از جمله موضوعاتي كه نقشي بسيار تعيينكننده در دوازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري و فضاي تبليغات انتخاباتي به همراه خواهد داشت «برجام» است؛ توافقي كه به عنوان يكي از برگهاي برنده دولت یازدهم تا قبل از نقض مكرر آن توسط امريكاييها بود امروز به اعتقاد بسياري از تحليلگران و حتي مدافعان متعصب آن، به دستاويزي براي يك دورهاي شدن رئیس دولت يازدهم تبديل شده است.
يكي از چالشهاي اساسي اتاق فكر جريان غربباور در مناظرات تلويزيوني و در مواجهه با ساير نامزدهاي انتخاباتي و انتقادات دلسوزان، پرسش درباره دستاوردهاي برجام و پيامدهاي منفي آن است، اين چالش تا به حدي است كه بخش فراواني از انرژي دولتمردان و رسانههاي حامي دولت به توجيهگري درباره معضلات و خطرات برجام طي هفتههاي اخير اختصاص يافته است، البته در بين جريان تجديدنظرطلب هستند افراد و رسانههايي كه تلاش ميكنند به صورت كاملاً هوشمندانه حساب «دولت و برجام» را از حساب خود جدا كرده و با وارد كردن نقدهايي به برجام و نوع اتفاقات پس از آن اينگونه القا كنند كه آنها هم نسبت به شرايط پسا برجام نقد داشتهاند و خواهان تأمل بيشتر دولت روحاني در اين مسئله هستند.
اما آنچه بايد در نظر گرفته شود اين مسئله است كه به صورت كلي دولت و حاميان آن تلاش گسترده و وسيعي ميكنند تا هفتهها قبل از شروع مناظرات تلويزيوني، برجام را از گوشه رينگ منتقدان خارج و آن را به عنوان يك دستاورد بزرگ ملي (همانند هفتههاي پس از امضاي برجام) تبديل كنند.
عمدهترين تاكتيكي كه براي «زنده كردن دوباره برجام به عنوان يك اتفاق بزرگ تاريخي» و «خارج كردن آن از گوشه رينگ منتقدان» و نامزدهاي رقيب روحاني مورد استفاده قرار گرفته است، «دستاورد سازي» برجام است؛ مسئلهاي كه شرط اثرگذاري آن بهكارگيري ادبيات غلوآميز است. از جمله اينكه يكي از مقامات ارشد قوه مجريه در سخنراني رسمي بدون توجه به اين مسئله كه برجام نتوانسته هيچ كدام از وعدههاي داده شده را محقق كند و بارها توسط ايالات متحده نقض شده ميگويد: «هدف ما در برجام اين بود كه سايه تهديد را از سر كشور برداريم و همچنين زنجير تحريمهاي ظالمانه و تحميلي را پاره كنيم.»
وي همچنين در ادامه با آماري قابل تأمل، دستاوردهاي ديگر برجام را اينگونه بيان ميكند: «ما براي نخستين سال از زمان تصويب سند چشمانداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران، به رشد 8 درصدي در سال 95 دست يافتيم و اين تحقق آرزويي 12 ساله در اين عرصه بود. اين در حالي است كه آمار اعلامي از سوي مركز آمار در 9 ماهه اول سال 95، 2/7 درصد اعلام شده و به اعتقاد بسياري از كارشناسان و صاحبنظران، اشتغال و بيكاري از چالشهاي بزرگ دولت بوده و ميگويند: روحاني تورم را بهقيمت ركود مهار كرده است.»
همچنين در ادامه هدف خود از ارائه اين دستاوردهاي مخدوش را به صراحت موفقيت در عرصه انتخابات دوازدهم بيان ميكند: «بايد واقعيات را به مردم گفت و شرايطي سالم، شفاف و رقابتي را ايجاد كنيم تا مردم بتوانند انتخاب درستي انجام دهند.»
برجام در ارديبهشت قرباني ميگيرد؟
اين در حالي است كه نشريه فارينپاليسي در نوشتهاي به قلم «ايلان گلدنبرگ» از مقامهاي رسمي دولت گذشته امريكا تأكيد ميكند رئيسجمهور ايران درباره مزاياي اقتصادي توافق هستهاي غلو كرده است: «بخش زيادي از اين موضوع تقصير ايران است، چراكه رئيسجمهور حسن روحاني اين توافق را با غلو در مزاياي اقتصادي آن به عموم مردم ايران فروخت.»
اين مقام سابق امريكايي همچنين تأكيد ميكندكه ترديد شركتهاي بينالمللي براي سرمايهگذاري در ايران در دوران پسابرجام پس از روي كار آمدن دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا از گذشته هم بيشتر شده است و شركتهاي اروپايي، رسانههاي غربي و مقامات غربي در ماههاي گذشته بارها به اين موضوع اذعان كردهاند كه بانكهاي بينالمللي از بيم نقض تحريمهاي امريكا از انجام تراكنشهاي بانكي مربوط به ايران امتناع ميكنند.
نشريه فارين افرز هم در مقالهاي با عنوان «برجام به روحاني ضرر ميرساند و به نخبگان ايراني كمك ميكند» به بررسي انتخابات رياست جمهوري ايران با توجه به توافق هستهاي پرداخته و نوشته است: «يك سال پس از امضاي برجام و برداشته شدن تحريمهاي اقتصادي عليه ايران بسياري از مردم ايران معتقدند اين كشور بسياري از مزاياي وعده داده شده مربوط به برداشته شدن تحريمها را دريافت نكرده و وضعيت زندگي مردم در نتيجه توافق هستهاي بهبود پيدا نكرده است. اين نتايج به عنوان افزايش مخالفتها با روحاني برداشت شده است؛ برداشتي كه در اظهارات مقامات ارشد ايران نيز ديده ميشود.»
اين نشريه همچنين با اشاره به نظرسنجي دانشگاه مريلند مبني بر «نااميدي ايرانيان از روحاني» اشاره ميكند كه 72 درصد از مردم ايران معتقد هستند برجام هيچ تأثيري در بهبود وضعيت اقتصادي كشور نداشته است. فارين افرز همچنين ميافزايد: «روحاني كه همه اعتبار سياسي خود را در توافق هستهاي با غرب سرمايهگذاري كرده، احتمالاً خود قرباني برجام خواهد شد.»
غربيها نميخواهند حال برجام شب انتخابات وخيمتر شود
همانگونه كه چهارشنبه گذشته رويترز گزارش داد، كنگره با هماهنگي دولت ترامپ ترجيح داده تا حال برجام را وخيمتر نكرده و با به تعويق انداختن تحريمهاي جديد عليه ايران، تاكتيك «دستاوردسازي» يك جريان داخلي را بلااثر نكند و تحركات ضد ايراني در قالب تحريم را به بعد از نتايج انتخابات رياست جمهوري موكول كند.
زماني ميتوان گزارش رويترز را به شكل دقيق مورد پذيرش قرار دادكه نيم نگاهي نيز به اظهارات سناتور باب كوركر، رئيس كميته روابط خارجي مجلس سنا در سه شنبه ۱۵ فروردين بيندازيم؛ آنجايي كه وي اظهار ميكند: «تأخير در آغاز بررسي رسمي طرح در اين كميته به خاطر واكنش احتمالي اتحاديه اروپاست كه نگران است تشديد تحريمها در آستانه انتخابات ايران ميتواند بر نتيجه آن اثر بگذارد.»
سناتور كوركر و ۱۳ سناتور دموكرات و جمهوريخواه حدود روزهاي اواخر اسفندماه پيش نويس طرحي را تهيه كردند كه تحريمهاي عليه ايران را به بهانه برنامه دفاع موشكي، حقوق بشر و تروريسم به ويژه عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تشديد ميكند.
برجام همچنان تهديد است
حال در شرايطي دولت و حاميان آن مشغول دستاوردسازي براي برجام و خارج كردن دولت از مقام «پاسخگويي» درباره برجام و تبديل كردن آن به مقام«مدعي» هستند كه از جمله هزينههايي كه برجام بر دوش جامعه ايراني سوار كرد اين مسئله بود كه مقامات و سياستمداران امريكايي را به اين باور برساند كه ميتوانند با اعمال فشارهاي بيشتر به ايران برجام 2و3و4 را جهت تضعيف توان جمهوري اسلامي ايران به كشور تحميل كنند؛ همان مسئلهاي كه مارتين ايندايك قائم مقام انديشكده بروكينگز طراح راهبرد« مهار دوگانه عليه ايران» تحت عنوان شش راهكار براي تحميل برجام منطقهاي يا برجام 2 مطرح ميكند:
1- اجراي سختگيرانه برجام اولين اقدام راهبرد «عقب راندن» ايران خواهد بود
2- دومين اقدام اين راهبرد «عقب راندن» كه حين كمپين مبارزه با داعش و كسب كنترل موصل و مناطق سني نشين محقق ميشود، حمايت از دولت حيدر العبادي و نيروهاي مسلح عراق است
3- اقدام سوم در راهبرد «عقب راندن» ايران، ارتقاي مؤثر راه حل سياسي در مورد جنگ يمن است. دولت ترامپ در حال حمايت نظامي از عربستان و امارات در جنگ عليه يمن است
4- چهارمين اقدام راهبرد «عقب راندن» ايران، كاهش نفوذ ايران در سوريه است. به گفته ايندايك اين امر دشوارترين و پيچيدهترين مؤلفه راهبرد عقب «راندن ايران» است
5- پنجمين اقدام در راهبرد «عقب راندن» ايران، هماهنگي توانمنديهاي متحدان منطقهاي امريكا در چارچوب امنيت منطقهاي است كه ميتواند تلاشي با هزينه تسهيم شده و بلند مدت را تقويت كند
6- ششمين اقدام راهبرد «عقب راندن» ايران، بنا نهادن مذاكراتي با ايران حول رفتار منطقهاي و جاهطلبي آن است.
به هر روي آنچه مهم مينمايد اين است كه رقباي روحاني در آوردگاه انتخابات و همچنين منتقدان دلسوز جامعه نبايد اجازه دهند تا يك جريان خاص سياسي با ادبياتي غلوآميز براي برجام دستاوردتراشي كرده و آن را با وجود هزينههاي سرسام آور همچنان به عنوان يك افتخار ملي! به جامعه القا كنند.
http://www.javanonline.ir/fa/news/845077
ش.د9600338