تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۱  ، 
کد خبر : ۳۰۴۶۶۲
گفت‌وگو با محمد البرادعي:

معجزه بود که هولوکاست اتمي نشد

مقدمه: محمد البرادعي، برنده جايزه صلح نوبل و مديرکل پيشين آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در اين مصاحبه از دوران رياستش بر آژانس، فرصت‌هاي از‌دست‌رفته براي خلع سلاح و تهديدهاي احتمالي ناشي از يک بمب کثيف مي‌گويد.

(روزنامه وقايع اتفاقيه ـ 1396/05/19 ـ شماره 473 ـ صفحه 8)

* آقاي البرادعي، شما به‌عنوان مديرکل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي ‌بايد از اينکه سلاح‌هاي کشتار جمعي به دست افراد ناباب بيفتد، جلوگيري مي‌کرديد. آيا در دوران رياستتان لحظه‌اي وجود داشت که از بابت يک منازعه اتمي وحشت کنيد؟

** يک لحظه دراماتيک و مشخص به‌اين‌صورت پيش نيامده بود و وجود نداشت. نگراني دائمي من بيشتر اين بوده و هست که موجوديت دنيا به‌ دليل زرادخانه‌هاي عظيم سلاح‌هاي اتمي در معرض يک تهديد هميشگي باشد. اگر از مسئله خطاي انساني صرف‌نظر کنيم، آنگاه اين سؤال مطرح نمي‌شود که آيا جنگ اتمي اتفاق مي‌افتد يا نه؟ بلکه بايد اين را بپرسيم که جنگ اتمي چه زماني اتفاق خواهد افتاد؟ تا به اينجاي کار نيز تنها بخت و اقبال مطلق از يک فاجعه اتمي جلوگيري کرده است.

* از قرار معلوم شما چندان اعتمادي به قدرت‌هاي بزرگ دنيا نداريد.

** نگاهي به سير تحول بشر بيندازيد. اين روند درواقع تاريخ جنگ‌هايي است که فقط در برهه‌هايي کوتاه در صلح و آرامش بوده و انسان‌ها در دهه گذشته فقط به‌ دليل اختراع سلاح‌هاي اتمي صلح‌طلب‌تر نشده‌اند. مورخان از بحران کوبا در سال ۱۹۶۲ به‌عنوان بحراني‌ترين و نگران‌کننده‌ترين لحظات قرن گذشته ياد مي‌کنند. در آن زمان يعني در زمان جنگ سرد، شوروي موشک‌هاي اتمي خود را به کوبا منتقل کرد و آمريکا احساس کرد موجوديتش مورد تهديد قرار گرفته است. هر دو قدرت اتمي سلاح‌هايشان را به رخ يکديگر مي‌کشيدند. در آن زمان ما واقعا در آستانه يک جنگ هسته‌اي قرار داشتيم و چيزي به پايان کار جهان نمانده بود اما اين اوج بحران، خوبي‌هايي نيز داشت. دنيا در آن زمان براي نخستين‌بار به‌صورت واضح، خطر يک جنگ اتمي را مشاهده کرد. امروزه حداقل اين را مي‌دانيم که آمريکايي‌ها در آگوست ۱۹۶۱ يعني در خلال بحران ناشي از ساخت ديوار برلين، قصد داشته‌اند عليه زرادخانه‌هاي اتمي و سايت‌هاي موشکي شوروي يک حمله هسته‌اي انجام دهند. واشنگتن در آن زمان از اين مي‌ترسيد که تنها با سلاح‌هاي متعارف نتواند از برلين دفاع کند. يک سال بعد از آن نيز نيکيتا خروشچف، رهبر وقت شوروي به اين فکر افتاد که بدون کمک سلاح‌هاي اتمي نمي‌تواند کوبا را حفظ کند و چندين سال بعد بود که اسرائيل سلاح‌هاي هسته‌اي‌اش را به نمايش گذاشت؛ يعني در خلال جنگ يوم کيپور در اکتبر ۱۹۷۳، همان زماني که ارتش‌هاي سوريه و مصر به اسرائيل حمله کردند و ايالات‌متحده آمريکا نيروهاي اتمي‌اش را در حالت آماده‌باش کامل قرار داد اما نگاهي به زمان حال بيندازيد. ولاديمير پوتين، رئيس‌جمهوري روسيه در مناقشه اوکراين تهديد مي‌کند که سلاح‌هاي اتمي‌اش را عملياتي و در حال آماده‌باش قرار مي‌دهد. اينکه ما تا به امروز شاهد يک هولوکاست اتمي نبوده‌ايم در حد يک معجزه است.

* براي جلوگيري از چنين خطري بود که در سال ۱۹۷۰ پيمان منع گسترش سلاح‌هاي اتمي اجرايي شد و تا به امروز ۱۹۱ کشور اين پيمان را امضا کرده‌اند. پنج قدرت اتمي رسمي جهان يعني آمريکا، روسيه، بريتانيا، فرانسه و چين بر‌اساس اين پيمان متعهد شده‌اند که سلاح‌هاي اتمي خود را از بين ببرند و ديگر کشورها تعهد داده‌اند از هرگونه تلاش براي دسترسي به سلاح‌هاي اتمي خودداري کنند. آيا قدرت‌هاي بزرگ جهان تا‌به‌حال به آن تعهد خود عمل کرده‌اند؟

** شمار سلاح‌هاي اتمي موجود در جهان در اواسط دهه ۱۹۸۰ بالغ بر ۵۰ هزار بود و امروز هنوز ۱۶ هزار از اين سلاح‌ها موجود است و دو هزار عدد از اين تعداد مي‌تواند در عرض ۱۵ دقيقه شليک شود. روند کاهش خوب بوده اما با همين تعداد سلاح اتمي باقي‌مانده نيز مي‌توان به دفعات اقدام به نابودي جهان کرد و اين در حالي است که يک ربع قرن از پايان جنگ سرد مي‌گذرد.

* و باراک اوباما، رئيس‌جمهوري [سابق] آمريکا نيز به ‌دليل آن سخنراني معروفش در پراگ که طي آن خواهان جهاني عاري از سلاح‌هاي اتمي شد، مانند شما جايزه صلح نوبل گرفت؟

** بله زيرا اوباما اميدها را برانگيخت و از «تعهد اخلاقي» آمريکا سخن گفت اما همزمان دولت آمريکا بودجه‌اي بالغ بر يک بيليون دلار براي برنامه مدرن‌سازي سلاح‌هاي اتمي خود اختصاص مي‌دهد.

* پس سخن‌ها و لفاظي‌هاي قدرت‌هاي بزرگ درمورد خلع سلاح فقط وعده‌هايي پوچ است؟

** مجموعه صنايع نظامي جهاني با لابي‌هاي خود همواره خواهان برخورداري از منافع مادي حاصل از صنايع هسته‌اي است و از‌سوي‌ديگر، سياستمداران نيز از اراده لازم براي کنارگذاشتن اين سلاح‌ها برخوردار نيستند. آنها فقط به انتخابات فکر مي‌کنند و افزون‌برآن در سطح جهاني نيز فشار لازم از سوي ملت‌ها به دولت‌ها وجود ندارد.

در پيمان منع گسترش سلاح‌هاي اتمي يک جامعه با دو طبقه متفاوت تعريف شده به‌اين‌صورت که يک طبقه مي‌تواند سلاح‌هاي اتمي‌اش را حفظ کند و طبقه ديگر از اين مسئله محروم مي‌ماند. اين درست مانند مزرعه حيوانات است، منظورم همان داستاني است که جورج اورول نوشته است. همه حيوانات با هم برابرند، تنها آن خوک يعني ناپلئون است که از ديگران برابرتر به‌شمار مي‌آيد.

* از لحن شما چنين برمي‌آيد که گويي کشورهايي مانند اسرائيل، پاکستان، هند و کره‌شمالي که پيمان منع گسترش را امضا نکرده‌اند و به نظارت‌هاي آژانس تن نمي‌دهند را بيشتر درک مي‌کنيد؟

** بمب، چيزي بيشتر از يک سلاح است. کشورهايي که به جايگاه قدرت‌هاي اتمي ارتقا پيدا مي‌کنند درواقع جدي‌تر گرفته مي‌شوند و مي‌توانند منافعشان را بيشتر تأمين و دنبال کنند.

* به باور شما، اسرائيل هم از زماني که صاحب بمب اتمي شده، امنيت بيشتري احساس مي‌کند؟

** من غالبا اين را از همکاران اسرائيلي‌ام مي‌پرسم و فکر مي‌کنم آنها همچنان به همان اندازه قبل احساس مي‌کنند مورد تهديد قرار دارند. دراين‌ميان فقط اين مسئله کاملا مسلم است که کشورهاي عربي و ايران احساس مي‌کنند تحقير شده‌اند زيرا اسرائيل سلاح اتمي دارد اما آنها همچنان به ‌دليل خواست ابرقدرت‌ها نمي‌توانند از اين امکان برخوردار باشند. امنيت تنها با همکاري برقرار مي‌شود.

* و اسرائيل و همسايگان خاورميانه‌اي‌اش اين مسئله را درک نمي‌کنند.

