* حضور زنان در كابينه و سمتهاي مديريتي دولت چقدر ميتواند در پيشروي جنبش زنان و رفع تبعيض از زنان موثر باشد؟اين امر براي اصلاحطلبان چقدر اهميت دارد؟
** امروز زنان اصلاحطلب براي حضور نمايندگاني از اين قشر در دولت دوازدهم تلاش ميكنند. در انتخابات ٩٦ يكي از موضوعاتي كه فعالان زن اصلاحطلب به طور جدي دنبال ميكردند و در سخنرانيها و اعلام مواضع بر آن تاكيد ميكردند، توجه به مطالبات زنان و حقوق زنان بود. انتظاري كه وجود داشته و دارد اين است كه دولت دوم آقاي روحاني توجه بيشتري را نسبت به اين مطالبات داشته باشد و براي پر كردن شكافهاي جنسيتي در ايران چارهاي بينديشد و گامي در اين راستا بردارد.
با وجود همه تلاشهايي كه فعالان حوزه زنان داشتند در انتخابات شوراهاي شهر و روستا با وجود اينكه در شهرهايي مثل تهران توانستيم تعداد زنان را در ليست افزايش دهيم يا در استان سيستان وبلوچستان زناني كه راي آوردند تعداد قابل توجهي بودند اما در مجموع نرخ حضور زنان در شوراهاي اسلامي شهر و روستا كاهش پيدا كرده است. اين امر ضرورتي توجه جدي دولت را در اين راستا ميطلبد. دولت بايد ظرفيتهايي را ايجاد كند كه به نوعي بيانگر رويكرد تبعيض مثبت دولت به قشر زنان باشد. اراده دولت بايد در جهت پر كردن شكافهاي جنسيتي باشد.
* مجموعه زنان اصلاحطلب براي حضور در كابينه و دولت دوازدهم چه اقداماتي را انجام داده اند؟
** بنا بر ضرورتي كه احساس شد نخستين قدمي كه دولت آقاي روحاني ميتواند بردارد توجه به حضور زنان در تركيب كابينه است. در اين تركيب حضور زنان ميتواند به عنوان نماد و نشاني از توجه دولت دوازدهم نسبت به مساله زنان باشد. با توجه به ظرفيتي كه در دولت يازدهم ايجاد شده و مشاركت بيش از پنجاه درصدي زنان در انتخابات رياستجمهوري، آقاي روحاني بايد در معرفي كابينه به مجلس دهم به اين مساله توجه كند و علاوه بر معاونتهايي كه در دولت يازدهم به زنان اختصاص پيدا كرد در دولت دوازدهم برخي وزارتخانهها را نيز مشمول اين تغييرات بداند و چند زن را به عنوان وزير پيشنهادي خود به مجلس معرفي كند. به نظر ميرسد كه اين ظرفيت در مجلس شوراي اسلامي هم براي راي اعتماد دادن به زنان وجود داشته باشد.
به هر حال مجلس معتدلتر و اصلاحطلبانهتري روي كار آمده است. در سطح گفتمانسازي براي حضور زنان و توجه به مطالبات زنان تلاشهايي صورت گرفته و بايد ادامه پيدا كند. همچنين گفتوگوهايي در حال شكلگيري است تا طي آن در زمان آغاز به كار دولت دوازدهم پيشنهاداتي براي معرفي اعضاي كابينه جديد به دولت داده شود تا بتوانيم حضور زنان شايستهاي را در كابينه دولت دوم آقاي روحاني شاهد باشيم. اين امر نهتنها به لحاظ نمادين بسيار حايز اهميت است بلكه اين پيام را به نيمي از جمعيت كشور ميرساند كه دولت آقاي روحاني نه تنها در شعار بلكه در عمل نيز به حضور زنان در تعيين مقدرات اساسي مملكت توجه دارد و اين حضور را يك الزام جدي براي توسعه و پيشرفت كشور ميداند.
* براي حضور در چه وزارتخانههايي زنان متخصص و مناسب براي حضور از سوي اصلاحطلبان وجود دارد؟در اين مورد نيز در بين مجموعه زنان اصلاحطلب صحبتهايي شده است؟
** به نظر من بين وزارتخانههايي كه زنان ميتوانند در آنها ايفاي نقش كنند، نبايد تفكيك شود. ظرفيت علمي و بستر آموزش عالي در كشور ما حداقل در ١٠ تا ١٢ سال گذشته مجموعهاي از زنان متخصص، مدير و آموزش ديده را به عنوان ظرفيت بالقوه در كشور ايجاد كرده است. همچنين حضور زنان در مديريتهاي مياني در دولت گذشته ظرفيتي در سطح مديران كل به وجود آورده است. با توجه به اين ظرفيتها به اعتقاد من نبايد تفكيكي بين وزارتخانهها قايل شويم. مثلا اينكه زنان نميتوانند در وزارتخانهاي مثل جهاد كشاورزي يا صنايع و معادن حضور داشته باشند، نبايد پذيرفته شود. نبايد فقط حوزههاي خاصي را به زنان اختصاص دهيم. نگاه تفكيككننده مقدمهاي را ايجاد ميكند كه باعث ميشود به نتيجه مورد نظرمان نرسيم.
اگر اراده دولت در به كارگيري زنان باشد و بخواهد اين ظرفيت را براي زنان ايجاد كند، فارغ از اينكه در كدام وزارتخانه باشد، زنان شايستهاي وجود دارند. در بين مجموعه زناني كه در هياتهاي علمي حضور دارند و البته تجربه مديريتي نيز دارند، اين ظرفيت وجود دارد كه دولت بتواند به نيمي از جامعه يعني زنان اعتماد كند. دولت بايد تجربه كشورهاي ديگر را كه امروز از حضور زنان در مناصب مختلف دولتي حتي در نيمي از كابينه بهره ميبرند، استفاده كند. بايد ديد كه چه زناني در اين سطوح به كار گرفته شدهاند. من تفكيك وزارتخانهها را از نظر توانايي حضور زنان اساسا نميپسندم. با اين حال برخي از وزارتخانهها هستند كه ميتوانند زمينه بيشتري را براي قدمهاي بعدي افزايش مشاركت زنان در سياست فراهم كنند.
مثلا وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و وزارت علوم از جمله وزارتخانههايي هستند كه به نظر ميرسد ظرفيتهاي بيشتري دارند. ليكن نبايد تفكيكي بين وزارتخانهها براي حضور زنان قايل شد. كافي است به تجربه كشورهاي موفق در حوزه حضور زنان در سياست نگاه كنيم. زنان بسياري در توسعه و پيشرفت همهجانبه كشورها تاثيرگذار بودهاند و در ايران نيز اين امر بايد اجرايي شود. البته دولت در كنار معرفي وزرا در رده معاونتهاي وزرا، مديران كل و ردههاي دوم مديريتي هم بايد اهتمام جدي در اين دوره در معرفي و انتصاب زنان داشته باشد.
* زنان اصلاحطلب و تشكلهاي زنانه اين جريان سياسي براي كادرسازي در حوزه زنان چه اقداماتي بايد انجام دهند؟
** اين امر منحصر به احزاب زنانه نيست. اتفاقا اين يك نقد است كه به كل احزاب ايران وارد است. احزاب برنامه و استراتژي خاصي در رابطه با تربيت مديران زن و مرد ندارند. احزاب هيچ ماموريتي در ارتباط با ارايه برنامه براي اداره كشور ندارند. اگر احزاب براي تدوين استراتژي و برنامه اداره كشور ماموريتهايي را براي خود در نظر بگيرند و تربيت مديران براي اداره كشور را براي معرفي به عنوان كانديداي انتخابات در برنامههاي خود قرار دهند، احزاب هم جايگاه مناسبتري را ميتوانند ايفا كنند. از اين طريق ميتوان بيشترين ظرفيت را در جهت پركردن شكافهاي جنسيتي استفاده كرد. در مجموع چنين ويژگياي در احزاب كشورمان شاهد نيستيم.
نقدي جدي از اين نظر به احزاب وجود دارد. احزاب زنانه كه به اقتضاي همين شرايط امروز ايران شكل گرفتند بايد بتوانند در اين رويكرد اثرگذار باشند. اول بايد با ارايه برنامه در جهت پركردن شكافهاي جنسيتي كشور و دوم با تربيت و معرفي مديران و كانديداهاي زن كه با برند مشخص چنين تشكلهاي شناسنامه داري بتوانند ايفاي مسووليت كنند و در جايگاه خود نيز موثر باشند. احزاب زنانه بايد به اين سمت حركت كنند و تلاششان اگر در اين راستا نباشد در هنگامهاي كه بايد حضور جدي داشته باشند دستشان خالي خواهد بود. در ادامه فعاليت تشكلهاي زنان اين دو مساله بايد مورد توجه جدي باشد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=77789
ش.د9600940