(روزنامه وقايع اتفاقيه – 1396/03/07 – شماره 416 – صفحه 4)
اجماع اعراب عليه ايران تا چه اندازه قابليت تحقق دارد؟ اين يکي از کليديترين پرسشهايي بوده که طي روزهاي اخير حول سياست خارجي ايران مطرح شده است. اين پرسش پس از آن مطرح شد که دونالد ترامپ، رئيسجمهوري آمريکا، با سفر به رياض علاوه بر ديدار و گفتوگو با مقامات سعودي، نشستي را نيز با سران کشورهاي عربي ترتيب داد. هرچند مهمترين خبر در زمينه سفر ترامپ به رياض امضاي قراردادهاي ميلياردي (بيش از صد ميليارد دلار) فروش تسليحات آمريکايي به عربستان بود اما جلسه رئيسجمهوري آمريکا با مقامات عرب را که به دعوت عربستان و براي ديدار با ترامپ راهي رياض شده بودند نيز نبايد از نظر دور داشت. در چنين شرايطي بايد پرسيد که تا چه اندازه ميتوان شاهد ايجاد اجماعي منطقهاي عليه ايران در آينده نزديک بود؟
عربستان سرسلسله مخالفت با ايران
زماني که صحبت از تنش ميان ايران و اعراب ميشود بلافاصله نام کشور پادشاهي عربستانسعودي است که به ذهن متبادر ميشود. اين کشور هرچند همواره رقيب ايران در منطقه بوده اما طي سالهاي اخير و به دلايل متعددي از جمله شکستهاي ژئوپليتيک (که ايران را عامل همه اين شکستها ميداند) بسيار عاصي شده است. سقوط دولت صدام حسين در عراق و پس از آن وقوع بهار عربي از يک طرف و عدم توفيق اعراب در ساقطکردن يکي از متحدان اصلي ايران در منطقه يعني سوريه باعث شده است تا به قولي از چندي پيش نوعي جنگ نيابتي بين تهران و رياض شکل بگيرد. هرچند وقوع برخي حوادث نظير اعدام شيخ نمر در عربستان و برخي تحرکات نيروهاي خاص درباره سفارت عربستان در تهران و مشهد باعث قطع مناسبات ايران و عربستان شد اما همگان بهخوبي ميدانند که رقابتهاي اين دو کشور در منطقه بيشتر از نوع ژئوپليتيک است.
از يک سو، ايران تلاش دارد در بحرين و يمن از افراد و گروههايي حمايت کند که مخالف سياستهاي عربستان هستند و ازسويديگر، دولت رياض در عراق و سوريه از مخالفاني پشتيباني ميکند که دولت مرکزي و همچنين سياستهاي ايران را به چالش ميکشند. کارشناسان مسائل منطقه بر اين باورند که عربستان بهعنوان کشوري داراي نفوذ بالا در منطقه احساس ميکند نسبت به ايران در بسياري از حوزهها عقب افتاده است و جمهورياسلامي ايران توانسته در بسياري از موضوعات (سوريه، لبنان و عراق) دست برتر را داشته باشد و همين موضوع هم موجب شده روابط تهران با رياض از حالت عادي خارج شود؛ بنابراين سعوديها تلاش ميکنند از هر ابزاري براي کاهش دامنه نفوذ ايران استفاده کنند.
حرفشنوي اعراب از عربستان؛ نسبي يا مطلق
در دشمني و رقابت عربستان عليه ايران به دلايل گفتهشده ترديدي نيست اما اينکه کشورهاي عربي تا چه اندازه نقش پدرانه عربستان را در مخالفت با جمهورياسلامي ايران پذيرا خواهند شد يا خير، نياز به بررسي دارد. بهطور کلي عربستان تلاش داشته تا اجماعي را عليه ايران ايجاد کند و فضاي مناقشه اعراب- اسرائيل را به فضاي مناقشه اعراب - ايران تبديل کند که به نظر ميرسد در اين هدف خود ناکام مانده است زيرا دراينزمينه کشورهاي عربي سياست واحدي ندارند. رويکرد اتخاذشده از جانب برخي کشورهاي عربي نشان ميدهد که باوجود فضاسازيها و جريانسازيهاي رسانهاي و سياسي سعوديها، آنها مايل نيستند که مناقشه اعراب- اسرائيل را به مناقشه اعراب- ايران تبديل کنند. هرچند شايد اين کشورها در مواضع اعلامي خود همراهي بيشتري با عربستانسعودي از خود نشان دهند اما اينگونه نبوده است که اين کشورها منافع خود در رابطه با ايران را کنار زده و فقط به فکر مستحکمکردن مناسبات با رياض باشند، چه اينکه کشورهايي نظير عمان با داشتن موقعيت ژئوپليتيک بسيار قابلتوجه و همچنين لبنان داراي مناسبات دوستانه و سطح بالايي با ايران بوده و هستند. درعينحال کشورهايي نظير امارات متحده عربي و بحرين نشان دادهاند که در برابر ايران در کنار عربستان در جبهه واحدي هستند.
قطر، مورد جديد ناهماهنگي با عربستان
چنانچه گفته شد نميتوان جبهه واحدي از اعراب را در برابر ايران تصور کرد زيرا منافع متنوع کشورها در روابط خارجي خود باعث شده است تا نتوان چنين تعميمهايي را صحيح انگاشت. بهطور مثال اخيرا رسانهها از بروز اختلافات جدي بين قطر و ديگر اعراب بهويژه عربستان خبر دادهاند. امير قطر در اظهارات هفته گذشتهاش که بعد از سفر جنجالي و پرخرج و پرسروصداي ترامپ به عربستانسعودي انجام شد و رياض روي آن بسيار مانور داد و آن را سفري تاريخي توصيف کرد، گفت که ايران يکي از کشورهاي قدرتمند جهان اسلام است که نميتوان نسبت به تواناييهاي آن بيتفاوت بود و بايد کشورهاي منطقه از در گفتوگو و تعامل با آن درآيند. وي همچنين به سياستهاي متحدانش در شوراي همکاري خليجفارس و آمريکاييها حمله کرد و آنها را به عدم توانايي در درک واقعيتها متهم کرد. امير قطر همچنين رسانههاي منطقه و غربي بهويژه آمريکايي را متهم کرد که عليه قطر خبرپراکني ميکنند و تلاش دارند عليه آن توطئه کنند.
هرچند پس از اين موضوع مقامات دوحه اعلام کردند که حمله هکري اتفاق افتاده اما کسي اين اظهارات را باور نکرد. عربستانسعودي و امارات متحده عربي تلاش داشتند سفر ترامپ به عربستان و ديدارش با کشورهاي عربي حوزه خليجفارس را بسيار مهم جلوه دهند و وانمود کنند که دستاوردهاي سياسي بسياري به دنبال داشته و توانسته است که صف واحدي را با اتحاد با آمريکا ايجاد کند اما اظهارات امير قطر اين شوي سياسي را به هم زد و يکپارچگي مورد ادعاي آنها در ميان کشورهاي عربي و اسلامي را از بين برد. حالا آنها قطر را متهم ميکنند که تلاش دارد در ميان کشورهاي عربي و اسلامي شکاف ايجاد کند. اکنون براي بسياري اين سؤال پيش آمده که چه چيزي پشت پرده وجود دارد که سبب شده است قطر سازي مغاير با ساز حکام عربستان و امارات بنوازد و مطابق با سياستهاي آنها عمل نکند.
