یک-دارد 25 سال از آن روزی که اولین شهید ایرانی در دفاع از مردم بی دفاع بوسنیایی در مقابل صرب ها به شهادت رسید می گذرد. چقدر عجیب است مصادف شدن مناسبت این روز با نسل کشی مسلمانان روهینگیا توسط دولت میانمار. آن روزها شهید رسول حیدری آتش به اختیار به بوسنی و هرزه گوین رفت تا کشته شدن براداران مسلمانش توسط صرب ها را نبیند. او رفت تا فردای قیامت در مقابل رسول خدا سر افکنده نباشد. او رفت چون که درد کشته شدن برادران دینی اش را، چه آنکه هزاران فرسنگ آن طرف باشند، نمی توانست تحمل کند. او تحمل این را نداشت که مرد خانه جلوی چشمان فرزندان و فرزندان در مقابل چشم مادران سلاخی شوند. او رفت تا دوباره چنین نشود که زنان و کودکان به اسارات بروند. تا دیگر بعدها فقط امت اسلام ننشیند و جر گریه کاری از دستشان برنیاید. امروز هم مسلمانان روهینگیا دارند کشته می شوند و آواره. کجایی ای رسولِ سپاه تا اسلحه برداری و از جان مسلمانان آن دیار دفاع کنی. می دانی مردم روهینگیا هیچ گناهی ندارند جز اینکه مسلمانند و جز اینکه کامل ترین دین الهی را به عنوان آئین خویش برگزیده اند. راستش را بخواهی امروز مردم روهینگیا از مردم غزه، یمن، افغانستان و لبنان مظلوم ترند. چرا که اینان حتی صدایشان هم شنیده نمی شود. خیلی دشوار است که توسط هم نژاد ها و هم رنگ های خودت کشته بشوی. در جایی که هیچ دفاعی نداری. در حالی که دولت کشورت باید از تو دفاع کند، به کشتنت روی آورد. در حالی که شکمبارگان به فکر نفع خویشند و تا نفع خودشان در میان نباشد حرفی نمیزنند. و آنان که ادعای دفاع از حقوق بشرشان گوش دنیا را کر کرده، همان ها که برای کشته شدن یک سگ عزای عمومی اعلام می کنند، خوابند و یا دارند آب در آسیاب دولت آدم کش ها میریزند.
دو-جنگ نرم یعنی اینکه در مقابل تهاجمات دشمنان یکپارچه شده و با همه موجودی ها به میدان بیایی و در مقابل بی عدالتی مستکبرین بایستی... فرقی نمی کند حرف زدن در کدام تریبون باشد و در آن به نفع چه کسی صحبت کنی، ولی باید تمام تلاشت این باشد جز به حق و برای حق نگویی و ننویسی. موقعیت اجتماعی ات و جغرافیای زندگی ات هم خیلی نباید تاثیر گذار باشد بر این حق نوشتنت. فرقی نمی کند نوبل صلح گرفته باشی یا نه، مهم نیست دین و آیینت با مظلومین یکی باشد یا رنگ و نژاد و زبانت، به حق که بنویسی همه می خوانند و حق که بگویی همه می شنوند. و امروز هم صحنه، صحنه دفاع از مسلمینی است که غریب افتاده اند در کشوری که ادعای صلح طلبی رییس جمهورش گوش فلک را کر کرده و خبر هر روزش کشته شدن مردان، زنان و کودکانی است که هیچ پناهی ندارند. همانها که به دل دریا می زنند تا بگریزند از قائله ای که برایشان درست کرده اند تا نسلشان را از بین ببرند. اما همین دریا هم با آنها چنان نامهربان است که جز غرق شدن چیزی نصیبشان نمی کند. اینان در مقطعی از تاریخ و در گوشه ای از جهان گیرافتاده اند، که نه راه پس دارند و نه راه پیش. اینان رفتن و ماندنشان شده است کشته شدن. و چه روزی مهم تر از امروز که دفاع کنیم از برادران دینیمان.
سه- امروز دفاع از مسلمانان روهینگیا شاید مهم ترین کاری باشد که تاریخ بر عهده انسان ها در طول تاریخ گذاشته است. و اگر امروز دفاع نکردیم و برای حق نجنگیدیم برای همیشه به تاریخ بدهکار خواهیم بود. امروز تکلیف همه انسانهای آزاده جهان این است که حتی اگر نمی توانند به آن دیار رفته و از آن مظلومین در مقابل دولتشان دفاع کنند، حداقل از تریبون هایشان استفاده کنند و نو به نو دفاع کنند و دولت میانمار را تحت فشارهای بین المللی قرار دهند تا هزینه این گونه فعالیت ها را برایشان بالا ببرد. شهید رسول حیدری اگر امروز بود قطعا نمی توانست تحمل کند که اینگونه مسلمانان زیر بار ظلم و ستم بمانند.