(روزنامه جوان – 1396/02/26 – شماره 5091 – صفحه 2)
ديروز در حالي كه روزنامهها و شبكههاي خبري تلاش داشتند با دريافت آخرين اخبار در حوزه انتخابات و روندشناسي از وضعيت موجود، تحليلهاي جديدي را به مخاطبان خود ارائه دهند، در خروجي خبرگزاريها بيانيهاي كوتاه ولي با مفاهيمي پرمغز به نمايش درآمد و اين بيانيه نشان داد جريان جبهه مردمي انقلاب در جايي كه احساس كند با ائتلاف يك يا دو نامزد انتخابات، ميتواند مسير جديدي را در سر راه مردم باز و احياناً ترديدها را تبديل به يقين كند، آنقدر دلبسته به آرمانهاي انقلاب است كه از خواستههاي شخصي و كسب قدرت صرفنظر كرده و ميتواند منافع شخصي را براي رسيدن به آرماني بزرگتر فدا كند. ديروز كاري كه دكتر محمدباقر قاليباف كرد، يك حركت نمادين از جنس نامزد پوششي جريان اصلاحات نبود.
همه ميدانستند كلاس كار كانديداهاي جبهه مردمي انقلاب بسيار متفاوت از كانديداهاي پوششي جريان اصلاحات است و اصلاً آنها (قاليباف و رئيسي) نقش بازي كردن را در شأن خود و ملت ايران نميدانند چرا كه اين بزرگواران نيامده بودند تا براي يكديگر حكم ضربهگير در مناظرات را بازي كنند، بلكه هر دو با يك برنامه منسجم و عملياتي به ميدان آمده بودند تا بتوانند در صورت پيروزي هر كدام در انتخابات، ريل معيوب در حركت جامعه به سمت پيشرفت كشور را تغيير دهند.
پيروزي در انتخابات يك هدف است و قطعاً پيش از هر پيروزي آنچه از درجه اهميت بيشتري برخوردار است، بازي كردن درست در زمين سياست است. آنچنان كه در اين بازي، بوي تعفن سياست ماكياوليسم و اغواگري مردم كه اين روزها در اردوگاه مقابل، استشمام ميشود، از جريان جبهه انقلاب دور باشد. اينجا سياست علوي حكمفرماست و آنچه در سياست علوي جايگاه ندارد، فريب است.
قاليباف با اقدام خود آن هم در شرايطي كه از وزن خوبي در نظرسنجيها برخوردار بود، نشان داد نيامده است تا به هر شكل ممكن به قدرت برسد، بلكه اصولي براي وي ارزشمند است كه حاضر نيست براي رسيدن به قدرت، از آن اصول عدول كند. اصولي همچون وفاداري به تعهد خود به جمنا (جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي)، سر فرود آوردن بر خواسته خرد جمعي نخبگان و جامعه، درك شرايط حساس كنوني و تجميع همه ارادهها در يك اراده براي پاسخ «نه» به جرياني كه با سياستهاي مزورانه و دروغ و تهمت بستن به جريان رقيب خود به هر نحوي ميخواهد بار ديگر قدرت را براي خود حفظ كند و از اين رهگذر سايش امنيت ملي كشور و باز شدن زبان حقد و كينه دشمناني همچون منافقين هم براي او كمترين اهميتي ندارد. قاليباف ديروز نشان داد كه فرزند راستين انقلاب است و هيچ وسوسه شيطاني او را از مسير حق دور نكرده است. قاليباف نشان داد او ميتواند مخاطب بخشي از فراز خطبه اميرالمؤمنين علي (ع) در نشانههاي پرهيزكاران باشد. آنجا كه حضرت ميفرمايد: روشني چشم او (پرهيزكار) درماندگاريهاست.
يعني دورانديشي و جهانبيني وسيع او مانع از فريبايي دنيا و زيباييهاي آن است و به خاطر دستيابي به لذتهاي زودگذر دنيا، زندگي ابدي خود را تباه نسازد. قاليباف نشان داد بردباري و شكيبايي را با دانش و گفتار را با كردار در آميخته است. قاليباف ثابت كرد؛ دين او محكم و پابرجاست و در برابر سيل خروشان توطئههاي شيطاني و هواي نفس، چون كوه استوار است. قاليباف با اين كنارهگيري به نفع نامزد ديگر جبهه انقلاب (دكتر رئيسي) نشان داد كه كنارهگيري او، براي پاكي و پارسايي است و معاشرت او با ديگران نيز موجب رحمت و مهرباني خواهد بود و دوري او (بر حسب ظاهر خارج شدن از گردونه رقابت انتخاباتي) به علت كبر و غرور نيست، همانطور كه نزديك شدن و ارتباطش با مردم از مكر و فريب سرچشمه نگرفته است.
اكنون كه اين سرباز هميشگي انقلاب مسير را براي خدمتگزار ديگري از جنس انقلاب هموار كرده است، تكليف بر همگان روشن شده است. ديگر بهانهاي نخواهد بود كه اگر يكي از اين دو كنار ميكشيدند چنين و چنان ميشد و عدم كنارهگيري يكي از اين دو سرنوشت انتخابات دوازدهم را نيز محكوم به شكست كرد.
او رفت تا كساني كه مردد در تصميمگيري بودند، تكليف خود را بدانند و كار را براي هميشه تمام كنند. او رفت تا كساني كه اين روزها وقيحانه با همه ابزار فتنه به ميدان آمدند تا با اغواكردن مردم و تسخير ذهن جامعه، سرنوشت انتخابات را براي چهار سال ديگر براي خود رقم بزنند، بدانند جبهه انقلاب از چنان اخلاصي بهرهمند است كه حاضر نيست اصول نظام و آرمانهاي انقلاب را فداي چند صباحي تكيه بر اريكه قدرت نمايد. از اين پس قاليباف نيست، اما فداكاري، بصيرت مثالزدني او براي همگرايي جبهه انقلاب و تكليف ما با انتخابات پيش رو باقي است.
اكنون ملت بزرگ و رنجكشيده ايران اسلامي كه رسالت انقلاب خميني كبير (ره) و شهيدان انقلاب را بر دوش احساس ميكند، بايد كار نيمهتمام را يكسره كند و تصميم بگيرد آيا باز ميخواهد سايه سنگين چهاردرصديهاي برخوردار از همه امكانات و امتيازات اين كشور را بر سرخود احساس كند يا با يك همت انقلابي، ريل قطار انقلاب را به جايگاه اصلي خود كه همانا عزت و اقتدار ايران اسلامي، پيشرفت و عدالت در سايه اقتصاد مقاومتي كه حاصل انديشه و تكيه بر ظرفيتهاي درون كشور است، بازگرداند. قاليباف به تعهد و تكليف خود عمل كرد و اكنون نوبت ملت است تا سرنوشت خود را با «نه» به جريان حاكم در دستگاه اجرايي كشور روشن كند.
ش.د9600257