(روزنامه جوان ـ 1396/01/15 ـ شماره 5057 ـ صفحه 10)
اما آنچه مسلم است اينكه دانشگاه به دليل آنكه محل بروز و ظهور تفكر بوده هيچگاه در شأن خود نميداند كه صرفاً در تمجيد يا تعريف از هر شخص يا گروهي حرفي به ميان بياورد و در اين ميان بيشتر تمايل به نقد و بررسي هر چيز را در خود ميپروراند و البته اين نقد، با هدف ساختن يا تكامل هر فكر و ايدهاي در مرحله عمل بوده و منافاتي با اصل آن تفكر يا ايده ندارد و اين به دليل ذات دوران دانشجويي است كه همه چيز را آرمانگرايانه دنبال كرده و اين فعاليتها غالباً در چارچوب عرفي جنبش دانشجويي قابل تحليل است.
جنبش دانشجويي مسلمان نيز طبق همين قاعده رفتار و سعي كرده است با تمام چوبهايي كه سياسيون لاي چرخش ميگذارند، استقلالش را حفظ كند.
انجمنهاي اسلامي دانشجويان پس از انقلاب از آنجا كه آرمانهاي خود را در درون انقلاب تحقق يافته ميديدند به يك بازوي قوي انقلاب اسلامي تبديل شدند و بسياري از نهادهاي انقلابي حاصل تلاشهاي دانشجويان است اما همين جريان دانشجويي به تدريج و پس از جنگ تحميلي در برابر سياستهاي توسعهگرايانه هاشميرفسنجاني و دولت سازندگي ميايستد و مخالفت به عمل ميآورد و از طرفي جريان چپ سعي ميكند از اين آب گلآلود به نفع خود ماهي بگيرد و از فضاي بهوجود آمده بهره خود را ببرد و بتواند دانشجويان و انجمنهاي اسلامي را به سمت خود جذب كند.
دولت براي آنكه بتواند در مقابل جريان اصيل دانشجويي بايستد سعي ميكند با طرح استدلالهايي همچون اينكه مسئولان دولت از انقلابيون و مورد تأييد امام(ره) و رهبرياند، پس نميبايست نسبت به آنها انتقاد كرد، اقدام به تخطئه جنبش دانشجويي كرده و هرگاه انتقادي از نهاد دانشگاه و دانشجو شنيده ميشد جداي از درست يا نادرست بودن، به آن برچسب ضدولايت فقيه ميزدند. تا آنجا كه در همين برهه و در آبان ماه سال 72 رهبر معظم انقلاب با هدف تبيين ديدگاه واقعي ولايت فقيه نسبت به فعاليت سياسي دانشجويان و از يك سو عدمتأييد سوءاستفاده سياسيون چپگرا از محيط دانشگاه و از سويي ديگر تخطئه جريان راست دولتي در عدم بيان ديدگاههاي انتقادي دانشجويان بيان ميدارند: «بنده دلم ميخواهد اين جوانان ما شما دانشجويان؛ چه دختر، چه پسر. . . روي اين ريزترين پديدههاي سياسي دنيا فكر كنيد و تحليل بدهيد. گيرم كه تحليلي هم بدهيد كه خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت كند آن دستهايي را كه تلاش كردهاند و ميكنند كه قشر جوان و دانشگاه ما را غيرسياسي كنند. كشوري كه جوانانش سياسي نباشند، اصلاً توي باغ مسائل سياسي نيستند، مسائل سياسي دنيا را نميفهمند، جريانهاي سياسي دنيا را نميفهمند و تحليل درست ندارند. مگر چنين كشوري ميتواند بر دوش مردم، حكومت و حركت و مبارزه و جهاد كند؟! بله؛ اگر حكومت استبدادي باشد، ميشود.» (ديدار جمعي از دانشآموزان و دانشجويان 72/8/12)
از طرف ديگر دولت سازندگي براي با نشاط جلوه دادن و البته تخطئه جنبش دانشجويي در دانشگاه اقدام به تأسيس و حمايت از تشكلي به نام «انجمنهاي اسلامي دانشجويي» ميكند تا اولاً تعدد تشكل در دانشگاهها ايجاد نمايد و ثانياً جريان دانشجويي حامي دولت داشته باشد.
اكنون فضاي كشور بيشباهت به دوران سازندگي نيست به طوري برخي از تحليلگران سياسي دولت روحاني را ادامهدهنده راه دولت هاشميرفسنجاني در مسير توسعه برونزا ميدانند. از طرفي به علت گرايشهاي توسعه مدارانه دولت و ركود اقتصاد محبوبيت مردمي آن نزد عموم كاسته شده است بنابراين دانشگاه و تشكلهاي دانشگاهي معترض به سياستهاي دولت خواهند بود. اين اعتراضها در حوزه سياست داخلي، سياست خارجي و نوع رفتارهاي دولت است بنابراين دولت يازدهم در اقدامي مشابه با دولت سازندگي سعي كرده فضاي دانشگاه را به نفع خود پيش ببرد.
دولت براي پيشبرد اهداف خود در دانشگاه دو سياست را پيش برده است؛ اول اينكه تشكلهاي دانشجويي را وابسته به جناحي خاص جلوه دهد به طوري كه بارها از سوي مسئولان و معاونين وزارت علوم شنيده شده است كه تشكلهاي اصولگرا در دانشگاه وجود دارند و دولت بايد تشكلهاي اصلاحطلب بهوجود بياورد! اين مسئله در طول چهار سال دولت تدبير و اميد بارها تكرار شده و حاشيهآفريني كرده است و از طرفي دولت را به سمت تأسيس تشكلهاي دانشجويي با نام انجمن اسلامي و پسوندهايي همچون اعتدال، آرمان، ترقيخواه و... سوق داده است.
مسئله جناحبندي كردن تشكلها و ايجاد تشكل از سوي دولت تا آنجا پيش رفت كه رهبر معظم انقلاب در ديدار رمضان 92 با دانشجويان در رابطه با ايجاد تشكلهاي يكبار مصرف انتخاباتي هشدار جدي دادند و همچنين متذكر شدند كه روي تشكلهاي انقلابي نبايد فشار آورد.
اما آنچه در عمل شاهد آن بودهايم حمايت عدهاي خاص از درون وزارت علوم و وزارت بهداشت از تشكلهاي دولت ساخته و هنجارشكن براي تشكيل اتحاديههاي دانشجويي بوده است به طوري كه در حال حاضر بيش از 80 تشكل حامي دولت در دولت يازدهم بهوجود آمده است.
به اين ترتيب اگر دولت بخواهد همچنان بر طبل ايجاد و حمايت از تشكلهايي كه يك شبه و آن هم با حمايتهاي خاص بهوجود آمدهاند بكوبد بايد در آيندهاي نزديك منتظر ظهور افرادي همچون باطبي، عضو سابق انجمنهاي اسلامي مورد حمايت اصلاحطلبان و دولت دوم خرداد كه از كشور فرار كرد و همراه برخي از همقطارانش در نامهاي خيانت بار به ترامپ پيشنهاد تحريم بيشتر ايران را مطرح كرد يا حشمتالله طبرزدي كه از دامن انجمنهاي اسلامي دانشجويي مورد حمايت دولت سازندگي روييد و بعدها ليبرال شد و مباني اسلامي را زير سؤال برد بود.
http://www.javanonline.ir/fa/news/844097
ش.د9600366