(روزنامه بهار – 1396/02/03 – شماره 167 – صفحه 3)
* با توجه به اینکه آقای احمدینژاد رد صلاحیت شده است، به نظر نمیرسد حامیان او و کسانی که طرز تفکر مشابه او دارند بخواهند ساکت بنشینند. نظر شما درباره اتفاقات پیرامون این موضوع در یک ماه آینده چیست و کسانی که حامی رفتارها و عملکردهای احمدینژاد بودند چه روندی را پیگیری خواهند کرد؟
** به نظر من آقای احمدینژاد پایگاه فعالی نخواهد داشت که بخواهند اقدام خاصی کنند. بعید است که اصلا چنین انگیزهای در هیچ یک از بخشهای جامعه باشد که بخواهد بر خلاف فضای امن و آرامی که در آستانه انتخابات در کشور برقرار است تحرکی صورت دهند. البته برخی از افراد و اشخاصی که در آن اردوگاه هستند غلوها و ادعاهایی دارند اما بعید است که انگیزهای باشد در بدنه جامعه که بخواهد به این نوع تحرکات پاسخ دهد.
* با توجه به اینکه هشت سال گذشته ایشان آرای قابل توجهی داشتند، حتی از این افراد هم کسانی نیستند که بخواهند اقداماتی داشته باشند و تحرکاتی را شروع کنند؟
** بعید است. وقتی در نخبگان و فعالان سیاسی که در آن سال حامی او بودند، قریب به اتفاق از او تبری میجویند، پایگاه رای موجود هم هراندازه که بوده است به همینترتیب انگیزه زیادی برای حمایت از احمدینژاد ندارند.
جریان حال حاضر که در مقابل حسن روحانی وجود دارد، از محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی و شباهتهایی که ممکن است این جریان اصولگرا به دولت احمدینژاد داشته باشد چه شرایطی دارد؟ به نظر میرسد بیش از اینکه احمدینژاد بخواهد دولت مستقل داشته باشد، در کنار تفاوتهای موجود، شباهتهای زیادی هم به اصولگرایان دارد. چه از زمانی که در سال 84 میخواست وارد عرصه شود و از حمایت اصولگرایان استفاده کرد و چه حالا که اگرچه ادعای استقلال دارد اما باز هم از حمایت برخی از اصولگراها برخوردار است.
رای عمده حسن روحانی از پایگاه اصلاحطلبان و میانهروها و اعتدالیون است. البته بخشهایی از اصولگرایان میانهرو هم از آقای روحانی حمایت کرده و خواهند کرد. از لحاظ آرایش نیروهای سیاسی، جبهه توسعهگرا و عقلمحور و خواهان تعامل با جهان و نیروهایی که با این مجموعه از تفکرات همراهی دارند حامی روحانی خواهند بود، طبعا باقی نیروها هم که در جامعه حضور دارند، از یکی از دو کاندیدایی که از جبهه محافظهکاران و اصولگرایان به صحنه آمدند حمایت میکنند. در نهایت به نظر میرسد همه نیروهای سیاسی فعال کسانی را دارند که بتوانند از آنها حمایت کنند.
* از جبهه اصولگرایان و کاندیداهای مطرح، آقایان رئیسی و قالیباف میخواهند در عرصه باقی بمانند و یا یک نفر به نفع دیگری کنار خواهد رفت؟
** فکر میکنم هم آقای رئیسی و هم قالیباف در عرصه باقی خواهند ماند و پایگاه رای خود را بین خود تقسیم خواهند کرد.
* یعنی اصولگرایان قصد ندارند روی یک کاندیدا ائتلاف کنند؟
** قصد دارند اما توان این کار را نخواهند داشت.
* این به نفع جبهه اصلاحات خواهد بود وقتی رای طرف مقابل شکسته شود؟
** بله همین اتفاق خواهد افتاد.
* پیش از اینکه احمدینژاد رد صلاحیت شود هجمههای زیادی به دولت آقای روحانی کرد. او قصد در دفاع از عملکرد دولت خود را داشت و از طرفی برای این کار مطالبی را هم به چهار سال عملکرد دولت یازدهم نسبت داد. در حال حاضر که او رد صلاحیت شده است، این روند ادامه خواهد داشت و یا او این حملات را به روش دیگر و با هجمه به اصولگرایان پیش خواهد گرفت؟
** احمدینژاد به طور کلی در محاق فرو خواهد رفت و هیچ اثری از او در هیچ کجای سیاست ایران تا اطلاع ثانوی وجود نخواهد داشت و هر مطلبی هم که اظهار کند بیشتر جنبه شوخی خواهد داشت.
* درباره شباهتهایی که جریان اصولگرا به احمدینژاد دارد توضیح دهید. با توجه به اینکه به نظر نمیرسد مردم اقبالی به رویکردهای اصولگرایی داشته باشند، این موضوع چه روندی خواهد داشت و اشتراکات اصولگرایان به احمدینژاد تا چهاندازه است؟
** کشور خیلی با آلترناتیوهای متعددی مواجه نیست. دو راهحل هست که مردم باید بین این دو انتخاب کنند، صرف نظر از اینکه چه کسی این دو راه را نمایندگی میکند. یکی عقلانیت و تعامل و خروج از انزوای جهانی و نقشآفرینی در بین کشورهای منطقه و جهان و پیوند خوردن به زنجیره تولید جهانی که مسیری است که روحانی و اصلاحطلبان و اعتدالگرایان به اتفاق به مردم پیشنهاد میکنند و چهار سال هم در همین مسیر رفتند. راهحلهای مقابل از جمله انزواطلبی، تقابلجویی، ماجراجویی بینالمللی و تحمیل سبک خاص زندگی به مردم از مواردی است که در ساخت و بافت ذهنی افراد محافظهکار است و مردم باید بین این دو انتخاب کنند.
* با روی کار آمدن دولت اصولگرایان و با توجه به اشتراکاتی که وجود دارد، ممکن است آن روند هشت ساله دولت احمدینژاد تکرار شود؟
** اگر مردم آن راهحل را انتخاب کنند تبعات مشابه را خواهند دید. اما مردم ایران ضربالمثلی دارند که عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. مردم ایران در یک حالت عادی دوباره اقبالی به همان حرفها و راهحلها و رویکردهای مشابه به ایران و جهان نخواهند داشت.
* بنابراین فکر میکنید چنین اشتراکاتی وجود دارد؟
** بله زیرا احمدینژاد از این روند حذف شده است اما خود جریان همچنان ادامه دارد.
* ابتدای آن هشت سال مباحثی مطرح بود درباره شباهت احمدینژاد به رجایی و ویژگیهایی مانند سادهزیستی که به نظر نمیرسد دیگر روی آنها تاکید شود. الان هم یک جریان مشابه وجود دارد و مشابهت یکی از کاندیداها به بهشتی.
** چنین کمپینهای تبلیغاتی نه برای مردم مهم است و نه برای فعالان سیاسی. کسانی میخواهند پولهایی بگیرند برای ایجاد پوسترهای تبلیغاتی و برای همین این چنین مسائل را مطرح میکنند.
* احمدینژاد شاید در جامعه ما به عنوان یک شخصیت پوپولیست مطرح باشد، از همان ابتدا که با وعده یارانه به عرصه آمد و بقایی هم با همین وعدهها میخواست آرایی را برای خود جمع کند. به نظر میرسد در حال حاضر چنین بخشی از آن رفتارهای پوپولیستی را از کاندیداهای کنونی شاهد هستیم.
** احمدینژاد هرچه شعار عوامفریبانه وجود داشت داده است، از یارانه چند برابری و باغ و ویلا دادن و فرستادن ماهواره. به نظر نمیرسد دیگر مساله جدیدی وجود داشته باشد که اینها بخواهند مطرح کنند و آنقدر از این حرفها زده شده که گوش مردم پر است. دولتی که خزانهاش چنان خالی است که نمیتواند حقوق مردم را دهد چطور میتواند یارانه چندبرابری دهد و اصلا اگر هم بتواند مردم فهمیدند که تقسیم پول این چنینی جز به ضررشان نیست. مردم در حال حاضر آگاهتر از این حرفها هستند.
* یعنی شما فکر میکنید با چنین وعدههایی اگر احمدینژاد تایید صلاحیت میشد حتی قشر ضعیف جامعه هم به او اقبال نشان نمیداد؟
** خیر. احمدی نژاد هیچ پایگاه جدی ندارد.
* طبقه ضعیف ما بخش قابل توجهی از جامعه را دارد. با چنین رویکرد هایی که احمدینژاد داشته و حالا هم برخی کاندیداها پیش گرفتند، رای این افراد تحت تاثیر قرار نمیگیرد؟
** در دور گذشته در حالی که جلیلی بود و شعارهای احمدینژادی میداد هم بیشترین رای روحانی از روستاها و شهرهای کوچک بود. الزامی ندارد که ما طبقات زحمتکش و مردم کمدرآمد را نادان فرض کنیم که فریب شعارهای پوپولیستی و عوامگرایانه را میخورند. ملت ایران ممکن است درآمد کمی داشته باشند اما عقل دارند. مطمئن باشید مردم از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشوند.
http://www.bahardaily.ir/fa/Main/Detail/7029
ش.د9600043