ايران همچنان به دنبال تعامل
بهدنبال گفتوگوهاي موفقيتآميز هستهاي که سرانجام به توافق برجام انجاميد، روابط خارجي ايران وارد مرحله جديدي شد، بهاينمعني که کشورهاي مختلف منطقهاي و جهاني درصدد بهبود مناسبات خود با جمهورياسلامي ايران هستند. اين کشورها با اعزام هيأتهاي مختلف تجاري و اقتصادي به تهران اين پيام را به مقامات دولت ايران دادند که خواستار ازسرگيري روابطي هستند که پيشتر بهدليل تحريمهاي بينالمللي با رکود مواجه شده بود. هرچند منطقه خاورميانه و روابط با کشورهاي عربي همواره يکي از اولويتهاي سياست خارجي جمهورياسلامي ايران بوده اما توافق برجام نهتنها موجبات گسترش روابط با اين کشورها را فراهم نکرد، بلکه موجب شد اعراب ترس بيشتري از «قدرت دوبارهمتولدشده» ايران بگيرند، هرچند اين ترس گاهي مصنوعي و ايجادشده ازسوي کشورهاي غربي براي پيشبردن منافع سياسي و تسليحاتي خود است اما اين نکته را نيز نميتوان از نظر دور داشت که افزايش «رقابتهاي طبيعي» بين ايران و برخي کشورهاي عربي مانند عربستانسعودي موجب شده شاهد تعارضها و درگيريهاي بيشتري بين طرفين باشيم.
دولت روحاني از همان آغاز رويکارآمدن خود اعلام کرد که در پي بهبود وضعيت ايران در منطقه و جهان است و توسعه مناسبات با همسايگان در تمامي زمينههاي موجود را در اولويت قرار ميدهد. هرچند دولت ابتدا تلاش کرد با حلوفصلکردن موضوع هستهاي، مشکلات و موانع پيشروي گسترش سياست خارجي را حلوفصل کند اما وقوع رويدادهايي ناخواسته باعث شد روابط ايران و اعراب همسايه نهتنها بهبود پيدا نکند، بلکه روزبهروز نيز رو به تنش بگذارد. اين تنشها در شرايطي صورت گرفت که طرفين در برخي از بحرانهاي منطقه مانند سوريه، عراق و يمن نيز با يکديگر اختلاف ديدگاه داشتند. بااينحال، طرفين به خوبي ميدانند که تيرهوتارشدن روابط کشورهاي اصلي منطقه نهتنها بردي براي آنها ندارد بلکه بازي دو سر باخت خواهد بود.
دستگاه ديپلماسي ايران که با موضوع برجام نشان داد به دنبال تنش با هيچ کشوري نيست، اکنون نيز در تلاش است تا قدمي ديگر در راه صلح و ثبات در منطقه پرتنش خاورميانه بردارد. ازسويديگر هرچند تغيير معاون عربي- آفريقايي نميتواند تأثيرات عميقي بر سياست خارجي ايران بگذارد اما اين امر ميتواند چراغ سبزي به اعراب براي آغاز گفتوگوهاي دوجانبه باشد. در هر حال، مسئله ايران و اعراب حاشيه خليجفارس و شمال آفريقا بسيار پيچيده شده است. خواستههاي اعراب و بهويژه عربستان در زمينه سوريه و عراق با شکست و ناکامي مواجه بوده و همين امر باعث شده است تا آنها از روي استيصال و عصبانيت مسائلي را مطرح کنند که با واقعيتهاي صحنه بينالمللي مطابقت نداشته باشد. آنها در هر جا که توانستند اعم از سازمان همکاريهاي اسلامي تا اتحاديه عرب دست به محکوميت ايران زدند اما اين امر حلال مشکلات نبوده است.
خواستههاي اعراب از ايران بسيار گسترده و غيرقابل پذيرش بوده است و تا زماني که اين رويکرد از سوي اعراب مطرح شود اميدي به کاهش تنشها در منطقه و همچنين بهبود مناسبات دوجانبه با ايران نيست. با اين همه، اينکه عربستان ميکوشد با اجماعسازي ايران را در منطقه تحت فشار قرار دهد، رويکردي بوده که بارها شکست آن به اثبات رسيده است، چه اينکه زمينهها و موقعيتها اجازه چنين اجماعي را نخواهد داد.
http://vaghayedaily.ir/fa/News/75028
ش.د9600727