فرهنگی >>  فرهنگی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۵ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۳  ، 
کد خبر : ۳۰۴۷۲۵

خاطره‌نگاری ضرورت ادبیات‌مقاومت

در سال‌های اخیر، بیش از هر گونه ادبی این گونه خاطره‌نگاری در ادبیات دفاع مقدس بوده که در بازار کتاب مورد اقبال مردم قرار گرفته است. کتاب‌هایی مانند دا، دختر شینا، آن بیست و سه نفر، سلام بر ابراهیم، غرش رعد، من زنده‌ام، پایی که جا ماند، بابا نظر و... در سال‌های اخیر یکی پس از دیگری تجدید چاپ شدند و نگاه‌های بازار نشر را چنان به خود معطوف کردند که ادبیات دفاع ثابت کند می‌تواند هنوز هم خوانندگان بسیاری داشته باشد.
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی
به گزارش گروه فرهنگی بصیرت به نقل از خبرگزاری جام جم، در سال‌های اخیر، بیش از هر گونه ادبی این گونه خاطره‌نگاری در ادبیات دفاع مقدس بوده که در بازار کتاب مورد اقبال مردم قرار گرفته است. کتاب‌هایی مانند دا، دختر شینا، آن بیست و سه نفر، سلام بر ابراهیم، غرش رعد، من زنده‌ام، پایی که جا ماند، بابا نظر و... در سال‌های اخیر یکی پس از دیگری تجدید چاپ شدند و نگاه‌های بازار نشر را چنان به خود معطوف کردند که ادبیات دفاع ثابت کند می‌تواند هنوز هم خوانندگان بسیاری داشته باشد.
 تصویر خاطره‌نگاری ضرورت ادبیات‌مقاومت
اما به نظر می‌رسد در روند نگارش، جمع‌آوری و انتشار خاطرات، آسیب‌هایی هم وجود دارد. از جمله تطبیق تاریخی خاطره به لحاظ مکانی و زمانی و در واقع سندیت آنها برای برداشت‌ها و استفاده‌های تاریخی. همین‌طور یک نگرانی دیگر آن که اگر روزی روزگاری مخاطب از این گونه ادبی اشباع شد، چه تمهیدی برای آن روز اندیشیده است؟ اینها مهم‌ترین سوالاتی است که در آسیب‌شناسی خاطره‌نگاری از سال‌های پرغرور دفاع مقدس، ادبیات ما با آن مواجه است.
دلایل استقبال از خاطره‌نگاری
بگذارید این گزارش را از دلیل استقبال مخاطبان از گونه ادبی خاطره شروع کنیم.
برای این موضوع سراغ گلعلی بابایی، نویسنده کتاب همپای صاعقه می‌رویم که تجربه ریاست سازمان ادبیات و هنری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‎های دفاع مقدس را نیز عهده دار بوده است. او به جام‌جم می‌گوید: این‌که چرا خاطره‌نگاری مورد استقبال مردم قرار گرفته، دلایل زیادی دارد. دلیل عمده‌اش ممکن است گل کردن برخی کتاب‌های خاطره به هر دلیلی باشد. این دلایل می‌تواند تقریظ مقام معظم رهبری بر آن آثار باشد یا شاید فروش خوب برخی کتاب‌ها مثل کتاب دا باشد یا یک دلیل دیگر می‌تواند اقبالی باشد که برخی هنرمندان به آن آثار نشان دادند و کار را خواندند. همه این دلایل باعث شد خود به خود این گونه ادبی خیلی برجسته‌تر شود. البته نقش صدا و سیما هم در این بحث و معرفی برخی از این کتاب‌های خاطره بی‌تاثیر نیست. به طور کلی مجموع این دلایل سبب شد خاطره‌نگاری در ادبیات دفاع مقدس جزو گونه‌های پرطرفدار باشد.
