تبليغات (غيررسمي و غيرقانوني) انتخابات آغاز شده است، نه الان كه مدتهاست آغاز شده و مديريتي براي كنترل و ممانعت از آن نيست. اين تنها ايراد فعاليتهاي انتخاباتي هفتههاي اخير نيست؛ وقتي قرار است مردم تعيينكننده نهايي نتيجه انتخابات باشند، برخي به هر راهي متوسل ميشوند تا اين نام آنها و كانديداي آنها باشد كه مردم در برگه رأي انتخاباتيشان مينويسند. درست در چنين جايي است كه فضاي سياسي كشور مستعد رشد پوپوليسم ميشود؛ همان امري كه يك موضعگيري اتفاقي و جمعي عليه آن در كشور وجود دارد، اما مثل خيلي امور ديگر در حد همان موضعگيري مانده و در مقام عمل، خيلي از همان ضدپوپوليستها يك پوپوليست تمامعيار ميشوند و چنان در نقش عوامگرايانه خود فرو ميروند كه بيشتر از حس مخالفت، تعجببرانگيزند كه آيا اينان نبودند كه تا ديروز ديگران را بهخاطر همين پوپوليست بازيها تخطئه ميكردند؟ آسيبهاي اين رفتار ميتواند كل كشور و نظام را تهديد كند. از همينروست كه شناخت اين رفتارها و تلاش براي بياثر ساختن آن ميتواند حداقل باب سوءاستفاده را ببندد.
ليستي از دغدغههاي شب انتخاباتي، از خوزستان تا توچال!
ريزگردهاي خوزستان چند سالي ميشود كه مهمان ناخوانده و ناخوشايند آسمان و زمين اين خطه از سرزمينمان شده است. تا همين يك ماه مانده به انتخابات هم كسي حواسش نبوده كه بايد يك كاري كرد. سفر چندي قبل دولتمردان به اهواز هم بعد از عتاب و تذكر رهبري در آغاز درس خارج خود و در يك موقعيت تقريباً اجباري انجام شد. شايد آن روزها دولت هنوز متوجه ريزش پايگاه اجتماعياش و نيازش به رأي مردم خوزستان براي پيروزي در انتخابات نشده بود يا شايد هم تصور ميكرد تا انتخابات هنوز مانده و مردم اين لطف! دولت در حقشان را فراموش ميكنند.
اين روزها اما خوزستان انگار عزيز شده و چند روزي ميشود كه اعلام شده تا قبض برق بهمنماه ساكنان استان خوزستان به دليل مشكلات ناشي از ريزگردها بخشوده شود. گفته ميشود اين دستور در پي پيشنهاد استاندار خوزستان داده شده است. دولتي كه وظيفه داشته در طول چهار سال دوران مسئوليت خود زيرساختهاي لازم براي مقابله با پديده ريزگردها در استانهاي جنوبي را ايجاد كند، حالا همه كاري كه براي مردم خوزستان ميكند، بخشودگي هزينه يك ماه برق مصرفيشان است! يعني نه وظيفهشان را درست انجام دادهاند، نه ميخواهند متوجه باشند كه ما به ازاي عدم انجام آن وظيفه، اين عملكرد از موضع بالا و خيريهمآبانه دولت نبايد باشد. اين عوامگرايي آنقدر سطح پايين است كه ميتوان حدس زد براي انجامدهندگان آن، نتيجهاي عكس آنچه منتظر هستند، به بار خواهد آورد و بر همه كمكاريهاي چهار ساله مزيد علت خواهد شد و بيش از پيش از رأي آنان كم خواهد كرد.
توجه به شهرستانها تنها معطوف به خوزستان نيست. سفرهاي استاني كه چند ماهي يكبار انجام ميشد، حالا آنقدر پشت سر هم شده كه حسابش از دست خبرنگارها هم گاهي در ميرود! سفرهاي كوتاه چند ساعته براي افتتاح پروژههايي كه اغلب در سطحي نيست كه افتتاحش با مقامات رتبههاي پايينتر هم انجام ميشد. حال بماند كه بعضاً در همين سفرهاي اخير پروژههايي افتتاح شد كه پيش از اين هم افتتاح شده بود و باز هم بماند كه افتتاحهاي اخير از طريق ويدئوپروژكتور بود و نيازي به سفر استاني نداشت!
فيلمهاي يكي از كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري در تلگرام پخش ميشود. براي راضي كردن اهل سنت به حمايت، وعدههايي ميدهد كه جز تشديد دوقطبيهاي ديني نميتواند به سرانجامي برسد. او در حالي صراحتاً از وعده به كارگيري برادران اهل سنت در كابينه آيندهاش ميگويد كه هنوز تا زمان قانوني تبليغات انتخابات مدت زيادي باقي مانده است.
