تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۷  ، 
کد خبر : ۳۰۶۱۵۲
بررسی و آسیب‌شناسی حمله به رأی اصلاح‌طلبان در تهران

پس‌لرزه‌های اجتماعی یک پیروزی سیاسی

(روزنامه وقايع اتفاقيه ـ 1394/12/12 ـ شماره 80 ـ صفحه 7)

روز گذشته یکی از سایت‌های نزدیک به جبهه پایداری، در تحلیلی دلیل شکست مطلق اصول‌گرایان در تهران را فرهنگ حاکم بر مردم این شهر خواند و به‌صراحت در تحلیل خود بیان کرد: «شکست اصول‌گرایان از اصلاحات در تهران، یک شکست کاملا اجتماعی- فرهنگی است. وقتی در تهران بنابر آمارهای رسمی بیشترین میزان جرائم اجتماعی، روزه‌خواری، طلاق، اعتیاد و... ثبت شده، به‌این‌معناست که این شهر بیشترین فاصله از فرهنگ اصیل دینی و انقلابی را برای خود ثبت کرده و به همین میزان، طبیعی است که در چنین شهری به جای افرادی که نخستین وجهه آنها در افکار عمومی شهرت آنها به دیانت و گفتمان انقلاب اسلامی است، چهره‌هایی وارد مجلس شوند که در افکار عمومی بیشترین فاصله را با این معیارها و مفاهیم دارند.»

این سایت در تحلیل خود پای را فراتر از این مسائل گذاشت و در ادامه نوشت: «علاوه‌بر طبقه مرفه و سرمایه‌دار در شمال تهران، طبقه متوسط شهری نیز که تمایلات آشکار غرب‌گرایانه‌ای دارد، در تهران به قشری تأثیرگذار تبدیل شده و به‌همین‌دلیل است که لیست اصلاحات و حامیان دولت در تهران با اقبال روبه‌رو می‌شود و این مسئله دقیقا ادامه برتری میرحسین موسوی بر محمود احمدی‌نژاد در انتخابات 88 در تهران است؛ زمانی که احمدی‌نژاد در کل کشور بیش از 11 میلیون بیشتر از موسوی رأی آورد اما در تهران نتوانست حریف طبقه مرفه و متوسط جدید شود!»

هرچند که تحلیل این‌چنینی درباره رأی مردم نادرست و غیرمنطقی است اما در این چارچوب غیرمنطقی هم این اتهامات در شرایطی است که تهران به عنوان پایتخت کشور در مقوله طلاق، رتبه چهارم را دارد و شهرهای قم، مشهد، البرز و مرکزی بیش از تهران شاهد پیشی‌گرفتن نسبت ازدواج به طلاق هستند.

هم‌اکنون نسبت ازدواج به طلاق در تهران 3,8 است که به ازای هر 3,8 ازدواج یک طلاق رخ می‌دهد، در صورتی که در شهر قم این نسبت 3,6 است. در البرز این نسبت به سه می‌رسد. در استان خراسان رضوی نیز این نسبت 3,7 است، همچنین ادعای این سایت در شرایطی است که بحران طلاق نه تنها در ایران، بلکه در بسیاری از کلانشهر‌های کشور وجود دارد و تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست. از ‌سوی‌دیگر، اگر با استدلال کاملا نادرست این سایت افراطی این موضوع را بررسی کنیم، درمی‌یابیم، طلاق در استان‌هایی که اصول‌گرایان پیروز آن بوده‌اند، بیش از تهران است؛ اصول‌گرایان در استان البرز پیروز مطلق انتخابات بودند و آمار طلاق در این شهر، رتبه اول در ایران را دارد و در شهر مذهبی قم هم همین‌گونه است. درهمین‌باره پیش‌ازاین و در سال 1390، مدیر کل بهزیستی استان قم اعتیاد را از عوامل بالابودن طلاق در قم معرفی و بیان کرده بود: «اعتیاد موجب بروز بسیاری از معضلات اجتماعی ازجمله طلاق است و بیشتر معتادانی که به‌تازگی به این سمت کشیده می‌‌شوند از مواد اعتیاد‌آور صنعتی استفاده می‌‌کنند که این مواد در مدت کوتاهی فرد را از دور زندگی خارج می‌‌کند.»

ازسوی‌دیگر این استدلال تعجب‌آور و توهین‌آمیز سایت نزدیک به جبهه پایداری در شرایطی است که اصلاح‌طلبان علاوه‌بر تهران در شهری پیروز انتخابات بوده‌اند که همواره دارای کمترین میزان جرم، اعتیاد و طلاق بوده است. نسبت ازدواج به طلاق در استان یزد، 6,7 است که بسیار بالاتر از متوسط کشوری است، همچنین براساس اعلام رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه، استان یزد در زمره کم‌جرم‌خیز‌ترین استان‌های کشور است.

علاوه‌بر مقوله طلاق، در بحث اعتیاد نیز، باز هم تهران رتبه نخست را ندارد و براساس آمار رسمی، استان‌های کرمان، مازندران، خوزستان، آذربایجان غربی، لرستان، سیستان‌وبلوچستان، کرمانشاه، فارس، تهران، خراسان رضوی، قم و البرز به ترتیب بالاترین نرخ شیوع اعتیاد در کشور را دارند.

واکنش مسجدجامعی

این استدلال و تحلیل ازسوی این سایت افراطی با واکنش عضو شورای شهر تهران نیز همراه شد. احمد مسجدجامعی پس از اتمام جلسه امروز شورای شهر سراغ تریبون رئیس جلسه، مهدی چمران رفت و به او گفت: چرا به من فرصت ندادید درباره کسی که به مردم تهران گفته اهل کوفه هستند، تذکر دهم؟ مهدی چمران گفت باید نوبت می‌گرفتید. مسجدجامعی گفت اما من از صبح ‌تا ظهر، سه بار به آقای قناعتی، عضو هیئت‌رئیسه گفتم برای این موضوع وقت تذکر می‌خواهم.

قناعتی، عضو هیئت‌رئیسه شورای شهر هم گفت این مسئله را به رئیس جلسه منتقل کرده اما وقت تذکر به احمد مسجدجامعی داده نشد.

مسجدجامعی به چمران گفت: عده‌ای به مردم تهران می‌گویند چون به لیست ما رأی ندادید، اهل کوفه هستید و عملا به دو شهر اسلامی توهین می‌کنند. ما به عنوان نماینده مردم همین شهر از آنها دفاع کنیم و اجازه توهین به مردم را ندهیم و این تذکر واجب‌تر از این است که بگوییم توسعه گردشگری در شهر به چه روش‌هایی نیاز دارد.

چمران بدون اینکه پاسخی به اعتراض او بدهد، صحن علنی را ترک کرد و مسجدجامعی ترجیح داد بین خبرنگاران متن تذکر خود را قرائت کند. مسجدجامعی در ابتدای تذکر خود گفت: این روزها گروهی از کسانی که نتیجه انتخابات را نپسندیده‌اند، به ایجاد فضای غیر‌اخلاقی با رأی‌دهندگان تهران دامن می‌زنند و آن را به سبک زندگی و حتی کارگزاری و تأثیر عوامل انگلیس در ایران نسبت می‌دهند و به نکوهش شهروندان پایتخت می‌پردازند و مرکز ایران را با کوفه مقایسه می‌کنند و عملا به دو شهر مهم اسلامی توهین می‌کنند اما دراین‌میان اطلاعاتی نادرست درباره کوفه تکرار می‌شود که جای تصحیح آن، نوشته دیگری است. او در ادامه گفت: این در حالی است که شهروندان تهرانی خطایی نکرده‌اند که مستوجب چنین برخوردی باشند، بلکه بارها شعور سیاسی بالای خود را نشان داده‌اند که تجلی آن در شیوه رفتارشان ازجمله در انتخابات اخیر به خوبی دیده می‌شود. گویی انتخاب‌شوندگان از مجرای دستگاه‌های نظارتی به خوبی عبور نکرده‌اند و لابد انتظار دارند ازاین‌پس به جای شورای نگهبان، آنها تعیین‌کننده صلاحیت‌ها باشند.

مسجدجامعی در ادامه تذکر خود تأکید کرد: نتایج انتخابات مجلس و خبرگان در تهران روشن است و کسانی که بسیاری از مراکز قدرت و همه رسانه‌های دیداری و شنیداری را یک‌جا در اختیار داشتند، سهم قابل توجهی را در انتخابات پیدا نکردند، با اینکه نامزدهای آنها در همان مرحله اول تأیید شدند و فضا به‌گونه‌ای بود که در پایتخت، در و دیوار و تیر چراغ‌برق و درختی نبود جز آنکه تصویر آنها به آن آویخته شده باشد، درحالی‌که در مقابل آنها جریان سیاسی‌ای بود که با کمترین امکانات و بدترین شرایط در عرصه رقابت حاضر شدند و کسانی که چند رده، نخستین نیروهای خود را از دست داده بودند و صدا و سیما پیوسته برای مثال آخرین خبرها را درباره وابستگی آنها به بیگانگان را تکرار می‌کرد اما رفتار و استقبال دور از انتظار مردم از انتخابات، بسیار قابل تأمل است؛ انتخاباتی که نه تنها میزان استقبال مردم نشان‌دهنده افزایش حضور و مشارکت مردم و اعتماد متقابل مردم و نظام بود، بلکه نشانگر رشد و اعتلای فهم سیاسی جامعه و قدرت مدنی شهروندان تهرانی بود که پشتوانه آن صد سال قانون‌گذاری پرفراز و فرود است. این عضو شورای شهر در ادامه تذکر خود تصریح کرد: این‌بار هرچند جامعه به کسانی رأی می‌داد که آنها را نمی‌شناخت ولی مصمم بود برای پیشبرد حیات مدنی و زندگی اجتماعی خود به آنهایی که می‌شناخت، رأی ندهد و درواقع یک موضع سلبی موجب ایجاد رأی مردم شد که ازاین‌نظر جانبداری همه‌جانبه رسانه‌های رسمی جای قدردانی دارد، چراکه این به معنی نفی تلاش و خدمات برخی نمایندگان مؤدب و پرتلاش مجلس امروز نیست که در دوره ریاست خود در شورای چهارم از حضور همین نمایندگان بهره بردیم. تذکر مسجدجامعی این‌طور ادامه یافت: آغاز این جنبش سلبی، ردصلاحیت‌شدن سیدحسن خمینی در بار اول و رد صلاحیت گروهی از تأییدصلاحیت‌شدگان خبرگان در یکی دو روز مانده به آغاز تبلیغات برای مجلس خبرگان از تهران بود که برای نخستین‌بار گروهی از فقهای شورای نگهبان، آرای مراجع و بزرگان حوزه علمیه قم را نادیده انگاشتند.

واکنش فعال سیاسی اصول‌گرا

علاوه‌بر مسجدجامعی، امیر محبیان، فعال سیاسی اصول‌گرا به رفتار اهانت‌آمیز برخی اصول‌گرایان هشدار داد و گفت: مقایسه مردم تهران با اهل کوفه با چه توجیه شرعی و عقلی سازگار است؟

به گزارش انتخاب، محبیان با طرح پرسش‌هایی اعلام کرد: واقعا چون تهرانی‌ها به لیست اصلاح‌طلبان رأی دادند باید آنها را اهل کوفه و اصحاب یزید خواند و در دور بعد اگر به اصول‌گرایان یا آقای احمدی‌نژاد یا جناب مصباح رأی دادند به لشکر امام‌حسین (ع) برگشته و حر می‌شوند؟ این‌گونه تحلیل با کدام منش و تحلیل امام (ره)‌ و رهبری و عقل و منطق همخوان است؟ این روش که رقابت را بین لیست رهبری و لیست انگلستان نشان دهیم و بعد هم برنده را انگلیس بدانیم، با کدام عقل همخوان است؟

او در ادامه تأکید کرد: اینکه یک شهر ١٢میلیونی را چون به آقای فلان و فلان رأی نداده‌اند، در زمره یزیدیان بدانند، چه توجیه شرعی و عقلی دارد؟ من می‌گویم هیچ، جز اینکه سیاست ما به حدی نزول کرده که ملاک و شاخص دین و ایمان این است که چه کسانی کاندیدا می‌شوند؟ آیا واقعا فکر می‌کنیم از طریق اهانت به مردم می‌توان رأی گرفت؟ مگر اینکه مردمِ خویش را جمعی مازوخیست بدانیم.

http://www.vaghayedaily.ir/fa/News/2689

ش.د9406085

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات