فرهنگی >>  فرهنگی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۶  ، 
کد خبر : ۳۰۴۹۹۱

سر مبارک امام حسین(ع) کدام آیات را تلاوت کرد

پس از شهادت امام حسين(علیه السلام) سرِ مطهّر حضرت را به كوفه و شام بردند در هر دو شهر، افراد متعدد،‌ آياتی را از رأس مطهّر شنيده و روايت كرده ‌اند .
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی
به گزارش گروه فرهنگی بصیرت به نقل از خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛پس از شهادت امام حسين(علیه السلام) سرِ مطهّر حضرت را به كوفه و شام بردند در هر دو شهر، افراد متعدد،‌ آياتی را از رأس مطهّر شنيده و روايت كرده ‌اند .

در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: سر مبارك حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در كوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَاب‌َ الكَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ كانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا؛ (1) آیا گمان كردی اصحاب كهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ » .
موی بر تنم راست شد و گفتم‌. این ماجرا عجیب‌تر از جریان اصحاب كهف است‌. (2)

در نقل دیگری آمده: وقتی راس و سر مبارك را در جایگاهی كه در صیارفه برایش معین كرده بودند، نهادند، چون آن جا در اثر ازدحام جمعیت و عبور و مرور شلوغ بود، سر مبارك برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف كرد به گونه ای كه همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارك به تلاوت آیات سوره كهف پرداخت و تا : «انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا» تلاوت كرد. (3)

سر مبارك را بر چوبی نصب كرده و مردم به نوری كه از سر به آسمان ساطع بود، نگاه می كردند كه این آیه را تلاوت فرمود: «و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون» (4) (5)

سلمه بن كهیل از سر مبارك شنید كه بر نیزه می خواند: (فسیكفیكهم الله و هو السمیع العلیم)(6) (7)

ابن وكیده گوید : از سر مبارك شنیدم كه سوره كهف را می خواند. شك كردم كه صدا از سر هست یا از جای دیگر كه ناگاه سر مبارك تلاوت را ترك كرد و متوجه من شد و فرمود: ای فرزند وكیده ! مگر نمی دانی كه ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. با شنیدن این كلام او تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن كند كه سر مبارك به او می فرماید:
ای فرزند وكیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد . پس آن ها را واگذار "اذ الاغلال فی أعناقهم و السلاسل یسحبون ؛ (8) در آن هنگام كه غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آن ها را مى‏كشند” . (9)

منهال ابن عمرو گوید : سر مبارك را در دمشق بر نیزه دیدم كه آیات سوره كهف تا : (ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجبا) تلاوت می كرد و در این جا به آشكاری تمام فرمود: عجیب تر از اصحاب كهف قتل من و بر نیزه كردن سرم می باشد. (10)

و وقتی یزید در پی اعتراض سفیر روم به ظلم رفته بر اباعبدالله ، دستور به كشتن او داد ، سر مبارك با صدای بلند فرمود: (لا حول و لا قوه الا بالله) . (11)

مورخان گفته ‏اند كه: چون یزید بن معاویه نواده پیامبر (ص)، حسین بن علی (ع) را كشت، سر او را بر بالای نیزه گذاشت و فرمان داد تا برای عبرت مردم آن را در شهرها بگردانند، و آن سر در این مسیر پیوسته آیه مباركه را قراءت می‏كرد.

شاید قرائت این آیه به این امر اشاره می‏ كند كه جهان در ضمن معادله‏ ای حكیمانه جریان می‏ كند كه یكی از جمله‏ های آن حمایت كردن خداوند متعال از مظلومان و ستمدیدگان است، بدان جهت كه یاری دادن به ستمدیدگان جزئی از آن معادله به شمار می‏رود كه پروردگار ما سبحانه و تعالی در همه ابعاد جهان به جریان انداخته بوده است.

معنی این آیه آن است كه: ای انسان! آیا چنان گمان می‏كنی كه آنچه بر آنان گذشت چیزی عجیب و غریب است؟ هرگز چنین نیست

زمانی كه سر امام حسین ـ علیه السّلام بالای نیزه حمل می‌شد، شیخ مفید به نقل از زید بن أرقم آورده است، روز دوّم كه عبیدالله دستور داد تا سرهای شهدا را در كوفه بگردانند «من سر امام حسین را دیدم كه آیه‎ای از سوره كهف را كه ـ ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجبا  را تلاوت می‎كرد


آنچه مورّخین و علماء و بزرگان علوم اسلامی پیرامون مسأله شهادت امام حسین علیه السّلام و حمل سر مبارك ایشان به مجلس ابن زیاد در كوفه و از آنجا به شام نقل كرده‎اند عبارت از این است: كه در آخرین لحظات كه سپاه دشمن بر امام حسین علیه السّلام یورش بردند، توسط سنان بن أنس سر امام از تن ایشان جدا شد و سر حضرت توسط خولی به نزد ابن زیاد در كوفه برده شد. بعد از چند روزی كه سرهای شهداء كربلاء به همراه كاروان اسراء در كوفه بود عبید الله دستور داد كه اسراء و سرهای شهدا را به همراهی 500 نفر نیرو به شام به نزد یزید بن معاویه بفرستند و در حالیكه سرهای شهدا بر روی نیزه‎ها حمل می‎شد وارد شام شدند و از آنجا به نزد یزید برده شد.


شیخ مفید می‎فرمایند: بامداد روز بعد كه عبید الله بن زیاد سر از بالش ستم برداشت دستور داد سر مبارك حضرت امام حسین را با دیگر سرها در میان تمام كوچه‎ها و قبیله‎های كوفه بگردانند.


علامة مجلسی هم در بحار به ذكر این مطلب اشاره كرده است و می‎گوید: از زید بن ارقم روایت شده است كه می‎گوید من شنیدم كه سر امام حسین این آیه را تلاوت می‎كرد[12]«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً»[13]


امّا روضة الشهداء ملا حسین كاشفی به این مطلب اشاره می‎كند و می‎نویسد: وقتی كاروان اسراء به همراه سرها در حالیكه بر روی نیزه‎ها حمل می‎شدند و به طرف شام برده می‎شدند، در بین راه یك مردی یهودی بنام یحیی حرّانی به استقبال این كاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد كه لبهای وی به هم می‎خورد. می‎گوید راوی كه این یهودی گفت من نزدیكتر رفتم و گوش فرا داشتم كه این كلمات را شنیدم «وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ»[14]


یحیی از مشاهدة این جریان متعجّب شد و پرسید این سر كیست؟ گفتند: آن سر حسین بن علی كه مادرش فاطمه دختر پیامبر محمد مصطفی است و در این زمان كه یحیی این جریان را دید مسلمان شد.[15]

 

پی نوشت ها:
1. کهف (18) ، آیه 9.
2. الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 116، کنگره شیخ مفید.
3. مقتل الحسین ، مقرم، ص 332.
4. شعراء (26) ، آیه 227.
5. مناقب، ابن ‏شهراشوب ، ج 2 ، ص 188.
6. بقره(2) ، آیه 137.
7. اسرار الشهادة ، ص 488.
8. غافر (40) ، آیه 71.
9. شرح قصیدة ابی‏فراس ،ص 148.
10. خصائص سیوطی ، ج 2 ، ص 127.
11. مقتل العوالم ، ص 151.

[12] . مجلسی، بحار الانوار، نشر بیروت، چاپ سوّم،1403 هجری، ج 45، ص 121.
[13] . كهف/9.
[14] . شعراء/227.
[15] . كاشفی سبزواری، حسین، روضه الشهداء، قم، نشر نوید آلام، چاپ اوّل، 1379، ص 458.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات