در کنار این مسئله و در جهت رفع کامل محرومیت، باید طرح تمرکز منابع و خدمات نهادها و موسسات متولی محرومیتزدایی نیز در دستور کار قرار گرفته و یا با تقسیم کار دقیق بین آنها، نقش هر یک در این زمینه به طور صریح وروشن مشخص شود تا از تداخلکاری، موازیکاری و انجام کار تکراری جلوگیری و همه محرومین به طور یکسان و عادلانه از خدمات آنه بهرهمند شوند.
هدفمند نمودن یارانهها در مسیر کمک به محرومین واقعی جامعه، یکی از وعدههای خوب و قابل اجرایی است که این روزها و در جریان گفتگوهای رسانهای از زبان برخی از کاندیداهای محترم شنیده میشود و اجرای درست و اصولی آن میتواند، نقش مهمی در توزیع عادلانه منابع و کاهش فاصله طبقاتی در جامعه داشته باشد.
البته اثربخشی کار زمانی مضاعف خواهد شد که؛ هزینه یارانهها به شکل غیرنقدی پرداخت و به اصلیترین دغدغههای قشر محروم جامعه یعنی موضوعاتی مانند: مسکن، ازدواج، تحصیل، هزینه درمان و بستری (بجز دارو) که قابل قاچاق و یا سوء استفاده نیستند، اختصاص داده شود..
چرا که؛ در مواردی مانند درمان، اولاً قشر برخودار و متمول، کمتر از امکانات دولتی استفاده میکنند و ثانیاً بیماری ارادی نیست که نیاز به کنترل ویژه برای جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی داشته باشد، لذا خودبهخود و بهطور طبیعی بخش عمده یارانهها در این زمینه، به قشر محروم تعلق خواهد گرفت و پیامدهای مثبت دیگری مانند؛ آرامش روحی و روانی این بخش از جامعه را نیز به همراه خواهد داشت.
نان یکی دیگر از مواردی است که یارانه تخصیصی به آن به عنوان حداقلِ قوت لایموت و ارزانترین ماده غذایی قابل دسترس قشر محروم باید استمرار پیدا کند و بهجای حذف صورت مسئله که راحتترین روش محسوب میشود، باید راه حل دیگری برای جلوگیری از قاچاق آرد و افزایش کیفیت نان و هدر رفت این ماده غذایی مهم اندیشیده شود.
با اینحال از نظر نگارنده چنانچه همچنان اصرار مسئولین محترم بر پرداخت نقدی یارانهها باشد، نکته دیگری که میتواند به کارآمدی این طرح (پرداخت هدفمند یارانهها) کمک نماید، انحصاری نمودن پرداخت یارانه به ساکنین روستاها یعنی بزرگترین صنف تولیدکننده و در عینحال محرومترین قشر جامعه در برخورداری از منابع و در صورت لزوم به مردم مناطق محروم ساکن در نقاط دورافتاده کشور و مرزنشینان است.
بدیهی است که اگر اینکار با ضابطهگذاری مناسب و بهخصوص همراه با افزایش میزان یارانه پرداختی انجام شود، اولاً با حذف جمعیت بیش از 60 درصدی ساکن شهرها، به تخصیص اعتبار کمتری برای افزایش میزان یارانهها، نیاز خواهد بود و ثانیاً این اقدام، نقش بسزایی در معکوس نمودن روند مهاجرت از روستاها به شهرها و رفع تراکم جمعیتی در نقاط شهری و نیز رونق و آبادانی روستاها و نهایتاً ایجاد امنیت و آرامش و جلب رضایت عمومی خواهد داشت.
البته در کنار این مسئله و در جهت رفع کامل محرومیت، باید طرح تمرکز منابع و خدمات نهادها و موسسات متولی محرومیتزدایی نیز در دستور کار قرار گرفته و یا با تقسیم کار دقیق بین آنها، نقش هر یک در این زمینه به طور صریح وروشن مشخص شود تا از تداخلکاری، موازیکاری و انجام کار تکراری جلوگیری و همه محرومین به طور یکسان و عادلانه از خدمات آنه بهرهمند شوند.
بیشک در این رابطه تمرکز و توزیع عادلانه و برنامهریزی شده منابع درآمدی مراکزی نظیر؛ سازمان بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی(ره)، بنیاد مستضعفان و جانبازان، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه و حتی نهادهایی مانند؛ آستان قدس رضوی و آستان سایر امامزادگان شریف که متولی رفع محرومیت و یا جمعآوری نذورات، صدقات و هدایای مردمی برای کمک به محرومین هستند، به راحتی میتواند، اعتبار مورد نیاز برای محرومیتزدایی را تأمین نماید.
ج/ی