** من حداقل درمورد بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير اسرائيل ترديد دارم اما ما شاهد جنگي نامتقارن بدون جبهه‌هاي مشخص هستيم؛ جنگي که در خلال آن سازمان‌هاي تروريستي مانند داعش عليه همه کشورها اقدام مي‌کنند. بمب‌هاي اتمي براي مقابله با چنين دشمني کارايي ندارد.

* به نظر مي‌رسد اسرائيل بيش از هرچيز از برنامه اتمي ايران که ابعاد بالقوه نظامي آن هنوز کاملا روشن نيست، هراس دارد؟

** من باور ندارم که ايران واقعا درپي ساختن بمب باشد؛ البته به اعتقاد شخص من رهبران تهران تمايل دارند از همه امکانات لازم براي اين کار برخوردار باشند. اين تصميم احتمالا در اواسط دهه ۱۹۸۰ گرفته شده؛ يعني همان زماني که ايران از سوي عراق مورد حملات شيميايي قرار مي‌گرفت.

* اما تهران مي‌تواند براي بلندپروازي‌هاي هسته‌اي خود از بازار سياه بين‌المللي استفاده کند.

** متأسفانه، ما ارتباط‌هاي بين‌المللي را کشف کرده‌ايم. در کانون اين قضيه دانشمند هسته‌اي پاکستان يعني عبدالقديرخان قرار دارد و اوست که نقشه‌ها و مواد لازم براي ساخت سلاح هسته‌اي را در اختيار مشتريان خود قرار مي‌دهد و صدالبته فروشنده‌هايي از سوئيس و آلمان نيز دراين‌رابطه نقش دارند؛ البته درمورد ايران بايد بگويم آنها باهوش‌تر از اين هستند که خود را با چنين مسائل غيرواقعي سرگرم کنند.

* و به‌همين‌خاطر واقع‌بيني است که ايراني‌ها براي مذاکره آمادگي دارند. بااين‌حال، اميدها براي آنکه ابرقدرت‌ها پس از پايان جنگ سرد زرادخانه‌هاي اتمي خود را از بين ببرند، هرگز محقق نشد.

** بله اگر اين اتفاق مي‌افتاد، بسيار عالي بود اما همکاري و خلع سلاح نياز به اعتماد دوطرفه دارد و ابرقدرت‌ها موفق به ايجاد چنين اعتمادي نشدند. غرب به روس‌ها قول مي‌دهد ناتو به سوي شرق گسترش پيدا نخواهد کرد اما در عمل، درست خلاف اين مشاهده مي‌شود.

* شما چهار سال پس از پايان جنگ سرد به معاونت مديرکل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي برگزيده شديد. آيا واقعا اميد داشتيد که دنيا امن‌تر مي‌شود؟

** من به‌خوبي مي‌دانستم که سازماني مانند آژانس تحت چه فشارهاي سياسي‌ قرار داشته و تا چه اندازه از نظر ابزار و امکانات محدوديت دارد اما افتخار مي‌کنم که اين سازمان به‌ويژه در دوران دبيرکلي من و به‌ويژه در دوران هياهوها بر سر جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، راه عقلانيت درپيش گرفت و هرگز اجازه نداد که مورد سوءاستفاده سياسي قرار گيرد.

* منظور شما فشارهاي تشکيلات دولت آمريکا در دوران بوش پسر است که دنبال بهانه‌اي براي تهاجم به عراق و سرنگوني ديکتاتور آن کشور يعني صدام حسين مي‌گشت.

** واشنگتن ادعا مي‌کرد صدام، بمب‌ اتمي در اختيار دارد و مي‌خواست ما اين نظريه را به‌عنوان دليلي براي مشروعيت‌بخشيدن به جنگ ارائه کنيم. فشارها بر آژانس و روي من بي‌اندازه بود اما باوجود همه نظارت‌ها و بازرسي‌ها ما هيچ سند و مدرکي دال بر صحت مدعاي آمريکا پيدا نکرده و اين مسئله را به‌صراحت اعلام کرديم. ما بر سر موضع خود مانديم و اجازه نداديم مورد سوءاستفاده قرار بگيريم؛ البته آمريکا بدون مجوز سازمان ملل و برخلاف حقوق بين‌الملل، جنگ خود را آغاز کرد.

* آيا نااميد شده‌ايد؟

** شخصا نااميد نيستم اما از اين در هراسم که چگونه جامعه بين‌الملل نسبت به موضوعي حياتي مانند لزوم کنترل سلاح‌هاي هسته‌اي تا اين اندازه تسامح به خرج مي‌دهد. ما نياز فوري به يک بايگاني حاوي اطلاعات کامل درمورد مواد اتمي داريم تا هر لحظه بدانيم هر کس چه مقدار پلوتونيوم دارد و آن را کجا انبار کرده اما ۸۵ درصد از مواد هسته‌اي جهان در اختيار نظاميان است و به‌همين‌خاطر کنترل آن امکان ندارد.

* اگر يک کشور يا بخشي از زرادخانه اتمي آن به دست تندروها بيفتد چه مي‌شود؟ مسئله‌اي که به‌عنوان مثال درمورد پاکستان امر غيرممکني نيست.

** دراين‌صورت دنيا بايد فرياد بکشد؛ البته درحال‌حاضر مي‌دانيم که برخي از اعضاي گروه‌هاي تروريستي مانند داعش ازجمله کارشناسان برجسته فناوري‌هاي تسليحاتي هستند و برخي ديگر از ژنرال‌هاي ارتش صدام حسين بوده‌اند. خبرها حکايت از آن دارند که رهبران القاعده در افغانستان نيز به‌شدت و خيلي جدي به فناوري‌هاي هسته‌اي علاقه نشان مي‌دهند.

* خطر يک بمب کلاهک‌هاي متعارف اما آلوده به مواد اتمي که بتواند پرتوهاي راديواکتيو پخش کند تا چه اندازه جدي است؟

** درواقع من هم از اين تعجب مي‌کنم که چطور تروريست‌ها تا به امروز از چنين سلاح وحشتناکي استفاده نکرده‌اند. ساخت چنين سلاحي در مقايسه با بمب اتمي خيلي راحت‌تر است. انفجار چنين بمبي در يک ابرشهر مانند نيويورک البته چند صد کشته مي‌دهد اما وحشتي که در ميان مردم ايجاد مي‌کند، غيرقابل تصور است.

* آيا قبلا تلاشي براي ساخت چنين بمبي صورت گرفته است؟

** آژانس بين‌المللي انرژي اتمي هرساله صدها گزارش درمورد مفقودشدن مواد راديواکتيو دريافت مي‌کند. برخي از اين مفقودشدن‌ها بر اثر شلختگي و سهل‌انگاري صورت مي‌گيرد اما ديگر موارد امري کاملا هدفمند است. يک بازار علني درمورد اين مواد وجود دارد و فعال است اما کسي از هويت فروشنده‌ها خبر ندارد. خدا را شکر که تا به امروز مقدار اندکي از اين مواد ناپديد شده و ظاهرا به دست تروريست‌ها نيفتاده است.

* آن مسابقه تهديدآميز هسته‌اي در خاورميانه که با برنامه اتمي اسرائيل و ايران آغاز شد، موجب رونق آن بازار سياه فناوري و مواد هسته‌اي گرديد. ظاهرا عربستان‌سعودي، ترکيه و همين‌طور مصر نيز در تلاش براي تسلط بر فناوري‌هاي غني‌سازي اورانيوم هستند.

** صرف‌نظر از اينکه يک رژيم خواهان داشتن اين بمب‌ها باشد يا نباشد بايد بگويم تنها تسلط بر فناوري هسته‌اي به معني پرستيژ بيشتر، قدرت بيشتر و در نگاهي گسترده‌تر به معني حضور در ميان قدرت‌هاي بزرگ است. امروزه تهران در عرصه بين‌المللي چهره‌اي متفاوت از ۱۳ يا ۱۴ سال پيش دارد. به‌همين‌خاطر من درک مي‌کنم که چرا ديگر کشورها نيز مي‌خواهند همين مسير را بروند اما آنچه ما درمورد ايران مي‌بينيم، اين است که اين کشور براي رسيدن به جايگاه يک قدرت اتمي، مسيري طولاني درپيش دارد. واکنش‌هاي عربستان، ترکيه و مصر نشان مي‌دهد که حل مسئله اتمي در گروی حل رقابت‌هاي منطقه‌اي است. به‌همين‌خاطر ما نيازمند يک دستورالعمل براي تأمين امنيت منطقه‌اي هستيم که البته چنين نسخه‌اي وجود ندارد.

* هنري کيسينجر، وزير امورخارجه اسبق آمريکا مي‌گويد که توقف گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي امکان ندارد اما به‌هرحال مي‌توان آن را مديريت کرد.

** از نظر من اين خيلي کم است. من براي دنيايي عاري از سلاح‌هاي اتمي مبارزه مي‌کنم. به‌همين‌خاطر به يک فکر، عمل و جسارت نياز داريم اما من در هيچ‌يک از سياستمداران دنياي امروز چنين ويژگي‌هايي سراغ ندارم.

http://vaghayedaily.ir/fa/News/77302

ش.د9601982

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات