(روزنامه اطلاعات ـ 1396/06/11 ـ شماره 26808 ـ صفحه 12)
اما منتقدان دکترین بازدارندگی این ادعاها را رد کرده و میگویند، این یک تئوری است که نمیتوان آن را محک زد. علاوه بر این، آنها استدلال میکنند که وابستگی متقابل اقتصادهای جهان و نفوذ نهادهای بینالمللی گارانتی اصلی صلح میان قدرتهای بزرگ از زمان جنگ جهانی دوم بوده است.
این سیاست با دو آزمایش جدی روبهرو شده است؛ بحران موشکی کوبا در ۱۹۶۲و رویارویی میان هند و پاکستان ۴۰سال پس از آن. در ۱۹۶۲در اوج جنگ سرد، یک هواپیمای جاسوس آمریکایی تاسیسات موشک بالستیک میان برد شوروی را در کشور متحد آن کوبا کشف کرد که چندین مایل با ساحل فلوریدا فاصله داشت. این اقدام شوروی در پی استقرار موشکهای بالستیک آمریکا در ایتالیا و ترکیه صورت گرفت.جان اف کندی، رئیسجمهوری وقت آمریکا به محاصره نظامی کوبا واکنش نشان داد و نیروهای استراتژیک آمریکا را به حداکثر رساند که معادل جنگ هستهای بود. بمبافکنهای بی-۵۲ به صورت مداوم گشتزنی هوایی انجام میدادند و دهها موشک بالستیک بین قارهای در حالت آمادهباش قرار گرفتند. کشتیهای شوروی مجهز به موشکهای هستهای در ازای یک توافق محرمانه با واشنگتن برای جمعآوری موشکهایش از ترکیه بازگشتند. واشنگتن همچنین متعهد شد تا به کوبا حمله نکند. چهار دهه بعد هند و پاکستان به آستانه جنگ هستهای رسیدند و مناقشه دیرینه آنها بر سر کشمیر به اوج خود رسید و حدود یک میلیون سرباز در هر طرف مرز مورد مناقشه کشته شدند. هر دوی این کشورها در ۱۹۹۸به یک قدرت هستهای تبدیل شدند.پس از آنکه پرویز مشرف، رئیسجمهوری وقت پاکستان گفت که آماده است علیه هند به تسلیحات هستهای متوسل شود، وزیر دفاع هند گفت که کشورش از یک حمله هستهای جان سالم به در میبرد اما پاکستان نه. دو طرف یک سری آزمایشهای هستهای تقابلی را پیش از آنکه با فشار آمریکا بپذیرند که تنشها را کاهش دهند، آغاز کردند. آنها در نوامبر ۲۰۰۳به آتشبس رسیدند و در ژانویه آتی گفتوگوها را آغاز کردند. دنیل ورنت، کارشناس روابط بینالملل که سابقا سردبیر روزنامه لوموند بود، گفت: بحران مذکور نشانگر خطرات گسترش تسلیحات هستهای است.او در مقالهای نوشت: زمانی میتوان طرفی را دلسرد کرد که عواملی وجود داشته باشد که منطقی در نظر گرفته شوند. اشاعه تسلیحات هستهای آنها احتمال افزایش سوءتفاهم، تعبیر اشتباه از نیات یکدیگر و یا قضاوت نابجا در رژیمهای خودکامه را تشدید میکند.
جهان نگران از تشدید تنش واشنگتن - پیونگ یانگ
تهدید حمله موشکی کره شمالی به جزیره گوام آمریکا در ادامه جنگ لفظی اخیر میان سران واشنگتن و پیونگ یانگ صورت گرفت؛ وضعیتی که به نگرانی جامعه جهانی دامن زده و سران کشورهای جهان را به ارایه راه حلهای منطقی برای برون رفت از این بحران واداشته است.
به گزارش گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، تهدیدات اعلامی سران آمریکا و کره شمالی روز به روز در حال شدت یابی است به طوری که رسانههای جهان را معطوف به خود ساخته و نگرانیهایی را نسبت به آینده این وضعیت ایجاد کرده است. آمریکا تاکنون تنها با ابزار تحریم درصدد اعمال فشار بر پیونگ یانگ برمی آمد و در مقابل، کره شمالی نیز با آزمایش موشکی به سیاستهای خصمانه دولت آمریکا پاسخ می داد. در شرایط کنونی اما اوضاع بکلی تغییر یافته و جنگ لفظی به این شدت و خشونت بین «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا و «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی بی سابقه بوده است .در ادامه این دعوای لفظی، رییس جمهوری آمریکا جمعه بیستم مرداد در توئیتی نوشت: «آمریکا برای راه حل نظامی کاملا آماده است، سلاحها با مهمات پرشدهاند و ضامن آنها هم کشیده شده، برای وضعیتی که کره شمالی رفتار نابخردانهای داشته باشد». ترامپ چند روز قبل از این سخنان، در توئیتی تهدید کرده بود که کره شمالی با «خشم و آتش» آمریکا رو به رو خواهد شد.رهبر کره شمالی نیز که همواره آمریکا و متحدان این کشور را به حمله موشکی تهدید می کند به اظهارات خصمانه ترامپ واکنش نشان داد و جزیره گوام را به حمله موشکی تهدید کرد. حال این پرسش پیش می آید که چرا این جزیره بر سر زبان رهبر کره شمالی افتاده و وی از تهدید این جزیره کوچک چه اهدافی رو دنبال می کند؟
گوام؛ جزیره ای استراتژیک اما قابل دسترس
گوام جزیره ای متعلق به ایالات متحده در جنوب شرقی کره شمالی و در آبهای اقیانوس آرام واقع شده است. آنچه این جزیره کوچک 162 هزار نفری را برای دو کشور (آمریکا و کره شمالی) برجسته کرده به موقعیت خاص و راهبردی آن ارتباط می یابد. آمریکا پایگاههای نظامی قدرتمندی از جمله پایگاه هوایی اندرسون(Andersen)را در این جزیره ایجاد کرده است. از این رو، کیم جونگ اون برای ضربه زدن به آمریکا همواره این جزیره را تهدید میکند و از حساسیت ایالات متحده به آن آگاهی دارد. چند روز پیش خبرگزاری رسمی کره شمالی گزارش داد که «پیونگ یانگ تا اواسط ماه اوت (اواخر مردادماه) برنامه ای را برای شلیک چهار فروند موشک میان برد به طرف گوام آماده خواهد کرد و پس از آن این برنامه برای تصمیمگیری نهایی در اختیار رهبر کره شمالی قرار خواهد گرفت.موضوع پایگاه نظامی اندرسون در جزیره گوام یک طرف قضیه است و مساله مهمتر به برد موشکهای بالستیک کره شمالی مربوط می شود. کارشناسان معتقدند موشکهای کره شمالی از برد لازم برای هدف قرار دادن ایالات متحده برخوردار نیستند و تنها می توانند جزایر این کشور را هدف قرار دهند.
مسافت بین گوام با ایالات متحده و کره شمالی قابل توجه است و این جزیره بیش از آنکه به آمریکا نزدیک باشد به کره شمالی نزدیک است. فاصله 9 هزار 418 کیلومتری گوام با آمریکا در مقابل مسافت 3 هزار 430 کیلومتری با کره شمالی، این جزیره را برای پیونگ یانگ در وضعیت قابل دسترس قرار داده است. به رغم دقت پایین موشکهای کره شمالی اما این کشور موشکهایی را تا کنون با موفقیت آزمایش کرده که به راحتی می توانند این جزیره استراتژیک آمریکا را هدف قرار دهند. «هواسونگ 12» از جمله موشکهای بالستیک کره شمالی است که گفته می شود بردی بین سه تا هفت هزار کیلومتر دارد. چند هفته پیش و پس از تحریمهای سهگانه آمریکا علیه ایران، روسیه و کره شمالی، پیونگیانگ موشک تازه ای را آزمایش کرد. این کشور پس از آزمایش موفقیتآمیز موشک «هواسونگ 14» با برد 6 هزار و 700 کیلومتر به آمریکا پیام هشدارآمیزی ارسال کرد و رسانههای کره شمالی به نقل از رهبر آن نوشتند با این موشک، تمام خاک آمریکا در تیررس موشکهای کره شمالی قرار دارد. این آزمایش موشکی کره شمالی که همزمان با سالروز استقلال آمریکا (13 تیر/ 4 ژوئیه) انجام گرفت حاوی پیام هشداری برای ترامپ و مقامات کاخ سفید بود. پس از این آزمایش موشکی بود که کارشناسان نظامی، قاره پیما بودن آن را مورد تایید قرار داده و اعلام کردند که با این موشکها میتوان ایالتهای آلاسکا وهاوایی آمریکا را هدف قرار داد.
