کودتای ماه گذشته در ترکیه، برخلاف سنت کودتای ارتش در ترکیه تکراری ناموفق داشت. جایگزینی ترکیه جدید لائیک به جای دولت اسلامی عثمانی در واقع نیز با کودتای یک نابغه نظامی به نام «مصطفی کمال» آغاز شد که لقب ابدی و یگانه و منحصر بهفرد (آتا ترک) را کسب کرده و نظام جمهوری لائیک ترکیه را در دهه اول قرن بیستم بنا نهاد. ارتش ترکیه از آن زمان خود را حافظ ارزشهای لائیک نظام جمهوری دانسته و مشروعیت دفاع از این نظام را بر خود فرض میداند. چنانچه از سال 1960 تاکنون چهار دولت ترکیه را سرنگون کرد. دولت «عدنان مندرس» در سال1960 و دولت «سلیمان دمیرل» در سال 1971 برای بار اول و در سال 1980 برای دومین بار دولت دمیرل را سرنگون کرد که نزدیک به دهها هزار نفر بازداشت شدند و در سال 1997 نیز برای بار چهارم دولت نجمالدین اربکان را وادار به استعفا کرد.
بنابراین پتانسیل انجام کودتا در ارتش ترکیه همواره به صورت بالقوه وجود داشتهاست. اردوغان با دولتی با ظاهر اسلامی و رنگ و بوی گذشته قبل از آتاترک خود را در هیئت سلطان سلیمان میبیند، بهطوریکه گفتمان سیاسی ترکیه به نظر میرسد این کشور را در جهت یک دولت اسلامی میراثدار ماترک دولت عثمانی سوق میدهد و این بر رقیبان منطقهای ترکیه یعنی ایران و عربستان پوشیده نبودهاست. کودتا بلافاصله چند روز پیش از معذرتخواهی و غیردیپلماتیک اردوغان از روسیه و توافق ناگهانی بااسرائیل صورت گرفتهاست. به نظر میرسد قدرتهای بزرگ، جامعه جهانی و روسیه و اسرائیل پاداش این معذرتخواهی را با باز گذاشتن دست اردوغان در شعلهور کردن این آتش زیر خاکستر در ترکیه دادهاند. به یاد داشته باشید که دو، سه سال اخیر دولت ترکیه با جابهجایی، بازنشستهکردن، دستگیری و برکناری امرای ارتش همواره از این موضوع واهمه داشتهاست.
مقاومت بخش مدرن جامعه ترکیه در برخی فرآیند اسلامیزهکردن در پارکها و میادین ترکیه را نباید فراموش کرد. برای ارتش و درصد قابل توجهی از مردم ترکیه این امر نادیده گرفتن میراث آتاترک محسوب میشد و از طرف دیگر جامعه اروپا و کشورهای عضو ناتو از گرایشهای اسلامی و رشد شاخصهای مذهبی و خودبزرگبینی عثمانی اردوغان را برنمیتابند و موضوع عضویت یک کشور با ادعاهای اسلامی در جامعه اروپا برایشان امر قابلقبولی نبودهاست. از طرف دیگر بهرهمندی اقتصادی ترکیه در بیش از یک دهه گذشته به دنبال روی آمدن دولت حزب عدالت و توسعه عامل محبوبیت این حزب شدهبود، به گونهایکه در تمام انتخابات برگزار شده مقدمات پیروزی آن را فراهم میکرد.جامعه اروپا و طبقه مدرن ترکیه چگونه میتوانستند از شر این دولت اسلامگرا خلاص شوند.
این کودتا در مقایسه با کودتاهای دیگر بسیار پیشپاافتاده و بدون برنامه بودهاست. بهطوریکه تردیدهای بسیاری را پیرامون آن برانگیختهاست. بهگونهای که نظر میرسد به صورت هدایت شده و تحت کنترل و یا به واسطه اغفال برخی نظامیان صورت گرفته باشد. عکسالعمل بعد از آن به هیچ وجه با وسعت آن همخوانی نداشته و بیشتر بهانهای برای سرکوبی همه مخالفین بودهاست.اکنون اردوغان یک نبرد را بردهاست، ولی یک جنگ را باخته است. ناامنی ترکیه و تسویهحسابهای بیحساب و کتاب اردوغان یادآوری انتقام نظامیان از سقوط دمیرل در دهه 1980 بوده است. بعد از آن سرکوب وحشتناک توسط نظامیان، تنفر مردم از آنان سبب رویآوردن مردم به دولت اسلامگرای اردوغان بوده است.
اکنون نیز سقوط اقتصاد توریستی ترکیه با ناامنی که به آن دامن زدهشده وهمزمانی با بحران سوریه و کردها دامنه این سقوط را وسیعتر خواهد کرد و سرکوب وحشتناک و دستگیریهای بسیار گسترده نارضایتی را افزایش میدهد و گرایش اردوغان در جهت نظام سلطانیسم مذهبی به تنفر بخش اعظم جامعه ترکیه منجر میشود. در این مرحله هزارتوی سیاست به پیچ بعدی میرسد که اردوغان از آن بیخبر است و در آینده امکان پیروزی از طریق صندوق رای را از او خواهد گرفت. خود او که نیز هیچگاه امکان کودتا در ترکیه را ندارد، بازنده جنگی خواهد بود که به پایان آن فکر نکردهاست. جنگی که جامعه جهانی را از دست دولت اسلامگرا در ترکیه لائیک خلاص خواهد ساخت و از این رهگذر رقبای منطقهای ترکیه را نیز خشنود خواهد کرد.
http://www.hamdelidaily.ir/?newsid=17069
ش.د9504647