(روزنامه اعتماد – 1395/07/25 – شماره 3648 – صفحه 6)
** هنوز به جايي نرسيدهايم كه كانديدايي را مشخص كنيم.
* جلساتي در راستاي دستيابي به نامزد واحد چطور؟
** در حال حاضر گروههاي مختلف اصولگرايي در تشكيلات درون سازماني خود جلساتي برگزار ميكنند و در نهايت اين نشستهاي درون گروهي تبديل به يك نشست مشترك خواهد شد و به جمعبندي در انتخابات سال ٩٦ چه در شوراها و چه رياستجمهوريخواهند رسيد. اميد است كه اين نشستها تاثير مثبت در جهت وحدت اصولگرايان داشته باشند و به گونهاي عمل كنند كه در انتخابات آتي حضور اصولگرايان طبق فرمايش رهبري شور و نشاط انتخاباتي را به همراه بياورد. هر تشكلي مصاديق را به صورت درونگروهي ارزيابي ميكند و نظراتشان را در ائتلاف اصولگرايان اعلام خواهند كرد. اصولگرايان به صورت ديكته شده در انتخابات ٩٦ عمل نخواهند كرد بلكه از گروههاي مختلف اصولگرايي مشورت گرفته خواهد شد.
* براي معرفي نامزد در انتخابات رياستجمهوري آيا اصولگرايان به چهرههاي جديد فكر ميكنند يا كسي از بين افرادي كه در ادوار پيشين در انتخابات حاضر شدند را انتخاب خواهند كرد؟
** الان قضاوتي نميتوان كرد اما اصولا به اين شكل است كه شاخصههايي را تعيين ميكنند و طبق اين شاخصهها فردي را از ميان گزينههاي موجود انتخاب ميكنند. افراد با آن شاخصهها انتخاب ميشوند.
* آيا اصولگرايان با نامزد تراز اولشان در انتخابات ٩٦ حاضر ميشوند يا ممكن است نامزدهاي دست دوم يا سوم را براي گرم كردن بازار انتخابات معرفي كنند؟
** تلاش اصولگرايان بر اين است كه فضاي انتخاباتي فضايي رقابتي و همراه با شور و نشاط باشد. با اين حال تاكتيك سياسي اقتضا ميكند كه اصولگرايان نيروي اصلي خود را براي سال ١٤٠٠ درنظر بگيرند. در عين حال بعيد هم نيست كه اصولگرايان به سمت حمايت از آقاي روحاني بروند. البته بايد شرايط و وضعيت خود را به خوبي بسنجند. اگر بنا باشد از آقاي روحاني حمايت كنند، او بايد توجيهش را براي علاقهمندان به جبهه اصولگرايي روشن كند. البته اين يك احتمال است و اين احتمال هم وجود دارد كه اصولگرايان فردي را در مقابل آقاي روحاني معرفي كنند. همان طور كه اصلاحطلبان هيچ گزينهاي ندارند جز اينكه به حمايت از آقاي روحاني در سال ٩٦ بپردازند ولي اصولگرايان برخلاف اصلاحطلبان گزينههاي مناسبي را براي معرفي در سال ٩٦ دارند اما اصولگرايان همه ظرفيتشان را براي سال ٩٦ به صحنه نميآورند.
* چقدر احتمال دارد براي كاهش راي آقاي روحاني جلو بيايند و چند نامزد معرفي كنند؟
** اصولگرايان به اين فكر نميكنند كه راي آقاي روحاني خرد ميشود يا خير. آنچه مسلم است اين است كه اصولگرايان سعي ميكنند گزينه مناسبي را معرفي كنند كه علاقهمندان و پايگاه اجتماعي جريان اصولگرايي راضي باشند.
* چقدر احتمال دارد چهرههايي مثل آقاي قاليباف براي انتخابات٩٦ كه يك انتخابات ميان دورهاي است و احتمال پيروزي رقيب آقاي روحاني كم است، در انتخابات ثبت نام كنند؟
** هر احتمالي متصور است و از هماكنون نميتوان پيشبيني كرد.
* اصولگرايان چه تدابيري براي عدم تكرار تجربه اجرايي نشدن ائتلاف ١+٢ در سال ٩٢ چيدهاند؟
** مسلم است كه اصولگرايان از اتفاقات گذشته درس بگيرند و رفتار پيشين خود را آسيبشناسي كنند. هر گروه سياسي نيز بايد تلاش كند تا اشتباهات و نقاط ضعف گذشته خود را تكرار نكند و آن را تبديل به قوت كند. اصولگرايان نيز در هر دوره تجربيات دوره قبل خود را بررسي كرده و چالشهايشان را برطرف ميكنند.
