(روزنامه آسمان آبي ت 1396/06/28 ـ شماره 67 ـ صفحه 11)
این روزها، در حالی شاهد برگزاری هفتادودومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد هستیم که علاوه بر بحرانها و مشکلات قدیمی همچون سوریه و عراق، با نقاط عطف و تنشهای جدیدی در میانمار، کرهشمالی و نقاط دیگر جهان روبهرو هستیم.
کم نیستند تحلیلگرانی که معتقدند تکلیف همه مسائل، در سایه معادلات قدرت نظامی و اقتصادی و در نشست سران کشورهای بزرگ روشن میشود و سازمان ملل نقشی ندارد، اما به موازات آنها، باورهای دیگری نیز وجود دارند که مبتنیبر امید، استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک و اهمیت اثرگذاری فکری رهبران کشورهای مختلف جهان بر جریانات و روندهای سیاسی هستند. به عبارتی دیگر، با وجود همه گلایهها، انتقادات و بدبینیهایی که درباره نقش و جایگاه سازمان ملل در معادلات سیاسی و دیپلماتیک جهان وجود دارد، باز هم باید بپذیریم همین سازمان، با تمام ضعفها و پاشنهآشیلها و با همه بیعدالتیهایی که در شورای امنیت و بحث وتو وجود دارد، نهادی مهم و اثرگذار، برای تصمیمات مهم جهانی است.
شاید یکی از مهمترین ویژگیهای نشست امسال سازمان ملل، حضور دو چهره جدید است که پست و موقعیت چشمگیر آنها، میتواند بر بسیاری از روابط و رویدادهای پیشرو، تا حدی اثر بگذارد. یکی از آنها رئیسجمهوری موطلایی ایالاتمتحده آمریکا و دیگری نخستوزیر سابق پرتغال و دبیرکل کنونی سازمان ملل است.
آنتونیو گوترش که پس از بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل شد، امسال برای نخستینبار در این مقام، پشت تریبون رفت و از ضرورت تلاش برای مقابله با بروز جنگجهانی و همچنین اصلاح ساختاری سازمان ملل سخن گفت. اگرچه گوترش در دیماه پارسال و در زمان تحویلگرفتن سکان هدایت سازمان ملل، درباره پایاندادن به بحران سوریه و مسائل مرتبط با سودان و دیگر کشورها وعدههایی داده بود، اما هنوز هم در مکانیسم استفاده از نمایندگان ویژه و همچنین در شیوه میانجیگری و تصمیمگیریها، شاهد ابداع و نوآوری خاصی ازسوی او نبودهایم. گوترش در سخنرانی خود به ضرورت مبارزه علیه تروریسم، خطر گسترش سلاحهای هستهای و تغییرات اقلیمی اشاره کرد.
دونالد ترامپ، نیز برای نخستینبار بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا در سازمان ملل حضور پیدا کرده است. در نشست سران ناتو، شاهد برخی رفتارهای عجیب ترامپ بودیم و قطعا در سازمان ملل نیز رفتارهای نمایشی و شوهای او ادامه پیدا خواهد کرد. رسانههای آمریکا درباره اهمیت دیدار ترامپ با نتانیاهو و ماکرون و مطرحشدن ایران در این دو دیدار، مطالب فراوانی منتشر کردهاند، اما واقعیت این است که ترامپ با وجود برخورداری از ویژگی غیرقابل پیشبینیبودن و همچنین ناشیگریهای سیاسیاش، نمیتواند در تصمیمگیریهای جهانی، در قد و قواره باراک اوباما ظاهر شود. یکی از شواهد اثبات این مدعا، بلاتکلیفی تیم سیاست خارجی ترامپ در بحران سوریه و عراق است. در این دو پرونده و موضوع مبارزه با داعش، مک گورک، نماینده ویژه اوباما، هنوز هم در پست خود باقی مانده و تاکنون مشخص نشده است که ترامپ و اعضای گروه او از کدام پنجره به موضوع خاورمیانه مینگرند؛ بنابراین نمیتوان انتظار داشت در روندهای سیاسی جهان کنونی، آمریکا بتواند با خاطری آسوده، نقش قبلی خود را ایفا کند؛ بهویژه آنکه موضوع تهدیدات کرهشمالی، هنوز هم ازجانب قدرتهای مهمی همچون روسیه، چین و ژاپن، بهشکل جدی موردتوجه قرار نگرفته است و سران بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، در حالی درباره کرهشمالی موضعگیری میکنند که دل خوشی درزمینه مواضع و دیدگاههای ترامپ درباره اروپا ندارند.
