* انتخابات 29 اردیبهشت و پیروزی دکتر روحانی حاوی چه پیامی برای جامعه جهانی بود؟ به بیان دیگر ملت ایران چه پیامی را به نظام بینالملل منتقل کرد؟
** انتخابات 29 اردیبهشت حاوی پیامهای داخلی و پیامهای خارجی بسیار مهمی بود. مشارکت گسترده و یکپارچه مردم ضمن تقویت بنیادهای مشروعیت نظام این را نیز نشان داد که ایران دارای مردمسالاری است. از طرفی دیگر، منطقه نیز در وضعیت بسیار حساسی قرار دارد. انتخابات پیام روشنی را به کشورهای منطقه ارسال کرد. در سطح بینالمللی پیام حضور مردم در انتخابات و آرایی که آقای روحانی به دست آورد، بسیار مهم است. با اینکه مخالفان آقای روحانی تمام توان خود را برای شکست وی بسیج کرده بودند اما مردم به عقب بازنگشتند و رو به جلو حرکت کرده و سیاستهای داخلی و بهویژه خارجی دولت را تایید کردند.
در بعد بینالمللی این دولت با وضعیت حساسی روبهروست. از روز اول دولت اعلام کرد دکترین سیاست خارجی روحانی مانند سیاست دولت آیتا... هاشمی رفسنجانی و سیاست خارجی دولت اصلاحات است که با حفظ حداکثری منافع ملی، در مسیر تنشزدایی حرکت خواهد کرد و این سیاست خواهد توانست هم برای ایران و هم برای منطقه بسیار مفید و حائز اهمیت باشد و منطقه نیز به این سیاست نیاز دارد. اکنون در منطقه تندروی توسط برخی از کشورها ترویج میشود. پادشاهی عربستان به افرادی رسیده که متاسفانه راه افراط را در پیش گرفتهاند.
در سطح بینالمللی نیز آمریکا با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید راه تندروی و تنشزایی را در پیش گرفته است، اما مردم ایران با انتخاب هوشمندانه خود به صلح و تنشزدایی در عرصه منطقهای و بینالمللی رأی دادهاند، به همین دلیل لازم است مقامات دستگاه دیپلماسی در آینده تلاش کنند هم منطقه و هم نظام بینالملل به سمت جنگ و تنشهای تازه گام برندارد. دولت جدید همچنین باید از رأی ملت به عنوان ابزاری برای مقابله با محاصره ایران استفاده کند و آن را با شکست مواجه سازد. در دوره اول دولت روحانی مشاهده کردیم که تیم سیاست خارجی توانست مساله هستهای را به خوبی حل و فصل کرده و آن را به یک موفقیت بزرگ منطقهای و بینالمللی تبدیل کند. باید در این دوره نیز دولت تلاش کند تمامی چالشهای پیشروی سیاست خارجی کشورمان را به خوبی به فرصت و ظرفیت تبدیل نماید.
* چگونه دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم میتواند چالشهای منطقهای را به مسیر حل و فصل هدایت کند؟
** اجرای این سیاست در منطقه بسیار سخت خواهد بود، زیرا برخی کشورهای منطقه تمامی تلاش خود را برای ایجاد بحران در خاورمیانه متمرکز کردهاند. اما در هرحال باید خط صلحطلبی و تنشزدایی به ارکان اصلی سیاست خارجی ما در دوره دوم دولت دکتر روحانی تبدیل شود. ما امیدواریم در عراق، لبنان، سوریه و کشورهای دیگر منطقه سیاستی را دنبال کنیم که ضمن ارتباط بیشتر با کشورها به نوعی در مسیر مدیریت جمعی منطقه گام برداریم. باید سیاست ارتباطی خود را گسترش دهیم و به نوعی کشورهای منطقه را برای بازی برد برد ترغیب کنیم. ایران اکنون در موضع بسیار قدرتمندی قرار دارد و این نیز پتانسیل بالایی را برای ما در منطقه و جهان ایجاد کرده است.
* بهرغم سیاست تنشزدایی ایران، ایالات متحده سیاست تنشزایی را در پیش گرفته است. حتی بخشهایی در این کشور تهدید کردهاند برجام را منحل میکنند. دولت جدید چگونه میتواند این سیاست جدید آمریکا را مهار کند؟
** سیاستی تنشزدایی که به نوعی دکترین دولت دکتر روحانی را در عرصه خارجی تشکیل میدهد، یاوران و هواخواهان بسیاری در سطح جهانی به ویژه در میان کشورهای قدرتمند جهان دارد. فطرت انسانهای آزاده نیز در سراسر جهان در پی صلح و تنشزدایی است. کشورهای زیادی در سطح منطقه، اتحادیه اروپا و خاور دور در پی آن هستند که این سیاست دولت دکتر روحانی تداوم داشته و سیاست موفق شود. هرچند در آمریکا افرادی بر سر کار آمدهاند که هنوز سیاست معینی در برخورد با مسائل مختلف جهان امروز در پیش نگرفتهاند. سیاست این کشور همچنان نامشخص و مبهم است و ترامپ نیز مشکل عدم پختگی و اشراف به ظرافتهای سیاسی و دیپلماتیک را دارد.