* پيشنهاد شما براي اين دوره از انتخابات رياستجمهوري به اصولگرايان چيست؟
** باور من اين است كه اگر اصولگرايان ميخواهند در حيات سياسي خود موفق باشند بايد به نيروهاي جديد اعتماد كنند و آنان را مورد بررسي و تحليل قرار دهند و از تنوع نگاهها به عنوان فرصت استفاده كنند. اصولگرايان بايد اين مديريت را داشته باشند كه نگاههاي مختلف را به گونهاي تلفيق كنند كه از اين تلفيق يك اثر بخشي بالا به دست آورند. اگر بنا باشد نگاهي از بالا به پايين ديكته شود نتيجه خوبي نخواهد داشت. بلكه بايد از تنوع نگاهها در اردوگاه بزرگ اصولگرايي استفاده مثبت صورت بگيرد. همچنين اصولگرايان بايد تلاش كنند به انسجام و وحدت برسند. حتي كساني كه راي ميدهند نيز كانديداها و نيروهاي جديد اصولگرايي را باور و به آنها اعتماد كنند.
* چنين نيروهاي جديدي قابليت راي آوري دارند؟
** به هر حال اگر بنا باشد همواره به نيروهاي گذشته اكتفا كنيم توقف در توليد مديران جديد را رقم زدهايم. استارت توليد نيروهاي جديد را بايد از شوراهاي شهر و روستا و مجلس شوراي اسلامي بزنيم و به جايي برسيم كه بتوانيم از اين نيروهاي جديد در انتخابات رياستجمهوري استفاده كنيم. ضمن اينكه نيروهاي قديمي قابل احترام هستند و تجربههايشان چراغ راه اصولگرايي است اما نبايد فقط نيروهاي قديمي ملاك انتخاب باشند. احزاب و گروهها بايد نيروهاي جديد را پرورش دهند و آنها را در عرصههاي مختلف معرفي كنند. درغيراين صورت اصولگرايان درجا خواهند زد. البته اين نكته براي همه گروهها و احزاب دو جناح سياسي لازم و ضروري است. تربيت نيروي جديد بايد اولويت آنها باشد.
* راهبرد اصولگرايان براي انتخابات شوراي شهر چيست؟ آيا در اين انتخابات ممكن است با طيف احمدينژاد براي رسيدن به ليست مشترك همكاري كنند؟
** خبري از اينكه احمدينژاد قصد شركت در انتخابات شوراها دارد يا خير، ندارم. چهبسا انتخابات شوراي شهر از گذشته نيز براي اصولگرايان اهميت بيشتري داشته باشد. در گذشته نيز اصولگرايان براي اين انتخابات اهميت ويژه قايل بودند و براي اين كار برنامهريزي خواهند كرد. گروههاي درون تشكيلات اصولگرايي دارند فعاليتهايي را در راستاي انتخابات شوراي شهر انجام ميدهند اما در نهايت رسيدن به ليست واحد مهم است و همزمان با هماهنگيهايي كه در انتخابات رياستجمهوري صورت ميگيرد براي انتخابات شوراها نيز در رسيدن به همگرايي در بين اصولگرايان برنامهريزي ميكنيم.
* مدل اصولگرايان براي رسيدن به وحدت چيست؟
** براي رسيدن به وحدت نه تنها در مجموعه اصولگرايان بلكه در هر مجموعه و تشكيلاتي به وحدت در تصميمگيري، گفتار و عمل نياز است تا به مسيري واحد بتوان رسيد. در هر يك از اين سه فاكتور اگر نتوان به وحدت رسيد به حركت يكپارچه در انتخابات و ارايه نامزد واحد نيز نميتوان اميد بست. همچنين اگر سه فاكتوري كه پيشتر گفته شد در رسيدن به نامزد واحد دخيل نباشد و به وحدت مقطعي برسيم اين وحدت چندان پايدار نخواهد بود و آثار مثبتي نميتواند داشته باشد. لازمه به وحدت رسيدن اين است كه افراد در تصميمات با يكديگر همكاري كنند. اين نكته را بايد پذيرفت كه درمجموعه اصولگرايي تنوع نگاهها وجود دارد و با پذيرش اين مطلب بايد تلاش كرد تا اين تنوع نگرش را تلفيق كرده و تبديل به يك وحدت پايدار كرد.
بنا براين گفته ميتوان به اهميت نقش مديريتي در جريان اصولگرايي پي برد. مديريت بايد به گونهاي باشد كه بتواند نگاههاي موجود در مجموعه اصولگرايي را به وحدت برساند. تا زماني كه نگاه مديريتي با اين ويژگيها حاكم نشود مطمئنا آن سه فاكتور وحدت كه پيشتر اشاره شد نيز محقق نخواهد شد. در هر تشكيلاتي نگاه مديريتي حاكم بر مسير حركت تا رسيدن به وحدت بسيار ميتواند نقش مثبتي داشته باشد. مديريتي كه دلالت بر جذب داشته باشد و بتواند در جمعبندي نگاههاي متفاوت به توفيق پايدار برسد در اين انتخابات بايد مورد توجه قرار بگيرد. اگر چنين اتفاقي رخ دهد اصولگرايان ميتوانند به پيروزي خوشبين باشند. بايد توجه كرد كه وحدت در شعار نيست بلكه وحدت در عمل است كه اهميت دارد.
* رسالت مديريت با ويژگيهايي كه اشاره كرديد در جريان اصولگرايي را چه كساني ميتوانند به عهده بگيرند؟
** من فكر ميكنم بخشي از وظيفه مديريتي را بايد پيشكسوتان اصولگرايي انجام دهند و بخشي ديگر از كار را ميتوان با مشاركت نيروهاي خوش فكر جريان اصولگرايي كه از گفتمان منطقي در اين جريان برخوردار هستند، به ثمر رساند. اصلا هنر مديريت در جريان اصولگرايي اقتضا ميكند كه نگاههاي معتدل درون جريان اصولگرايي را به مشاركت دعوت كنند. اگر بنا باشد فقط يك گروه خاص تصميمگيري كنند يا به تعبير خودشان دوخت و دوز كنند، مطمئن باشيد كه جريان راست در اين انتخابات با چالش مواجه ميشود. در چند دوره گذشته مشخص شده كه با مدل دوخت و دوزي و دستوري نميشود به وحدت مورد قبول رسيد.
* نسبت به مدلي كه در سال ٩٤ اتخاذ شد، فكر ميكنيد اصولگرايان چه اشتباهاتي كردهاند كه امروز نبايد آن را تكرار كنند؟
** مدل مديريتي جريان اصولگرايي بايد مقداري نسبت به انتخابات ٩٤ تغيير كند. همچنين آستانه شنيدن بحثهاي گوناگون در نشستهاي همگرايي اصولگرايي بايد بالا باشد تا بتوانند با اين نگاه به وحدتي كه مدنظرشان است، برسند. بنابراين بالا بودن آستانه تحمل در بحثها و نظرات طيفهاي مختلف اصولگرايي هم از جمله مواردي است كه بايد مدنظر قرار بگيرد.
* آيا در شرايط كنوني اصولگرايان ميتوانند به وحدت برسند؟
** از هماكنون گفتن اين مساله پيش داوري محسوب ميشود اما با در نظر گرفتن نكاتي كه اشاره شد و مشاركت طيفهاي متنوع اصولگرايي ميتوان در رسيدن به وحدت اميد داشت. در واقع اگر بنا باشد به وحدت برسيم غير ممكن است كه بدون مشاركت طيفهاي متنوع اصولگرايي به آن دست يابيم.
* اگر به هر دليلي اصولگرايان نتوانند در اين انتخابات موفق شوند، چه آيندهاي پيش روي اين جريان سياسي قرار ميگيرد؟
** اگر هم اصولگرايان در اين انتخابات شكست بخورند، بايد بپذيرند كه زندگي ادامه دارد و نبايد ميدان را خالي كرد. همانطور كه گروههاي ديگر همين شرايط را در گذشته داشتند اما تلاش كردند كه به عرصه سياسي بازگردند. من فكر ميكنم اگر اصولگرايان احيانا در اين انتخابات با مشكل مواجه شوند بايد تجديدنظري در گفتمان و نگاه مديريتي خود داشته باشند.
* تجديدنظر در گفتمان و مديريت چه شكل و شمايلي بايد داشته باشد؟ اساسا جريان اصولگرايي به چه شكلي بايد بازسازي و نوسازي شود؟
** اصولگرايان بايد تلاش كنند تا گفتوگوي درون جرياني و آستانه تحمل در بحثها و گفتوگوهايشان را بالا ببرند و به شيوهاي همگرايي و وحدت درون جرياني خود را سامان دهند تا افكار و عقايد متنوع درون اين جريان در آن مشاركت داشته باشند. البته اينها نگاه شخصي من است و شايد عدهاي به اين نگاه انتقاد داشته باشند.
* شانس آقاي روحاني را براي پيروزي در انتخابات چقدر ميدانيد؟
** من در گذشته اعلام كردهام آقاي روحاني با چالش انتخاباتي مواجه خواهد بود و دولتش نتوانسته مردم را راضي كند. با اين حال اميد است كه در اين انتخابات مردم و گروهها و جريانهاي سياسي تلاش كنند تا حضور حداكثري مردم در پاي صندوقهاي راي محقق شود.
* آيا احتمال دارد كه احمدينژاد با وجود توصيه رهبري در انتخابات ثبت نام كند؟
** بعيد است كه چنين اتفاقي بيفتد. آقاي احمدينژاد با نامهاي كه نوشتند نشان دادند كه سخن مقام معظم رهبري برايشان حجت است.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=57125
ش.د9504940