برای این که مفهوم روش "آتش به اختیار" تخریب نشود، بهترین روشش این است که ما مصادیق درست را تبیین بکنیم. اگر ما آمدیم الگوها و نمونه های موفق این روش را در سراسر کشور معرفی کردیم و گفتیم این حرکت فرهنگی با این همه برکات از مصادیق آتش به اختیار است، آن وقت آن الگوی مطلوب را هم می بینند و برای رفع مشکلات منطقه و شهرشان اقدام سنجیده تر و نتیجه بخش تری را انجام می دهند.
رهبر معظم انقلاب به عنوان سکان دار نظام مقدس جمهوری اسلامی که مدیریت کلان نظام را بر عهده دارند، برای عبور از بحران ها و مشکلات نظام اعم از: موضوعات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... همواره کلیدواژگان راهگشایی را خلق و راهکارهای اجرای آن بیان می کنند. در دیدار دانشجویان در ماه مبارک رمضان نیز شاهد معرفی کلید واژه ای با عنوان "آتش به اختیار" از سوی ایشان بودیم. رهبر معظم انقلاب در این دیدار خطاب به هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور دستور می دهند "آنجایی که احساس می کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی تواند درست مدیریت کند، آنجا آتش به اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید."
این کلید واژه که ماهیتاً در بیان امام (ره) راحل نیز وجود دارد و در وصیت نامه ایشان به آن اشاره شده، به ضائقه عده ای خوش نیامده و به دنبال تخریب و حاشیه بردن آن طی روزهای بعد افتادند. در گفتگو با دکتر محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه تهران به واکاوی این کلید واژه و مزایا و آسیب های احتمالی آن پرداخته ایم که در ادامه می آید:
لطفا به عنوان سوال ابتدایی، "آتش به اختیار" را توضیح دهید و این که چه ویژگی ای در این روش اجرا نهفته است که آن را از سایر روش ها برتر و مجزا می کند و مزایا و آسیب های اجرای آن در جامعه چیست؟
آتش به اختیار یعنی عملیاتی کردن ظرفیت های به کار گرفته نشده در جامعه و خلاقیت ها و توانمندی های بالفعل موجود برای مرتفع کردن کمبودها و مشکلات اجتماعی اعم از مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی. ویژگی بارز آتش به اختیار آن است که یک ابتکار بومی است. ویژگی کار بومی چیست؟ مثلاً در کشور ما یکی از معضلات اجتماعی و فرهنگی وجود بی بندو باری ها و یا بدحجابی هاست. علل این معضل ضد فرهنگی شهر به شهر و کوچه به کوچه فرق می کند. وقتی اداری و سازمانی به این مسئله نگاه می شود، یک فرمول کلی برای اصلاح جامعه صادر می شود. این روش قطعاً در همه جا نتیجه بخش نخواهد بود. اما در آتش به اختیار چون اهالی همان شهر و محله برای علاج بیماری اجتماعی پیش قدم می شوند، چون جنس آن مشکل و مسئله را می شناسند و می دانند ریشه آن مشکل چیست، بنابراین راهکار درمانی قابل اجرا و ثمربخش پیاده می شود.
با وجود این، همانند هر حرکت انسانی دیگر، در این حرکت نیز آسیب هایی وجود دارد. یکی از آسیب های این روش هزینه اشتباهات است. آیا همیشه احساس تکلیف من درست و صحیح است؟ قطعاً نه. در جامعه نیز مجریان آتش به اختیار در هر سطحی که باشند احتمال خطایشان وجود دارد. درست تشخیص ندادن مسئله و یا راهکار ممکن است این آسیب را به وجود آورد. این قضیه نیز از بی تجربگی، ضعف دانش لازم، سوء استفاده های احتمالی عناصر مجری، تمایلات شخصی و دلایل دیگر نشئت می گیرد. ولی باید بدانیم که نظام مقدس جمهوری اسلامی این آسیب های احتمالی را در اجرای این روش پذیرفته است.
در یکی از دیدارهای دانشجویی با رهبر معظم انقلاب یکی از دانشجویان از رهبری پرسیدند که مسئولی اشتباهی انجام داده و ما می خواهیم برای تنبه او اقدام عملی انجام دهیم. رهبری گفتند شما به تکلیفت عمل کن. دانشجو می گوید: مسئولین ما می گویند ممکن است کار ما اشتباه باشد. رهبری می فرمایند: بله ممکن هم است اشتباه باشد ولی با این وجود شما به تکلیفتان عمل کنید. به آن تصمیمی که رسیده اید عمل کنید.
این حرف توسط شخص اول مملکت زده شده است و قطعاً ایشان سود و زیان های آن را ملاحظه و محاسبه کرده اند. البته قائدتاً شروطی برای اجرای آتش به اختیار از قبیل آگاهی داشتن نسبت به موضوع، احتمال تأثیر دادن تصمیم گرفته شده و شروطی از این قبیل باید باشد لیکن با وجود تمامی این ها باز این روش خطاهای احتمالی ای دارد که پیش بینی می شود و البته قابل پذیرش نیز هست.
دومین آسیب این روش ناهماهنگی بین رده های آتش به اختیار است که خیلی وقت ها می تواند منجر به خنثی شدن تلاش های مجموعه های مختلف شود. چون در روش آتش به اختیار اتاق فرماندهی وجود ندارد و گروه ها و افراد، آتش به اختیار عمل می کنند، احتمال این وجود دارد که درگیری و تضاد در اجرای مأموریت های مجموعه ها و تشکل ها با هم به وجود بیاید و همدیگر را خنثی کنند. این آسیب نیز جزو ماهیت این شیوه اجرا است و همین الآن نیز در بعضی موضوعات دیده می شود. این ناهماهنگی ها موجب اتلاف زمان و فرصت، امکانات، هزینه ها و انگیزه ها می شود. اما چاره ای هم جز این نیست. وقتی ما آتش به اختیار را پذیرفتیم چاره ای از پذیرش این آسیب که در ماهیت این حرکت نهفته است نیز نداریم.
