(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/07/15 ـ شماره 80 ـ صفحه 1)
با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، گرچه بار دیگر روابط بین واشنگتن و ریاض گرم شد و ترامپ در سفر به عربستان حمایت همهجانبه از عربستان را نشان داد، به نظر میرسد شائبه دوشیدهشدن از سوی آمریکاییها بهخاطر پول نفت همچنان در ذهن ملک سلمان وجود دارد. از سوی دیگر ناکامیهای منطقهای ریاض در سوریه، یمن و سایر حوزهها بهویژه تهدیدات داخلی در این کشور باعث شد ملک سلمان در اواسط مارس ۲۰۱۷ طی سفری به پکن چندین قرارداد مهم با چین بهعنوان یک بازیگر مهم فرامنطقهای امضا کند. از اینرو سفر به روسیه درواقع ادامه تکثر در سیاست خارجی عربستان است که به موازات ایجاد اصلاحاتی روبنایی در داخل این کشور برای توازن بخشی در تحولات جاری منطقه دنبال میشود. یکی دیگر از اهداف عربستان در گسترش روابط و خرید تسلیحاتی از پکن و مسکو، جلوگیری از ایجاد یک ائتلاف ضد غرب و آمریکا در منطقه است که درنهایت به زیان عربستان خواهد بود. تصور ریاض این است که نزدیکی عربستان به چین و روسیه میتواند مانع از یک ائتلاف استراتژیک میان ایران و قدرتهای فرامنطقهای شود؛ گرچه نتواند باعث جلوگیری از گسترش روابط تهران با این دو کشور بزرگ شود.
فروش سلاحهای استراتژیک به کشورهای منطقه از سوی روسیه به این معنی است که روسها درصدد گسترش روابط خود با همه کشورهای منطقه حتی با متحدان سنتی آمریکا هستند؛ ازجمله در روابط نظامی و امنیتی. بر این اساس به نظر میرسد سیاستهای روسیه برای آینده خاورمیانه انعطافپذیری بیشتری نسبت به گذشته خواهد داشت. ضمنا از الگوی رفتاری جدید روسیه میتوان این طور برداشت کرد که مسکو بیشتر بهدنبال ایجاد ظرفیتهای اقتصادی است تا رقابتهای منطقهای؛ سیاستی که پیش از این الگوی شناخته شده رفتار سیاست خارجی این کشور به حساب میآمد.
از این جهت باید منتظر تحولات جدیدی در بحران خاورمیانه هم باشیم. روی هم رفته با توجه به فضای حاکم بر نظام بینالملل و به وجود آمدن قدرتهای منطقهای و کنار گذاشتن تفکر هژمونی از سوی آمریکا در جهان پس از ناکامی در عراق و افغانستان شاهد نظم جدیدی در جهان خواهیم بود که ایجاد کولونیهای منطقهای در آن دیده میشود.
اما در این میان سیاست روسها نیز قابل تأمل است. فروش سامانه S-400 به ترکیه در اواخر سال گذشته و سفر ملک سلمان، پادشاه عربستان در روزهای گذشته نشان از رویکردهای محوری مسکو به منافع ملی خود در شرایط جدید نظام بینالملل پساشوروی و پس از جنگ سرد دارد. روسیه پس از بحران اوکراین از سوی ایالات متحده آمریکا در فهرست تحریم ها قرار گرفت و از همین رو محدودیت های اقتصادی زیادی بر این کشور تحمیل شد. کرملین در مواجهه با مشکلات اقتصادی از یک سو و فشار داخلی برای ایجاد اصلاحات ساختاری که مخالفانش در داخل این کشور اعمال کردهاند اکنون با گذر از سیاست یارکشیهای سنتی دوران جنگ سرد به سوی ایجاد توازن در روابط خود با همه دولتهای منطقه در حرکت است. از همینرو شاید بتوان سفر ملک سلمان، پادشاه عربستان، به مسکو را در این بستر معنا کرد.
از سوی دیگر این حقیقت را نباید نادیده انگاشت که عربستان نیز در حال تجربه کردن تحولات جدیدی است. درواقع به نظر میرسد عربستان در حال کنار نهادن رویکردهای سنتی گذشته خود در سیاست خارجی است و به دنبال فضاسازی جدیدی جهت ایجاد گزینههای متعدد برای روابط با سایر قدرتهای فرامنطقهای است، اما باید توجه کنیم اقدامات ریاض جهت تکثرگرایی در سیاست خارجی ممکن است چندان هم به سود سیاستهای این کشور تمام نشود؛ چراکه پاشنه امنیت عربستان همچنان براساس اتحاد استراتژیک با آمریکا میچرخد و ورود رقیبان آمریکا از جمله چین و روسیه به این بازی میتواند چنین معادلهای را دچار نوسان یا حتی بحران کند. عربستان سالهاست بهعنوان یکی از متحدان اصلی ایالاتمتحده در خاورمیانه محسوب میشود. روابط دو کشور در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما درگیر تنشهایی شد، با این حال با پیروزی دونالد ترامپ، زمینه برای تحکیم روابط دو متحد فراهم شد.
در چنین شرایطی برپایی میز مذاکرات برای ساماندهی بحران کنونی خاورمیانه با شکست نیروهای تروریستی محتمل به نظر میرسد. عربستان با این اقدامات از هماکنون در اندیشه رزرو صندلیهایی برای چانهزنی پشت این میزها و گرفتن امتیازات بیشتر است که چین و روسیه نیز حضور خواهند داشت. باید اقدامات اخیر دیپلماتیک ریاض را نیز تغییر زمین بازی نامید که برخلاف سنتهای گذشته این کشور در حال وقوع است.
https://asemandaily.ir/post/3862
ش.د9602525