علاوه براین سیاست تندروی او حتی در جامعه آمریکا و در محافل تصمیمگیری این کشور آنچنان با استقبال مواجه نشده است. اما با اطمینان میگویم تلاشهای دولت ترامپ برای ایجاد طوفان و بحران علیه ایران با صخره محکمی به نام دولت روحانی مواجه خواهد شد. ما یاران و یاوران قدرتمندی در سطح بینالمللی داریم و با تاکید بر تنشزدایی تخاصمات کشورهایی همچون آمریکا را به بهترین نحو مدیریت خواهیم کرد و در برابر این تنشها سیاستهای خاص خود را در قبال مسائل مختلف پیگیری میکنیم.
* دولت جدید آمریکا و عربستان سعودی خواستار مهار ایران و سد نفوذ کشور در سطح منطقه هستند. دستگاه دیپلماسی ایران چگونه باید با این چالش مقابله کند؟
** این رفتار از طرف آمریکا و عربستان و حتی رژیم اسرائیل قطع به یقین یک چالش بسیار جدی است. اما برای گذار از چالش-ها حتما میتوانیم با سیاست تنشزدایی این چالش را نیز حل کنیم. تجربه سالهای گذشته بهخوبی نشان داده عربستان و برخی از کشورهای منطقه باید دریابند که ایران همسایه همیشگی آنان است و بهگونهای باید با این همسایه قدرتمند تعامل کنند و هرگونه ستیز با ایران به ضرر آنان خواهد بود متاسفانه اکنون جنگطلبان قدرت را در عربستان به دست گرفته و سیاست خارجی این کشور را با ستیزهجویی همراه کردهاند. علاوه براین آمریکا نیز از خصومت با ایران نفعی نخواهد برد. سیاستهای چند دهه گذشته این کشور نیز این امر را نشان داده است و باید این کشور از مسیر احترام متقابل با ایران برخورد کند.
آنچنان که دولت گذشته این کشور از این سیاست پیروی کرد. دولتی که با ایران وارد تعامل شد و دست از خصومت با ایران کشید. ایران نیز با تعامل برخورد کرد و در نهایت ثمره چنین رویکردی در قالب برجام نشان داده شد که به نفع همه بازیگران دخیل در این مساله بوده است. این نماد کامل بازی برد برد است که دستگاه سیاست خارجی ایران معمار اصلی آن بوده است. به نظر میرسد کشورهایی که در مسیر خصومت حرکت میکنند دچار شکست و فرسایش میشوند و تجربه تاریخی این را نشان داده است. سیاست ایران همواره مبتنی بر صلح در داخل و صلح در خارج بوده است و از این طریق نیز میتوانیم دکترین آمریکایی و سعودی را با شکست مواجه کنیم.
* ارتباط ویژه با اتحادیه اروپا، ژاپن و بعضی از کشورهای منطقه چه اهمیتی برای دولت جدید دارد و آیا از این طریق میتوان قدرت ایران را در سطح منطقه تثبیت و تلاشهای دولتهای رقیب را خنثی کرد؟
** یقینا اگر سیاست روابط گسترده با این کشورها نتواند دکترین ترامپ را مهار کند، خواهد توانست از پیروی این کشورها از سیاست آمریکا جلوگیری کند. در گذشته بسیاری از این کشورها به علت انزوای ایران، از سیاست آمریکا علیه کشورمان تبعیت میکردند. ما در دنیا گاهی اوقات و اگر شرایط فراهم باشد میتوانیم یک جبهه تشکیل دهیم و گاهی اوقات اگر این امر میسر نشد باید مانع از ایجاد یک جبهه واحد علیه خود باشیم.
اگر ما نتوانیم موازنه قوا را در راستای منافع خود شکل دهیم باید مانع از ایجاد موازنه علیه منافع خود شویم. این وظیفه بسیار خطیری برای دستگاه خارجی کشور است. از طرفی دیگر ارتباط با این کشورها میتواند نقش مثبتی در تغییر نگرش تهاجمی کشورهای دیگر نسبت به ایران داشته باشد. علاوه براین نباید این نکته را نادیده بگیریم که ارتباط با این کشورها میتواند باعث ورود سرمایهگذاریهای خارجی کلان به ایران شود که این سرمایهها میتواند نقش مثبتی برای تداوم و تثبیت ثبات در ایران و مقابله با سیاستهای رادیکال آمریکا داشته باشد.
* به لحاظ سیاسی منطقه خاورمیانه اکنون با نوعی انسداد مواجه شده است و بخشی از مسائل منطقه نیز به همین دلیل قابل حل نیستند. دولت جدید برای حل مسائل منطقهای و ارتقای نقش ایران در خاورمیانه چه برنامهای خواهد داشت؟
** ایران پتانسیل بسیاری بزرگی در سطح منطقه دارد. ایران دارای روابط گستردهای با بیشتر کشورهای خاورمیانه است، اما ما باید بتوانیم شرایطی را پیش بیاوریم که این تصور در میان تمامی کشورهای مهم و تاثیرگذار منطقه ایجاد شود که همه باید در حل مسائل نقش داشته باشند و همه از حل این مشکلات نیز بهرهمند گردند. اگر ایران این تفکر و دکترین را بهطور جدی در پیش بگیرد یقینا به قطب اصلی و بلارقیب دیپلماسی منطقه تبدیل خواهد شد.
ترکیه، عربستان، پاکستان و مصر به عنوان کشورهای مهم منطقه باید در مورد مکانیسمهای حل مسائل منطقه با همدیگر به تفاهم برسند. ما باید به سمتوسوی مشارکت این کشورها برای مدیریت منطقه گام برداریم و آنان را در منافع منطقه شریک کنیم اما این ایده باید در راستای حق حاکمیت کشورها باشد. بهطورکلی ما باید ضمن کاهش فضای تنشآلود منطقه در چهار سال آینده، شرایط را برای مصالحه جامع و همهجانبه در خاورمیانه فراهم کنیم، از طرفی دیگر نیز تلاش کنیم که کشورهای منطقه حرکت در جهت برساختن نظام مردمسالار همچون نظام ایران را در پیش بگیرند و نظر و رأی ملتها به نظر و رأی دستگاههای خارجی آنان تبدیل شود.
* از چهار سال پیش تاکنون سیاست خارجی ایران به توازن بسیار مثبتی در زمینه روابط با روسیه و چین از یک طرف و غرب در طرف دیگر دست یافته است، آیا این سیاست در دولت آینده نیز تداوم خواهد یافت و میتوانیم همه جانبهگرایی را به اصل اساسی دستگاه خارجی کشور تبدیل کنیم؟
** ما باید هوشیارانه در جایی که منافع ملی ما اقتضا میکند، هم با چین رابطه داشته باشیم و هم با روسیه و میتوانیم با در نظر گرفتن همه جنبههای عزت و منافع ملی به بعضی بخشهای حساس نگاهی دوباره داشته باشیم. اما همه این روابط باید در چارچوب منافع ملی کشور باشد. دولت دکتر روحانی به خوبی وضعیت جدید نظام بینالمللی را درک کرده است. ما اکنون از نظام دوقطبی سابق فاصله گرفتهایم و جهان در مسیر چند قطبی شدن و چندجانبهگرایی گام برمیدارد، به همین دلیل لازم است ایران و دستگاه دیپلماتیک کشور رابطه با تمامی محورهای قدرت را با توجه به منافع ملی در برنامه خود قرار دهند.
در طول چهار سال گذشته از انزوا خارج شده و توانستهایم توازن بسیار مناسبی در رابطه با محورهای قدرت در سطح جهانی ایجاد کنیم. اکنون سیاست خارجی ما بسیار متوازنتر از گذشته است و امیدوارم این سیاست در چهار سال آینده نیز بهطور جدی پیگیری گردد، زیرا آینده بازیگردانی ایران در سطح جهانی نیز در چندجانبهگرایی و چند قطبی بودن نظام جهانی است.
* آیا این احتمال وجود دارد که همه تحریمهای ایران برداشته شود؟
** پیشبینی این مساله بسیار سخت خواهد بود. رئیسجمهور وعده داده است که برای حل این موضوع تلاش کند، اما در عرصه سیاست خارجی عوامل و عناصر بسیار زیادی دخیل و موثر هستند. هر دولتی در سیاست خارجی خود دارای برخی امکانات و برخی محدودیتهاست، ما نیز از این امر مستثنی نیستیم، ولی باید دولت بتواند از امکانات بزرگ ایران برای این امر استفاده کند. با این همه، میتوان پیشبینی کرد که دولت آینده برای حل مشکل تحریمها بسیار تلاش خواهد کرد و تیم دیپلماسی کشور نیز با توجه به توانایی بسیار، امید است در این زمینه دستاوردهای مثبتی به دست آورد. همراهی مردم در انتخابات و رأی بالای دولت و همچنین فرصتهای بیشمار ایران میتواند تحریمها را با چالش بسیار بزرگی مواجه سازد.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/186985
ش.د9600609