آقای دکتر در خصوص حرکت آتش به اختیار دو برداشت وجود دارد. یک برداشت این است که در اثر ناکارآمد بودن دستگاه حاکمه و اختلال در دستگاه های حکومتی این دستور صادر شده و در حقیقت یک تاکتیک و کوتاه مدت است و برداشت دوم این است که این روش یک حرکت آفندی است و اصولاً بدنه انقلاب باید این روش را دنبال کند چون انقلاب دستاورد آتش به اختیار فرهنگی بوده و باید این روش همچنان با قوت ادامه پیدا کند. در برداشت دوم آتش به اختیار راهبرد بلند مدت نظام معرفی می شود. نظر جنابعالی در خصوص این دو برداشت چیست؟آیا این یک حرکت تاکتیکی است یا راهبردی؟
آن چیزی که الآن در کشور اتفاق افتاده خلاً تاکتیکی و ناشی از نبود قرارگاه مرکزی است. امام (ره) هنرشان این بود که نهضتشان را با مدلی که در آن قرارگاه وجود داشت اما اداری نبود به پیش بردند. این قرارگاه میانی بین فرمانده و نیروها وجود داشت. بنابراین هزینه های عرصه عمل به کم ترین مقدار کاهش یافت. امام (ره)، آگاهانه و البته با وجود داشتن قرارگاه میانی از این تاکتیک استفاده کردند. قبل از انقلاب اگر شما شبکه منسجی داشتید ساواک آن را از بین می برد. امام (ره) به جای یک قرارگاه میانی ده ها قرارگاه میانی را در قالب اشخاص به شکل نامحسوس ایجاد کردند و در ذیل این قرارگاه ها هسته های بیشماری در مساجد و محله ها و روستاها اهداف انقلاب را پیش می بردند. سیستم نامحسوس امام (ره) به قدری محکم و پیش برنده بود که حتی اگر برخی فرماندهان قرارگاه های میانی نیز توسط ساواک دستگیر و یا شهید می شدند، سیستم آتش به اختیار کار خودش را می کرد، چون یک هدایت نامرئی این وسط بود. امام (ره) توسط حلقه اول شاگردان خویش مثل شهید آیت الله سعیدی، غفاری، صدوقی، دستغیب، مدنی، هاشمی نژاد و ... این روش را اجرا کردند.
الآن این حلقه میانی متأسفانه مشابه زمان امام (ره) وجود ندارد. اما اگر بتوانیم این هسته های آتش به اختیار را تقویت بکنیم خود این ها بعد از چند سال ارتقاء پیدا می کنند و آن حلقه میانی می شوند. مثلاً جشنواره عمار به اندازه ای رشد کرده که مسئولین این جشنواره در حال تبدیل شدن به فرماندهان قرارگاه میانی در حوزه فعالیتشان و رابط بین فرمانده کل و هسته های عملیاتی می شوند.
چه باید کرد تا دستور آتش به اختیار اسیر موج سواری های گروه های همسو و ناهمسوی داخلی و یا موجب تخریب رسانه ای دشمن قرار نگیرد؟
دشمن هر حرکت ما، حتی عالی ترین حرکت ما را تخریب می کند. پس ما کاری به آن که او تخریب می کند نداریم. مگر همین دشمنان و رسانه ها و افکار وابسته آن ها در داخل، ماجرای سوریه و کمک مستشاری ایران به دولت سوریه را تخریب نمی کردند و نمی کنند؟ ابایی از این ندارند. ما نمی توانیم به خاطر مسخره یک رسانه و جوک ساختن رسانه مکتوب دیگر داخلی، از این اقدام دست برداریم. اما برای این که مفهوم روش "آتش به اختیار" تخریب نشود، بهترین روشش این است که ما مصادیق درست را تبیین بکنیم. اگر ما آمدیم الگوها و نمونه های موفق این روش را در سراسر کشور معرفی کردیم و گفتیم این حرکت فرهنگی با این همه برکات از مصادیق آتش به اختیار است، آن وقت بسیجی 17 ساله ما در هر نقطه از کشور که احساس تکلیف می کند، آن الگوی مطلوب را هم می بیند و برای رفع مشکلات منطقه و شهرش اقدام سنجیده تر و نتیجه بخش تری را انجام می دهد.
مهم ترین و قوی ترین تکیه ما بر فرمایشات امام (ره) در زمان حیاتشان و در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و فرمایشات خلف صالحشان، رهبری نظام، در این موضوع و تأیید آن است. در بند میم امام (ره) آمده است اگر در حوزه فرهنگ مردم و جوانان حزب اللهی دیدند که دولت جمهوری اسلامی علی رغم تذکرات داده شده به مشکلات و آسیب های فرهنگی رسیدگی نمی کند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند.
این آتش به اختیاری است که امام (ره) در وصیت نامه خویش صادر کرده اند و هیچکش به جز ولی فقیه نمی تواند آن را لغو کند و حال آنکه رهبری نظام نه تنها این بند را لغو نکرده اند بلکه بر آن تأکید می کنند.
با تشکر از دکتر کوشکی بابت وقتی که در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.
مصاحبه از اکبر کریمی