(روزنامه آفتاب يزد ـ 1394/12/20 ـ شماره 4571 ـ صفحه 8)
جریان اصولگرا در انتخابات اخیر دو راه در پیش گرفتند؛ یکی رقابت داخلی و دیگری تخریب.
رقابت داخلی که سرنوشتش معلوم است. میماند انتخابات ریاست جمهوری. شکست آنان در انتخابات92 تیر سهمگینی بر پیکره آنها وارد کرد تا طی یک فرصت دوساله مهلت بازسازی زخم خود را داشته باشد اما اینگونه نشد و پیروزی لیست 30+16در انتخابات 7 اسفند تیر خلاص را بر پیکره آنان وارد کرد.اصولگراها تا هفته گذشته فکر می کردند، علت شکستشان در انتخابات ریاست جمهوری، تنها نداشتن وحدت است. امروز متوجه شدند ماجرا وحدت هم نیست. سرنوشت وحدت هم می شود انتخابات مجلس دهم، بنابراین نتیجه شد بازی "باخت- باخت" و حرکت در "کوچه بن بست".
راه دوم استفاده از کلید واژه تخریب بود. این برنامه شکست خورده از آغاز ریاست دکتر حسن روحانی کلید خورد.زمانی که دولت تدبیر ویرانه بازمانده دولت گذشته را تحویل گرفت آنان درصدد بودند با استفاده از اهرم مجلس که اکثریت آن را نمایندگان تندرو و جبهه پایداری در دست داشتند باعث عدم موفقیت دولت رویکار آمده شوند. این برنامه زیرپوستی نیز با شکست اصولگرایان مواجه شد و تیم ارشد و باهوش مذاکرهکننده هستهای با ریاست دکتر ظریف سرانجام به پیروزی غرورآفرین دست یافت.البته لازم به ذکر است نباید از حامیان همیشگی و یاران دوازدهم آنان یعنی رسانه و روزنامهای پر از گاف این روزهای آنها غافل شد. انگلیسینامیدن رایمردم تهران از سوی رسانههای دلواپس در حالی است که پیش از برگزاری انتخابات 7 اسفند، برخی از نیروهای طیف اصولگرا، لیست «خبرگان مردم» که مورد حمایت آیتالله هاشمیرفسنجانی و اصلاحطلبان بود را «انگلیسی» نامیده و بهشدت علیه آن تبلیغ کرده بودند. با این حال، انتظار میرفت که بعد از اعلام نتایج انتخابات و مشاهده رای بالای مردم به اصلاحطلبان و حامیان دولت، این جریان از رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی خود دست کشیده و به آراء مردم احترام بگذارند. اما این رفتارها همچنان ادامه دارد.
اصولگراها تصور کردند واژه اصولگرایی یعنی گفتمان یکسان. حال آنکه اصولگرایی تعبیری کلی است و در درون خود خرده گفتمان هایی دارد که قابل جمع شدن با هم نیستند و با وحدت های یک شبه، گفتمان یکدست نمیشود.آنان در انتخابات اخیر به فکر یکسان سازی گفتمان اصولگرایی در راستای یک فصل مشترک برای دستیابی به پیروزی بودند اما این چنین نشد.
اما از طرف دیگر می توان به جریان اصلاحات که این روزها به گفتمان یکدستی دست یافته است، اشاره کرد. جریان اصلاحات با وجود پوست اندازی که از طریق رد صلاحیتهای متعدد انجام گرفت شاهد یک اتفاق نو در جریان اصلاحات و نظمی یکپارچه از طریق حضور چهره های جدید و تربیتیافته در سطوح زیرین و نخبه پروری که جزء برنامه سالهای گذشته بود انجام گرفت. یکی از کانون های داوریها درباره پیروزی اصلاح طلبان این است که کدام نیروها سهم و نقش درجه یک در این پیروزی داشتند. در میان نیروهایی پیش برنده فهرست اصلاح طلبان با وجود ردصلاحیت چهرههای نامدار این جبهه سیاسی بدون تردید نیروی برخاسته از رفتار حسن روحانی رئیس جمهور ایران است که فراتر از نیروهای دیگر است که باید بررسی شود. یکی دیگر از دلایل نقش ممتاز روحانی در پیروزی اصلاح طلبان ،بدون چون و چرا پیروزی دولت او در فرآیند سخت گفتگوی هسته ای است . شهروندان ایرانی با همذات پنداری فهرست کاندیدای اصلاح طلبان به ویژه در تهران با دولت یازدهم و به امید اینکه مجلس دهم راه روحانی برای باز کردن فضای اقتصاد را هموار خواهد کرد به این فهرست رای دادند.
مجلسی که در آینده از اصلاحطلبان تشکیل میشود بر مدار اعتدالی که روحانی طراحی کرده حرکت خواهد کرد. قطعا مجلس اصلاحطلب دهم معتدلتر از مجلس اصلاحطلب ششم خواهد بود. اصلاحطلبان در مجلس آینده باید چند اولویت مهم را برای خود تعریف کنند. اوضاع اقتصادی کشور به گونهای است که باید به دولت کمک کرد تا فضا را به مسیر درست خودش برگردانند. در این مدت دولت دستاوردهای مهمی در حوزه اقتصاد به دست آورده از جمله انضباط مالی که در دولت آقای روحانی به معنی واقعی کلمه ایجاد شده است. در هشت سال دولت آقای احمدینژاد مشخصه دولت او بیانضباطی مالی بود. الان از آن وضعیت خارج شدهایم و این انضباط مالی تا حدود زیادی به حرکت کشور برای رسیدن به ثبات اقتصادی کمک کرده است. تورم تا حدود قابل توجهی کاهش پیدا کرده و حرکت کشور برای خروج از رکود اقتصادی کاملا مشهود است. با برداشته شدن تحریمها رونق بیشتری هم ایجاد خواهد شد. چنانچه مجلسی شکل گیرد که در این راه با دولت همسو باشد قطعا سرعت توسعه و رشد اقتصادی کشور بیشتر میشود.
اگر قدری کوتاه بیاییم و اعتراف کنیم که برخی اصولگرایان رنگ عوض کرده اند توازن اصولگرایان و اصلاح طلبان در مجلس آینده تغییر کرده است، لذا مجلس دهم بازنده اصولگرا و برنده اصلاح طلبی در آن نمود پیدا کرده است، بنابراین جناح بازنده باید نشان دهد با دیگر جناح ها بر سر منافع جمهوری اسلامی اشتراک نظر دارد و میتواند با یکدیگر کار کنند و این سرمشقی برای آینده کشور قرار گیرد. بی شک پارلمان پیش رو پارلمانی پایدار، معتدل و با ادبیاتی مودبانه ترخواهد بود و پایانی بر ناپایداری هاست.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=29667
ش.د9406071