مدیر آژانس ادبی پل در یادداشتی تحلیلی با بررسی عملکرد طرح «تاپ» در معرفی آثار مکتوب ایران به سایر کشورهای جهان چند سوال را در زمینه معرفی مطلوب عملکرد این طرح مطرح کرد.
به گزارش گروه فرهنگی بصیرت به نقل از خبرگزاری مهر، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در چند سال اخیر با اجرای طرحی موسوم به تاپ به حمایت از ترجمه معکوس و نیز ترجمه آثار ایرانی به سایر زبانها به منظور انتشار و ارائه در کشورهای مختلف دنیا پرداخته است.
مجید جعفریاقدم از کارشناسان نشر بینالملل و مدیر آژانس ادبی و ترجمه پل در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، به بررسی انتقادی از عملکرد این سازمان در این زمینه پرداخته است.
خبرگزاری مهر ضمن انتشار این یادداشت از دستاندرکاران این طرح نیز دعوت میکند تا درباره انتقادات وارد شده به آن، توضیحات خود را در اختیار مهر قرار دهند.
متن یادداشت جعفری اقدم به شرح زیر است:
برخورداری ایران اسلامی از آثار و گنجینههای فرهنگی، ادبی و هنری در فرهنگ مکتوب به ویژه در موضوعات معارف اسلامی و علوم انسانی، به برکت بهره مندی از دیرینه تمدنی، فرهنگی و دینی نه تنها مورد اذعان اصحاب فرهنگ و اندیشه در داخل کشور، همچنین مورد اعتراف جهانیان است. همچنین رخداد حماسههایی از قبیل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در تاریغ معاصر این سرزمین و اتفاقات ارزشمدار روی داده در آنها موجد حجم زیادی از متون و آثار ادبی حاوی پیامهای معنوی و ارزشی شده است که به نوبه خود به گنجینه ادبی و هنری ایران زمین طراوت و ویژگی خاصی بخشیده است.
از طرف دیگر همه بر این امر واقفیم که جهان فروخورده در منجلاب ناهنجاریهای اخلاقی و انسانی، در جستجوی تلطیف فضای زمخت و مسموم فرهنگی غالب و پناه گرفتن در امان و سایه سار تعلیمات معنوی و اخلاقی تشنگی سیری ناپذیری به متون با درونمایههای اخلاق، معنویت، انسانیت و باورهای اعتقادی پیدا کرده است. در این میان آثار و کتابهای ارزنده و مشحون از پیامهای انسانی ایران اسلامی می تواند مورد وثوق و استقبال مردم در گستره جهانی قرار گیرد.
از دیرباز بهره برداری از این قابلیت برای دسترسی به اهداف مختلف، از جمله ابلاغ پیام انقلاب اسلامی به جهان، تقویت دیپلماسی فرهنگی و توسعه اقتصاد نشر داخلی با گسترش دایره مخاطبان کتابهای ایرانی در جهان همواره مورد توجه و عنایت تصمیم سازان فرهنگی کشور، هر چند کم، ولی بوده است. در برهه ایی از تاریخ انقلاب همه ی توان و قابلیت آن را در سبد هدف ابلاغ پیام انقلاب اسلامی به جهان قرا داده اند و در دو دهه اخیر، بویژه در دهه اکنون، رویکرد به بهره مندی از این داشته ارزشمند در راستای تحقق هدف بسط و تقویت دیپلماسی فرهنگی و شاید کمک به توسعه اقتصاد نشر کشور در فرامرزها اندیشه شده است.
متولیان فرهنگی متعددی رسالت و مسئولیت استفاده از فرهنگ مکتوب کشور در عرصهها و رویدادهای بین المللی نشر و کتاب داشته و دارند و تلاش هر کدام شایان تقدیر و امتنان است. یکی از سازمانهایی که در این حوزه مسئولیت مستقیم و بیشتری داشته و دارد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است. در ادامه سعی میشود نگاه اجمالی به پیشینه فعالیتهای این سازمان در حوزه ترجمه، نشر و وتوزیع آثار ایرانی و اسلامی در جهان داشته باشیم.
با تاسیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در اواخر سال ۱۳۷۴ فعالیتهای فرهنگی مرتبط با خارج از کشور، که در بیش از ۱۲ سازمان و نهاد دولتی و شبه دولتی انجام میگرفت، زیر چتر وظایف این سازمان قرار گرفت. یکی از این فعالیتها ترجمه، نشر و توزیع آثار ایرانی در موضوع مطالعات اسلامی و علوم انسانی به زبانهای مختلف در معاونت آموزشی و پژوهشی سازمان و یا در رایزنیهای فرهنگی ایران در خارج از کشور بود. کتابهای ترجمه شده عمدتا در انتشارات الهدی، وابسته به سازمان چاپ و به رایزنیها ارسال و یا با هزینه سازمان سفارش چاپ آن به بعضی ناشران خارجی در کشورهای هدف داده می شد. البته در بیشتر موارد پروسه ترجمه و نشر در خود سازمان انجام می گرفت و کتابهای چاپ شده به رایزنیهای فرهنگی برای رساندن آنها به مبادی خارجی و مخاطبان هدف در کشورهای مختلف ارسال میگردید. هدف عمده از این کار معرفی آثار مکتوب ایرانی و اسلامی و ابلاغ پیام انقلاب و مبانی اسلام و شیعه به مخاطبین خارجی بود که البته برونداد آن در راستای هدف تقویت دیپلماسی فرهنگی کشور هم قرار می گرفت.
فعالیت دیگری که در همین راستا انجام میگرفت عرضه و معرفی آثار ترجمه و چاپ شده در رویدادهای بین المللی، بهویژه نمایشگاههای کتاب در جهان بود. اغلب این کتابها در غرفههایی که توسط انتشارات الهدی، رایزنیهای فرهنگی و یا سایر اقمار وابسته به سازمان، از جمله مجمع جهانی اهل ابیت و مجمع تقریب اداره می شدند، در معرض اطلاع و توجه مخاطبین خارجی قرار میگرفتند، که متاسفانه توفیق چندانی در جلب توجه و علاقه مخاطبین خارجی هدف در نمایشگاههای بین المللی کتاب، یعنی ناشران، موزعین، آژانسهای ادبی و ... نداشت و خروجی کار عمدتا به اطلاع رسانی و تبلیغ آثار ختم می شد.
در زمان انجام این نوع فعالیت در سازمان نقدهایی در کم کارآمد بودن مجموعه فعالیتهای مرتبط با ترجمه و نشر و توزیع آثار توسط سازمان به جهت وجود کاستیها در مخاطب شناسی، نیازسنجی، کیفیت ترجمهها، استانداردهای چاپ، نحوه توزیع، عدم دسترسی مطلوب مخاطبان هدف در جهان به کتابهای ترجمه و چاپ شده، انبار شدن و خمیر شدن کتابها در رایزنیها و ... مطرح می شد. در اینجا قصد قضاوت فعالیتهای انجام گرفته در گذشته سازمان را نداریم و به سهمی که آن فعالیتها در معرفی آثار ایرانی و اسلامی در کشورهای خارجی داشتند، احترام میکنیم.
به دنبال مبرهن شدن کم کارآمدی و نابسامانیهای موجود در فرایند فعالیتهای مرتبط با ترجمه، نشر و توزیع آثار ایرانی و اسلامی در جهان برای متولیان فرهنگی بالادستی کشور، در شورای عالی انقلاب فرهنگی تاسیس مرکزی با عنوان مرکز ساماندهی ترجمه و نشر علوم انسانی و معارف اسلامی در خارج از کشور در سال ۱۳۸۹ مصوب شد و ماموریت این مهم به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تکلیف گردید. این مرکز برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین و ابلاغ شده در معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تشکیل و استقرار یافت و مقرر گردید فعالیتهای مرتبط با ترجمه، نشر و توزیع آثار ایرانی در موضوع علوم انسانی و معارف اسلامی در این مرکز ساماندهی شود. از جمله وظایفی که به این مرکز تکلیف شد عبارت بودند از:
۱-ساماندهی و گسترش ترجمه گنجینههای معارف اسلامی و علوم انسانی از زبانهای فارسی و عربی به سایر زبانها،
۲-انسجام بخشی، سیاست گذاری، حمایت، هماهنگی، نظارت بر امور ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی به زبانهای دیگر،
۳-تربیت و مهارت افزایی مترجمان و کارآمد بومی(خارجی) در زمینه معارف اسلامی و علوم انسانی،
۴- هدایت و نظارت فعالیتهای مرتبط با ترجمه و نشر و توزیع معارف اسلامی و علوم انسانی به زبانهای دیگر،
۵- شناسایی و ارزیابی مستمر جریان ترجمه و نشر آثار ترجمه شده در حوزههای معارف اسلامی و علوم انسانی در داخل و خارج از کشور و بازخورد آن.
این مرکز در سالهای ابتدایی فعالیت خود با تمرکز بر اجرای پروژههای تحقیقی مفید، سعی کرد بسترهای مبنایی برای تعریف برنامهها و فعالیتهای اجرایی فراهم آورد، که از جمله آن پروژهها می توان به طرح"آسیب شناسی وضع موجود و تبیین وضع مطلوب ترجمه و نشر آثار ایرانی در موضوع معارف اسلامی و علوم انسانی" و طرح " تشکیل بانک اطلاعاتی از آثار ایرانی و اسلامی ترجمه و منتشر شده به زبانهای غیر فارسی در داخل و خارج " و ...اشاره کرد. همگام با این پروژهها برنامهها و فعالیتهای دیگری با هدف کمک به عوامل موثر در حوزه ترجمه و نشر در کشور پی ریزی شد و می شود.
در اینکه چه میزان از این وظایف تاکنون عملیاتی شده و از خروجی آنها فضای ترجمه و نشر و کتاب کشور بهره مند شده است را به قضاوت مسئولین امر در سازمان و مرکز و اهالی ترجمه و نشر در کشور می سپاریم.
چند سال بعد از گذشت تاسیس این مرکز، به منظور هدفمند کردن امر ترجمه و نشر آثار ایرانی در جهان، رویکرد جدیدی مبتنی بر حمایت از عوامل نشر در کشورهای مختلف برای ترغیب آنها در ترجمه و نشر کتابهای ایرانی و قرار گرفتن آنها در دایره توزیع و بازار نشر کشورهای خارجی احساس شد و بر این اساس در سال ۱۳۹۳ طرح حمایت از ترجمه و نشر آثار ایرانی در خارج از کشورمعروف به طرح تاپ در سازمان رونمایی شد.
فعالیت مهمی که برای این مرکز در سال ۱۳۹۳ تعریف و تکلیف شد اجرای طرح تاپ بود. هدف پیش بینی شده برای این طرح عبارت بود از تشویق ترجمه و نشر آثار فارسی به زبانهای دیگر، با تقبل بخشی از هزینههای ترجمه و نشر آنها در زبانهای مقصد با تولی گری ناشران معتبر بین المللی، با هدف ترغیب آنها به مشارکت مادی و معنوی در ترجمه آثار فاخر فارسی در حوزه معارف اسلامی و علوم انسانی و عرضه و توزیع آنها در بازار نشر جهانی.
فلسفه وجودی اجرای طرحها و پروژههای از این دست در جهان، عمدتا استفاده از عوامل ترجمه و نشر در کشورهای هدف برای ترجمه و نشر آثار مورد نظر کشور مبدا به دست ناشران و سایر عوامل نشر در آن کشورها، با حمایت و نظارت نهاد حمایت کننده، است. برای این منظور فراخوانی حاوی اطلاعات دقیق از شرایط، نحوه تقاضا برای حمایت، میزان و نحوه حمایت، اولویتهای موضوعی و ...تهیه و به زبانهای مختلف در معرض اطلاع و توجه مخاطبان و متقاظیان خارجی قرار می گیرد. سپس تقاضاهای واصله در دبیرخانه طرح ثبت و ضبط و بر اساس معیارهای تعیین شده در شیوه نامه و دستور العمل طرح، تقاضا مورد ارزیابی و کارشناسی قرار می گیرد و بر اساس نظر کارشناسی نسبت به حمایت تصمیم گرفته می شود.
در روال طبیعی متقاضیان خارجی با مراجعه به سایت یا کاتالوگ معرفی آثار طرح و یا در ارتباط گیری با ناشران و یا سایر پدیدآورندگان و تولیدکنندگان آثار در کشور مبدا، کتابهای مورد نظر را با توجه به سلیقه بازار نشر کشور خود انتخاب و برای حمایت از کشور مبدا تقاضا می دهند. معمولا نهاد حمایت کننده دربدر به دنبال ناشر یا ناشران خارجی برای حمایت نمی افتد! بلکه با معرفی و عرضه خوب طرح به مخاطبان خارجی، از بین تقاضاهای رسیده، ناشران توانمند و معروف را انتخاب و کار را واسپاری می کند تا تحت حمایت و نظارت طرح کتاب مورد حمایت در کشور هدف ترجمه، نشر و توزیع شود. دغدغه اصلی نهاد حمایت کننده دقت و توجه در اجرای درست قرارداد حمایت توسط متقاضی حمایت شده است نه آمارسازی تعداد کتابهای مورد حمایت در دوره مدیریت فلان مدیر به هر نحو ممکن.
قاعده کلی و یکی از شرایط مهم در فرایند کارکرد طرحهای حمایت از ترجمه و نشر، منوط کردن حمایت از ناشر خارجی به شرط کسب اجازه و یا خرید کپی رایت و ترجمه اثر از ناشر یا نویسنده آن در در زبان مبدا است. به عبارت دیگر یکی از مدارکی مهمی که ناشر خارجی متقاضی حمایت باید به نهاد متولی حمایت ارائه کند، قرارداد کپی رایت و ترجمه ایی است که بین او و ناشر اثر در زبان مبدا بسته می شود، نه اینکه نهاد متولی حمایت خود ناشر خارجی پیدا کند و قرارداد حمایت با او ببندد و آنگاه از ناشر کتاب در زبان مبدا بخواهد که اجازه بدهید کتاب تان به فلان زبان در فلان کشور با حمایت ما ترجمه و چاپ شود، در غیر اینصورت آثار شما را از لیست کتابهای مورد حمایت طرح حذف می کنیم!
با احترام به همه تلاشهایی که مرکز ساماندهی ترجمه و نشر در سازمان فرهنگ و ارتباطات، برای توسعه نشر ایران در خارج از کشور، در قالب طرح تاپ می کشد، چند سوال و ابهام در مورد کارکرد و اجرای این طرح ملی در ذهن نویسنده این مقاله و شاید بعضی اهالی صنعت نشر، متبادر می شود که روشن شدن جواب آنها می تواند به همگامی و همدلی ناشران و دیگر عوامل نشر داخلی با این طرح کمک کند:
۱-چند درصد از کتابهای ایرانی که در قالب این طرح مورد حمایت قرار گرفته اند حائز شرایط و ضوابط مصرح در آیین نامه طرح تاپ، بویژه ارائه تصویر قرارداد کپی رایت بین ناشر ایرانی و ناشر خارجی حمایت شونده، بوده اند؟
۲-تاکنون چه تعداد تقاضا از ناشران خارجی معتبر در کشورهای مختلف برای حمایت به دبیرخانه طرح واصل شده است و آنهایی که مورد حمایت قرار گرفته اند آیا حائز شرایط و ضوابط مصرح در آیین نامه طرح بوده اند؟
۳-بنابراعلام دستاندرکاران طرح تاپ تاکنون از بیش از صد عنوان کتاب ایرانی برای ترجمه و نشر در کشورهای مختلف حمایت کرده ایید. چه تعداد از این عناوین به نتیجه رسیده است(ترجمه، چاپ و مهمتر اینکه، در دایره توزیع کشور مقصد قرار گرفته است)؟
۴-بازار و اقتصاد نشر ایران و ناشران چه میزان در جریان ترجمه و نشر آثارشان در کشورهای مختلف هستند و چه بهره مادی و معنوی از اجرای این طرح متوجه بازار نشر ایران بوده است؟
۵-تا چه حد در خصوص نیاز به ترجمه و نشر اثار مورد حمایت این طرح در کشورهای مقصد نیازسنجی و مخاطب شناسی شده است؟
۶-اولویت موضوعی در طرح تاپ حمایت از آثار ایرانی در موضوع علوم انسانی و معارف اسلامی است. سهم آثار مورد حمایت در موضوع علوم انسانی در این طرح چند عنوان بوده است؟
۷-در سابقه فعالیتهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای ترجمه، نشر و توزیع آثار ایرانی و اسلامی در جهان، رویکرد غالب انتخاب اثر، ترجمه آن به زبانهای مختلف، چاپ و توزیع آن در کشورهای دیگر همه با تولی گر خود سازمان و یا اقمار وابسته به آن(مثل انتشارات الهدی) بوده است. با اجرای طرح تاپ چه تغییر و یا تغییرات اساسی در فرایند قبلی ایجاد شده است؟ آیا غیر این است که در قالب این طرح نیز، اغلب با هماهنگی رایزنیهای فرهنگی ایران در خارج و یا سایر نهادهای وابسته به سازمان، ناشران خاصی در کشورهای مختلف شناسایی و برای برخورداری از حمایت طرح تاپ هدایت و هماهنگ می شوند؟
۸-ناشران خارجی که مورد حمایت این طرح قرار گرفته اند و می گیرند، آیا کاری به جز ترجمه و چاپ اثر، آنهم با هزینه مرکز و تحویل آن به رایزنیها انجام می دهند؟ آورده مالی آنها در این فرایند چیست و مشارکت آنها در توزیع و رساندن کتاب ترجمه و چاپ شده به دست مخاطبان هدف در کشور مقصد کجاست؟
۹-در لیست کتابهای اعلامی از طرف مرکز ساماندهی برای حمایت، که تعداد آنها به بیش از ۲۰۰ عنوان می رسد، چه درصدی از آنها به ناشران خصوصی در داخل کشور تعلق دارد؟
خبرگزاری مهر
حمید نورشمسی