قلههاي برفي توچال در اولين جمعه سال يكي ديگر از مقاصد جلب توجه عوامفريبانه براي كسب رأي انتخابات 29 ارديبهشت ميشود. تصاوير منتشر شده از اين قلهنوردي نشان ميدهد اين بار مقصد، مخالفان حجاب هستند و اين تصاوير ميكوشد تا آنان را وادارد كه تصويري روشنفكرانه از مردي داشته باشند كه يكي از اصليترين چهرههاي مدافع قانون حجاب در ايران بوده است! براي فهم اينكه اين عكس و ژست چقدر عوامفريبانه طراحي شده است، كافي است به محدوده اختيارات مقام رياست جمهوري در ايران و نقش او در قانون حجاب توجه كنيم. قانون حجاب با دستور رياست جمهوري نيامده كه با دستور او برود.
آيا مخالفان حجاب اين بينقشي رئيسجمهور را ميدانند يا قرار است فريب يك خلع لباس ساختگي به بهانه قلهنوردي و دو تا عكس تبليغاتي را بخورند؟ انتخاب يكي از اين دو گزينه فقط وابسته به اين است كه چقدر بخواهند رأيشان آگاهانه باشد.
سيبزميني، كنسرو، قبض برق رايگان، سهام عدالت و... همگي در همين ليست عوامفريبي جاي ميگيرد و شرح آن از مجال اين گزارش فراتر است. بايد در ادامه به اين موضوع بپردازيم كه مردم چه بايد بكنند.
رأي آگاهانه در سايه هوشياري تودهها
رأي دادنهاي سياستزده و حزبي با دستور از بالا كه در انتخابات دور اخير مجلس خصوصاً در تهران روي داد، نشان ميدهد مردم همچنان براي شناخت رفتارهاي فريبكارانه ممكن است دچار حواس پرتي شوند و اين وظيفه خواص و رسانههاست كه تفاوت بين برنامه و شعار را براي مردم تشريح كنند. برنامه مبتني بر اختيارات و شرايط كشور و جامعه و قابل اجراست؛ شعار فقط براي تهييج است بيآنكه پشتوانهاي براي اجرا داشته باشد. از سويي وعدههاي سطحي و خيريهمآبانه را بايد بياعتنا گذشت؛ چه آنكه اگر قرار بود اين وعدهها عملي شود، در دوراني كه پيش از اين قدرت را در دست داشتند يا اكنون كه دارند، بايد عملي ميشد. اگر قرار باشد مردم شاخههاي بيد نازكي باشند كه با هر بادي اينسو و آنسو ميشوند، نه مشكلاتي حل ميشود و نه سطح انتخابات به سمت نخبگي و عالمانه شدن پيش ميرود. عوامانه يا نخبگانه؛ انتخاب راهي از اين دو شكل انتخاب رئيسجمهور به انتخاب مردم برمي گردد ميان شعار و برنامه. اما اگر اجازه داديم تبليغات انتخاباتي از مسير شعارهاي توخالي بگذرد، يعني به هر كانديدايي اجازه دادهايم تا شعور ما را با منافع خود به تمسخر و بازي بگيرد.
جاي خالي نظارت بر رفتارهاي عوامفريبي
مردم را در تقابل با عوامفريبيهاي كانديداهاي انتخاباتي نبايد تنها گذاشت. رسانهها وظيفه تبيين بر دوش دارند و مهمترين و اصليترين قدمها بر عهده صداوسيماست كه با برنامههاي انتخاباتي اين رفتارها را به چالش بكشد و بعد نهادهاي نظارتي بايد فعال شوند و گزارش اين عوامفريبيها به ناظران انتخابات برسد و در احراز صلاحيت كانديداها اعمال شود. كسي كه امروز مسير عوامفريبي را طي ميكند و به جاي ارائه برنامه، شعارهاي توخالي و بيپشتوانه اجرايي ميدهد، اگر نگوييم از مسير صداقت خارج شده و به نفاق رسيده، حتماً ميتوان گفت كه توانايي اداره كشور را نخواهد داشت.
سهلانگاري در برخورد با عوامفريبي راه را براي پررنگ شدن اين رفتارها باز ميكند. رفتارهايي كه فقط ميتواند انتظار و توقع مردم را بالا ببرد بيآنكه براي برآورده ساختن اين انتظارات برنامهاي داشته باشد. كانديداي مورد نظر البته شايد با فريب مردم به رأي خود برسد، اما فردايي كه وعدههايش عملي نشده باقي ماند، آنچه ضربه ميبيند، فقط همان شخص نيست؛ بلكه اعتماد مردم به كل حكومت ضربه ميبيند. پس براي آينده اين سرزمين بايد مقابل كانديداهاي پوپوليست ايستاد.
http://www.javanonline.ir/fa/news/843979
ش.د9600287