تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۸  ، 
کد خبر : ۳۰۵۰۳۵

پاییز رنگارنگ روابط ایران و اعراب

پایگاه بصیرت / متین مسلم / پژوهشگر ارشد خاورميانه عربي و خليج‌فارس
(روزنامه مردم‌سالاري - 1396/06/02 - شماره 4397 - صفحه 15)

اینک پس از گذشت قریب به ۲ سال و نیم از تصویب و اجرایی شدن واقعیتی به نام توافق اتمی، هم اعراب (و مشخصا سعودی‌ها) به این نتیجه رسیده‌اند که بهتر است آن را قبول کنند و از منافع احتمالی آن سود ببرند و هم ایران پس از این توافق بین‌المللی، فرصت بیشتری برای پرداختن به امور منطقه خود پیدا کرده و می‌تواند اعراب را در منافع امنیتی و استراتژیکی آن سهیم کند. هرچند بسیار مشکل، اما این کاری شدنی است. جواد ظریف وزیر خارجه ایران، آن‌چه را «دو ابراستراتژی سیاست خارجی» توصیف شده محور دیپلماسی ایران در دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی معرفی کرده است. ظریف هرچند مسائل اقتصادی را یکی از این به قول او «دو ابراستراتژی» اعلام کرد، اما محور سخنان و استدلال‌های ظریف درباره سیاست منطقه‌‌ای ایران خصوصا در خلیج فارس، به وضوح نشان می‌دهد، تصحیح روابط با همسایگان عرب، اکنون به بالاترین اولویت سیاست خارجی ایران تبدیل شده است.

هرچند میزان موفقیت و یا موثر بودن سیاست‌های جدید تهران چندان مشخص نیست، اما منابع دیپلماتیک مقیم منطقه با خوش‌بینی نسبی موضوع را مورد توجه قرار داده‌اند. این منابع معتقدند جدای از علائقی که ممکن است دو رقیب منطقه‌ای را به هم نزدیک کند، تغییر جهت برخی تحولات منطقه خاورمیانه از یک سو و هزینه بر شدن بسیاری از سیاست‌های چند سال اخیر از سوی دیگر، حتما تهران و ریاض را وادار و متقاعد به بازنگری و یا حداقل جابجایی اولویت‌های دیپلماسی طرفینی میان خود کرده است. یک مقام دیپلماتیک عرب مقیم خلیج فارس که دولت متبوعش روابط نه چندان گرم، اما غیرخصمانه‌ای با ایران دارد و مایل به افشای هویت خود نیست می‌گوید «مطمئن است سعودی‌ها در این بازنگری پیش‌قدم بوده‌اند البته بنا به دلیل خود». او می‌گوید: «آنها اکنون خود را در وضعیتی غیرقابل پیش‌بینی و نه چندان مطلوب و نگران کننده‌ای می‌بینند. اما اگر ریاض به این نتیجه رسیده که کنار آمدن با تهران منطقی است، اجازه دهید از آن استقبال کنیم».

اما صرف‌نظر از دیدگاه‌های این دیپلمات عرب، به باور من ایران نیز برای پایان دادن به مناقشات خود با عربستان و در مقیاسی وسیع‌تر اعراب، به اندازه کافی دلایل و انگیزه پیش رو دارد. چنین انگیزه‌ای به گفته بسیاری از ناظران امور ایران صرف‌نظر از دلایل آن، راه را برای دست‌کم آن‌چه می‌توان «جلو‌گیری از عمیق‌تر شدن سوءتفاهم‌ها و اختلافات» توصیفش کرد، هموارتر می‌کند. این دلایل که اکنون تهران با عنوان «ابراستراتژی» از آنها یاد کرده و مترصد است اهدافی راهبردی و عملیاتی بر مبنای آن طراحی کند، در گذشته‌ای نه چندان دور و پس از روی کارآمدن حسن روحانی در سال ۲۰۱۳ کمابیش مطرح شده بودند. اما به نظر می‌رسد تمرکز سیستماتیک ایران ۲۰۱۳، بر حل و فصل مناقشه اتمی‌با قدرت‌های جهانی که مهم‌ترین «ابراستراتژی» حسن روحانی در آن زمان بود و نیز واکنش منفی اعراب به این توافق(حال به هر دلیل)، نقش مهمی‌در پیش نرفتن اهداف دیپلماسی وقت ایران در منطقه عربی بازی کرد.

شاید حسن روحانی تصور می‌کرد توافق با قدرت‌های جهانی، اعراب را متقاعد به همکاری با ایران خواهد کرد، این را واقعا نمی‌دانم! اما اینک پس از گذشت قریب به ۲ سال و نیم از تصویب و اجرایی شدن واقعیتی به نام توافق اتمی، هم اعراب (و مشخصا سعودی‌ها) به این نتیجه رسیده‌اند که بهتر است آن را قبول کنند و از منافع احتمالی آن سود ببرند و هم ایران پس از این توافق بین‌المللی، فرصت بیشتری برای پرداختن به امور منطقه خود پیدا کرده و می‌تواند اعراب را در منافع امنیتی و استراتژیکی آن سهیم کند. هرچند بسیار مشکل، اما این کاری شدنی است. از طرفی فکر می‌کنم، ایران در مذاکرات با اعراب از یک مزیت استراتژیک دیپلماتیک برخوردار است که دولت‌های غربی و مجامع بین‌المللی مانند آژانس اتمی‌وین، مشترکا (مانند گزارش آخر ماه اوت آژانس) آن را تایید و مبنای همکاری خود با ایران قرار داده‌اند.

پای‌بندی ایران به تعهداتش در توافق هسته‌ای، همزمان با تاکید بر گسترش مناسبات با جامعه بین‌المللی، فرصت خوبی برای جلب نظر اعراب جهت عبور از گذشته و اعتماد به آینده فراهم کرده است. اما «آیا ایران قادر است این اعتماد را به خوبی در بازار منطقه بفروشد!؟» اگر به این سوال پاسخ مثبت داده شود، به این دلیل که پاسخی تقریبا واقعی به این پرسش داده‌ایم، الزاما در دسته آدم‌های خوشبین قرار نخواهیم گرفت. راه دور نرویم؛ حل مشکل حج برای ایرانیان، برخورد گرم و عجیب عادل جبیر و ظریف در اوایل ماه اوت در استانبول، حل تردد دیپلمات‌های دو کشور برای رسیدگی به وقایع پس از حمله به اماکن دیپلماتیک عربستان در ایران و بروز علائمی‌بسیار خفیف از همکاری ایران و عربستان در لبنان، عراق و سوریه نشانه‌هایی از آغاز یک تحول به شمار می‌روند. شاید اینها دلایل کافی برای اعلام آغاز بهار ایران و عربستان نباشند که حتما نیست. اما به قول یک مقام ارشد وزارتخارجه کویت «در مناسبات عربی-ایرانی مهم نیست یک قدم از تنش دور می‌شویم، مهم آن است که صد قدم به سوی ثبات و آرامش گام برمی‌داریم».

منبع: خبر آنلاين

http://www.mardomsalari.net/4408/page/15/21442

ش.د9602283

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات