سیاسی >>  امنیتی - دفاعی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۶:۱۴  ، 
کد خبر : ۳۰۴۷۱۸
سردار سنایی راد در گفتگو با بصیرت:

پیروزی در دفاع مقدس متکی به روحیه مردمی و حماسی رزمندگان اسلام بود

در مقطع جنگ تحمیلی دو نگاه وجود داشت؛ یک نگاه معتقد است ما با تکیه بر باورهای دینی و اسلامی می‌توانیم در برابر قدرت‌های بزرگ بایستیم، یک نگاه هم تصورش این است که ما چاره‌ای جز در حاشیه قرار گرفتن و پذیرش برتری و مرکزیت برخی قدرت‌ها نداریم. نگاه دومی در برخورد با توان دشمن دچار خودباختگی و ترس می‌شود در حالی که با نگاه اول می‌توان قدرت‌ها را با تکیه بر قدرت معنوی شکست داد
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی
پیروزی در دفاع مقدس متکی به روحیه مردمی و حماسی رزمندگان اسلام بوددفاع مقدس هشت ساله ایران یکی از افتخارات تاریخی ملت ایران در طول سال‌های تمدنی این سرزمین است. با فرارسیدن مهر ماه،‌ این غرور تاریخی هر ساله زنده می‌شود و همچون شروع فصل درسی، سرآغاز مجددی برای مرور افتخارات آن دوره و دوباره آموزی دروس انسانیت، ایثار،‌ شجاعت، پایمردی و نهراسیدن از دشمن نفس و سرزمین می‌شود.
هر چند سخن در خصوص این واقعه زیاد گفته شده و زیادتر باقیست ولی در این مجال به بررسی علت پیروزی ایران در این جنگ علی رغم تمامی کاستی‌ها و نواقص موجود می‌پردازیم.
بنا به اعتراف کارشناسان خبره جنگی، مهم‌ترین و اصلی‌ترین توان جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس هشت ساله نه سلاح و مهمات و ادوات جنگی بود و نه نیروی نظامی منسجم و آموزش دیده، بلکه مهم‌ترین و اصلی‌ترین نقطه اتکای انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و عامل موفقیت انقلاب در این جنگ، شاخصه نیروی انسانی و یا به بیان رهبر کبیر انقلاب بسیج مردمی بود که با ویژگی‌های خاص خود توانست تمامی نقشه‌های مادی آن دوره را باطل کند و کالک جدیدی از عملیات نظامی را در دفاتر رزم بعد از خود ترسیم کند. در گفتگو با یکی از یادگاران آن دوران، سرادر سنائی‌راد، معاون سیاسی سپاه به بررسی جوانب این شاخصه خطیر پرداخته‌ایم که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

بصیرت: لطفاً‌بفرمایید، در دوران دفاع مقدس چه ویژگی‌هایی در نیروی انسانی و گروه‌های مردمی بود که انقلاب اسلامی توانست با تکیه بر آن، بر جبهه استکباری تا بن دندان مسلح فائق آید و پیروز میدان شود؟
یاد و خاطره شهیدان هشت سال دفاع مقدس را گرامی می‌داریم و تجلیل می‌کنیم از رشادت‌های رزمندگان در جنگی نابرابر که برای دفاع از عزت‌، مظلومانه جنگیدند.
در طول جنگ هشت ساله تحمیلی، صدام چه در سطح تاکتیکی و چه در حوزه عملیاتی تا حدودی موفق بود. به این معنا که با 12 لشکر و تیپ وارد جنگ شد و ما کمتر از نصف این توان را در اختیار نداشتیم. ارتش بعد از تصفیه‌های بعد از انقلاب، ‌شرایط دشواری داشت و خود این تصفیه‌ها اعتماد به نفس لازم را در بخشی از نیروهای ارتش تحت تأثیر قرار داده بود به طوری که آمادگی لازم برای ورود در جنگ وجود نداشت.
علاوه بر تصفیه‌ها، انبارهای مهمات و فرماندهی ارتش قبل از انقلاب توسط مستشاران خارجی انجام می‌شد و با وقوع انقلاب این مستشاران از کشور خارج شدند و حتی تا بعد از جنگ نیز در بخش‌هایی از ارتش اطلاعی از تجهیزات و مهمات دپو شده وجود نداشت.
سپاه هم یک نیروی نظامی در حال شکل‌گیری بود که در مقدمه درگیر با برخی از آشوب‌های داخلی شده بود. اختلاف در مسئولین نظام که در صدرشان بنی‌صدر بود، نیز عامل مضاعفی بود.
جمله این موارد ‌این پیام را به دشمن داد که ایران در شرایط نابسامان و ضعف است. بنابراین رژیم بعث عملیاتی که در سطح تاکتیکی طراحی کرد یک عملیات برق‌آسا، با تمرکز بر استان خوزستان و با هدف آسیب زدن به توان اقتصادی و جداسازی مرکز تأمین کننده اقتصاد ایران بود. اما صدام یا بهتر بگویم جبهه استکباری و در صدر آن امریکا در سطح راهبردی اشتباه فاحشی انجام داد و آن عدم توجه به پتانسیل برآمده از انقلاب اسلامی بود که مردم را آماده حضور جهادی و حماسی در عرصه دفاع از انقلاب کرده بود.
این روحیه را ما قبل از جنگ به صورت محدود در کردستان شاهد بودیم که تعدادی از نیروهای بسیجی، نیروهای ارتشی و سپاهی، در پیوند با هم روحیه انقلابی- جهادی را به نمایش گذاشته بودند و در مقابله با گروهک‌های مزدور داخلی آمادگی‌هایی کسب کرده بودند. در همان روزهای آغازین جنگ نیروی هوایی ارتش عملیات‌های مؤثری را علیه عراقی‌ها انجام داد و بعدها این عملیات به جنگ بالگرد با تانک معروف شد. نیروهای ارتشی که در ارومیه و در نبرد با ضد انقلاب تجاربی را کسب کرده بودند، در ارتباط با دشمن بعثی این تجارب را به کار گرفتند. سپاه به عنوان نیروی برآمده از متن انقلاب و مردم و در پیوند با بسیج یک نیروی کاملاً‌ مردمی بود که صرفاً با انگیزه‌های دینی و الهی به نیروهای مسلح پیوسته بودند و این جبران کننده آن عدم آمادگی در بخش‌های رسمی نظامی‌گری به حساب می‌آمد. با این توصیف، با وجود تحریم کشور از آغازین روزهای جنگ و سیاست‌های غلط دولت بازرگان در بازگرداندن بخشی تجهیزات جنگی خریداری شده کشور، نیروی انسانی جهادی ما یک مزیت در جنگ شد که کمبود تجهیزات و امکانات را جبران کرد.
انقلاب با تکیه بر همین نیروها، نه تنها دفع تجاوز کرد که بسیاری از امکانات دشمن را به غنیمت گرفت.
امریکا با قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، با دست و دل بازی از عراقی‌ها حمایت می‌کرد به نوعی که کشوری که با 12 لشکر وارد جنگ شده بود در پایان جنگ 59 لشکر داشت و بارها تجهیزات این‌ها نوسازی و بازسازی شد.
سپاه از همین غنایم جنگی، لشکرهای زرهی و توپخانه ساخت و نیروی انسانی با انگیزه و شجاع که حاصل یک نوع انقلاب روحی، معنوی و ایدئولوژیک برآمده از انقلاب اسلامی بود جبران کننده همه خلاء‌ها، کمبودها و نابرابری‌ها شد. به طوری که در برخی از عملیات‌ها معادلات ظاهری و رویه‌های معمول جنگی جابه جا شد. مثلاً در بازپس‌گیری مهران نیروهای تک‌ور ایران کم‌تر از نیروهای دفاعی عراق بودند؛ در صورتی که در یک عملیات نظامی، نیروی حمله کننده یا تک‌ور باید سه برابر نیروی پدافندی باشد. همین اتفاق در فتح خرمشهر افتاد. رشادت فرماندهان جنگ و اعتماد به نیروها موجب شد که فرماندهان ریسک غیر معمول عملیاتی را بپذیرند و علی رغم کمبود نیرویی، دست به عملیات بزنند و علاوه بر فتح خرمشهر، ارقامی بین 16 تا 19 هزار اسیر از دشمن بگیرند.
در آغاز جنگ، دشمن بعثی زبده‌ترین نیروهای خود را برای اشغال خرمشهر در نظر گرفته بود اما در نبردی نابرابر، تعدادی از پاسداران انقلاب اسلامی سپاه خرمشهر به فرماندهی شهید جهان‌آرا به همراه تعدادی از تکاوران و دانشجویان افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران و گروه‌های مردمی اعزامی که یک روحانی با سابقه چریکی قبل از انقلاب به نام شهید قنوتی فرماندهی آن‌ها را بر عهده داشت، توانستند 34 روز در برابر دشمن بایستند و همین زمان عامل بزرگی در سد کردن پیشروی‌های گسترده دشمن شد. در یک معادله عادی هیچوقت چنین مقاومتی معنی نمی‌دهد.
در ادامه هم از حیث امکانات و تجهیزات، نابرابری آشکاری بین نیروهای ایرانی و بعثی‌ها وجود داشت. آن زمان دو ابر قدرت غرب و شرق و ایادی آن‌ها همگی در جبهه مقابل ما متحد بودند و آن چیزی که موجب شد این نابرابری جبران شود حضور نیروهای مردمی و روحیه حماسی مجموعه رزمندگان، اعم از ارتشی و سپاهی و همراهی و حمایت اقشار مختلف مردمی از دفاع بود.
این موضع بر حق، اجازه تحقق توهم عملیات برق آسا را به صدام نداد و آن را به هشت سال جنگ نابرابر و در عین حال خروج عزتمندانه ایران از جنگ تبدیل کرد. بعد از گذشت این سال‌ها، صدام به هیچکدام از اهداف از پیش تعیین شده خود نرسید و از تمامی ادعاهای مرزی خود عدول کرد و مجبور شد مجدداً خطوط مرزی سابق را بپذیرد. عدم تحقق اهداف دشمن پیروزی قطعی ما در این جنگ بود، چرا که ما از همان ابتدا در موضع دفاعی بودیم. این اتفاق بزرگ متکی به روحیه مردمی و روحیه حماسی رزمندگان اسلام بود که با وقوع انقلاب اسلامی و بازگشت به هویت دینی، این پتانسیل و ظرفیت پدید آمد.

پیروزی در دفاع مقدس متکی به روحیه مردمی و حماسی رزمندگان اسلام بود

بصیرت: تجربه جنگ تحمیلی مایه پیشرفت‌های بزرگ و خیره کننده‌ای برای جمهوری اسلامی ایران بخصوص در حوزه نظامی و تسلیحاتی شد. چرا با وجود این پیشرفت‌های تسلیحاتی و موشکی، همچنان راهبرد نظامی کشور با اتکای بر نیروهای نظامی و بسیج مردمی ترسیم می‌شود؟ چه ویژگی‌های برتری در بسیج مردمی وجود دارد که پایه شکل‌گیری استراتژی دفاعی جمهوری اسلامی قرار می‌گیرد؟
به هر حال جنگ تجاربی را رقم زد و یکی از آن تجارب، مؤثر بودن حضور نیروهای مردمی در جنگ و جبران کردن بسیاری از خلاء‌ها با نیروی انسانی دارای مزیت بود. بنابراین این تجربه بعد از جنگ هم ادامه یافت. در اندیشه امام ‌(ره) راهکار برون رفت از تمامی مشکلات و بحران‌ها تکیه بر نیروی مردمی عنوان شده است. ایشان در پیامی که در پایان جنگ به جوانان انقلابی داشتند، تحقق موفقیت در جنگ فرهنگی را با تکیه بر نیروی مردمی بیان می‌کنند و نقل به این مضمون می‌فرمایند که فرزندان انقلابی‌ام کینه مقدس را همچنان در دل زنده نگه دارید و در جنگ علمی و فرهنگی با دشمن آن را بکار گیرید. ایشان بسیج را ضامن حفظ شعار نه شرقی و نه غربی می‌دانند. این نشان می‌دهد که رهبر انقلاب در جنگ نرم و فرهنگی نیز یک راهبرد مردم پایه دارند و استقلال کشور را منوط به حضور نیروهای مردمی می‌دانند.
بعدها اتفاقات روی داده در سطح منطقه‌ای نیز صحت این راهبرد را تأیید کرد. امروز در مقابله با فتنه تکفیری‌ها که جنگ نیابتی غرب علیه جبهه مقاومت بود، این نیروهای مردمی هستند که به مقابله با این نقشه شوم برخواسته‌اند. حشد‌الشعبی، دفاع وطنی، دفاع محلی، فاطمیون، زینبیون، حسینیون و ... همگی نیروهای مردمی هستند که در سطح منطقه‌ای راهبرد غرب برای تجزیه کشورهای اسلامی و تبدیل آن‌ها به واحدهای سیاسی کوچک و فاقد قدرت، نقش محوری ایفا می‌کنند. 
