در هر دولتی نهادهایی هستند که خیلی آسیبپذیرند؛ مهمترین دلیل آن این است که وظایف و مسوولیتهای این نهادها خیلی کلی و عام تعریف میشود. به همین خاطر به راحتی میتوان آنها را هدف قرار داد. نهادهای فرهنگی جزو نهادهایی هستند که هر کسی میتواند در آن نسبت به وضع حجاب، کنسرت و موسیقی و... معترض شود!
یعنی معیار مشخصی وجود ندارد و به همین خاطر هر وقت، هر کسی اراده کند میتواند بگوید این چه وضع فرهنگ است و به همین بهانه بر هر دولتی حمله کند. با اين حال تصميمهايي كه در وزارت فرهنگ و ارشاد گرفته ميشوند قانوني بوده و با توجه به مصالح و ملاحظات شرعي، عرفي و قانوني است.
اگر تصميم گرفته ميشود كه كنسرتي برگزار شود؛ فيلمي اكران شود؛ كتابي منتشر شود يا در خانه هنرمندان يا خانه سينما برنامهاي برگزار شود، كاملا بر اساس قانون است. اينكه فردي بگويد كه مخالف برگزاري اين برنامهها هستم و حكم ميكنم كه چنين برنامهاي نبايد برگزار شود، خواسته و تقاضايي خلاف قانون دارد. اگر حتي امري توسط وزارت ارشاد به خطا صورت گرفته؛ نادرست و ناصواب بوده يا ملاحظات شرعي در آن رعايت نشده كشور بايد از راههاي قانوني اقدام كند.
اين وظيفه مجلس شوراي اسلامي است كه وزير را به مجلس فرابخواند؛ از او سوال يا او را استيضاح كند. اگر هم خطايي وجود داشته باشد مجلس شوراي اسلامي و قوه قضاييه بايد به آن رسيدگي كند. نه اينكه فردي بگويد من با كنسرت در شهر خودم مخالف هستم. فرد ديگري بگويد من با اينكه صداي فلان خواننده پخش شود مخالف هستم. فرد ديگري هم به انتشار يك كتاب ايراد بگيرد. آقاي روحاني انتظار داشت كه آقاي علي جنتي كمي ايستادگي كند و تشخيص دهد كه به هر حال دولت تدبير و اميد ١٩ ميليون از اقشار و لايههاي تحصيلكرده و ديگر قشرهاي جامعه راي آورده است.
بسياري از هنرمندان، دانشجويان و نخبگان از اين دولت حمايت كردهاند و با توجه به وعدههاي رييسجمهور به آقاي روحاني راي دادهاند. نميتوان امروز گذاشت چند درصد اقليت تندرو در كشور هر طور دلشان خواست با وزارت ارشاد و برنامههاي آن رفتار كنند. بهتر بود آقاي جنتي در برابر اين نوع رفتارهاي تندروها و گروههاي فشار ايستادگي ميكرد. نكته مهم ديگر اين است كه وزارت ارشاد آقاي جنتي تفاوت چنداني با وزارت ارشاد آقاي صفارهرندي و آقاي حسيني در زمان دولت پيشين نداشت. اگر كسي ميآمد و در دولت پيشين كنسرتها، سينماها و تئاترها و مطبوعات را رصد ميكرد و آنها را با زمان دولت تدبير و اميد مقايسه ميكرد، تفاوت محسوس، آشكار و بارزي نميديد.
چرا زمان آقاي صفارهرندي در دولت آقاي احمدينژاد اين همه فشار بر وزارت ارشاد نبود اما امروز فشار روي وزارت ارشاد بسيار بالا است؟ آيا غير از اين است كه همه اين فشارها سياسي و به خاطر منافع جناحي و گروهي است؟ آيا غير از اين است كه اينها بهانههاي سياسي است؟ به خوبي ميتوان تشخيص داد كه وزارت ارشاد دولت تدبير و اميد تفاوت عميق فرهنگي ايجاد نكرده است.
از كساني كه شبانهروز روحاني و جنتي را به خاطر مسائل فرهنگي تحت فشار قرار دادهاند بايد اين سوال را پرسيد كه آيا ميدانند از سال ٩٢ تاكنون، هر ساله بودجه فرهنگي كشور ٦ هزار ميليارد بوده است، در حالي كه تنها ١٢ درصد اين رقم بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد است؟ ٩٠ درصد مابقي آن به ٣٤ نهاد و سازمان فرهنگي ميرسد كه اساسا زيرنظر دولت، قوه قضاييه يا هيچ نهاد ديگري نيستند.
وزارت فرهنگ و ارشاد بابت هر يك ريالي كه خرج ميكند بايد پاسخگو باشد اما آن ٣٤ سازمان، نهاد و بنياد ديگر كه بودجه زيادي را دريافت ميكنند بابت يك ريال از پولي كه خرج ميكنند به هيچ نهادي پاسخگو نيستند.
در چنين شرايطي آيا وزارت ارشاد در خصوص بدحجابي و ديگر مشكلاتي كه در كشور وجود دارد بايد پاسخگو باشد؟ حمله و انتقاد و فشار به وزارت ارشاد كاملا سياسي است و اي كاش آقاي جنتي به جاي عقبنشيني كمي بيشتر مقاومت ميكرد. هر فرد ديگري به جاي آقاي جنتي بيايد فشار بيشتر خواهد بود. تندروها كمي به واسطه مناسبات خانوادگي آقاي علي جنتي مراعات او را ميكردند اما وزير ارشاد بعدي هر كسي كه باشد بسيار تحت فشار خواهد بود.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=57404
ش.د9504759