(روزنامه كيهان ـ 1396/02/16 ـ شماره 21615 ـ صفحه 10)
این داد و فریادها از جایی آغاز شد که برخی از نامزدهای انتخاباتی، توجه به اقشار ضعیف را مبنای برنامه خود قرار دادند. برای مثال، یکی از نامزدهای انتخاباتی اعلام کرد که با تکیه بر تکالیف مصرح در جزء ۶ تبصره ۱۴ قانون بودجه ۱۳۹۵ ایجاد بانک اطلاعات داراییها و حذف سه دهک بالا از دریافت یارانهها را در دستور کار دارد و منابع حاصل از این محل برای افزایش دهکهای پایین درآمدی استفاده خواهد شد. جیغ بنفش مدعیان اصلاحات از توجه ویژه به اقشار ضعیف در حالی است که این جماعت در ماههای گذشته در حمایت از دریافتهای نامشروع مدیران نجومی، یقه میدریدند و مفسدان اقتصادی را استیو جابز مینامیدند.
اما موضوع اصلی این نوشتار، مسئله دیگری است.
جناب آقای روحانی رئیس جمهور محترم، 17 خرداد 94 گفت: «تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند». روحانی 23 تیرماه 94 پشت تریبون آمد و گفت:«به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق، در روز اجرای توافق]دی ماه 94[ تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی هم به صورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حمل و نقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق». روحانی در 16 اسفندماه 94 نیز گفت:«امروز تحریمها، حتی تحریمهایی که مربوط به موضوع هستهای نبوده برداشته شده و این مسئله نیز اعلام شده است».وعدههای برجامی روز به روز پر رنگتر میشد. آنچنان که، «علی طیب نیا» وزیر اقتصاد دولت یازدهم گفت:«سال 94 با توافق هستهای بذر اقتصاد ایران به ثمر مینشیند». «سیف» رئیس کل بانک مرکزی تاکید کرد که در سال 94 اقتصاد ایران شکوفا خواهد شد و «اکبر ترکان» رئیس مناطق آزاد تصریح کرد که منتظر هجوم سرمایههای خارجی بعد از توافق هستهای باشید. «علی یونسی» دستیار رئیس جمهور گفت:«اکنون کشور از بیکاری رنج میبرد، جوانان مشکل عدم استطاعت مالی برای ازدواج دارند و دولت وظیفه دارد این مشکلات را برطرف کند و امیدوارم با لغو تحریمها این مشکلات برطرف شده و کارهای عمرانی نیز با سرعت بیشتری انجام شود».
نوبخت سخنگوی دولت یازدهم نیز از قافله عقب نماند و تاکید کرد:«باید تحریمها برداشته شود تا پروژههای عمرانی را تکمیل کنیم».اما کار به وعدههای برجامی ختم نشد. هشدار و ترساندن مردم با رنگ و بوی اقتصادی در تیتر روزنامههای زنجیرهای قرار گرفت. رسانههای حامی دولت یازدهم با هدف تحت فشار قرار دادن منتقدان و برخی نهادهای رسمی کشور که مسئول بررسی و تصویب برجام بودند، ادعا کردند هر روز تاخیر در اجرای برجام از 100میلیون دلار تا 400 میلیارد تومان به کشور ضرر وارد میکند.در نهایت، دولت یازدهم با عبور از خطوط قرمز و بدون توجه به منافع ملی،اقدامات نقد ایران را به صورت تمام و کمال و یکطرفه و برگشت ناپذیر انجام داد. حال نوبت به آمریکا و دیگر اعضای 1+5 رسید. یک روز بعد از آغاز اجرای تعهدات 1+5 ذیل برجام- دی ماه 94- آمریکا اولین گام را برداشت، اما در جهت عکس!. وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام شرکتها و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران به واسطه ارتباط با برنامه موشکی ایران خبر داد. اینجا بود که تازه ماجرا آغاز شد و آن چیزی نبود جز «سونامی عهدشکنیهای آمریکا در پسابرجام»؛ 2000 میلیارد تومان از اموال کشورمان توسط آمریکا به غارت رفت. «قانون محدودیت ویزا» توسط دولت باراک اوبامای مودب!- به تعبیر مقامات ارشد دولت یازدهم- با هدف سنگ اندازی در روابط تجاری ایران تصویب شد.
«علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی در واکنش به تصویب این قانون گفت:«هم اکنون و پس از پیش آمدن قضایای روادید تعداد زیادی از دانشمندان اروپایی که مقداری احتیاط میکنند از آمدن به ایران استنکاف دارند. به قول دانشگاهیها این یعنی وضعیت آنها پیش از برجام بهتر از پس از برجام بوده است». وعدههای نسیه آمریکا یکی پس از دیگری نقض میشد. تمدید قانون تحریمی آیسا، تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران، تصویب بیش از 70 طرح ضد ایرانی در کنگره آمریکا، ایجاد هراس در بانکهای بزرگ اروپایی و...
در تیرماه 95 و در سالگرد امضای برجام، نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: «ایران با وجود انجام همه تعهدات، به خاطر تداوم تحریمهای آمریکا، هنوز طعم مزایای برجام را نچشیده و اثر مثبت اقتصادی آن را لمس نکرده است». روزنامه «گلف تودی» در گزارشی نوشت:«ایران روی کاغذ به سیستم سوئیفت- سیستم تراکنشهای مالی جهانی- وصل شده اما در عمل این مهم اتفاق نیفتاده است».
سیف رئیس کل بانک مرکزی گفت:«برجام تقریبا هیچ دستاوردی برای ایران در پی نداشته است».«علی طیب نیا»-مرداد 95- تاکید کرد:«انتظار ما این بود که بعد از برجام ما بتوانیم با بانکهای بزرگ هم کار کنیم اما به دلایل مختلف ما هنوز نتوانستهایم با این بانکها کار کنیم». «عباس عراقچی» رئیس ستاد اجرای برجام-تیرماه 95- در نشست خبری تصریح کرد که تحریمها فقط روی کاغذ برداشته شده است.اینجا بود که وعدههای رنگارنگ برجامی رنگ عوض کرد.«مشکلات اقتصادی ما به واسطه تحریم آغاز نشده است که بخواهد با حذف تحریمها زمینهای برای حلوفصل همه مشکلات فراهم شود،(علی طیبنیا، وزیر اقتصاد)»، «بازار مسکن بازار داخلی است و توافق هستهای خیلی نمیتواند تأثیر مستقیمی بر روی این بازار داشته باشد.(عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی)»،«مردم بعد از توافق هستهای انتظار بیشازحد از اقتصاد نداشته باشند.(محمد باقر نوبخت،معاون رئیسجمهور)»، «توافق هستهای باعث گشایش در همه حوزههای اقتصادی نمیشود.(محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت)»، «به برجام نگاه اقتصادی نداشته باشید.(بعیدینژاد، عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای)»،«از سوئیفت انتظار معجزه نداشته باشید.(مدیرکل بینالملل بانک مرکزی)» و...
اما اوج انکار وعدههای پیشین و حواله دادن به آینده در سخنرانی رئیس جمهور در جمع مردم اراک-آبان 95- به وقوع پیوست. روحانی برجام را به یک باغ میوه و مردم را که در انتظار دستاوردهای آن هستند به کودکانی تشبیه میکند که برای چیدن سیب و گلابی آمدهاند و خطاب به آنها میگوید؛ باید برای بهرهبرداری از میوههای این باغ صبر کرد!. ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم نیز در روزهای گذشته با بیان اینکه «زمان به میوه نشستن تلاشها در چارچوب برجام به تدریج فرا میرسد»، گفت:«برای تداوم اقتدار ایران نیاز است سیاستهای چهار سال گذشته ادامه یابد». روزنامه دولتی ایران نیز- 5 اردیبهشت سال جاری- در مصاحبه با «پروانه مافی» نماینده عضو فراکسیون امید نوشت:«آثار اقتصادی برجام به معنای واقعی آن انشاءالله از سال 96 به بعد خود را نشان خواهد داد. بنابراین دولت آینده مسیر هموارتری را برای به سرانجام رساندن اهداف اقتصادی پیش رو خواهد داشت. نوبرانه اقتصادی برجام در سال 96 به کام مردم خواهد رسید».
اکنون 22 ماه از امضای برجام و 15 ماه از روز اجرای تعهدات 1+5 میگذرد.ظریف در روزهای گذشته تصریح کرد که «آمریکا به متن برجام پایبند نیست، چه برسد به روحش!». مقامات آمریکایی-پس از آنکه خَرِشان از پل گذشت- بارها در اظهارات جداگانه مدعی شدهاند که برجام صرفا توافقی برای راستی آزمایی برنامه هستهای ایران بوده است و واشنگتن نه تنها به تعهدات عمل کرده است، بلکه به فراتر از تعهدات نیز عمل کرده است و دولت ایران حق ندارد که درباره تحریمها اعتراض کند!.آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمی آمار جذب سرمایه خارجی در دنیا است در روزهای گذشته در گزارشی اعلام کرد که ایران از سال 92 تاکنون در جذب منابع نزولی عمل کرده و در سال 95 نسبت به 94 به منفی 51 درصد رسیده است. جدیدترین آمار درباره جدول اعتبار گذرنامهها در دنیا نشان میدهد اعتبار گذرنامه ایرانی نسبت به سال 1392 با 12 رتبه کاهش، به رده 98 دنیا سقوط کرده است.پایگاه تحلیلی لافار بلاگ در روزهای گذشته در گزارشی از برجام به عنوان نقطه ضعف دولت روحانی یاد کرده که در رقابتهای انتخاباتی برای وی دردسر ساز خواهد شد.این رسانه آمریکایی نوشت: «طی یک ماه آینده روحانی باید از برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) دفاع کند؛ برنامهای که انتظارات ایرانیها برای بهبود شرایط اقتصادی را برآورده نکرده است.علیرغم امضای برجام و تعطیلی نسبی برنامه هستهای ایران، همچنان شاهد رکود و بیکاری جوانان هستیم و مشکلات تجارت خارجی حل نشدهاند».
قطع یارانه ثروتمندان و افزایش یارانه اقشار ضعیف، پوپولیسم نیست. پوپولیسم یعنی اینکه بر مبنای توهم و با وعدههای غیرواقعی، افکار عمومی را به سراب اقتصادی دل خوش کنیم و در زنگ حساب با توهین به شعور مردم، آنها را به نوبرانه اقتصادی برجام! در آینده حواله دهیم.
http://kayhan.ir/fa/news/103129
ش.د9600407