(روزنامه اعتماد – 1396/02/27 – شماره 3809 – صفحه 5)
صفاييفراهاني: من خواهش ميكنم دوستان، با حوصله بروند قراردادهاي پارسجنوبي را بررسي كنند. صورت وضعيتها در وزارت نفت در دوره گذشته موجود است. بيش از ٩٠ درصد پول واحدها را گرفتند، اما بهترين واحد نزديك به ٦١، ٦٢ درصد پيشرفت كرده و بدترين واحد، نزديك به ٣٨ درصد. ولي پولها بيش از ٩٠ درصد پرداخت شده است. پس چرا همان زمان تمام نشده است؟ پول كه بود. ميگوييد مجموعه پولهايي كه در دولت قبل بابت اينها داده بود، ٤٦ ميليارد دلار بود. هر كدام از واحدهاي پارسجنوبي حداكثر در گذشته با ٢ ميليارد دلار تمام شده و الان كه با هم صحبت ميكنيم، به ٥ ميليارد دلار رسيده است.
در رابطه با ضريب جيني هم من ميخواهم به گزارشهاي اقتصادي مراجعه كنيد. در دولت قبل سر هرم زده شد. در سال ٨٧ و ٨٨ نزديك به ٢٥ميليارد دلار از ايران فرار سرمايه شده است. شما سر هرم را ميزنيد و فاصله دو مقطع هرم به هم نزديك ميشود. فقرا كه بالا نيامدند، آنهايي كه پولدار بودند، رفتند. بعد ما اين را به عنوان دستاورد دولت قبل اشاره ميكنيم؟ اينكه دستاورد نيست. دستاورد اين بوده كه در منحنيهاي اقتصادي نشان ميداديد عملا درآمد عمومي مردم بالا رفته است. گزارشهاي بانك مركزي بيانگر اين است كه از سال ٨٧ درآمد عمومي مردم پايين آمده؛ براي همه اقشار جامعه، چه قشر متوسط و چه دهكهاي پايين.
ميرزايي: براي دفاع يا نقد عملكرد دولت بايد چارچوبي را داشته باشيم. در يك مقالهاي نشان داده شده آنچه در ونزوئلا اتفاق افتاده، نتيجه عملكرد آقاي چاوز نيست، بلكه نتيجه عملكرد سياستهاي ليبرالي و تعديل قبل از چاوز است. ببينيد چقدر سعي جدي دارند كه عملكرد چاوز را هم تطهير كنند! چطور در ونزوئلا عملكرد و آنچه در اين كشور ميبينيم، نتيجه يك دوره تاريك ١٥ سال قبل است، اما آنچه امروز در اقتصاد اتفاق ميافتد، مربوط به همين دوره ٤ ساله است؟! اين چه منطقي است كه ما پيوستگي تاريخي را فراموش ميكنيم؟
پروژههاي عمراني در ايران بين ١٥ تا ٢٠ سال دوره ساختشان طول ميكشد. هيچ دولتي پروژههايي را كه آغاز ميكند، نميتواند تمام كند. كاملا طبيعي است كه دولت اصلاحات هم از پروژههاي دوره سازندگي بهرهبرداري كرده است. احمدينژاد هم از پروژههاي دوره اصلاحات بهرهبرداري كرده است. در دولت يازدهم هم پروژههاي ناتمام دوره قبل به اتمام رسيده است.
بنگاهها با ٤ شوك مهم در دوره احمدينژاد مواجه شدند. شوك اول، حاملهاي انرژي بود كه قيمتها بين ٤ تا ٨ برابر افزايش يافت و بخش زيادي از بنگاهها با مشكل نقدينگي مواجه شدند. در آن دوره، قبضهاي برق از دو و سه ماه، به ٤٥ روز كاهش يافت. شوك ديگر، ارز بود. تقريبا قيمت ارز ٤ برابر شد و بنگاههايي كه از مواد اوليه و قطعات و ماشينآلات خارجي استفاده ميكردند، با مشكلات زيادي براي تامين نقدينگي مواجه شدند. از زمان جهش ارزي سال ٩١ به اين سمت، بخش بزرگي از بنگاهها نتوانستند نوسازي صنعتي انجام دهند.
شوك ديگر، تحريمها بود. شوك چهارم نيز استخدامها بود. در دو سال آخر دولت احمدينژاد براي اينكه كارنامه اشتغال را پررنگ كنند، به صورت فلهاي در بخش بزرگي از بنگاهها استخدام كردند. براي مثال، در زغالسنگ كرمان ٤ هزار نفر و در بانك توسعه تعاون هزار نفر را استخدام كردند. بر اين اساس، بنگاهها با تراكم نيروي انساني مواجه شدند. شوك پنجم نرخ سود بانكي بود. بعضي از بنگاههاي ما سالي هزار ميليارد تومان سود و جرايم وامهاي بانكي خود را پرداخت ميكنند.
از زندان هشدار دادم كه هدفمندي اشتباه است
عبدالملكي: ما اينجا درباره حق دولت روحاني صحبت ميكنيم و به باطل ايشان اشاره نميكنيم. عملكردي كه دولت روحاني انجام داده، ايني نيست كه ميگوييد. اسم اين در ادبيات رسانهاي عوامفريبي و پوپوليسم است. الان افتتاحهايي نشان داده ميشود كه ٤ بار قبلا افتتاح شده بود و آقاي روحاني براي پنجمين بار افتتاح ميكند و دوباره صداوسيما نشان ميدهد.
الان كه دوستان از آقاي احمدينژاد انتقاد ميكنند، بايد بگويم آن زماني كه ما در سال ٩٠ و ٩١ دولت احمدينژاد را در حالي كه در راس قدرت بود، نقد ميكرديم، اين بزرگواران معلوم نبود كجا بودند.
صفاييفراهاني: من براي اينكه ايشان بدانند، سال ٨٩ به مجرد اينكه احمدينژاد پرداخت يارانههاي نقدي را اعلام كرد، از معاون سازمان اطلاعات سپاه خواهش كردم كه به زندان بيايد و براي ايشان يك ساعت و نيم استدلال كردم كه اين اقدام چقدر به ضرر اقتصاد ايران خواهد بود. ما همان موقع هم انتقادمان را مطرح ميكرديم، ولو اينكه در زندان بوديم.
ميرزايي: من خوشحالم آقاي عبدالملكي گزارشي از نقدهايي كه به احمدينژاد داشتند را بدهند. اما خاطرتان هست كه سال ٨٤ كه نه روزنامهاي و نه حزبي و نه هيچ انجمن علمي جرات نقد احمدينژاد را نداشت، ٥٠ اقتصاددان با شجاعت نامه نوشتند و آنچه را در پايان دوره احمدينژاد رخ داد را هشدار دادند.
سال ٨٥ و ٨٦ دوباره نامه نوشتند. در واقع ٤ نامه نوشتند. اما يكسال بعد از نامه اول، از آن ٥٠ اقتصاددان، ٢٥ نفر يا اخراج يا بازنشست شدند كه يكي از آنها من بودم. آقاي عبدالملكي همان كسي هستند كه وقتي من را از دانشكده علوم اجتماعي علامه اخراج كردند، كلاسهاي اقتصاد شهري من را برعهده گرفتند. آنچه در صنف بناها اتفاق نميافتد كه يك بنايي، متاسفانه در صنف اعضاي هيات علمي دانشگاه اتفاق افتاد. متاسفانه پاسخي كه از سوي بعضي از دوستان گرفتيم، اين بوده كه رانتخواران بريده دست از بيتالمال، امروز ناراحت هستند كه در مقابل احمدينژاد ايستادند.
ضعف اقتصادي روحاني ناشي از عملكرد هشت سال پيشتر است
عبدالملكي: پس شما نقد داشتيد، ما هم داشتيم. بياييم درباره ٤ سال روحاني صحبت كنيم. دولت يازدهم ادعا ميكند كه آواربرداري كرده است. وضعيت اقتصاد كشور چه به لحاظ معيشت مردم و چه به لحاظ ساختارهاي كلان اقتصادي در سال ٩٦ به مراتب از سال ٩٢ بدتر است. ابتدا درباره معيشت صحبت ميكنم. معيشت مردم سه شاخص اصلي دارد: بيكاري - قدرت خريد - شكاف طبقاتي.
وضعيت بيكاري در سال ٩٢ چه به لحاظ درصد و چه به لحاظ اداره بيكاران از الان بهتر بوده است. در سال ٩٢ نرخ بيكاري 10/5 درصد و تعداد بيكاران ٢ ميليون و ٢٠٠ هزار نفر براساس آمارها بوده است. آمار تعداد بيكاران واقعي سال ٩٢ حدود ٤ ميليون و ٧٠٠ هزار نفر بوده است. اما در سال ٩٦ نرخ بيكاري12/8 درصد است. تعداد بيكاران واقعي نيز از ٧/٤ ميليون نفر به ٧/٦ ميليون نفر رسيده است. به اضافه اينكه عمده مشاغلي كه ايجاد شده، در بخشهايي بوده كه بهرهوري ندارد، در ازاي آن، مشاغلي ايجاد شدند كه به اذعان عيسي منصوري، معاون وزير كار، در بخشهاي خدماتي غيربهرهور بوده است.
در واقع در اين ٤ سال وضعيت بيكاري به مراتب بدتر شده است. حدود يك ميليون نفر سر كار هستند و حقوق نميگيرند. همين معدنكاران كه آقاي روحاني رفت به آنها سر بزند، مهمترين دردي كه داشتند، اين بود كه ماهها است كه سر كارند و حقوق نميگيرند.
صفاييفراهاني: بگوييد آن معدن براي كيست؟
عبدالملكي: قدرت خريد مردم بهشدت كاهش پيدا كرده است. ميگويند نرخ تورم تكرقمي شده است. اما نرخ تورم خانوار ٢٢ درصد بوده است. حقوق كارمندان دولتي چقدر افزايش پيدا كرده است؟ سالي ١٠ تا ١٢ درصد. چرا؟ چون نرخ تورم را كنترل كرديم. در حالي كه هزينه همان خانوار كارمندان دولت بهشدت افزايش يافته است.
بر اين اساس، نرخ بيكاري افزايش يافته، قدرت خريد مردم كم شده و شكاف طبقاتي افزايش يافته است. به عبارتي، از ٣٦/٠ ضريب جيني به ٤٠/٠ رسيديم. اين در حالي است كه دولتها ٤ سال تلاش ميكنند سياستهاي عدالتي را اجرا كنند تا يك درصد ضريب جيني را كاهش دهند. از سوي ديگر، سوال اينجاست كه سرمايهگذاراني كه رفته بودند، آيا برگشتند؟
صفاييفراهاني: قبول داريد كه تا پاييز ٩٤ رشداقتصادي منفي بوده است. براساس گزارشهاي بانك مركزي رشد اقتصادي در زمستان ٩٤ از به 2/3 رسيده است. بهار ٩٥ رشد اقتصادي به 7/4 درصد، تابستان 11/9 پاييز ٩٥ به 15/7 و رشد ميانگين رشد ٩ ماهه به 11/6 رسيده است.
عبدالملكي: فقط بفرماييد چقدر اين رشد مربوط به نفت خام است؟
صفاييفراهاني: اين دولت با بشكهاي ٣٠ دلار دارد كشور را اداره ميكند. شما آنجا ميگوييد دولت احمدينژاد به دليل تحريم مشكل پيدا كرد، درمورد اين دولت ميگوييد كه درآمد خوب داشته، فرض كنيد كه اصلا درآمدهاي نفتي اين دولت خوب بوده، آيا نفت با تلاش اين دولت به ثمر نرسيد؟ اينكه توليد نفت از يك ميليون بشكه به 2/5 ميليون بشكه رسيد، دستاوردي براي مردم ايران است. شما ميگوييد اين رشد ناشي از نفت است، من رشد بخش صنعت را هم اضافه ميكنم. زمستان ٩٤ به ميزان منفي 3/8 درصد، بهار ٩٥ به 1/7درصد، تابستان ٩٥ به ميزان ٤/٤ درصد، پاييز ٩٥ هم 11/3رسيده است. اين آمارها را از نماگرهاي بانك مركزي ببينيد. اين گزارشها هم در مركز آمار است و هم بانك مركزي ارايه كرده است. به معني واقعي اينكه در بحران اقتصادي زندگي ميكنيم و ناشي از اين ٤ سال است مربوط به اين دولت نيست.
جبرييلي: رشد صنعت ٦/٤ درصد در ٩ ماهه اول سال ٩٥ بوده، اين آمار را از كجا آوردهايد؟ رشد صنعت منفي ٤ بوده، سيب را با پارچه قاطي نميكنند.
جبرييلي: ايرادي كه دولت روحاني دارد، دولت نقاش بودن است. در آمار اشتغال دست برد و آن را افزايش داد. سال ٩٤ را اعلام نكرد چون به مذاق دولتيها خوش نيامد. اين را آقاي قرباني، معاون اقتصادي بانك مركزي جايي گفت. آمار ميعانات گازي را به صادرات غيرنفتي اضافه كردند و گفتند صادرات ما مثبت شده است.
اين هم از آن نقاشيهاست. ما هم مستند داريم كه همان آمار بانك مركزي است. آقاي صفايي گفتند كه براي كسي درباره هدفمندي صحبت كردم و گفت اين كار غلط است. شما اشتباه كرديد، آقاي صفايي. دولت آقاي خاتمي كه شما مسووليت در آن داشتيد خودش اعلام كرد كه يكي از آرزوهاي ما هدفمندي بود. هدفمندي يارانهها يعني يارانهاي كه دولت از ابتداي انقلاب بر كالاها پرداخت ميكرد، از روي كالاها برداشته شود تا كسي كه توان دارد، بخرد و او كه ندارد به صورت نقدي اين پول را دريافت كند. نه دولت آقاي احمدينژاد اين كار را كرد و نه دولت آقاي روحاني. دولت آقاي روحاني بسيار پوپوليستيتر در اين زمينه عمل كرد.
من از شما سوال ميكنم، دولت يازدهم ٨٠ هزار ميليارد تومان از محل يارانهها درآمد دارد، در حالي كه ٣٣ ميليارد آن را به مردم ميدهد، بقيه اين پول را چكار كرده است؟ چرا اين پول را به خزانه واريز نكردهايد؟ ايشان گفتند، قراردادهاي پارس جنوبي خاتمالانبيا موفق نبود. مگر پالايشگاه خليج فارس را قرارگاه خاتم اجرا نكرد كه شما الان ميخواهيد جشن خودكفايي بگيريد. ما اصلي در اقتصاد داريم به نام آموزش حين يادگيري، پيشرفت صنعتي جز از اين طريق در دنيا اتفاق نيفتاده است. اين دوستان ليبرال ما ميگويند چون كاري كه داخليها انجام دادهاند و هزينه داشته، به صرفه نيست. در حالي كه قطعا به صرفه است چون آن توان در كشور شما ايجاد ميشود.
شما ميگوييد كه كاررا به توتال بسپاريد و او در منطقهاي كه هرجا چاه بزنيد، نفت فوران ميزند، صاحب منفعت شود ولي شركت داخلي توانمند نشود. همين آقاياني كه گفتند قرارگاه خاتم رقيب بخش خصوصي شود، درحالي كه ٥ هزار شركت خصوصي در آن منطقه كار ميكرد و سازندگي ميكرد. آقاي صفاييفراهاني الان كه پروژههاي ايراني از بخشهاي خصوصي گرفته ميشود به خارجيها ميدهند، چرا نگران بخش خصوصي نيستيد؟
صفاييفراهاني: دوستان به عرايض بنده ايراد گرفتند؛ در دولت اصلاحات شركتهاي مپنا و فرآپ را من پايهگذاري كردم. افتخار اين شركت اين بود كه در آن دوره نيروگاه برق چه آبي و چه حرارتي را داخلي كردم. نيروگاه اراك ١٢٠٠ مگاوات برق توليد كرد. ٤ساله انجام شده و با ٣٥٠ ميليون دلار در حالي كه قيمت كانادايي ٦٥٠ ميليون دلار بود. شما به من بگوييد از ناحيه شركتهاي جنوب براي اجراي چنين پروژههايي اصلا به وجود آمدند؟
جبرييلي: اگر ما توان ساخت نيروگاه داريم، چرا در اين دولت پروژه نيروگاهسازي را به شركت تركيهاي داديد؟ آقاي خاتمي آن بخش را تقويت كرد، دستش درد نكند.
ميرزايي: اصطلاحا ميگويند تخريب نهادي به سرعت اتفاق ميافتد اما بازسازي نهادي بسيار تدريجي، بطئي و آرام است. يكي از بيسابقهترين تخريبهاي نهادي در دوره پيشين است و آثار آن تا نسلهاي آينده ادامه مييابد. دليلش اين است كه آقاي احمدينژاد تمام نشده و تمامقد پشت كانديداهاي موجود ايستادهاند. رييس ستاد آقاي رييسي كي هستند؟ آقاي ميركاظمي و رهبر در كدام ستاد است؟
عبدالملكي: اين هم يك دروغ بزرگ است. اگر ما بگوييم تعداد مديران فعال احمدينژاد در دولت آقاي روحاني هستند، شما باور ميكنيد؟
وعده رقباي روحاني خسارتبار است
ميرزايي: آقاي دكتر عبدالملكي استاد محترم دانشگاه امام صادق كه دانشگاه شما نماد اخلاق است، از شماخواهش ميكنم وسط صحبت دوستان نرويد. من معتقدم نه تنها آقاي احمدينژاد تمام قد پشت كانديداها ايستاده است امروز اصولگرايان سه تا كانديدا ندارند، بلكه اصولگرايان يك قاب كامل و تمامعيار از موجوديت خود را به نمايش گذاشتهاند. آقاي ميرسليم نماينده تمام عيار مديريت فرهنگي بخش اصولگرايي است. آقاي رييسي نماينده تمامعيار مديريت بخش اجتماعي و آقاي قاليباف نماينده تمامعيار مديريت اقتصادي اصولگرايان است. بنابراين آقاي روحاني با يك كانديدا روبه رو نيست، بلكه مقابل هويت اصولگراياني است كه تجربه آن روبهروي ما است همان رويكردي كه منجر به صدور حكم شلاق براي كارگر ميشود.
عبدالملكي: شاكي كه دولت بود
ميرزايي: حكم را قاضي ميدهد. كارفرما بخش خصوصي بود، نه دولت. ما بيسابقهترين سقوط آزاد در شاخص فساد را در دولت احمدينژاد داشتيم. از رتبه ٨٦ به ١٦٨ در دوره ايشان سقوط كرديم و تنها ٢٠ كشور بيشتر از ما فاسدتر بودند. در شاخص محيط عمومي با ٦٦ رتبه سقوط آزاد كسب و كار از ٨٨ به ١٥٢ رسيديم. دردولت آقاي روحاني در شاخص نوآوري جهاني از رتبه ١١٣ به ٧٨ رسيدهايم. در شاخص سهولت كسب و كار از رتبه ١٥٢ به رتبه ١٢٠ رسيدهايم. در شاخص ريسك اعتباري از رتبه ٨٢ به ٥٤ رسيدهايم.
در شاخص ادراك فساد از رتبه ١٤٤ به ١٣١ رسيدهايم. در شاخص رقابتپذيري جهاني و حقوق مالكيت جهاني از رتبه ١١١ به ١٠١ و در ساير شاخصهاي نهادي بهشدت عملكرد دولت روحاني قابل دفاع است. ما شاخص فلاكت را ميشناسيم و ميدانيم كه شاخص فلاكت شاخصي است كه بعد از جدلهاي بسيار زيادي است كه راستگراها و چپگراها بعد از ارزيابي كلي به دست آمده است. ما بيسابقهترين شاخص فلاكت را با ٤٥ تجربه كرديم و اين شاخص الان به ١٨ كاهش يافته است. در دوره آقاي احمدينژاد بر اساس گزارش مركز پژوهشهاي جدالهاي مجلس كه در اختيار دوستان آقاي عبدالملكي بوده، نشان ميدهد كه به ازاي هر درصد رشد ٥ برابر گذشته منابع ارزي مصرف شده است.
در گزارش دوم تاكيد شده، نزديك ٧ درصد جمعيت به دليل هزينههاي بالاي درمان به زير خط فقر رسيدهاند. در ابتداي دوره احمدينژاد، دوره انتظار براي خانهدار شدن براي دهك اول ٥٩ سال بود در پايان دولت ايشان به ١٢٠ سال رسيد.
شاخص دسترسي مسكن به يك ششم تنزل پيدا كرد و نرخ تورم مسكن ٥ برابر شد. مسكندار شدن و برخوردار شدن از داراييها به يك آرزو تبديل شد. نميشود كه براي شاخص اشتغال در ابتداي دوره روحاني به گزارشهاي مركز آمار استناد كنيم اما درپايان سال چهارم دولت به گزارشهاي موهومي استناد كنيم. براساس همان گزارش مركز آمار تعداد بيكاران ٢/٣ ميليون نفر است و نه ٧ ميليوني كه ايشان اعلام ميكنند. يادتان باشد كه بيكاري و اشتغال يك پيوستار تاريخي و جمعيتي است. همه ميدانيد كه علت اين جمعيت بيكاران در بازار كار چيست. باز ميدانيد در دورهاي كه ٨٢٦ ميليارد دلار در كشورمصرف شده، براساس گزارش مركز آمار همان دولت، خالص ايجاد اشتغال در سالهاي ٨٤ تا ٩٣ سالي ١٤ هزار شغل بوده است.
در چند روز گذشته چند نامه از سوي اقتصاددانان منتشر شده است، ١٧٥ نفر بدون اينكه از كسي حمايت كنند، تاكيد كردهاند كه وعدههاي رقباي روحاني نه تنها شدني نيست بلكه بسيار خسارت بار، پرهزينه و ويرانگر است. نامه ديگر با ١٦٣ امضا است كه به صراحت از آقاي روحاني امضا كرده و گروهي هم ٥٠ امضا دارد كه در همه اين نامهها از چپ كلاسيك تا راست ليبرال وجود دارد. ميتوانم به صراحت بگويم كه از ١٣ سياست تعديل ساختاري كه شاخص دولت ليبرال است در كدام بخشها تجربه شده است؟
روحاني به كشور آسيب نميزند
سوال دانشجويان: بعد از افزايش يارانه چه كسي ميخواهد افزايش يارانه ماليات و تورم و... را ضمانت كند ؟
صفاييفراهاني: اشاره كردند به هدفمند كردن يارانهها. به برنامه چهارم مراجعه كنيد كه آخر مجلس ششم تصويب شد و مجلس هفتم برگرداند و دوباره تصويب شد. من بعد از مجلس ششم رفتم وزارت اقتصاد و با نمايندگان مجلس هفتم جلسات طولاني داشتيم دوستان اصلا اعتقادي به اجراي قانون نداشتند و براي همين قانون بودجه سال ١٣٨٥ را مراجعه كنيد ميگويد نرخ كليه توليداتي كه وزارت نفت و نيرو ميداد را تثبيت كردند.
بعد از سه سال توكلي گفت اين از اشتباهات بزرگ ما بود. همان موقع دولت روحاني اصرار داشت بر اينكه اگر هدفمندي بايد اتفاق بيفتد قيمت را طوري ببريم بالا كه به آسيب پذيرها كمك كنيم. قرار نبود كميته امداد ٧٥ ميليوني راه بيندازيم نه اينكه پول مملكت را به ثمن بخس بدهيم. از ٨٩ تا آخر سال ١٣٩٣ معادل ٢٨٠ هزار ميليارد تومان يارانه در ايران پرداخت شده اما در همان مدت كل طرحهاي عمراني اجراي شده در ايران ١١٠ هزار ميليارد بوده. واقعا اشتغال مهمتر بود يا اين پول.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=75346
ش.د9600263
مردم از حاميان رييسي خوششان نميآيد
وارد بازار شمسه كه شدم، ديدم يك اسباببازي فروشي باز است. وارد مغازه شدم و گپ مختصري با فروشنده زدم. مرد تقريبا 30 سالهاي بود كه با حوصله بسيار به سوالهايم جواب داد. اسمش هادي بود و گفت كه به روحاني راي ميدهد. پرسيدم چرا روحاني؟ گفت: «من سيد اصلاحات، آقاي خاتمي را خيلي دوست دارم. دوم اينكه، كاروبار ما در دولت روحاني ثبات داشته و در اين شرايط، آدم با خيال راحت ميفروشد.» جدا از اسباببازي، در كار فروش لوازم آرايشي هم بود. گفت كه كمي آن طرفتر، يك مغازه فروش لوازم آرايشي هم دارند. گفتم الان وضع اقتصادي چه فرقي با سال 91 دارد؟ گفت: «يكي از رفقاي من در سال 90 يا 91 كبريت انبار ميكرد. هر كارتن كبريت را 6800 تومان خريد و مدتي بعد، 79000 تومان فروخت. بازار ثبات نداشت اصلا.
پول زيادي از جيب ملت خارج شد و اقليتي ثروتمند شدند.» پرسيدم فضاي سياسي قم بيشتر به سود كدام كانديداست؟ گفت: «تجربه دوران احمدينژاد مردم را ترسانده. علاوه بر اين، اشخاصي كه در قم آقاي رييسي را تبليغ ميكنند، به مذاق مردم قم خوش نميآيند. افراطي هستند و از پايگاههاي خاصي ساماندهي ميشوند و به سراغ مردم ميآيند؛ بيشتر هم در اطراف حرم. چون اين افراد از پايگاههاي خاص ميآيند، مردم فكر ميكنند كه دوباره گروه خاصي قرار است از اين انتخابات نفع ببرد.» پرسيدم به نظرت چه كسي رييسجمهور ميشود؟ گفت: «روحاني انشاءالله.» ولي بلافاصله درآمد كه: «مطمئنم روحاني پيروز ميشود؛ چون رقبايش رقيب نيستند. يعني در حد او نيستند.»
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=75375
ش.د9600263