(روزنامه جوان ـ 1395/11/21 ـ شماره 5025 ـ صفحه 5)
ايشان در طول سالهاي اخير و با استناد به ادله مختلف طرح مباحثي مانند هستهاي، موشكي و حقوق بشر را زمينهاي براي تحقق يك هدف بالادستي دانستهاند و آن «اضمحلال انقلاب اسلامي» با بهكارگيري حذف ابزارهاي قدرت جمهوري اسلامي ايران همانند توان هستهاي و قدرت موشكي است.
ايشان در يكي از سخنرانيهايشان در پاييز امسال با اشاره به دامنهدار بودن دشمني امريكا با جمهوري اسلامي ايران ميفرمايند: «همين چند روز اخير، يكي از اين حضرات راجع به تحريمهاي ايران اعلان ميكند كه تا وقتيكه جمهوري اسلامي ايران طرفدار «مقاومت» در منطقه است و به مقاومت در منطقه كمك ميكند، تحريمها معلوم نيست درست تكان بخورد، ببينيد! اين همان چيزي است كه من بارها و بارها ميگفتم؛ هم به مسئولان در جلسات خصوصي گفتم، هم در جلسات عمومي اينجا گفتم كه [خيال ميكنيد اگر] شما در قبال مسئله هستهاي عقبنشيني كنيد، مسئله شما با امريكا تمام ميشود؟ نه آقا، قضيه موشك پيش ميآيد» لاش براي براندازي نظام جمهوري اسلامي نيز بارها توسط باراك اوباما رئيسجمهور گذشته امريكا تكرار شده است، آنجا كه ايشان چند روز پس از توافق لوزان بيان ميكنند: «همچنين فكر ميكنم ديگراني در داخل ايران هستند كه فكر ميكنند اين كار غيرسازنده است و ممكن است اگر ما اين توافق هستهاي را امضا كنيم، ما دست (توان) آنهايي كه نيروهاي ميانهروتر داخل ايران هستند را تقويت كنيم. اما موضوع كليدي كه ميخواهم مطرح كنم آن است كه توافق (هستهاي) اين موضوعات را در نظر نميگيرد، حتي اگر اين تغييرات رخ ندهد، باز هم بسيار بهتر است كه ما توافق را داشته باشيم.»
جالبتر آنكه مايكل لدين روز گذشته در گفتوگو با راديو فردا مسئله هستهاي را بهانه امريكايي خوانده و اصل دشمني نظام سلطه و به ويژه امريكاييها با ايران را اصل انقلاب ميداند. وي در بخشي از اين گفتوگو و در پاسخ به اين پرسش كه «آينده توافق هستهاي را چگونه ميبينيد؟» پاسخ ميدهد: «اين سؤال غلطي است، براي اينكه مشكل امريكا خود ايران است و نه توافق هستهاي. آنچه اهميت دارد اين است كه ايران، بزرگترين حامي تروريسم در جهان نباشد و دست از توليد سلاح اتمي و موشكهاي بالستيك بردارد، صادقانه بگويم بهترين كار اين است كه دست از سر دادن شعار مرگ بر امريكا بردارد. ايران رفتار هميشگياش را تغيير نخواهد داد.»
مايكل لدين همچنين در ادامه از جنگ زيرپوستي امريكا با ايران نيز سخن به ميان آورده و از ادامهدار بودن چنين جنگي سخن به ميان ميآورد: «همانطور كه در كتاب «جبهه نبرد» نوشتهام، ما در جريان يك جنگ جهاني هستيم. سالهاست كه در جريان است و متوقف هم نخواهد شد. ما يا اين جنگ را ميبريم يا ميبازيم، ولي بايد با آن كنار بياييم و اين جزئياتي هم كه راجع به آن صحبت ميكنيم، عناصر همين جنگ هستند و به كنترل امور كمك خواهند كرد. ما در حال حاضر در حال جنگ با ايران هستيم، رژيم ايران بايد عوض شود. ما خواهان تغيير رژيم هستيم.»
پيرو سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با فرماندهان و كاركنان نيروي هوايي مبني بر حمايت صريح دولت قبلي امريكا از فتنهگران در سال 88، جالب است بدانيم مايكل لدين يكي از حاميان اصلي جنبش به اصطلاح سبز در همان سال بود كه بارها از لزوم تقويت جريان تجديدنظرطلب در داخل ايران و از آزادي سران فتنه سخن به ميان آورده است.
مايكل لدين مشاور سابق شوراي امنيت ملي امريكا در يادداشتي كه در نشريه فوربس در مرداد ماه سال گذشته به چاپ رسيده با اشاره به مطالبه رسمي تجديدنظرطلبان در سال 88 براي اعمال تحريمها عليه ايران از نقش مستقيم سناتور شامر در نامهنگاري محرمانه بين دولت اوباما و سران آشوب عليه دولت ايران در سال 1388 و در پي انتخابات رياست جمهوري سخن به ميان ميآورد. لدين از نامه شخصيتهاي مهمي از جريان مدعي اصلاحطلبي در ايران براي افزايش تحريمها تا فروپاشي كامل حكومت اسلامي سخن به ميان آورد و عبارتهاي بهكار رفته در متن نامه را شامل «حكومت استبدادي»، «رژيمي خشن» و «ديكتاتوري» عنوان ميكند.
اين شخصيت امريكايي همچنين در يكي ديگر از اظهار نظرهاي مشابه در باب لزوم فروپاشي در جمهوري اسلامي ايران به انتشار يادداشتي در نشريه «ويكلي استاندارد» ميپردازد و با اشاره به اينكه «واشنگتن بايد به دنبال ايجاد ناآرامي در ايران باشد» از ضرورت اعمال فشار به حاكميت توسط جريان غربگراي داخلي سخن به ميان آورده و بهكارگيري چنين هدفي را مؤثرتر از ساير گزينههاي پيش روي ايالات متحده براي رسيدن به هدف نهايي ميداند.
اين مقام امريكايي مينويسد: «اگر ميخواهيد رژيم ايران كمتر به دنبال جنگ باشد، اسلحه را به سمت شقيقهاش هدف بگيريد. بهتر است كه بقاي رژيم را در معرض تهديد قرار دهيد. نيازي به ناو هواپيمابر، هواپيما يا حتي نيروي ويژه وجود ندارد، تنها چيزي كه لازم داريد اراده حمايت از ايران آزاد است.»
اين مقام امريكايي فايده و دستاوردهاي نياز از جريان مورد حمايت غرب در داخل كشور را بسيار قابل توجه ارزيابي كرده و مينويسد: «به هر حال، حمايت غرب از تغيير رژيم كه از مدتها قبل معقولترين و ستودهترين سياست در قبال ايران به شمار ميرود، بار ديگر به هركس كه ميخواهد گامي بلند در مسير يك سياست معقول بردارد، چشمك ميزند.» لدين در پايان مدعي شده است «ميليونها ايراني» اكنون «در انتظار اندكي حمايت از جانب ما و بقيه جهان آزاد هستند. مايه خرسندي خواهد بود كه برخي نامزدهاي رياستجمهوري در اين مورد حرف بزنند.»همانطور كه اشاره شد تمركز ايالات متحده روي مسئله هستهاي و پس از تلاش براي شروع مذاكرات جديد درباره بحث موشك، حقوق بشر و تروريسم تنها با يك هدف اصلي و آن تضعيف موقعيت كشور و تغيير اساسي حاكميت اسلامي ايران است؛ مسئلهاي كه بايد از آن تعبير به فروپاشي و اضمحلال كرد چراكه امريكاييها با اصل انقلاب و مؤلفههاي گفتمان انقلاب اسلامي مخالفت دارند و اين به آن معناست كه جمهوري اسلامي ايران منافع و اهداف امريكا را در سطح منطقهاي دچار چالشهاي اساسي كرده است كه از جمله مهمترين آن در معرض نابودي قرار دادن رژيم جعلي صهيونيستي است.
تلاش امريكاييها براي تضعيف جمهوري اسلامي ايران از مسير مذاكره و تعاملهاي پشت ميزي و تكرار نمونه برجام در بحث موشكي و منطقهاي با هدف تضعيف موقعيت جمهوري اسلامي ايران در منطقه و خارج كردن برگهاي برنده كشور در رويارويي با امريكا منجر به آن شده كه رهبر معظم انقلاب اسلامي بارها از عدمتكرار موضوع مذاكره مستقيم با امريكا سخن به ميان بياورند: «يك تجربهاي ما در مذاكرات هستهاي پيدا كرديم، اين تجربه را نبايد فراموش كنيم. اين تجربه اين است كه اگر ما تنازل هم بكنيم، امريكا دست از نقش مخرب خودش برنميدارد، اين را ما در مذاكرات هستهاي تجربه كرديم. خيلي خب، اين يك تجربه است، اين شد تجربه. حالا خيليها قبل از اين تجربه هم ميدانستند اما بعضي هم كه نميدانستند، حالا بدانند: در هر زمينه ديگري هم كه با امريكا شما بحث و مجادله كنيد، شما كوتاه بياييد، تنازل كنيد، باز او نقش مخرب خودش را حفظ خواهد كرد، در همه زمينهها؛ بحث حقوق بشر، بحث موشك، بحث تروريسم، بحث لبنان و بحث فلسطين. در هر قضيهاي كه شما به فرض - كه البته محال است- از اصول خودتان، از مباني خودتان كوتاه بياييد، صرفنظر بكنيد، بدانيد او كوتاه نخواهد آمد.»
http://javanonline.ir/fa/news/837621
ش.د9504384