ادبیات دفاع مقدس شغل شده است
نصرت‌الله محمودزاده، از نویسندگان پیشکسوت ادبیات دفاع مقدس که سابقه داوری بسیاری از جشنواره‌های ادبی دفاع مقدس را هم در کارنامه دارد، معتقد است شک درباره استناد تاریخی خاطره‌ها، شکی بجاست. او به خبرنگار ما می‌گوید: وقتی شخصی خاطره می‌گوید هرچه از واقعه تا بیان خاطره فاصله می‌افتد، استنادش سخت‌تر می‌شود. فراموشی یا جعل و خاطره‌سازی از دلایل عمده سختی استناد خاطرات است.
او اظهار می‌کند: جریان قابل اتکایی که کار را رصد کند، وجود ندارد. مصاحبه‌گرها و نویسندگان ما ضعیف هستند و به حوزه اشراف ندارند. در نتیجه خاطره‌گو آنچه فکر کند و دوست دارد بیان می‌کند و کسی نیست این اطلاعات را پردازش کند. پس ورود نکردن حرفه‌ای باعث شده خاطره‌ها دچار تشکیک باشد. در نتیجه خاطره‌ها امانتداری خود را از دست می‌دهد.
نویسنده کتاب «حماسه هویزه» می‌افزاید: خاطره شاید نزدیک‌ترین راه ادبی در رسیدن به وقایع باشد، به همین دلیل بیشتر دنبال می‌شود. خاطره‌هایی بیان شده که طرف غیرعامدانه در آن غلو یا خاطره‌سازی کرده است. در واقع طوری خاطره را بیان کرده که به جای آن‌که به اصل ماجرا نزدیک باشد، بیشتر به نفع امروزش باشد. اینها آسیب‌زاست. من نمی‌خواهم بد بگویم، در نهایت می‌گذاریم به حساب این‌که طرف به موضوع اشراف نداشته است. مثلا می‌خواهد خاطره جنگ دوم سنندج در سال 60 را بگوید. کسی که اشراف داشته باشد می‌داند چطور 2000 نفر از دموکرات‌ها 23 روز سنندج را در تصرف داشتند.
پس نمی‌توان گفت ده نفر سنندج را آزاد کردند. راست می‌گوید اما طرف نمی‌داند سه گردان دیگر هم بوده‌اند. این چفت و بست را مصاحبه‌کننده باید تنظیم کند.
محمودزاده که نگارش زندگینامه شهید بروجردی را در کارنامه دارد، می‌گوید: من نمی‌خواهم بگویم اما متاسفانه بسیاری از مصاحبه کنندگان کارمند هستند. متاسفانه ادبیات دفاع مقدس تبدیل به یک شغل شده چون پست‌هایی در ارگان‌های دولتی و غیردولتی تعریف کرده‌ایم و اینها باید گزارش عملکرد بدهند. یک کتابی بود که حتی جایزه هم گرفت. نویسنده‌اش خانمی بود که حتی این زحمت را به خود نداد برای تحقیقات به منطقه برود. به او می‌گفتم باید می‌دانستی این کار همت می‌خواهد. فردی هم که در آن کتاب با او مصاحبه شده اصلا نمی‌دانسته عملیات درباره چیست. یعنی نه راوی و نه مصاحبه‌گر و نویسنده هیچ یک نمی‌دانستند چه خبر است.
نویسنده کتاب «شب‌های قدر کربلای 5» عنوان می‌کند: وقتی خاطره‌نگاری تبدیل به شغل می‌شود، حتی یک سرباز هم در مقام مصاحبه‌گر ظاهر می‌شود. نتیجه هم مصاحبه‌هایی می‌شود که روح ندارد. مصاحبه یک پروژه حرفه‌ای است که برای آن باید هزینه کرد. بنابراین بسیاری از نهادها کارشان کار کردن برای دفاع مقدس نیست، بلکه برای پر کردن صفحات و ارائه بیلان کاری است.
محمودزاده خاطرنشان می‌کند: می‌گویند تب تند زود عرق می‌کند. ما متاسفانه در خاطره‌نگاری بعد از مدتی به تکرار می‌افتیم. اگر نگاه حرفه‌ای نباشد، هم حرف‌ها تکراری می‌شود، هم شخصیت‌ها و هم سوالات. متاسفانه ما در خاطره‌نگاری به تقدس‌گرایی و قهرمان‌سازی افتاده‌ایم. شخصیت‌هایی ساخته‌ایم که جوان امروز نمی‌تواند به آنها نزدیک شود. در حالی که رزمندگان ما دنبال قهرمان‌سازی نبودند. انگار این شخصیت‌ها انتزاعی هستند و این همان چیزی است که باعث افت کتاب‌های خاطره‌نگاری می‌شود. از سوی دیگر خیلی از کتاب‌ها از برند شهید استفاده می‌کنند. چاره کار در نهایت این است که نهادها و اشخاص از نگاه کمی به بینش کیفی برسند.
خاطره‌نگاری کهنه نمی‌شود
یکی از آسیب‌هایی که خاطره‌نگاری‌های جنگ تحمیلی را تهدید می‌کند، اشباع شدن مخاطب از این گونه تازه جان گرفته است. عبدالحمید قره‌داغی مدیرعامل انتشارات سوره مهر در این باره به جام‌جم می‌گوید:‌ چند سال قبل مقام معظم رهبری در جمع نویسندگان دفاع مقدس که بابت کتاب دا خدمت ایشان رسیده بودند، فرمودند: ادبیات دفاع مقدس، ما را از ادبیات وارداتی بی نیاز کرد.
مدیرعامل انتشارات سوره مهر که در زمینه انتشار خاطرات دفاع مقدس در سال‌های اخیر، جزو ناشران پرکار بوده است، بیان می‌کند: با اشباع مخاطب در موضوع خاطره‌نگاری موافق نیستم و به نظرم این اتفاق به این زودی‌ها نمی‌افتد. چون خاطره‌نگاری راهی بدیع برای نوشتن از اتفاقات دوران دفاع مقدس است و این راه همچنان دراز است و سال‌ها جا دارد در این زمینه کار شود.
او ادامه می‌دهد: یک موقعی عمدتا خاطره‌نگاری محدود به خاطرات اسرا از روزهای اسارت یا خاطرات رزمندگان از خط‌مقدم و جبهه بود. بعدها که جلو رفتیم یکی از موضوعات جدی، خاطرات همسران شهدا بود و دیدیم که زنان رزمندگان چقدر موضوعات جالبی را در قالب خاطره مطرح کردند. بعد از آن در دوره دیگر، موضوع خاطرات، روایت اسرای عراقی بود که در ایران بودند و این رویکرد باز هم در قالب خاطره‌نگاری جان تازه‌ای به این گونه ادبی بخشید. می‌خواهم بگویم ذیل عنوان خاطره موضوعاتی مطرح می‌شود که هیچ وقت کهنه نمی‌شود. خاطره همواره تازه است و می‌تواند برای مخاطب جالب باشد.
یکی دیگر از آسیب‌ها در حوزه خاطره‌نگاری، سندیت خاطره‌ها به لحاظ استناد تاریخی است. قره داغی در این زمینه چنین توضیح می‌دهد: ما در انتشارات سوره مهر در حد امکان راجع به همه کتاب‌ها این دقت را در زمینه سندیت خاطره‌ها به خرج می‌دهیم. وقتی جنبه اسنادی مطرح است، حتما باید جوانب مختلف کار در نظر گرفته شود. حتی موارد شبهه‌انگیز باید حذف شود، مثلا کتاب چند جلدی 13 در 7 خاطرات 1290 روز یک رزمنده از خطوط مقدم است. ایشان به شکل روزنگاشت یادداشت‌برداری کرده است. درباره این کتاب که بزودی منتشر می‌شود، کار جدی صورت گرفته، چون او از منظر خودش نوشته است. مثلا اگر عملیاتی فرضا موفق بوده، ممکن است از دید او ناموفق بوده باشد. به همین دلیل تک‌تک این موارد باید با مجموعه استناد تطبیق شود و به همین دلیل روند کار در خاطره‌نگاری کند است.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات