقابل دو استراتژی یعنی استراتژی دست‌نشانده و استراتژی مستقل و مبتنی بر مقاومت در منطقه است که نمود پیدا کرده است.

عربستان در برابر منطق درست جمهوری اسلامی ایران و متحدانش مثل عراق، لبنان و سوریه، منطقی برای ارائه ندارد و دائم تلاش می‌کند ایران را خطر بزرگ برای ناامنی غرب آسیا معرفی کند، این کشور دائم می‌گوید که ایران قصد نفوذ در منطقه را دارد و حرف‌هایی می‌زند که مبتنی بر واقعیت نیست. همه می‌دانند ایران نفوذی ذاتی دارد چون شعارهای استقلال‌طلبانه خود را از انقلاب‌های آزادیبخش که شعار مبارزه با دیکتاتوری می‌دادند الهام گرفته و با اتکا به آن مسیر رشد وتوسعه اقتصادی را پیش گرفته است. البته کشور‌های مرتجع عربی و غرب به‌طور دائم با امپراتوری رسانه‌ای که در اختیار دارند در تلاش برای ایجاد جو بدبینی در جامعه جهانی هستند تا کشورها و افکار عمومی مسلمانان را منحرف کرده و از ایران بترسانند. کشورهای غربی مادامی که به دروغ ایران متهم می‌شود تا دیگر کشورها از جمهوری اسلامی بترسند، می‌توانند اسلحه‌ خود را به‌راحتی در بازار خاورمیانه بفروشند و هزینه هنگفتی را به اقتصاد منطقه‌ تحمیل کنند و تا مدت‌ها با پول کشورهای منطقه کارخانه‌های اسلحه‌سازی خود را فعال نگه دارند.

اتحاد کشورهای اسلامی برای ثبات منطقه

طبق قانون اساسی‌ اولویت اصلی‌، رابطه با کشورهای همسایه، خصوصا کشورهای مسلمان است. البته مدت زمانی، برخی کشورهای عربی مرتجع منطقه راه خطا رفتند و از اولین روزهای انقلاب از صدام، بر علیه جمهوری اسلامی ایران حمایت کردند، این کشور‌ها کمک‌های مالی تسلیحاتی و حتی نیروی انسانی به صدام دادند ولی بعدا که متوجه شدند کار اشتباهی کردند و از در آشتی با جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکره شدند و در مقطعی حتی صدام هم فهمید که اشتباه کرده و از در آشتی وارد شد. کشورهای عربی از اشتباهی که در استراتژی خود در حمایت از صدام انجام داده بودند عذرخواهی کردند چون صدام بعد از حمله به ایران به کویت حمله کرد و این کشور‌ها مجبور شدند صدام را از بین ببرند.

در موج حرکت‌های تروریستی که در منطقه ایجاد شد برخی کشورها دچار اشتباه شده و به داعش کمک تسلیحاتی کرده و به نیروهای تروریست کمک مالی و انسانی کردند که همین امر موجب برگشت تروریست به داخل کشورهایشان شد و هنوز نتوانستند به این نتیجه برسند که با کاری که کردند چه اشتباه استراتژیکی را متحمل شدند. به دلیل این اشتباهات بود که روابطشان را با جمهوری اسلامی ایران قطع کردند اما جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده که هر وقت این کشور‌ها متوجه اشتباهشان شوند و بخواهند گفت‌وگو کنند، قطعا ایران با آنها گفت‌وگو خواهد کرد.

http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2747641412224881028

ش.د9504093

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات