امام اصرار دارند که بسیج یک تفکر است. امام خیلی فراتر از یک سازمان، اداره یا نهاد به بسیج مینگریست. بسیج در نظر امام یک تفکر و یک ساختار اجتماعی، فکری، فرهنگی است که کارویژههای نظامی، امنیتی تا علمی، آموزشی و فرهنگی به خودش میگیرد.
بسیج به عنوان یک فرهنگ حیاتبخش اجتماعی، شجره طیبهای بود که توسط امام راحل در پنجم آذر ماه سال 1358 پایهریزی شد و شکل عملیاتی یافت و در اندک زمانی به لایههای مختلف اجتماعی رسوخ کرد به طوری که امروز شاهد غلیان این تفکر و فرهنگ در تمامی بخشهای کشور، از حوزههای فرهنگی، اجتماعی و علمی گرفته تا حوزههای اقتصادی و نظامی هستیم. برای گرامیداشت سالگرد تشکیل سازمان بسیج مستضعفین و بررسی قدرت فراگیر فرهنگ بسیجی و نحوه ظهور و بروز آن، گفت و شنودی داشتهایم با دکتر محمد صادق کوشکی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، که در ادامه توجه شما را به آن جلب میکنیم:
آقای دکتر، لطفاً در ابتدا بسیج را از زبان امام (ره) برایمان تعریف کنید. امام(ره) فرهنگ بسیجی را چگونه تعریف میکرد و آن را با تکیه بر کدام مبانی دینی مطرح کرد؟
نگرش و تفکر بسیجی در اندیشه امام، الگویی بود که از نظام اندیشه نبوی و علوی اخذ کرده بودند. همانطوری که پیامبر اکرم در ده سال حضورشان در مدینه حکومتشان را مردم پایه و مردم نهاد اداره میکردند و امور مختلف از جنگ و دیپلماسی و حتی امنیت را مردم بنیان و مردم نهاد اداره میکردند البته مردمی که داوطلبانه برای اعتقادشان مسابقه میدادند که خدمت کنند؛ این الگو را به شکل متفاوتی در دوران حضرت امیر(ع) نیز میبینیم و حتی بعد از آن سایر ائمه معصومین علیهم السلام هم به این قضیه اشاره میکنند. حتی امام صادق(ع) هم میفرمایند که اگر من به تعداد انگشتان دست یار فداکار و مؤمن داشتم، قیام میکردم.
در واقع فرهنگ بسیجی، سیره معصومین و اندیشه سیاسی شیعه است و از تفکر قرآنی نشأت گرفته که بایستی امور مسلمین توسط مؤمنین اهل تکلیف و معتقد صورت گیرد. این الگو را حضرت امام گرفتند و انقلاب اسلامی درست با همین الگوی اندیشهای پیروز شد. درست است که اسم بسیج در ابتدای این حرکت انقلابی نبود، اما منش و تفکر و راه بسیجی انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند که در آن همه مردم، از قشرهای مختلف، از زن و مرد، از روستایی و شهری، از تحصیل کرده تا بیسواد، این توانمندیهای همافزا حضور داشتند. گرد آمدن اعتقادی در کنار رهبری وحدت آفرین حضرت امام موجب شکست حکومت پهلوی و پیروزی و تأسیس نظام دینی شد. همین مدل بعد از پیروزی انقلاب با نام مشخص بسیج توسط حضرت امام تبدیل به یک فرهنگ و تفکر شد. امام اصرار دارند که بسیج یک تفکر است. امام خیلی فراتر از یک سازمان، اداره یا نهاد به بسیج مینگریست. بسیج در نظر امام یک تفکر و یک ساختار اجتماعی، فکری، فرهنگی است که کارویژههای نظامی، امنیتی تا علمی، آموزشی و فرهنگی به خودش میگیرد.
چه ویژگیهایی در فرهنگ بسیجی وجود دارد که بتواند موتور محرکهای برای پیشبرد اصول و آرمانهای نظام اسلامی باشد؟
به تعبیر رهبر معظم انقلاب، بسیج بدنه فعال ملت است. بدنه فعال این ملت چه تخصصهایی دارند؟ هزاران تخصص دارند. کشور چه نیازهایی دارد؟ اسلام و نظام اسلامی چه نیازهایی دارد؟ نیازهای متفاوتی در نظام اسلامی وجود دارد. ویژگی نیروی بسیجی این است که تشکیل شده از افراد متخصص و کارآمد با ویژگی اعتقادی و تکلیفمحور است که معتقد به وظایف شرعی در قبال نظام و جامعه اسلامی است و با دارا بودن این اعتقادات سعی میکند نیازهای جامعه را برطرف کند. به همین خاطر ما به تعداد متخصصین متدینمان بسیجیهایی داریم که حتی ممکن است کارت عضویت بسیج هم نداشته باشند اما مهمتر از آن، فکر و فرهنگ و تفکر بسیجی دارند. یعنی کسانی که با قصد قربت و با نیت الهی، آن کاری که تبحر دارند را با بهترین کیفیت، با بهترین شکل و استاندارد انجام میدهند و قصدشان هم جلب رضای خداست. با این تعریف ما میتوانیم از وجود میلیونها بسیجی متخصص و متعهد در جامعه امروزی سخن بگوییم. به تعبیر امام ممکلتی که بیست میلیون جوان دارد باید بیست میلیون بسیجی داشته باشد و این یعنی باید افق فرهنگ بسیجی را خیلی وسیع و پهناور دید. به تعبیر رهبری نظام، به استعداد بدنه فعال ملت میتوان در کشور بسیجی داشت.
چند مصداق عینی از فرهنگ بسیجی به عنوان الگوی کارآمد در نظام جمهوری اسلامی ایران و کشورهای متأثر از انقلاب اسلامی در منطقه ذکر کنید؟
در طول سالهای بعد از انقلاب، هر جا کشور به بن بست رسیده این بن بستها با دست گره گشای متخصصینی که تفکر بسیجی داشتند حل و فصل شده و گرهها باز شده است. این اتفاق در عرصههای مختلف، بخصوص در حوزههایی که دشمن کشور ما را مورد تحریم قرار داده، وجود داشته است.
در سال های دفاع مقدس رژیم بعث عراق به سکوهای نفتی کشور حمله کردند و به عنوان مثال سکوهای نوروز که از عمق خلیج فارس نفت استخراج میکرد را منفجر کردند. بر اثر آتش سوزی چاههای نفتی، روزانه چندین هزار بشکه نفت میسوخت و به همین میزان از ثروت ملی نابود میشد. آن زمان دانش فنی و امکان مهار این آتشسوزیهای گسترده در دست متخصصین کشور نبود، اما متخصصین شرکت نفت کاری را که هیچوقت در کشور اتفاق نیفتاده بود را به انجام رساندند و آن خاموش کردن چاههای نفت در خلیج فارس بود و ایران به همت این بچههای متعهد، از معدود کشورهایی شد که توانایی خاموش کردن چاههای نفت را دارا شد. از این مدل میلیونها نمونه و مصداق عینی در حوزههای مختلف کشور و با گستردگی موضوعی بیشمار و متفاوت وجود دارد که از حوزههای نظامی و امنیتی و طراحی و ساخت تسلیحات دفاعی گرفته تا حوزههای اقتصادی و علمی با موضوعات کلانی مثل سدسازی، طراحی و راهاندازی نیروگاهها، خودکفایی در انرژی هستهای، پیشرفتهای خیره کننده در علوم جدیدی مثل نانو، داروسازی و ... را میتوان نام برد.
در وضعیت کنونی اگر بخواهیم به نقش فرهنگ بسیجی در منطقه اشاره بکنیم و برکات آن را یادآور شویم، میتوانیم از عملکرد جبهه مقاومت در منطقه نام ببریم که منجر به قطع شجره خبیثهای به نام داعش در منطقه و دور شدن شر آن از سر جهانیان شد و یا از شکلگیری جنبشی به نام انصارالله در یمن که در ابتدای شروع مبارزهاش گفته میشد که بیشتر از دو هفته نمیتواند مقاومت کند، نام برد که توانسته بیش از سه سال زیر شدیدترین بمبارانها و بحرانها، در حالی که این کشور به نوعی تخریب کامل شده، توانسته مقاومت کند و زایش و رشد نیز داشته باشد. موشکهای مقاومت انصارالله یمن که زمانی برد 100 کیلومتری هم نداشتند در همین مدت کوتاه به بردی 1300 کیلومتری رسیدهاند که میتوانند با آن ریاض را هدف قرار بدهند. این یک نماد و نمونه است که هنوز در باور خیلیها نمیگنجد.
نماد زنده دیگر از فرهنگ بسیجی، اقدام حزبالله بود که در عرصه دیپلماسی کشور لبنان روی داد. در حالی که بچههای حزبالله اساساً در قالب نیروهای چریکی و مبارز مطرح بودند، توانستند در عرصه دیپلماسی چنان موفق ظاهر شوند که سعودیها از هدایت و رهبری آنها در حفظ یکپارچگی و وحدت گروههای سیاسی در لبنان متحیر و انگشت به دهان ماندند و در صفحه شطرنج سیاست لبنان مات شدند و هنوز متوجه نشدهاند که حزبالله با کدام قدرت و دیپلماسی توانسته در ماجرای سعد حریری مشت آنها را باز کند و سحر آنها را اینگونه هنرمندانه باطل کند.
هر فرهنگ و تفکری برای تداوم بقای خود نیازمند آسیبشناسی دقیق و پالایش و اصلاح از درون است. در خصوص فرهنگ بسیجی چه آسیبهای احتمالی متصور است؟
اگر فرهنگ و تفکر معنوی و مخلصانه از بسیج گرفته شود، دیگر فرهنگ بسیجی باقی نخواهد ماند و توانمندی آن از بین خواهد رفت. فرهنگ بسیجی با داشتن اخلاص و ایمان و معنویت است که به سطح بالای توانمندی رسیده است و با از بین رفتن اولی، دومی نیز امکان بقا نخواهد یافت. سازمان بسیج نیز به عنوان ارگان متشکل که در پی راهاندازی همین فرهنگ در کشور است، هر زمانی که از متن و بدنه بسیج فاصله بگیرد، آنجا نقطه پایانش خواهد بود. مهمترین آسیب متصور برای سازمان بسیج، غرق شدن در یک بروکراسی اداری و فاصله گرفتن از متن و محتوای بسیجی است.
از دکتر کوشکی بابت پذیرش دعوت سایت بصیرت تشکر میکنیم.
مصاحبه از اکبر کریمی