منظور از راهبردها در اینجا، همانا دغدغهها و سیاستهای اساسی نظام است که در انتخابات درصدد رعایت و تحقق آنها است. مهمترین این راهبردها عبارتاند از:1- اصل حضور مردمی و برگزاری سالم، شفاف، قانونی، بموقع و باشکوه انتخابات/2- مشارکت حداکثری در انتخابات/3- انتخاب اصلح/4- بایسته ها و اخلاق انتخاباتی
منظور از راهبردها در اینجا، همانا دغدغهها و سیاستهای اساسی نظام است که در انتخابات درصدد رعایت و تحقق آنها است. این راهبردها جنبه عام دارند؛ یعنی در هر انتخاباتی راهنما و جهتدهنده اصلی به برنامهها، سیاستها و اهداف هستند. مهمترین این راهبردها عبارتاند از:
1- اصل حضور مردمی و برگزاری سالم، شفاف، قانونی، بموقع و باشکوه انتخابات:
مهمترین موضوع در ارتباط با انتخابات، برگزاری آن در موعد مقرر و براساس مرّ قانون، با فراهم بودن شرایط رقابت برابر و سالم برای همه جریانها و کاندیداها، حضور مردمی و... است. حضور مردمی بنا به دلایل متعدد دارای اهمیت است. وجه تمایز این اصل در جمهوری اسلامی با مردمسالاریهای رایج در دنیا این است که در جمهوری اسلامی، حضور در انتخابات علاوه بر اینکه یک فعل و کنش سیاسی– اجتماعی است، جنبه شرعی و عمل به تکلیف نیز دارد. مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: «به نظر من مسئلة اول در انتخابات، مسئلة انتخاب این شخص یا آن شخص نیست؛ مسئلة اول، مسئلة حضور شماست. حضور شماست که نظام را تحکیم میکند، پایههای نظام را مستحکم میکند، آبروی ملت ایران را زیاد میکند، استقامت کشور را در مقابل دشمنی ها زیاد میکند و دشمن را از طمع ورزیدن به کشور و از فکر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف میکند. این یک مسئلة بسیار مهم است؛ پس مسئلة اول، شرکت در انتخابات است.»( بیانات در جمع مردم استان کردستان، 22/2/88). ایشان همچنین می فرمایند که شرکت و حضور در انتخابات برای مردم، هم یک فریضه سیاسی است، هم یک فریضه دینی(بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم 11/12/1387). معظمله همچنین تأکید دارند که هر کس که به خاطر تثبیت نظام و به خاطر انجام وظیفه، رأی در صندوق انداخته است، پیش خدا مأجور است.»(همان).
2- مشارکت حداکثری در انتخابات:
دومین راهبرد مهم نظام در انتخابات، مشارکت عمومی گسترده و حداکثری است. درواقع، اگرچه اصل حضور مردمی مهم و اساسی است، اما این اصل باید به صفت «حداکثری» مزین گردد. به عبارتی، زمانی میتوان از نتایج و ثمرات انتخابات بهره برد یا اینکه انتخابات عاملی برای افزایش اقتدار و تقویت وجهه بینالمللی نظام باشد که با حضور حداکثری و با شور و اشتیاق آحاد مردم توأمان گردد.
برخلاف سایر نظامهایی که در آنها انتخابات برگزار میشود و میزان مشارکت مردمی برای آنها چندان مهم نیست، حضور حداکثری مردم در انتخابات برای جمهوری اسلامی اهمیت اساسی دارد. همین امر حکایت از نقش تعیینکننده مردم و جایگاه والای آنها در نزد مسئولان و تصمیمگیرندگان نظام دارد. به عبارتی، اصرار و تأکید بر حضور حداکثری مردم در انتخابات نشان میدهد که نقش آنها واقعی است و حالت صوری و تزئینی ندارد؛ زیرا اگر نقش آنها واقعی نبود، به این میزان اهمیت و تأکید بر حضور آنها در انتخابات ضروری نبود.
مقام معظم رهبری در این ارتباط، ضمن تأکید بر مشارکت حداکثری در انتخابات به معنای حقیقی کلمه، تأکید دارند که هرچه انتخابات پرشور تر باشد، عظمت ملت ایران بیشتر در چشم مخالفان و دشمنان دیده خواهد شد؛ برای ملت ایران حرمت بیشتری خواهد گذاشت؛ دوستان شما هم در دنیا خوشحال می شوند.»( بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم امام رضا (ع) 1/1/1388).
3- انتخاب اصلح:
سومین راهبرد اساسی نظام در انتخابات، انتخاب اصلح؛ یعنی انتخاب صالحترین، متعهدترین، کارآمدترین، لایقترین و... از میان گزینههای موجود است. اصل حضور مردمی و مشارکت حداکثری در انتخابات را میتوان شروط لازم برای یک انتخابات شکوهمند دانست و انتخاب اصلح را شرط کافی؛ بدین معنا که مردمی که به طور حداکثری در انتخابات شرکت میکنند، با انتخاب اصلح، این فعل سیاسی، اجتماعی و عبادی خود را به طور تمام و کمال انجام خواهند داد. به عبارتی، اگرچه دو اصل و راهبرد نخست، مهم، اساسی و تعیینکنندهاند، اما تنها با رعایت و تحقق راهبرد سوم است که ثمرات دو اصل نخست حاصل میشود. بنابراین، انتخاب اصلح را میتوان عصارهی انتخابات در کشور دانست؛ زیرا همانگونه که گفته شد، تنها با یک انتخاب اصلح است که مردم و نظام میتوانند از ثمرهی انتخابات، برای حلورفع چالشها و مشکلات موجود و گشودن افقها و عرصههای درخشانتر، بهرهمند شوند.
مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: «در جمهوری اسلامی، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت انتخاباتی.... در این جا ممشا، ممشای اسلامی و انتخاب، انتخاب اصلح. مردم باید با چشم باز و با بصیرت وارد شوند و آدم هایی را که اطمینان پیدا می کنند، انتخاب کنند.»(دیدار با آزادگان 11/7/1369).
البته صلاحیتهای داوطلبان، توسط نهاد شورای نگهبان قانون اساسی بررسی شده و غالباً افرادی که از فیلتر نظارتی این شورا عبور میکنند، از حداقل اهلیت و شایستگی برای تصدیگری مشاغل و مناصب انتخابی برخوردارند؛ اما از آنجا که انتخاب مردم محدود بوده و عملاً امکان تصدی مناصب توسط همه نامزدها میسر نمیباشد و همچنین، عقلانیت و تدبیر سیاسی ایجاب میکند که از میان گزینههای موجود، بهترین و اصلحترین را انتخاب کنیم، حتماً باید در مقام انتخاب، باکفایتترین و صلاحیتدارترین ایشان را برگزینند.
اما مسأله مهم در این میان، شناسایی معیارهای اصلح بودن و گزینههای اصلح است. برای این منظور نیز با مدد گرفتن از رهنمودها و فرمایشهای مقام معظم رهبری میتوان معیارهای اصلح بودن را بیان کرد. ایشان در این زمینه اصلح بودن میفرمایند: «اصلح یعنی چه کسی؟ کسی که برای ریشه کنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد. کسی که به حال قشرهای محروم و مستضعف دل بسوزاند. کسی که هم به ترقی و پیشرفت کشور و توسعه اقتصادی و غیراقتصادی بیاندیشد هم زیر توهمات مربوط به توسعه، آن چنان محو و مات نشود که از یاد قشرهای مظلوم و ضعیف غافل بماند. کسی که به فکر معیشت، دین، فرهنگ و دنیا و آخرت مردم باشد.»(بیانات در دیدار جمعی از مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی 4/12/1377). ایشان همچنین میفرمایند: «بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچ گونه نظری ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگری خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگری و تجمل پرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگری باشد، مردم را به سمت اشرافیگری و اسراف سوق خواهد داد. ... اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، ساده زیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است. آگاهانه بگردید؛ برسید و به آنچه که رسیدید و تشخیص دادید با قصد قربت اقدام کنید؛ با قصد قربت پای صندوق انتخابات بروید و خدای متعال اجر خواهد داد.»( بیانات در جمع مردم استان کردستان ّ، 22/2/88.).
به طور کلی مهمترین شاخصه های فرد اصلح در اندیشه مقام معظم رهبری را اینگونه می توان برشمرد:
1- تدین، کاردانی، دلسوزی، تقوا و علاقمندی به مصالح جامعه، عدمخودنمایی، کیسه ندوختن برای خود
2- مدیریت کارآمد، انسانی، قوی، باکفایت، دارای نشاط و شادابی و شوق به کار و احساس مسئولیت
3- شجاع، بااخلاص، دارای روح مردمی، مؤمن به هدفها و ارزشهای انقلاب، مؤمن به مردم و نیرو و حق مردم و بسط ثروت موجود در زندگی آنان
4- تدبیر و قوت قلب و اعتماد به نفس در برابر دشمنان
5- مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و پیگیری جدی اجرای عدالت
6- نشاط خوب و قوی و جوانانه
7- ایمان به استقلال و اهداف ملت و لزوم پیشرفت کشور
8- بازگشایی گرههای زندگی مردم و شناسایی وظایف و عمل مقتدرانه بر طبق وظایف
9- کاردانی، توانایی، پیگیری، حوصله، قدردان و صمیمی با مردم، مجاهدت برای مردم
10- تلاش جهت پرکردن شکاف میان ثروتمندان و فقرا و یکسان دیدن حق مردم شهرهای بزرگ و کوچک.
11- معتقد و پایبند به آرمانهای امام و نظام اسلامی
12- دارا بودن برنامهای مدون در راستای تعمیق باورهای دینی
13- خودباور و توانا در تحکیم پایهها و سازههای سند چشمانداز بیست ساله نظام.
14- توجه به دین، انقلاب، دنیا، معیشت، آینده و عزت مردم.
15- ادامه راه امام و ترویج اصول و ارزشهای امام و انقلاب(باور و التزام عملی به هندسه انقلاب و شاخصهای خط امام(ره))
16- دارا بودن شاخصهای انقلابیگری
4- بایسته ها و اخلاق انتخاباتی
رعایت بایستهها و اخلاق انتخاباتی به عنوان اصول و مسائلی که چنانچه موردتوجه قرار گیرند، درجه اطمینان، وثاقت، اعتماد، سلامت و شفافیت انتخابات را بالا میبرند و از سوی دیگر، میزان بروز ناهنجاری ها و ناملایمات و حواشی نامطلوب را کاهش می دهند و یا از بین میبرند، چهارمین راهبرد مهم نظام اسلامی در انتخابات است. بایستهها و اخلاق انتخاباتی، شامل خطوط قرمز اعتقادی، اخلاقی و سیاسی رایج و پذیرفتهشده در جامعه که نظام پاسدار آنها محسوب میشود، میباشد. رعایت این بایستهها از چند جهت حائز اهمیت است؛ اولاً جمهوری اسلامی یک نظام سیاسی با هویت دینی است و بنابراین، در همه حوزهها و کنشها، ازجمله انتخابات باید به رعایت اصول اخلاقی توجه داشته باشد. ثانیاً بیتوجهی به این بایستهها سبب هزینهتراشی و ایجاد خسارت برای مردم و نظام میشود که این موضوع، طیفی از خسارتهایی چون رواج تهمت، افترا، کذب و دادن نسبتهای ناروا به همدیگر تا درگیری فیزیکی و بیثباتی سیاسی و انتخاب غیراصلح را میتواند دربرداشته باشد.
به طور کلی، براساس رهنمودهای مقام معظم رهبری، مهمترین بایستهها و موارد اخلاقی در ارتباط با انتخابات را در چند محور کلی زیر میتوان شرح داد:
1- زیرسئوال نبردن و کمرنگ نکردن ارزش ها و مصالح انقلاب و نظام: درواقع، اگر مصالح کشور را به مثابه ظرف و نخبگان، جریانهای سیاسی و رقابت بین آنها را به مثابه بازیگران و صحنهگردانان این ظرف تصور کنیم، عقلانیت سیاسی ایجاب میکند که آنها نسبت به تخریب و تضعیف این ظرف، اکیداً خودداری کنند.
2- پرهیز از تخریب کاندیداها و خرد کردن شخصیت های گوناگون (چه از سوی مردم و چه از سوی دیگر نامزدها): کاندیداها و طرفداران آنها به جای آنکه با تخریب دیگران بر سبد رأی خود بیفزایند، میبایست با ارائه برنامههای جذاب و راهحلهای دقیق برای مسائل و مشکلات مردم، بر جذابیت خود بیفزایند.
3- حفظ اتحاد و مخدوش ننمودن وحدت ملی
4- رقابت منصفانه و عدمخروج از جاده انصاف
5- پرهیز جدی از خدشه و شبهه در سلامت انتخابات
6- توصیه به گرم و سالم نگه داشتن فضای انتخابات
7- خودداری از ارائه آمارهای سست (از سوی نامزدها به مردم)
8- عدمتخریب اذهان عمومی و صداقت نامزدها با مردم(اثبات و نفی با توجه به حق و صدق باشد.)
9- جلوگیری از اسراف و ریخت و پاش در عرصه تبلیغاتی انتخابات
10- عدم تعرض طرفداران نامزدها به یکدیگر و رفع کدورت ها و دلتنگی ها بلافاصله پس از پایان انتخابات و عدم استمرار آن
11- خودداری کاندیداها از دعواها و اختلافات سیاسی و لفاظی های بیهوده
12- پرهیز نیروهای دولتی از دخالت در مسائل انتخابات
13- خودداری احزاب از مانور بر موضوع برنده و بازنده و اختلافات دشمن شاد کن.