دعای عرفه از جمله دعاها و مناجات سرشار از مضامین والای عرفانی است که توسط سید سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در روز نهم ذی الحجه در صحرای عرفات خوانده شده است. آنچه اهمیتی خاص به این دعا بخشیده است پرداختن به مضامین توحیدی در قالب کلمات دلنشین است؛ موضوعی که امروز با توجه به توطئه های وهابیت در زیر سوال بردن عقاید شیعیان و حتی برادران اهل سنّت در مسئله توحید عبادی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نیازمند تعمّق بیشتری است.
دعای عرفه از جمله دعاها و مناجات سرشار از مضامین والای عرفانی است که توسط سید سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) در روز نهم ذی الحجه در صحرای عرفات خوانده شده است. آنچه اهمیتی خاص به این دعا بخشیده، پرداختن به مضامین توحیدی در قالب کلمات دلنشین است؛ موضوعی که امروز با توجه به توطئه های وهابیت در زیر سوال بردن عقاید شیعیان و حتی برادران اهل سنّت در مسئله توحید عبادی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نیازمند تعمق بیشتری است.
لذا در نوشتار حاضر کوشش بر آن است که معنای عبادت را با توجه به زوایای دعای عرفه مورد بررسی قرار دهیم و همچنین اندیشه های وهابیت درباره توحید عبادی را که منجر به ستیزه جویی این فرقه با دیگر مسلمانان شده است، نقد کنیم.
وجه اعتقادی «توحید عبادی» در دعای عرفه
شکی نیست که مهم ترین هدف آفرینش، عبادت بوده است: «و ما خلقت الجن و الإنس إلا لیعبدون»؛ ( ذاریات /۵۶) «جن و انس را نیافریدم، مگر برای عبادت ». از سوی دیگر، هدف اصلی بعثت پیامبران نیز دعوت به توحید در عبادت است: «و لقد بعثنا فی کل أمه رسولا أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت »؛ ( نحل /۳۶) در اینجا مقصود از عبادت معرفت و شناخت خداوند است، اما نه به معنای شناخت ذات و صفات خداوند، بلکه معرفت به «توحید عبادی» است. زیرا توحید عبادی یک جنبه اعتقادی دارد که همان اعتقاد به آنکه پرستش منحصر به خدای متعال بوده، و هیچ شریکی از این جهت ندارد، و یک جنبه عملی نیز دارد که باید در عمل عبادت ها را برای خداوند انجام داد و این معرفت، همان جنبه اعتقادی توحید عبادی را بیان می کند.
از آنجا که توحید عبادی محل نزاع وهابیون با شیعیان است و وهابيون بر اساس برداشت خاص خود در برابر دیگر مسلمانان موضع گیری می کنند و به آنها نسبت کفر و شرک می دهند، کلام امام حسین (ع) در دعای عرفه می تواند پاسخی درخور به اتهامات و شبهات وهابیت باشد.
تعریف عبادت نزد وهابیت
علمای وهابی در تعریف عبادت به دو دسته تقسیم می شوند و هر دو دسته نيز مي گويند بر اساس تعريف آنها، آنچه شيعيان نسبت به غیرخداوند انجام مي دهند شرك است.
دسته اول تعاريفي است كه در تحقق عبادت، عنصر اعتقاد به الوهيت و ربوبيت معبود را در تمام يا برخي از شئون عالم ضروري و لازم مي داند. اينان مي گويند اين اعتقاد با تصوري كه مسلمين غير وهابي از اموات اولياء خدا دارند، حاصل می شود.
دسته دوم، تعاريفي است كه براي اعمال عبادي، موضوعيت قائل شده و تحقق آن را با نهايت خضوع و خشوع به قصد تقرب براي تحقق عبادت كافي مي دانند. اينها مي گويند چون در تحقق عبادات با چنين اعمالي، اعتقاد به الوهيت و ربوبيت خدا هيچ مدخليتي ندارد، انجام آن اعمال براي غير خدا علاوه بر لغو بودن، موجب شرك در عبادت است.
اما در اندیشه شیعه و اسلام راستین، عبادت تنها به معنی «مطلق اطاعت» یا «مطلق خضوع و ذلت» نیست، و حتی نهایت خضوع و ذلت نیز عبادت نمی باشد، بلکه عمل عبادی چند شرط دارد که در دعای عرفه نمود یافته است:
1- عبادت باید همراه با خشوع، خضوع و ذلت در مقابل پروردگار باشد
یکی از شروط لازم و نه کافی برای عبادت همراه بودن آن با خضوع، خشوع و ذلت در مقابل خداوند است. امام حسین (ع) به هنگام برشمردن قدرت و نعمت خداوند به پیشگاه حضرت حق چنین عرض می کند:
« فابْتَدَعْتَ خَلْقى مِنْ مَنِىٍّ يُمْنى وَاَسْكَنْتَنى فى ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَيْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ ... آغاز آفرینش مرا از قطرات ناچیز منی قرار دادی، سپس مرا در ظلمت های سه گانه در میان گوشت و پوست و خون ساکن نمودی...»
در فرازهای دیگری از دعا در توضیح ناتوانی و نیاز خود می فرمایند:
«اِلـهى اَنـَا الْفَقيرُ فى غِناىَ فَكَيْفَ لا اَكُونُ فَقيراً فى فَقْرى اِلـهى اَنـَا الْجاهِلُ فى عِلْمى فَكَيْفَ لا اَكُونُ جَهُولاً فى جهلی ... خـدا مـن چـنـانـم كـه در حال توانگرى هم فقيرم پس چگونه فقير نباشم در حال تهيدستيم. خدايا من نادانم در عين دانشمندى پس چگونه نادان نباشم در عين نادانی...»
2- اعتقاد به خالقیت آنکه او را اطاعت می کند داشته باشد
در فقه شیعه معبود کسی است که آفریننده و رَبّ باشد و مالکیت حیات و مرگ و مبدأ و ممات انسان در دست اوست، یعنی علاوه بر آفرینش هستی و انسان توسط خداوند، امورات کون و مکان در اختیار خداست و بخشی از اختیار را به انسان داده است. پرستش خداوند در این دیدگاه مخالفتی با توسل ندارد و توسل به اولیای مقرب خداوند به معنای پرستش آنها نیست. در بخش های مختلف دعای عرفه امام حسین (ع) با تشریح جزئیات، نیاز مطلق هر موجود و آفریده را به آفریدگار ترسیم می کند:
«كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فى وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ ... چـگـونـه استدلال شود بر وجود تو به چيزى كه خود آن موجود در هستيش نيازمند به تو است...»
«وَعَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى وَاَساريرِ صَفْحَةِ جَبينى وَخُرْقِ... و رشته هاى ديد نور چشمانم و خطوط صفحه پيشانيم...»
«و َحِمالَةِ اُمِّ رَاءْسى... و رشـتـه و عصب مغز سرم ...»
«و َحمائِلِ حَبْلِ وَتينى ... و رشته هاى رگ قلبم...»
«و َاَطرافُِ اَنامِلى وَلَحْمى وَدَمى وَشَعْرى وَبَشَرى... عضلات بدنم و اطراف سر انگشتانم و گوشتم و خونم و موى بدنم و بشره پوستم...»
«و َيَقَظَتى وَسُكُونى وَحَرَكاتِ رُكُوعى وَسُجُودى ... و بيداريم و آرميدنم و حركت هاى ركوع و سجود من...»
اعتراف به انعام الهی و بیان مستقیم و صریح رحمت الهی در همین راستا به عنوان تجلیات احساس نیاز در بندگی و عبودیت حق قابل توجه و دریافت است:
«خَلَقْتَنى فَجَعَلْتَنى خَلْقاً سَوِيّاً ... مرا آفريدى و از روى مهرى كه به من داشتى خلقتم را نيكو آراستى...»
از این دیدگاه، انسان را از مرحله مقدماتی خودشناسی به خداشناسی و بندگی عارفانه رهنمون می سازد. این قالب الگوی بی بدیل و منحصر به فرد ادبیات مناجات عرفانی عرفه است که لطف و عنایت الهی را ترسیم می کند و سپس بارها در طول مناجات، رحمت پیوسته و مستقیمش را یادآور می شود. [1]
3- عبادت با اعتقاد به ربوبیت خداوند
عبودیت، همراه با اعتقاد به ربوبیت است و ربّ بودن خدا یعنی سرنوشت هستی ما، از حیات و ممات گرفته تا مغفرت و آمرزش، در دست خداست. از بیان امام حسین (ع) در بخش های دعا پس از اذعان به نیاز در اجزای وجودی تا واکنش های رفتاری طبیعی بیولوژیک، اعتراف به نیاز به الطاف و توفیقات الهی در یافتن مسیر هدایت و سعادت دنیوی و ادای عبادت در فرایند بندگی حضرت رحمان است که البته این نافی تفویض اختیار از سوی خداوند به انسان نیست:
«وهُوَ ... وَالْمُوَفِّقُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْهُمْ بِمَعُونَتِهِ وَرَحْمَتِهِ فَلَكَ الْحَمْدُ اِلـهى وَسَيِّدى و تو آنى كه هركس از بندگان كردار شايسته اى انجام دهد به رحمت خويش توفيقش دهى»
در بیان ذیل امام (ع)، هرگونه دریافت معرفت آمیز از شاهکار آفرینش و توفیق شناخت الهی را در پرتو نظاره و آگاهی بر مخلوقات و کائنات را به امداد و اراده او وابسته و متکی می داند:
« وَاَيْقَظْتَنى لِما ذَرَاْتَ فى سَمآئِكَوَاَرْضِكَ مِنْ بَدائِعِ خَلْقِكَ... و بيدارم كردى بدانچه آفريدى در آسمان و زمينت از پديده هاى آفرينشت» [2]
4- عبادت باید همراه با حب و دوستی نسبت معبود باشد
عنصر دیگر عبادت، حب و محبت به خالق هستی است. سالار شهیدان در دعای عرفه این گونه به توصیف محبت به خداوند می پردازند: «و َاَنْتَ الَّذى اَزَلْتَ الاَْغْيارَ عَنْ قُلُوبِ اَحِبّائِكَ حَتّى لَمْ يُحِبُّوا سِواكَ وَلَمْ يَلْجَئُوا ... و تویی که اغيار و بيگانگان را از دل دوستانت براندى تا اينكه كسى را جز تو دوست نداشته و به غير تو پناهنده و ملتجى نشوند...»
«و َاَنْتَ اَمَلى اَمْ كَيْفَ اُهانُ وَ عَلَيْكَ مُتَّكَلى ... و تـو آرزوى مـنـى و چـگـونه پست و خوار شوم با اينكه اعتمادم بر تو است...»
از این قسمت از کلام امام حسین در دعای عرفه مستفاد می شود که اگر کسی برای خدا مثل و مانندی قرار ندهد و دوستی و تعظیم او در برابر دیگران همانند تعظیم او در برابر خدا نباشد، مشرک نیست و آنچه مذمّت شده، حب و دوستیِ مستقل نسبت به غیر خداست.
فرجام سخن
با ذکر شروط عبادت مستخرج از دعای عرفه که خود بیانگر دیدگاه فقه شیعه و اسلام راستین است، می توان به این سوالات پاسخ داد که مقصود و تعریف صحیح از شرک چیست؟ چرا رفتارهایی از شیعیان چون توسل، شفاعت، تبرّک و زیارت قبور معصومین و ائمه (ع) شرک آمیز نیست؟ و همچنین مناجات عارفانه و توحیدی امام حسین (ع) در صحرای عرفات چگونه می تواند به افکار و عقاید باطل وهابیت پاسخگو باشد؟
شرک به معنی خلط دو مالکیت و مخالطه دو شریک است که می تواند مراتب مختلفی داشته باشد. مثلاً اعتقاد به اینکه خدا دو تا بیشتر است و نیز بت ها را شفیعان درگاه خدا گرفتن، شرکی است جلی و از این شرک کمی پنهان تر شرکی است که اهل کتاب دارند و برای خداوند فرزند قائل اند. و از این شرک مخفی تر این است که مثلاً انسان دوا را شفادهنده بپندارد و همه اعتماد او به آن باشد و اینگونه ضعیف تر و ضعیف تر می شود تا برسد به شرکی که به جز بندگان مخلص خدا احدی از آن بری نیست و آن عبارت است از غفلت از خداوند تعالی و توجه به غیر خداوند، اما این باعث نمی شود که کلمه مشرک به همه دارندگان مراتب شرک اطلاق شود. [3] تنها در صورتی می توان کسی را مشرک خواند که اعمالی که برای غیر خداوند انجام می دهد به صورت مستقل و هدف عبادت انجام شود.
این در حالیست که هیچ یک از اعمال شیعیان اعم از توسل، شفاعت، تبرک و زیارت قبور معصومین (ع) به صورت مستقل و به قصد عبادت صورت نمی گیرد و تنها عبادت مخصوص خداوند است. چه اینکه امام حسین (ع) در مناجات عرفه، عبادت را به معنای خضوع تام، با اعتقاد به ربوبیت و خالقیت یا حاکمیت خداوند می داند. از این بیان دریافت می شود که اگر عبادت را صرفاً به معنای خضوع بدانیم، عقل هیچ دليلي بر انحصار آن در مورد ذات نمي بيند، عقل همانطور كه بوسيدن حجرالاسود و استلام آن را منافي توحيد نمي شناسد، بوسيدن و دست ماليدن به قبر پيامبر را نيز منافي وحدانيت خداوند در هيچ بعدي نمي داند. عقل هيچ تنافي بين خضوع در برابر غير خدا بدون اعتقاد به الوهيت او، با توحيد نمي یابد، ولو اذن خدا به آن معنايي كه وهابيان مي گويند منتفي باشد.
منابع:
[1] آیین بندگی در نظام تربیت حسینی مبتنی بر دعای عرفه، محمد جواد مکرم سائل و دیگران، (1391)، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، شماره 13.
[2] همان.
[3] نقد مبانی فکری وهابیت در مسئله امامت، شرک و مصادیق آن با تأکید بر دیدگاه های علامه طباطبایی، کاوس روحی برندق و لیلا مرادی، (1394)، پژوهشنامه معارف قرآنی، شماره 21.