کارتهای برنده روحانی
حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران در این دوره، در شرایطی به سازمان ملل رفته است که برگهای برنده تازهای در جیب دارد. او با رأی بالا و با پیروزی سیاسی و پشتوانه ملی بالا و قابلتوجهی برای دومینبار رئیسجمهور شده است و علاوهبراین، در حوزه دیپلماسی بینالمللی و مسائل مرتبط با غرب، دو کارت مهم در دست دارد: 1. تاکید مداوم آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره پایبندی ایران به توافقنامه برجام. 2. حمایت تمامقد و چندینباره فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، از برجام و تاکید بر ضرورت پایبندی همه اعضای 1+5 به این سند مهم.
طبیعتا یکی از مهمترین کارکردها و فواید آمانو درباره پایبندی ایران به مفاد برجام، این است که در انظار بینالملل – بهویژه در شرایط حساس کنونی – مرز دقیقی بین فعالیتهای هستهای ایران و کره شمالی ترسیم شده و این موضوع باید برای جهانیان، شایان ستایش باشد. دوم، اینکه حمایتهای مداوم موگرینی، این موضوع را به یاد ما و دیگران میآورد که تئوری گسترش روابط دیپلماتیک ایران در چارچوب ایده غرب منهای آمریکا، چندان دور از دسترس نیست. این موضوع در کنار اهمیت بازار ایران برای اروپا، این واقعیت را نیز نشان میدهد که در چهار سال گذشته، ظریف و همکاران او، در حوزه اروپا، بهتر و پیگیرانهتر کار کردهاند و کاش شرایطی فراهم شود که در منطقه و بهویژه در جهان عرب نیز، فعالیتهای دیپــلماتیک ایران، قدرتمنـدانهتر و گستردهتر شود.
کردها و یک مثلث مهم
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، اعلام کرده که در سازمان ملل و در دیدار با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و همچنین در دیدار با حیدر العبادی، نخستوزیر عراق، موضوع همهپرسی استقلال اقلیم کردستان عراق را پیش کشیده است و مخالفت خود را بیان میکند. در همین حال، بعید نیست در فضای کنونی و با توجه به افزایش فزاینده مخالفتهای جهانی و منطقهای با برگزاری همهپرسی کردها، دیدار سهجانبهای بین روحانی، اردوغان و عبادی انجام شود. برگزاری چنین نشست سهجانبهای، با توجه به موقعیت جغرافیایی اقلیم کردستان عراق، مواضع و تصمیم نهایی تهران، بغداد و آنکارا درباره ساختار عراق و موقعیت کردها در این کشور، از اهمیت بالایی برخوردار است و توافق و اشتراک نظر این سه کشور، میتواند آینده مرزهای اقلیم کردستان و تعاملات اقتصادی و سیاسی اربیل را با چالش جدی روبهرو کند؛ بهویژه آنکه پیش از برگزاری احتمالی چنین نشستی، شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران، بر این موضوع تاکید کرد که اگر همهپرسی برگزار شود، ایران گذرگاههای مرزی خود با اقلیم کردستان را میبندد.
حال باید دید آیا در کنار مسائل مهمی همچون تهدیدات کرهشمالی، مسئله داعش و تروریسم و همچنین مشکلات زیستمحیطی، آیا ممکن است مسئله اقلیم کردستان هم بهشکل جدی در سازمان ملل مطرح شود یا اینکه کشورهای مختلف، ترجیح میدهند، دستکم در مقطع کنونی از کنار آن بگذرند.
https://asemandaily.ir/post/2301
ش.د9602319