(روزنامه جوان ـ 1396/05/07 ـ شماره 5148 ـ صفحه 6)
تنش قديمي
تذكر جايتلي به چينيها آشكارا يادآور يك زخم قديمي است كه هنوز هنديها از آن رنج ميبرند. اقصاي چن منطقهاي در شمال شرق هند است كه در سال 1962 باعث بروز جنگ بين چين و هند شد. هند مدعي بود كه اين منطقه بر اساس خطوط مرزي ترسيم شده و در زمان تسلط بريتانيا بر هند، جزو ايالت جامو و كشمير بوده هر چند كه به نظر ميرسد اسناد موجود آن ادعا را تأييد نميكرد. در واقع، اين منطقه در آن اسناد به صورت هاشورزده ترسيم شده و به معناي نامشخص بودن مرز بود و همين نيز باعث شد تا چينيها ادعاي هنديها را قبول نكنند و بعد از چندين سال مذاكره، اين منطقه را در جنگ 1962 تصرف كنند. هند تا كنون تسلط پكن بر اين منطقه را به رسميت نشناخته اما مذاكرات دو طرف و توافقنامههاي به دست آمده در سالهاي 1993 و 1996 باعث تعهد هر دو طرف به عدم انجام فعاليتي در دو سوي مرز شد كه در اين توافقنامهها از آن مرز با عنوان خط كنترل واقعي، (Line of Actual Control (LAC، ياد شده است. گويا اين عبارت بسيار قبلتر از آن توافقنامهها و در نامهژو انلاي به جواهر لعل نهرو، نخستوزيران وقت چين و هند، در اكتبر 1959 به كار رفته بود كه سرانجام مبناي توافقي بين دو طرف براي نوعي آتشبس در خط مرزي به طول 4056 كيلومتر شد. هر چند كه اين عبارت مبناي آرامش بعد از جنگ 1962 را فراهم كرد اما اين آرامش به معناي پايان تنش نبود چراكه اصل اختلاف را از بين نبرد و همين نيز باعث شده تا هر از چند گاه، سلاح يك طرف به سوي طرف ديگر نشانه رود. هند سال قبل در اين روزها يكصد تانك تي 72 خود را در طول 826 كيلومتري از اين خط مرزي مستقر كرد آن هم به بهانه تقويت پايگاههاي نظامي خود در مرز مشترك با چين اما روزنامه رسمي چين گلوبال تايمز اين اقدام هند را يك تهديد خواند و هشدار داد كه اين كار هند ميتواند به سرمايهگذاري چين در هند صدمه بزند.
از رفاقت تا رقابت
اشاره گلوبال تايمز به منافع اقتصادي هندو به افزايش شش برابري سرمايهگذاري چين در هند مربوط ميشد كه به 870 ميليون دلار رسيده بود. بايد توجه داشت كه اين افزايش قابل توجه سرمايهگذاري با توجه به حضور هر دو كشور در بلوك قدرتمند بريكس قابل توجه است چراكه اصل مبنايي اين بلوك متكي بر همكاريهاي اقتصادي است و هر دو كشور بر مبناي اين اصل است كه در سالهاي گذشته رو به همكاري يا به عبارتي، رفاقت اقتصادي آوردهاند. اين رفاقت بين دو طرف تا آنجا پيش رفت كه هو جين تائو، رئيسجمهور سابق چين، طي سفري رسمي به هند و همراه با مانموهان سينگ، نخستوزير سابق هند، سال 2012 را سال دوستي هند و چين خواند و هر دو تأكيد كردند كه هدف از گفتوگوي اقتصادي استراتژيك، SED، تقويت اعتماد متقابل و گسترش همكاريهاي استراتژيك است. اين مبنا با تغيير چهرههاي سياسي در هر دو كشور تغييري نكرد چنانكه شي جين پينگ بعد از هو جينتائو به رياست جمهوري چين رسيد و در مدت كمي بعد از رسيدن به اين مقام و همراه با هيئت 100 نفرهاي راهي هند شد تا در احمدآباد هند وعده افزايش سرمايهگذاري در هند را به ميزان 20 ميليارد دلار بدهد. او قبل از آن سفر و در روزنامه هندو نوشته بود:«اگر چين و هند با يكديگر همكاري كنند، به زودي يك قرن آسيايي آغاز خواهد شد؛ قرن نوسازي و رفاه.» به نظر ميرسيد كه اين وعده از سوي هنديها هم مورد استقبال قرار گرفت كه ناراندا مودي، نخستوزير هند، سال بعد به پكن رفت تا بر سر همكاريهاي اقتصادي با طرف چيني و به خصوص خط راهآهن شمال به جنوب هند با شي جين پينگ مذاكره كند.
از سوي ديگر، افزايش سطح همكاري اقتصادي چين و هند ميتواند به خوديخود عاملي براي رقابت بشود به خصوص اينكه انگيزههاي تاريخي- امنيتي براي اين رقابت هم وجود دارد. نبايد فراموش كرد كه هند در توسعه اقتصادي خود جاهطلبيهاي بلندپروازانهاي دارد و بايد گفت كه جاهطلبيهاي هند بعد از يك دوره طولاني از ركود و در اوايل اين دهه شروع شد كه رشد سريع اقتصادي چين تلنگري به دهلينو شد. اين كشور كار خود را با برداشتن محدوديتهاي كنترلي بر صنايع شروع كرد كه رشد غيرقابل باور اقتصادي 8/5 درصدي را براي اين كشور به دنبال داشت و باعث شد تا شركتهاي هندي هم به تدريج از زير سايه شركتهاي چند مليتي خارج و خود مبدل به غولهاي اقتصادي شوند. اين رشد اقتصادي توانست خود را از ركود اقتصادي بزرگ غرب در يك دهه گذشته حفظ كند تا اينكه توليد ناخالص داخلي خود را از مرز 2 تريليون دلار بيشتر كند و بتواند بعد از امريكا و چين، مبدل به سومين اقتصاد بزرگ جهان بشود. روشن است كه اين پيشرفت اقتصادي نميتواند براي هنديها حد و مرزي داشته باشد و تمايلي در آنها براي پشت سر گذاشتن چين و رسيدن به دومين اقتصاد بزرگ جهان ايجاد ميكند.
بهانههاي امنيتي و مداخلات خارجي
اين تمايل ميتواند با انگيزههاي امنيتي رنگ و بوي مليگرايي پيدا كند تا مبناي اقتصادي آن كمتر ديده شود و موضوع از زاويهاي ديده شود كه مورد پسند افكار عمومي در هند باشد. علاوه بر خاطره تلخ 1962، مناقشه عميق با پاكستان بر سر ايالت جامو و كشمير به رقابت هنديها با چين گره خورده به ويژه اينكه چين هم از طرف مقابل، رابطه با پاكستان و تقويت اين كشور را عامل تعديلكنندهاي در تنش خود با هنديها ميداند. همين تلقي باعث شد تا بعد از تسليح هند به بمب اتم در 1974، چين همكاري مخفي با آزمايشگاه عبدالقديرخان را شروع بكند تا پاكستان بتواند در 1998 اولين آزمايش هستهاي خود را انجام بدهد. دهلينو هنوز چين را در جهت همين سياست ميداند و به همين جهت هم طرح كريدور اقتصادي چين و پاكستان را تهديدي عليه امنيت ملي خود ميبيند به خصوص اينكه بخشي از اين كريدور از منطقهاي ميگذرد كه دهلينو آن را جزو خاك خود ميداند. اين كريدور استان سين كيانگ چين را به بندر گوادر در پاكستان متصل ميكند كه عبور اين خط اتصال از كشمير آزاد به خوديخود واكنش هند را به دنبال دارد چراكه هند اين منطقه از كشمير را جزوي از خاك خود ميداند. حالا دهلينو واكنش خود را در عمل و با فرستادن يگانهاي نظامي به منطقه مرزي سيكيم و عبور آنها از مرز نشان داده آن هم به بهانه ساخت جادهاي در منطقه دوكلام كه مورد مناقشه چين با بوتان است. به نظر ميرسد كه هند به دليل نبود روابط سياسي بين چين و بوتان اين اجازه را به خود داده تا سر اين موضوع وارد مناقشه بشود اما با توجه به رقابت عميق با چين بايد گفت كه موضوع فعلي بيشتر بهانهاي است تا هند از يك سو زخم ديرين خود را جبران كند و از سوي ديگر، چين را به مبارزهطلبي فراخواند.
شكي نيست كه توان نظامي هند هنوز هم قدرت برابري با چين را ندارد و ادعاي آرون جايتلي با واقعيت موجود همخواني ندارد اما در اين مورد نبايد از مداخله خارجي و به خصوص امريكا غافل ماند. در واقع، امريكا در تنش فعلي حكم نقطه اتكاي هنديها براي تقابل با چين شده و برگزاري رزمايش با امريكا در اوج تنش با چين اين موضوع را تأييد ميكند. بايد گفت كه هند با پشتگرمي امريكاييهاست كه جرئت فرستادن يگانهاي خود به خاك چين را پيدا كرده به اين اميد كه در درگيري محتمل حمايت امريكا را خواهد داشت و ميتواند به اين وسيله زخم به جا مانده از 1962 را جبران كند. به نظر ميرسد كه مقامات هندي بيش از حد اميد به امريكا بستهاند و نميتوان گفت كه امريكا حاضر باشد در صورت بروز درگيري اين دو كشور، خود را درگير چينيها با آن قدرت اقتصادي- نظامي و حق وتو در شوراي امنيت بكند. با توجه به اين نكته است كه پكن راه ديپلماسي را با گزينه نظامي هماهنگ كرده چون ميداند كه استقبال هند از مسير دوم نتيجهاي جز تكرار تجربهاي براي هند نخواهد بود كه در پنج دهه و نيم قبل داشت و حالا هم قدرت خارجي حاضر نميشود تا در سرشاخ شدن اين دو غول آسيايي دخالت مؤثري بكند.
http://www.javanonline.ir/fa/news/864152
ش.د9601729