تاریخ انتشار : ۰۵ آذر ۱۳۹۶ - ۰۶:۳۷  ، 
کد خبر : ۳۰۶۶۵۸
دکتر محبیان در گفتگو با سایت بصیرت:

احزاب فراگیر در ایران نشدنی است؛ مجامع فراگیر ایجاد کنیم

احزاب فراگیر در شرایط فعلی با توجه به خصوصیات حزب در جامعه ایرانی، جواب نخواهد داد، احزاب در ایران باید به سمت راهکارهایی نظیر کنگره‌های بزرگ جناحی بروند، یا این که مجمع و مجلسی مشابه مجلس شورای اسلامی تشکیل شود که گرایش‌های مختلفی را به عنوان فراکسیون‌ها داخل خود بپذیرد و به رسمیت بشناسد
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی
احزاب فراگیر در ایران نشدنی است؛ مجامع فراگیر ایجاد کنیمدر روزهای اخیر شاهد طرح موضوع احزاب فراگیر از سوی برخی از چهر‌ه‌های سیاسی هستیم که بررسی و پیگیری این خط خبری بیشتر توسط رسانه‌های خبری مکتوب و مجازی دنبال می شود. واقعیت این است که علی رغم فراوانی بالای احزاب رسمی کشور، هنوز در ایران کارکرد حزبی به معنای واقعی کلمه شکل نیافته است. فعالیت‌های احزاب در کشور ما تنها به رقابت‌های سیاسی در روزهای منتهی به انتخابات خلاصه می‌شود و قبل و بعد آن شاهد هیچ گونه تحرک و یا فعالیت قابل توجهی از این احزاب نیستیم. به نظر می‌رسد پیشنهاد تشکیل احزاب فراگیر از سوی برخی چهره‌های سیاسی در روزهای اخیر، با هدف اصلاح همین نقیصه بزرگ و حرکت به سمت کارکردهای حزبیِ مشابه با کشورهایی با سابقه تشکیلات حزبی فراگیر، مستقل، پاسخگو و فعال صورت گرفته است. در این زمینه دکتر امیر محبیان، مؤسس حزب نواندیشان ایران اسلامی و چهره فعال رسانه‌ای و علمی کشور نظر دیگری دارد. سایت بصیرت برای آشنایی بیشتر شما مخاطب گرامی با نظر این استاد دانشگاه در خصوص موضوع احزاب در ایران، گفتگوی صمیمانه ای ترتیب داده است. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

آقای دکتر، نظر جنابعالی در خصوص طرح موضوع احزاب فراگیر از سوی برخی چهر‌ه‌های سیاسی و ضرورت اجرای این مدل پیشنهادی برای برون رفت از وضعیت نابهنجار احزاب در کشور چیست؟
برای اعلام نظر در خصوص این پیشنهاد، ابتدا باید تعریف درست علمی از حزب فراگیر بکنیم. عمدتاً کسانی که این مدل اصلاحی را پیشنهاد می کنند، تعریفی که از حزب فراگیر می کنند، تفاوتی با تعریف یک جناح ندارد در حالی که حزب فراگیر در عرف سیاسی معنای خاص خودش را دارد. احزاب فراگیر معمولاً غیر ایدئولوژیک هستند، یعنی ورود و خروج به این نوع احزاب و خروج از آن بسیار راحت است، در حالی که در احزابی که در جمهوری اسلامی فعال هستند، معمولاً یک سری از محدودیت‌ها و چارچوب‌هایی وجود دارد که باعث شده تقسیم‌بندی‌های احزاب ما تا حدودی ایدئولوژیک شود، یعنی یک حزب اصول‌گرا به راحتی هر کسی را نمی‌پذیرد. مثلاً حزب اصولگرا در یک موج پذیرش نیرو، به هیچ وجه چند هزار نیروی اصلاح طلب را درون خودش نمی پذیرد. به دلیل این که با تغییر وزن جریانات در داخل یک گروه یا حزب، گرایش آن‌ها هم تغییر می‌کند.
در احزاب غربی هدف حزب کسب قدرت است. این احزاب یک سری چارچوب‌ها و تعاریف اجتماعی دارند که افراد با توجه به آن جذب می شوند، لذا هر حزب که بتواند هر چه بیشتر جذب نیرو کند، در چارچوب همان اهداف نهایی که رهبران حزب تعیین می‌کنند، برای آن‌ها مفید خواهد بود؛ چون آن‌ها می‌توانند تعداد آرای خودشان را در هر انتخابات بالا ببرند. اما جذب عضو به این روش در جمهوری اسلامی ایران مقداری دشوار است. اگر چه بعضاً مشاهده می شود برخی چهره های سیاسی تلاش می کنند که تعریفی از حزب فراگیر، به عنوان حزب گسترده را مطرح بکنند. -که البته با تعریف علمی خود متفاوت است- اما به نظر می‌رسد جریانات سیاسی کشور تا حدودی فاقد این پتانسیل هستند زیرا احزاب در ایران، از حرکت‌های حزبی تا حدودی دور شده‌اند و به سمت حرکت‌های جناحی روی آورده‌اند و شاید بتوان گفت احزابی که وجود دارند، معمولاً خاموش و بی‌حرکت هستند، الا در زمان انتخابات که تحرکاتی از آن ها شاهد هستیم. این نوع عملکرد باعث می‌َشود که این احزاب، احزاب انتخاباتی دیده شوند و نسبت به پرورش نیروی مناسب حزبی کارآمدی نداشته باشند. چون تجربه نشان داده احزاب انتخاباتی‌ معمولاً برنامه کارآمد و مستمری برای اصلاح مشکلات جامعه ندارند، و فقط در هنگام انتخابات و برای کسب کرسی‌های قدرت فعال می‌شوند.
بنابراین در حال حاضر یکی از مشکلات احزاب کشور، حالت رکودشان است و برای این که به شکل فعال در بیایند، باید از تمام پتانسیل موجود تحت عنوان جناح فراگیر استفاده بکنند. اما به دلیل این که جناح در درون خود گرایش‌های مختلفی دارد، بایست یک رویکردی را اتخاذ کنند که ضمن حفظ هویت و گرایش احزاب درون یک جناح، هماهنگی و همکاری مستمر و در طول سال وجود داشته باشد.
به نظر بنده، جدای از بحثی که با عنوان احزاب فراگیر مطرح می‌شود و در شرایط فعلی با توجه به خصوصیات حزب در جامعه ایرانی، جواب نخواهد داد، احزاب در ایران باید به سمت راهکارهایی نظیر کنگره‌های بزرگ جناحی بروند، یا این که مجمع و مجلسی مشابه مجلس شورای اسلامی تشکیل شود که گرایش‌های مختلفی را به عنوان فراکسیون‌ها داخل خود بپذیرد و به رسمیت بشناسد و در سراسر کشور نیز انتخابات صورت ‌گیرد و نمایندگان توسط اعضا انتخاب شوند، در طول سال هم جلسات مستمر و متعدد تشکیل شود و دبیرخانه و هیئت رئیسه مجمع فعال باشد.
در این روش، کمیسیون‌ های مختلف به یک مفهوم می‌توانند کمیسیون‌های کارشناسی برای تحلیل رفتار دولت و حاکمان باشند و یا اگر دولت را در اختیار دارند به عنوان مشاوران عاملان اجرایی یعنی وزرا می‌توانند فعالیت بکنند.
بنابر این به نظر بنده الگوهای حزبی که در برخی کشورها فعال هستند، نمی‌تواند برای ما راهگشا باشد، بلکه ما باید الگوها را متناسب با شرایطمان بسنجیم و سپس به این تصمیم برسیم که یا نهادهای جدید ایجاد کنیم، یا نهادهای موجود را اصلاح کنیم و یا اگر الگوی وارداتی را پذیرفتیم، در عرصه عمل و اجرا، آن را بومی‌سازی کنیم.

شما پیشنهاد تشکیل جناح‌های فراگیر را دادید، آیا با توجه به سلیقه‌های مختلف حزبی در کشور ما و وزنی که هر کدام از احزاب برای خود قائل اند، امکان چنین تشکل‌هایی، آن هم به شکل مستمر در کشور ما وجود دارد؟
همان طوری که عرض کردم. این امکان وجود دارد. این‌ها موقعی که به شکل مجلس باشند، ساختار فراکسیونی داشته باشند، احزاب مختلف با توجه به وزنشان می‌توانند در اینجا حضور پیدا بکنند و این مجلس به دلیل این که از میان بدنه اصلی و فعال اصولگرایان یا اصلاح‌طلبان رأی‌گیری می‌کند، یک جنبه مردمی هم دارد. البته تقریباً چنین تجربه‌ای از جهاتی صورت گرفته است. معمولاً در هنگام انتخابات شورای هماهنگی اصلاح طلبان و شورای هماهنگی اصولگرایان شکل می‌گیرد. این شوراهای هماهنگی سعی می‌کند در هنگام انتخابات همه گرایش‌های مختلف را جذب بکند و به حسب وزنشان، برایشان سهم تعیین بکند و نهایتاً این احزاب و جریانات در انتخابات فعال بشوند. مشکل قضیه این است که این هماهنگی فقط در ایام انتخابات صورت می گیرد و شورای هماهنگی به عنوان نهاد مستقر و مستمر نیست. به محض این که انتخابات تمام می‌َشود این‌ها نمی‌توانند موجودیت خودشان را حفظ بکنند و سریعاً ‌منحل می‌َشوند. حال اگر همین شوراهای هماهنگی در قالب یک مجمع گسترده، به صورت منسجم تر، مردمی تر، با اهداف بلند مدت تر و به صورت مستمر شکل بگیرد، علی رغم وجود گرایش‌های مختلف در آن، به تناسب وزن هر جریان، رأی مناسبی در مجمع تعلق می‌گیرد. در آن صورت نظرات و دیدگاه‌های فراکسیون‌ها و کمیسیون‌ ها تخصصی مطرح می‌شود و نهایتاً می‌تواند مؤثر و مثمر ثمر باشد. این به نظر بنده تا حدود زیادی نزدیکتر هست به شرایط کشورمان تا این که بخواهیم صرف احزاب فراگیر را بدون در نظر گرفتن شرایط خاص خودمان مطرح بکنیم.

به نظر شما پیشنهاد تشکیل احزاب فراگیر از سوی برخی چهره‌های سیاسی، با اهداف انتخاباتی مطرح می‌شود یا در راستای اصلاح نظام حزبی در کشور و در راستای منافع کلان نظام است؟
به نظر بنده یک درک روشنی از اشکالات نظام حزبی در بین سیاسیون به وجود آمده است و حرف ها و پیشنهادهایی که از سوی برخی چهره ها صورت می گیرد در راستای اصلاح همین مشکلات است. تجربیات نشان داده وقتی حزب فقط نگاه انتخاباتی به مردم داشته باشد، مردم هم نگاه جدی به او نخواهند داشت. بخصوص احزاب وقتی نتوانند هواداران یا نیروهای فعال مستمر را برای خودشان جذب بکنند، طبعاً نمی‌توانند از حق عضویت‌های پرداختی توسط اعضایشان ارتزاق مالی بکنند. مخارجی که احزاب دارند از چند طریق تأمین می شود. یکی از راه های جذب مخارج از طریق برخی رانت هاست که طبیعتاً ناصواب و نادرست است. روش دیگر جذب اعتبار از سوی جریانات حکومتی است. به فرض دولت به احزاب طرفدار خودش به یک نحوی کمک بکند یا این که وزارت کشور کمک کند، که طبیعتاً این کمک‌ها بدون توقع نیست و در این صورت حزب عملاً استقلال خودش را از دست خواهد داد. اما اگر حزب ریشه مردمی داشته باشد و حزب یا جریانی بتواند به عنوان مثال یک میلیون عضو جذب بکند،‌طبیعتاً حق عضویتی که این اعضا به صورت ماهیانه پرداخت می‌کنند، خود این، ارقام، مبلغ کلانی می‌َشود که امکان گسترش و نهادمند ساختن حزب را فراهم می‌کند. روی همین مبنا هست که احزاب برای استقلال خودشان مجبورند به این سمت بروند. اگر احزاب شیوه اتحاد و انسجام درون مجمعی را دنبال نکنند، همیشه احزاب راکد و شب انتخاباتی باقی خواهند ماند و افکار عمومی نیز به این گونه احزاب گرایش پیدا نخواهند کرد، در نتیجه احزاب، غیر فعال و بی رمق باقی خواهند ماند.

اگر پیشنهاد شما بخواهد در کشور و در بین احزاب سیاسی اجرایی شود، قدم اول اجرای این ایده چگونه و توسط چه کسانی باید برداشته شود؟
اولاً باید احساس نیاز صورت بگیرد. الآن این احساس نیاز تا حدود زیادی صورت گرفته است. جریانات موجود در درون کشور به این نتیجه رسیده‌اند که وضعیت فعلی نمی تواند ادامه یابد و باید اصلاحاتی صورت بگیرد و یک نهادهایی به وجود بیاید که احزاب اثربخشی خودشان را داشته باشند. اما مسئله دیگر فضای گفتگو است که باید جریانات و احزاب به گفتگو دست بزنند و به این نتیجه متفق القول شوند که تنها راه رسیدن به یک ساختار واحد مجمع فراگیر است که پیشنهاد شد. در این صورت است که یک جریان الگو شکل خواهد گرفت.

از دکتر محبیان بابت پذیرش دعوت سایت بصیرت و حضور در این گفتگو تشکر می کنیم.

مصاحبه از اکبر کریمی


نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات