(روزنامه بهار – 1396/02/13 – شماره 175 – صفحه 11)
خالد مشعل، از انتشار سند اصول و سياستهاي كلي حماس خبر داد كه شامل 42 بند است. حماس در اين بندها به معرفي خود، پروژه و ديدگاهش درباره آزادسازي فلسطين و نظام سياسي آن پرداخته و به اصول و مباني اساسي مساله فلسطين، وحدت ملت و يكپارچگي سرزمين و آرمان فلسطين و تعريف نظام سياسي آن نيز اشاره كرد است. در همين حال، خالد مشعل در كنفرانس مطبوعاتي خود در دوحه قطر با هدف ابلاغ سند سياسي جديد گفت كه تهيه اين سند نشان دهنده اجماع و رضايت عمومي رهبران اين جنبش و سازمانهاي آن در داخل و خارج است.
وي همچنين افزود كه اين سند به مقاومت و سلاح آن و عدم به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي خدشهاي وارد نميكند. مشعل ضمن درخواست براي ادامه فشارها به اسرائيل به منظور آزادي اسراي فلسطيني، گفت ما براي جنگ تلاش نميكنيم بلكه در صدد آزادي اراضي اشغالي فلسطين و رهايي از اشغالگري هستيم. وي تصريح كرد: اين سند تاكيد دارد كه مسجدالاقصي متعلق به امت ما است و اشغالگران هيچ حقي در آن ندارد در سند جديد حماس آمده است كه اين جنبش هر گونه طرح و تلاش هدفمند براي حل و فصل موضوع پناهندگان از طريق سكونت آنها در خارج از فلسطين و وطن جايگزين را رد ميكند. رئيس دفتر سياسي حماس گفت: ما در پي جنگ نيستيم بلكه هدف ما رسيدن به آزادي و رهايي از اشغالگري و شهركسازي است. وي تاكيد كرد: ابلاغ سياستهاي كلي حماس با اعتصاب اسراي ما در زندانهاي اشغالگري همزمان شده است؛ اعتصابي كه به نوعي حماسهاي بزرگ و بخشي از مبارزه مداوم مردم فلسطين براي رسيدن به آزادي و كرامت است. در نتيجه ضمن اعلام همبستگي و حمايت از اين اسرا، از مردم فلسطين و ديگر امتهاي آزادانديش جهان ميخواهم با استفاده از همه امكانات، فشارها و اشغالگران صهيونيستي را افزايش دهند تا آزادي اسرا محقق شود. اسرا خواستههاي حداقل و مشروع دارند. آزادي اسرار موضوعي است كه اتفاق خواهد افتاد. مقاومت فلسطين و در صدر آنها گردان عزالدين قسام اين آزادي را براي اسرا محقق خواهند ساخت.
خالد مشعل گفت: نكته ديگر اين است كه مشكلات مردم ما در نوار غزه روز به روز بيشتر ميشود. اين مشكلات ما را نگران ميكند اما با اعتماد به خداوند ميگويم اين ظلم و اين مشكلات به پايان خواهد رسيد. پس از اعتماد به خدا، اعتماد ما به ملت بزرگ فلسطين به ويژه اهالي غزه است كه عادت كردهاند با صبر و استقامت و حتي با جنگهايي كه اشغالگران عليه آنان در اين سالها تحميل كردهاند. حماسه ساز و قهرمان باشند ما در پي جنگ نبوده و نيستيم بلكه در انديشه آزادي و رهايي از اشغالگري و شهركسازي هستيم.
متن اين سند به شرح زير است:
فلسطين سرزمين ملت عربي فلسطين است. ملت فلسطين در اين سرزمين پرورشيافته، در آن ايستادگي كرده، به آن وابسته است و همواره با اين سرزمين پيوند و ارتباط داشته است. فلسطين سرزميني است كه اسلام شان و منزلت آن را بالا برد و ارزش و باورهاي عادلانه خود را در آن گسترانيد و عقيده دفاع از اين سرزمين را پايهگذاري نمود. با اين سند تجربه ما ژرفتر و درك و فهممان نيز مشترك ميگردد، نگاه ما چارچوبمند ميشود و راه ما براساس زمينهها، خاستگاهها و پايههاي محكم و اصولي راسخ پيش ميرود.
سيماي كلي حفظ ميگردد و نشانههاي راه آشكار و اصول وحدت ملي و فهم مشترك از مساله فلسطين تفويت ميشود و اصول كاري و مرزهاي انعطاف ترسيم ميگردد.
1- جنبش مقاومت اسلامي حماش جنبش آزاديبخش مقاومتي ملي فلسطيني و اسلامي است كه هدف آن آزادسازي فلسطين و مبارزه با پروژه صهيونيسم است و مرجعيت آن در خاستگاهها، اهداف، ابزارها و فعاليتهايش اسلام است.
2- فلسطين با مرزهاي تاريخي و شناخته شدهاش از رود اردن در شرق تا درياي مديترانه در غرب و منطقه راس الناقوره در شمال تام رشراش در جنوب، جغرافيايي واحد و يكپارچه غير قابل تجزيه و سرزمين و وطن ملت فلسطين است و اخرج و آواره كردن ملت فلسطين از سرزمين خود و تاسيس رژيم صهيونيستي در اين سرزمين هرگز حق ملت فلسطين در كل سرزمين خود را ملغي نميكند و هيچ نوع حقي به رژيم غاصب صهيونيستي نخواهد بخشيد.
3- فلسطين يك سرزمين عربي اسلامي و سرزميني مبارك و مقدس است كه جايگاه ويژهاي در قلب هر عرب و مسلماني دارد.
4- فلسطينيان همان شهروندان عربي هستند كه تا سال 1947 ساكن فلسطين بودند، چه كساني كه از اين سرزمين كوچانده شدند و چه كساني كه باقي ماندند و تمامي كساني كه از اين تاريخ به بعد از پدري عربي فلسطيني به دنيا آمدند چه در داخل فلسطين و چه خارج از آن فلسطيني به حساب ميآيند. 5- شخصيت فلسطيني يك ويژگي اصيل و دائمي است كه هرگز از بين نميرود و از پدران به فرزندان منتقل ميشود، كما اينكه فجايعي كه به سبب اشغالگري رژيم صهيونيستي و سياستهاي اين رژيم در رابطه، با كوچاندن فلسطينيان بر اين ملت وارده شده است، هرگز موجب نميشود كه هويت و اصالت ملت فلسطين از بين برود و نفي شود. همچنين ملت فلسطين هر تابعيت ديگري نيز بگيرد. باز هويت و حقوق ملي خويش را از دست نميدهد.
6- ملت فلسطين با تمامي فرزندان آن در داخل و خارج و مولفههاي ديني، فرهنگي و سياسياش ملتي واحد است.7- فلسطين قلب امت اسلامي و عربي است و از اهميت ويژهاي برخودار است زير بيتالمقدس كه خداوند پيرامونش را پر بركت نمود. در اين سرزمين واقع است و اين سرزمين مقدسي است كه خداوند آن را براي جهانيان مبارك گردانيده است و قبله نخست مسلمانان محل اسرار و معراج نبياكرم(ص) و زادگاه حضرت مسيح(ع) نيز در هيمن سرزمين واقع است.
8- جنبش حماس اسلام را جامعه همه نواحي زندگي و مناسب هر زمان و مكاني با روح اعتدالي و ميانهروي ميداند و ايمان دارد به اينكه اسلام دين صلح و تسامح است و پيروان اديان آسماني در سايه آن در امنيت و آرامش زندگي ميكنند.
9- حماس ايمان دارد كه پيام اسلام در برگيرنده ارزشهاي حق، عدالت، آزادي و كرامت است و تمامي شيوههاي ظلم و ستم را حرام كرده است. 10- شهر قدس پايتخت كشور فلسطين است و از جايگاه ديني، تاريخي و تمدني ويژهاي برخوردار است و داراي هويتي عربي، اسلامي و انساني است و تمامي مقدسات اسلامي و مسيحي آن و در راس آنها مسجد مباركالاقصي حق ثابت و مسلم ملت فلسطين و امت اسلامي و عربي است و ملت فلسطين هرگز از ذرهاي از خاك آن چشم پوشي نكرده و كوتاه نخواهد آمد و تمامي اقدامات رژيم صهيونيستي در قدس اعم از يهودي سازي، شهركسازي و تلاش براي تحريف حقايق و از بين بردن آثار و نشانههاي آن باطل و بيهوده است.11- مسجد مباركالاقصي تنها حق خالص ملت فلسطين و امت اسلام است و رژيم اشغالگر هيچ حقي در آن ندارد و طرحها، تدابير و اقدمات اين رژيم به منظور يهوديسازي مسجدالاقصي و تقسيم آن باطل و نامشروع است.
12- مساله فلسطين در اساس مساله يك سرزمين اشغال شده و ملتي آواره است و حق بازگشت آوارگان فلسطيني به شهر و ديار خود يعني سرزمينهاي اشغالي 1948 يا 1967 كه از آن كوچانده شدهاند يا از بازگشت به آن منع ميشوند. حقي طبيعي، فردي و دسته جمعي است كه اديان آسماني، مباني اساسي حقوق بشر و قوانين بينالمللي بر آن تاكيد دارند و هيچ طرفي چه فلسطيني، چه عربي و يا بينالمللي اجازه دخل و تصرف در اين حق را ندارد .13- حماس مخالف تمامي طرحها و پروژههايي است كه هدف از آن مساله آوارگان است.
14- پروژه صهيونيستي يك پروژه نژادپرستانه، تجاوزگرانه و اسكاني با تكيه بر غصب حق ديگران است و اين پروژه در تضاد با خواستههاي ملت فلسطين در زمينه آزادي، آزادسازي فلسطين، بازگشت و حق تعيين سرنوشت است. 15- پروژه صهيونيسم نه تنها ملت فلسطين، بلكه كل امت اسلامي و عربي را هدف قرار داده است.
16- حماس تاكيد ميكند كه مبارزه با پروژه صهيونيسم جنگ با يهوديان به علت دين آنها نيست. و حماس هرگز با يهوديان صرفا به خاطر يهودي بودن وارد نبرد نشده است، بلكه عليه صهيونيستهاي اشغالگر و غاصب وارد مبارزه شده است. 17- حماس مخالف ظلم عليه هر انساني با سلب حقوق او به خاطر مسائل قوميتي ديني يا فرقهاي است.
18- اظهارنظر وعده بالفور، قيموميت انگليس در فلسطين و قطعنامه سازمان ملل در مورد تقسيم فلسطين و تمامي قطعنامهها و تدابير مترتب بر آن، باطل و مردود است.
19- هرگز رژيم صهيونيستي را به رسميت نميشناسيم و هر آنچه در سرزمين فلسطين حادث شده است از اشغالگري، شهركسازي، يهوديسازي و تغيير و تحريف حقايق باطل و مردود است و حقوق هرگز با گذر زمان از بين نميرود. 20- حماس بر اين بارو است كه هيچ بخش از خاك فلسطين نبايد به هر دليلي و تحت هر شرايط و قشاري مورد مذاكره يا چشم پوشي قرار گيرد. 21- حماس تاكيد ميكند كه پيمان اسلو و ملحقات آن با قواعد آمره حقوق بينالملل تعارض دارد.
22- حماس با توافقنامهها، طرحها و پروژههاي سازش كارانه با رژيم صهيونيستي كه هدف از آن نابودي مساله فلسطين با كاستن از حقوق ملت فلسطين است، مخالف است و هر گونه طرح، ابتكار يا برنامه سياسي نبايد اين حقوق را ناديده بگيرد يا مخالف و ضد آن باشد.
23- حماس تاكيد ميكند كه ظلم به ملت فلسطين، غصب سرزمينش و كوچاندن اين ملت نميتواند صلح شمرده شود.
24- آزاديسازي فلسطين وظيفه عموم ملت فلسطين به طور خاص و امت اسلامي و عربي به طور عام و يك مسئوليت انساني با وجه به اقتضائات حقيقت و عدالت است. 25- مقاومت در برابر رژيم اشغالگر با تمامي ابزارها و راهكارها حق مشروع و مسلم ملت فلسطين است كه اديان آسماني و عرف و قوانين بينالمللي آن را به رسيمت شناخته است.26- حماس با آسيب رساندن به مقاومت و جايگاه آن مخالفت و بر حق ملت فلسطين در توسعه ابزارهاي مقاومت و مكانيزمهاي آن تاكيد ميكند. 27- كشور حقيقي فلسطين ثمره آزادي است و هيچ جايگزيني برا تشكيل كشور مستقل فلسطين در سرتاسر خاك ملي فلسطين به پايتختي قدس وجود ندارد.
28- حماس به تكثرگرايي، دموكراسي، شراكت ملي، پذيرش طرف مقابل و گفتوگو باور دارد و براساس آنها روابط فلسطيني خود را مديريت ميكند. 29- سازمان آزاديبخش فلسطين چارچوب ملي براي ملت فلسطين در داخل و خارج فلسطين است و بايد آن را حفظ نمود. 30- حماس بر ضرورت تشكيل نهادها و مراجع ملي فلسطين برپايه اصول دموكراتيك مسالمتآميز و استوار و در راس آن برگزاري انتخاباتي آزاد و شفاف براساس مقاومت و شراكت ملي و طبق برنامهها و استراتژيهاي واضح و روشن تاكيد دارد، به گونهاي كه حقوق ملي و مقاومت حفظ شده و نيازها و خواستههاي ملت فلسطين را نيز بر آورده كند. 31- حماس تاكيد ميكند كه تشكيلات خودگردان بايد در خدمت ملت فلسطين بوده و از امنيت، حقوق و پروژه ملي آن دفاع كند. 32- حماس بر ضرورت استقلال تصميمات ملي فلسطين و عدم وابستگي آنها به طرفهاي خارجي و بيگانه تاكيد دارد.
33- اقشار مختلف جامعه فلسطين اعم از شخصيتها، چهرههاي سرشناس، نهادهاي جامعه مدني، انجمنهاي جوانان، دانشجويي، صنفي و بانوان كه در راستاي تحقق اهداف ملي فلسطين فعاليت ميكنند. پيشگاماني مهم در روند جامعه فلسطين و پيشبرد و پروژه مقاومت و آزادي فلسطين است.
34- نقش بانوان فلسطيني برايساخت حال وآينده فلسطين بسيار اساسي است.
35 – حماس به وحدت امت اسلامي با تمامي مولفههاي متنوع آن ايمان دارد و دوري جستن از تمامي امور و اقداماتي را كه موجب تفرقه و بر هم خوردن وحدت امت ميشود، امري ضروري ميداند.
36- حماس به همكاري با تمامي كشورهاي حامي حقوق ملت فلسطين باور دارد و مخالف هرگونه مداخله در امور داخلي ديگر كشورها و يا ورود به منازعات و درگيريهاي موجود در اين كشورها است. 38- مساله فلسطين داراي ابعاد انساني و بينالمللي بزرگي است.
39- آزادسازي فلسطين از جنبه حقوقي و انساني اقدامي مشروع به مقتضاي ضرورت دفاع از نفس و حق طبيعي ملتها در تعيين سرنوشت خويش است. 40- حماس در روابط خود با كشورها و ملتهاي جهان به ارزشهاي همكاري، عدالت، آزادي و احترام به خواست و اراده ملتها باور دارد.
41- حماس از مواضع كشورها و نهادها و سازمانهاي حامي حقوق ملت فلسطين استقبال كرده و حمايت هر طرفي از رژيم صهيونيستي يا هر گونه سرپوش نهادن بر جناستها و تجاوزات اين رژيم عليه ملت فلسطين را محكوم ميكند و خواهان تعقيب جنايتكاران جنگي صهيونيستي است.
42- حماس مخالف اقدامات سلطهجويانه بر امت اسلامي و عربي و ديگر امتها و ملتها است و تمامي شيوههاي استعمار، اشغال، تبعيض، ظلم و تجاوز در جهان را محكوم ميكند.
ش.د9600415