تشدید جنگ لفظی و نگرانی جهان از تداوم تهدیدها
خشونتهای لفظی و اظهارات تحریک آمیز رهبران آمریکا و کره شمالی ابعادی جهانی به خود گرفته به طوری که مقامات بسیاری از بازیگران تاثیرگذار عرصه بین المللی به آن واکنش نشان داده و خواستار پایان این تنشها شده اند. در صورت اعلام جنگ از سوی کره شمالی، عضویت آمریکا در «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) و اصل پنج اساسنامه این پیمان نظامی- امنیتی، خطر فراگیر شدن نبرد را افزایش می دهد. بر پایه اصل مزبور، در صورتی که یکی از کشورهای عضو پیمان مورد حمله قرار گیرد، سایر اعضا باید در صدد دفاع از آن برآیند. پس از جنگ دوم جهانی، برخی اعضای ناتو همواره این اصل سازمان را به عنوان سپری در برابر زیاده خواهیها و مداخله جوییهای خود قرار داده اند.
جامعه جهانی با توجه به تجارب جنگهای خانمانسوز به این نکته مهم پی برده است که در صورت ورود آمریکا و کره شمالی به درگیری نظامی مستقیم، این آتش دامن بسیاری از کشورها را خواهد گرفت و شبه جزیره کره و همسایگان را در بحرانی جدی فرو خواهد برد. درک این واقعیت، رهبران کشورهای بزرگ جهان را به ارایه راه حلهای معقول برای برون رفت از بحران مذکور واداشته است. نشست اضطراری بیست وسوم مردادماه اعضای اتحادیه اروپا در بروکسل با هدف بررسی و چاره اندیشی برای برون رفت از بحران مذکور در این راستا قابل ارزیابی است. در کنار آن، مقامات عالی رتبه اروپایی نیز هر کدام به طور جداگانه تلاش کرده اند تا با تعدیل نگاه ترامپ از بروز جنگ جلوگیری به عمل آورند. در همین ارتباط، «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان بیستم مردادماه ضمن انتقاد از دعوای لفظی خطرناک پیش آمده، گزینه نظامی را راه حلی نادرست دانست و خواستار بکارگیری شیوه ای مسالمت آمیز برای حل این اختلاف شد . همچنین «امانوئل مکرون» رییس جمهوری فرانسه نیز در گفتگویی تلفنی با ترامپ، فشار بر کره شمالی و آوردن مقامات پیونگ یانگ را پشت میز مذاکره، بهترین گزینه ممکن دانست. مقامات چین و روسیه نیز که گفته می شود از جمله حامیان کره شمالی اند از تداوم تنشها بین واشنگتن و پیونگ یانگ ابراز نگرانی کرده و خواستار پایان این دعوای لفظی خطرناک شدند.البته گویی در کاخ سفید و طیف جمهوریخواه حاکم نسبت به حمله نظامی به کره شمالی اتفاق نظر وجود ندارد و با نگاهی به مواضع «جیمز ماتیس» وزیر دفاع آمریکا این دو دستگی نمایان می شود. به باور جیمز ماتیس، درگیری نظامی با کره شمالی فاجعه بار است. از این رو وزیر دفاع آمریکا پنجشنبه نوزدهم مردادماه اظهار کرد که هنوز از تمام امکانات دیپلماتیک برای حل اختلافات با کره شمالی استفاده نشده و او مایل است که در این راستا تلاش کند.
دردسرهای ترامپ با چشمانداز نظام چند قطبی
برخورد سایر قدرتهای جهانی با موضع رئیس جمهوری آمریکا در قبال کره شمالی نشان می دهد که بر خلاف خواست و تمایل ترامپ، دیگر ایالات متحده ابرقدرت با نفوذ و اثر گذار عرصه بین المللی نیست و اقدامات و اظهارات وی هرچه بیشتر سایر قدرتهای جهانی را به اتخاذ مواضع مستقل از آمریکا و مهار این کشور سوق میدهد و سرعت تکمیل نظام بین الملل چند قطبی را افزایش می دهد .محمد مهدی مظاهری در ایرنا نوشت:حدود دو هفته است که تنش بین آمریکا و کره شمالی حول برنامههای موشکی و هستهای این کشور بالا گرفته است. آغاز تنشها بدان جا باز میگردد که پس از آزمایش موشکی اخیر کره شمالی، شورای امنیت تحریمهای جدیدی علیه این کشور وضع کرد و کره شمالی پس از آن اعلام کرد که حمله به مناطق تحت حاکمیت آمریکا را بررسی میکند. ترامپ نیز در مقابل اعلام نمود که «بهتر است کره شمالی دیگر آمریکا را تهدید نکند وگر نه این کشور با آتش و خشم آنطوری که جهان هرگز ندیده روبرو خواهد شد». پس از آن نیز ترامپ سیاستهای رؤسای جمهوری سابق ایالات متحده در قبال کره شمالی که طی 25 سال گذشته مشغول مذاکره با این کشور آسیایی بودهاند را نقد کرده و آن را بی نتیجه دانسته است. او مشخصا از بیل کلینتون، جورج بوش و باراک اوباما رؤسای جمهوری سابق به عنوان افرادی که نتوانستهاند در قبال کره شمالی هیچ اقدام مفیدی انجام دهند، یاد کرده است. در بین این سه رئیس جمهوری نیز، باراک اوباما رئیسجمهوری قبلی آمریکا بیش از همه در معرض انتقادات ترامپ قرار گرفته و به عملکرد ضعیف و منفعل در قبال کره شمالی متهم شده است.
اعلام چنین مواضعی از سوی دولت ترامپ که سبب تشدید تنشها بین ایالات متحده و کره شمالی و البته اظهار نظر و جهت گیری مقامات برخی دیگر از کشورها شده، حاوی نکات مهمی است که هرچه بیشتر پرده از تغییرات نوین نظم بین المللی جدید بر می دارد. در درجه نخست به نظر می رسد مواضع دولت ترامپ در قبال کره شمالی نشأت گرفته از خوی شخصی خودخواه، جسور، متکبر و تاجر پیشه وی است که بیش از آنکه به فکر حل دراز مدت و منطقی بحرانهای موجود باشد، به دنبال نمایش قدرت و سرسختی خود به منتقدان داخلی و دشمنان خارجی است. ترامپ می کوشد، با تحقیر رؤسای جمهوری سابق و اظهار این مسأله که بقیه حتی جرأت حرف زدن درباره کره شمالی را نداشتند؛ «اما من حرف میزنم، بالاخره یک نفر باید این کار را بکند»، شخصیتی قهرمان گونه و راسخ از خود به نمایش بگذارد و به گونه ای وانمود کند همانگونه که در دنیای تجارت چیزی جلودار او نبوده و ثروت هنگفتش دستاورد همین خلق و خوی است، در دنیای سیاست هم کسی را یارای ایستادن در مقابل او و کشورش نیست. هر چند چنین موضع گیریهایی می تواند برای برخی طرفداران سبک ترامپ در آمریکا و سایر کشورها جذاب باشد؛ اما تناقضها و تشتتهایی که در دولت تازه کار او به وفور یافت می شود، تلاشهای او برای ارائه چنین تصویری از خود را نقش بر آب می کند.
زمانی که جیمز متیس به عنوان گزینه پیشنهادی ترامپ برای پست وزارت دفاع معرفی شد، بسیاری از تندرو، سخت گیر و غیر منعطف بودن وی سخن گفتند؛ اما حال در چند هفته اخیر ترامپ به حدی آش موضع گیری علیه کره شمالی را شور کرده است که حتی متیس نیز ناچار به تعدیل مواضع وی شده و ضمن فاجعه بار خواندن درگیری نظامی بین دو طرف، از اعلام آمادگی آمریکا برای مذاکره با کره شمالی سخن گفته است! این تنها جیمز متیس نیست که سخنان ترامپ را برای کشورش خطرناک می داند، همچون موضوع توافق هسته ای با ایران، در رابطه با بحران موشکی کره شمالی نیز مقامات دولت او موضع یکدست ندارند و اختلاف نظرهای آنها به سوژه طنز رسانهها تبدیل شده است. اما عدم همراهی با ترامپ و نگرانی از مواضع غیر منطقی و بیپشتوانه وی تنها به عرصه داخلی ایالات متحده محدود نمی شود، بر خلاف سایر ادوار تاریخی که هر تصمیم بینالمللی از سوی دولت آمریکا با حمایت حداقل برخی کشورهای نزدیک به آن همچون بریتانیا و کانادا و سکوت و پذیرش ضمنی سایر کشورها مواجه میشد، در مقطع کنونی خبری از تبعیت بی چون و چرای کشورهای همپیمان با ایالات متحده و رضایت دادنهای بقیه نیست.
ش.د9602332