امروز استفاده از نیروهای مردمی محدود به مرزهای جمهوری اسلامی ایران و حتی محدود به مسلمانان نمی‌شود. بابلیون یک یگان مسیحی متصل به یگان حشدالشعبی عراق است. وقتی به مقدسات آن‌ها توهین شد و نوامیس آن‌ها به اسارت و بردگی گرفته شد، عزت‌جویی را در پیوند با مجموعه‌های مردمی جستجو کردند و امروز جزو موفق‌ترین یگان‌ها هستند که در فتح موصل ایفای نقش می‌کنند.
بنابراین یک پیام بلند برآمده از انقلاب اسلامی تکیه بر مردم است. مفهوم تشکیل هسته‌های بسیج جهانی از سوی حضرت امام،‌ قبل از این جنگ نیابتی‌، در لبنان و فلسطین پیروزی‌های بزرگی را علیه ارتش کلاسیک مدعی قدرت اول نظامی منطقه یعنی رژیم صهیونیستی رقم زد، و این نشان می‌دهد که راهبرد تکیه بر نیروی مردمی برای جبران فاصله‌های تجهیزاتی، امکاناتی مؤثر و موفق بوده است.
بعد از جنگ 33 روزه لبنان سید حسن نصرالله اعلام کرد که توان نظامی حزب‌الله در برابر ارتش رژیم صهیونیستی یک به 83  بوده است اما جبران کننده این کمبود، عقیده و باور نیروهای حزب الله بود که این خلاء را پوشش داد.
بایستی بگوییم که توفیق حضرت امام در ایجاد باور و اعتماد به نفس بود که توانست پتانسیلی را رقم بزند که ما در جنگ شاهد برتری ساز بودن این پتانسیل یعنی حضور نیروهای باورمند بودیم. اگر در جنگ نیروهای نظامی و بسیجیان به این نکته که می توانند باور نداشتند، با نگاه به معادلات عادی کشور، ایران بایستی در همان روزهای نخستین جنگ بازنده قطعی می بود. کما این که آقای بنی صدر از سیاست اشکانی استفاده می‌کرد و معتقد بود که زمین بدهیم و زمان بگیریم که نتیجه این نوع تفکر سوختن زمین و زمان برای جمهوری اسلامی شد. چرا که بنی صدر و امثال او باور داشتند که در برابر تهاجم ارتش عراق نمی‌شود ایستاد و ما باید به دنبال فراهم کردن امکانات و آمادگی‌هایی برویم و بعد بیاییم زمین‌های از دست رفته را پس بگیریم. بدلیل همین تفکر در امثال بنی‌صدر بود که شاهدیم در مقاطع اول جنگ، دشمن بعثی پیشروی‌هایی بدست آورد، ولی با خرج بنی صدر از کشور شاهد پیروزی‌هایی درخشان بودیم.

بصیرت: آینده اندیشه‌ای برآمده از نظام جمهوری اسلامی ایران را با نگاه به شاخصه نیروی انسانی چگونه ترسیم می‌کنید؟
در مقطع جنگ تحمیلی دو نگاه وجود داشت. آن دو نگاه امروز هم در کشور وجود دارد. یک نگاه معتقد است ما با تکیه بر باورهای دینی و اسلامی می‌توانیم در برابر قدرت‌های بزرگ بایستیم که تجربه موفق این نگاه را چه در دوره جنگ تحمیلی و چه مقاطع پس از آن به خوبی دیده‌ایم، یک نگاه هم تصورش این است که ما چاره‌ای جز در حاشیه قرار گرفتن و پذیرش برتری و مرکزیت برخی قدرت‌ها نداریم. چنین نگاه دومی در برخورد با توان دشمن دچار خودباختگی و ترس می‌شود و نمی‌تواند در معادله‌ای قرار بگیرد که برآمده از نگاه اول است. با نگاه اول می‌شود قدرت‌ها را با تکیه بر قدرت معنوی شکست داد و در این نگاه دوم بایستی شما از دشمن تبعیت کنی.
مقام معظم رهبری خطر امروز را نفوذ می‌دانند. نفوذی که در محاسبات برخی از مسئولین و باورهای مردم می‌تواند اثرگذار باشد و راه مقابله با آن را هم جهاد کبیری که نفی سلطه کافر، بیگانه و دشمن است، معرفی می‌کنند. در واقع در دوره دفاع مقدس، جهاد کبیر بدون این که اعلام شود بخشی از باورهای رزمندگان بود. آن‌ها تن به شهادت می‌دادند اما سلطه دشمن بعثی که پشت سر آن‌ها امریکا،‌رژیم صهیونیستی و قدرت‌های استکباری بودند را نمی‌پذیرفتند. همزمان با جهاد اصغر، جهاد کبیر نیز در باور رزمندگان ما وجود داشت که باعث شد آن‌ها به پیروزی در این مسیر نائل آیند. بنابراین نباید گذاشت این باور ایستادگی در برابر دشمن در بین مسئولین و مردم انقلابی ایران مخدوش شود. بحمدالله در مردم ما این باور وجود دارد. فاصله بین تحلیل مردم با برخی مسئولین از همین ناحیه سرچشمه می‌گیرد. برخی مسئولین در مواجهه با تهدیدات بیگانه کم می‌آورند اما خوشبختانه در مردم چنین وضعیتی در این سطح وجود ندارد. اما با این وجود شاهد فاصله گرفتن بخش‌هایی از جامعه در زمینه‌های دنیاگرایی، تهاجم فرهنگی و فاصله گرفتن از ارزش‌های اسلامی و ملی هستیم. چنین دگردیسی‌هایی منجر به رفتارهای نامعقول در گرایش به سازش با دشمن را موجب می‌شود.
جنگ تنها با مشارکت بخش‌های مردمی در جبهه‌ها مدیریت نشد بلکه شاهد پیوند مستحکم دو هویت اسلامی و ایرانی در مجموعه ملت ایران موجب این موفقیت عظیم شد. پشتیبانی عمومی از جنگ، تحمل سختی‌های جنگ، همراهی با نظام یک خصلت فراگیر شده بود. همدلی و همراهی در جنگ،‌یک مشارکت گسترده و یک اجماع ملی در برابر دشمن ایجاد کرده بود و مجموعه این عوامل توانست هشت سال دفاع مقدس را رقم بزند که دشمن از دستیابی به اهداف باز داشته شود.
واقعیت این است که اگر امروز مدافعان نظام موفق شوند همان روند گذشته را حفظ کنند و با توجه به تغییرات محیطی در رویه‌ها نیز تغییرات را بپذیرند، جمهوری اسلامی موفق خواهد بود. اما اگر مدافعان انقلاب تنبلی، غفلت و بی‌توجه به تغییرات محیطی باشند و مراقبت برای حاکم نشدن نگاه دومی که ذکر کردم در جامعه صورت نگیرد، در این صورت نظام اسلامی آسیب خواهد دید. ما در پاره‌ای موارد شاهد همراهی گونه‌های اجتماعی از نظام جمهوری اسلامی هستیم که ظاهر متفاوت دارند و یا گاهی سؤالاتی چالشی مطرح می‌کنند اما در بزنگاه‌هایی همین‌ها از جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند؛ مثل راهپیمایی 22 بهمن، مثل اعتراض به ادبیات سخیف و کابویی آقای ترامپ که در این موارد،‌این افراد واکنشی هم‌سو با نیروهای ارزشی دارند. ما امروز در شرایطی هستیم که مثل اوایل انقلاب باید جاذبه در حد اعلا و مقدورات، و دافعه در حد ضرورت داشته باشیم. به تعبیر مقام معظم رهبری جذب حداکثری و دفع حداقلی را به نفع ارزش‌های انقلاب دنبال و دشمن را از شکار نیروهای خودی محروم کنیم. واقعیت امروز این است که در جنگ نرم و نبرد باورها دشمن به دنبال حمله نقطه قوت ما و بر هم زدن معادله انسانی است. این فهم جذب حداکثری باید در کشور به وجود بیاید. البته بستر جذب امروز متفاوت از اوایل انقلاب است. در آن زمان فضای حماسی جنگ موجب جذب برخی از نیروهای به ظاهر متفاوت می‌شد اما امروز آن فضا نیست و بایستی دلسوزان نظام تلاش کنند با منطقی سازی روش‌ها، متناسب با شرایط روز، همان جاذبه‌ها را برای توسعه جبهه انقلاب و هویت ملی و دینی رونق بخشند.
با تشکر از سردار سنائی راد بابت وقت موسعی که در اختیار پایگاه اطلاع رسانی بصیرت قرار دادند.

مصاحبه از اکبر کریمی


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات