(روزنامه كيهان ـ 1395/01/26 ـ شماره 21319 ـ صفحه 8)
در این درگیریها دو طرف با تانك، بالگرد و توپخانه مواضع یكدیگر را هدف قرار دادهاند وطبق آخرین آمارهای رسمی، در مجموع 90 نفر از نظامیان و غیرنظامیان ارمنی و آذری کشته شدهاند.
دو سال پیش نیز در پی سرنگونی یك فروند بالگرد ارمنی به دست نیروهای جمهوری آذربایجان، موجی از نگرانیها در ارتباط با از سرگیری درگیریها میان دو همسایه شكل گرفت، اما با میانجی گریهای منطقهای و بینالمللی این بحران در نطفه خاموش شد.
منطقه قره باغ كوهستانی بخشی از خاك جمهوری آذربایجان است كه تحت تسلط ارمنیهای ساكن این منطقه قرار دارد. جمهوری خودخوانده قره باغ كه پس از پایان جنگ جدایی طلبانه سال 1994 میلادی ایجاد شد، به دست حكومت محلی این منطقه و با پشتیبانی نظامی و مالی جمهوری ارمنستان اداره میشود.
مناقشه بر سر قره باغ به سالهای روی كار آمدن رژیم كمونیستی در روسیه یا همان اتحاد جماهیر شوروی باز میگردد. منطقه قره باغ مثل همه مناطق قفقاز وآسیای مرکزی در جمهوری سوسیالیستی شوروی هضم شد .
پس از فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای پانزده گانه آن، کشمکش بر سر قرهباغ به بحرانی جدی میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان تبدیل شد.واین دو کشور در سال 1991 بر سر منطقه با هم درگیر شدندو در گرما گرم درگیری، قره باغ كوهستانی اعلام استقلال كرد اما این استقلال مورد پذیرش بینالمللی قرار نگرفت و نتیجه آن درگیری شدید نظامی میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بود؛ درگیریهایی كه كشته شدن نزدیك به 30 هزار نفر و آوارگی هزاران نفر دیگر را به دنبال داشت.
این درگیریها با مداخلههای بینالمللی و شكل گیری توافق آتشبس «بیشكك» در ماه مه 1994 (خرداد 1373) فرونشست. آتش بسی كه با وجود نقض مكرر از سوی هر دو طرف، تاكنون پابرجا باقی مانده است. لرزان بودن آتش بس و قرار گرفتن ارمنستان و جمهوری آذربایجان در متن رقابتهای منطقهای در قفقاز جنوبی به ویژه میان روسیه و تركیه موجب شده است هر از گاهی به بهانههای گوناگون درگیریهای مقطعی میان دو همسایه قفقازی شكل بگیرد و آتش بس نقض شود.
بخش مهمی از دلایل از سرگیری درگیریهای اخیر میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بر سر منطقه قره باغ نیز باید در قالب این رقابتهای منطقهای مورد تحلیل قرار گیرد. این مسئله به ویژه با توجه به تنشهای اخیر در روابط مسكو و آنكارا بر سر بحران سوریه به ویژه پس از سرنگونی جنگنده روسی به دست تركها بیشتر جلب توجه میكند.
در این پیوند باید گفت، روسیه از نخستین سالهای فروپاشی شوروی و استقلال جمهوریهای پانزده گانه، تلاش كرده است این جمهوریها را در قالب سیاست «خارج نزدیك» در مدار سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود نگاه دارد. به همین دلیل بود كه روسیه همراه با این 15 جمهوری در قالب كشورهای مستقل همسود، «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» و سازمان «پیمان امنیت جمعی» را تشكیل داد.
آن چه در نخستین سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی برای روسیه اهمیت بسیار داشت، نفوذ دوباره بر این جمهوریها و جلوگیری از افتادن آنها به دامان غرب بود. غرب نیز در قالب سیاست گسترش ناتو به شرق تمام تلاش خود را برای عضویت این جمهوریها در سازمان ناتو به كار برد.
از جمله جمهوریهایی كه از همان آغاز استقلالِ خود به سمت غرب گرایش پیدا كرد، جمهوری آذربایجان بود. تلاشهای روسیه برای جلوگیری از پیوستن جمهوری آذربایجان به دامان غرب موفقیتی به دنبال نداشت. به همین دلیل، روسیه سیاست فشار بر باكو را در پیش گرفت.
یكی از مهمترین ابزارهای مسكو برای فشار بر باكو، استفاده از مناقشه جمهوری آذربایجان با ارمنستان بر سر منطقه قره باغ كوهستانی بود. به همین دلیل بود كه از نخستین روزهای شكل گیری بحران قره باغ، روسیه جانب ارمنستان را گرفت و در سالهای پس از آتشبس نیز همواره با پشتیبانیهای سیاسی و نظامی از ارمنستان در مسایل گوناگون بر جمهوری آذربایجان فشار وارد كرده است.
این در حالی است كه تركیه در سالهای پساز فروپاشی شوروی نوعی سیاست پان تركیستی را در مناطق ترك نشین قفقاز و آسیای میانه در پیش گرفت. همین مسئله در كنار روابط نزدیك آنكارا و غرب موجب رقابت پیدا و پنهان تركیه با روسیه در قفقاز جنوبی و نزدیكی بیش از پیش تركیه و جمهوری آذربایجان شد. این امر در كنار اختلاف تاریخی تركیه با ارمنستان بر سر مسئله نسل كشی ارامنه در دوره امپراتوری عثمانی، موجب شكل گیری نوعی رقابت میان تركیه و روسیه در مسئله قره باغ شده است.
با چنین پیشینهای، آن چه در شرایط كنونی نقش مسكو و آنكارا را در بحران قره باغ پر رنگتر میسازد تیرگی روابط تركیه و روسیه بر سر سوریه است. از زمان سرنگونی جنگنده روسی، مسكو سیاست افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی بر آنكارا را در پیش گرفته است.
شماری از ناظران میگویند یكی از ابزارهایی كه روسیه تلاش كرده است از آن به عنوان اهرم فشار بر تركیه بهره جوید، استفاده از بحران قرهباغ كوهستانی است. از این منظر، روسیه تلاش دارد بخشی از توان سیاسی تركیه را در این منطقه درگیر كند و مانع از تحرك بیشتر آنكارا در مسئله سوریه شود، به ویژه كه تركیه بیش از هر زمان دیگری در مسئله سوریه در تنگنا قرار گرفته است.
این در حالی است كه روسیه میتواند این هشدار را نیز به جمهوری آذربایجان بدهد كه دوری از مسكو و نزدیكی به غرب هزینههای سیاسی- امنیتی بسیاری برای جمهوری آذربایجان به دنبال دارد. در برابر، با نزدیكی به روسیه نه تنها از بار این هزینهها كاسته میشود، بلكه مزایای بسیاری نیز نصیب باكو خواهد شد. از سوی دیگر به نظر نمیرسد تركیه نیز قصد پا پس كشیدن از رقابت با مسكو در سوریه یا قفقاز را داشته باشد و دست كم در سیاستهای اعلانی آنكارا در حمایت از رهبران باكو یا معارضان دولت دمشق نشانی از عقب گرد دیده نمیشود.
منبع: خبرگزاری جمهوری اسلامی
http://kayhan.ir/fa/news/72295
ش.د9504157