(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/06/29 ـ شماره 68 ـ صفحه 12)
زمانیکه مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ روزها بدون حضور خبرنگاران ادامه پیدا کرد و هیچ خبر تازهای از اتاقهای هتل کوبورگ به بیرون درز نمیکرد، جان کری، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده تصمیم گرفت کنفرانسی مطبوعاتی برگزار کند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در فاصله خروج کری از هتل تا محوطه بیرونی توئیتی در حساب شخصیاش منتشر کرد که محتوای سخنان وزیر امور خارجه آمریکا را تغییر داد. مضمون این توئیت چشمانداز روشن مذاکرات را با وجود اختلافات نشان میداد. پیش از آغاز صحبتهای کری، مشاورانش متن توئیت ظریف را به او نشان دادند. به اعتقاد کارشناسان رسانهای، همین رفتار ظریف توانست قدرتهای جهانی را همچنان پای میز مذاکره حفظ کند. آن هم در شرایطی که به نظر میرسید گفتوگوهای دو جانبه و چندجانبه پیشرفتی ندارد و احتمال توقف مذاکرات مطرح بود. توئیت ظریف آخرین واکنش مجازی و تأثیرگذار در جریان مذاکرات هستهای نبود. دیپلماسی عمومی با تکیهبر ابزارهای تکنولوژیک از این زمان به بعد، برای ایران وارد فضای جدیدی شد.
هنر دیپلماسی
ابزارهای نظامی و تکیه بر تهدیدهای مبتنی بر این تجهیزات در سالهای اوج جنگ سرد یکی از اصلیترین داشتههای کشورهای قدرتمند دنیا برای اعمال فشار و پیشبرد برنامههای سیاسی بود. عبارت معروف «قدرت از لوله اسلحه بیرون میآید» حاصل همین تفکر در سالهای پس از جنگ جهانی دوم بود، اما با گسترش روابط دیپلماتیک میان کشورها و در هم تنیده شدن منافع ملی، ابزارهای دیپلماسی نیز تغییر ماهیت دادند.
دیپلماسی، دانش ارتباط میان سران و رهبران کشورهای گوناگون در دنیاست و بر همین اساس الکس فورنبیش، کارشناس رسانهای طی یادداشتی که در نشریه «اشپیگل» منتشر شد، نوشت: «استفاده از ابزارهای دیپلماتیک نوعی هنر است؛ چراکه کار اصلی دیپلماسی، پیشبرد اهداف و برنامههای یک کشور یا جریان سیاسی مشخص بر پایه منافع ملی و گروهی است. دیپلماسی تلاش میکند تا در سایه صلح و گسترش ثبات، به خواستههای موردنظر دولتها دست پیدا کند.»
تعامل دیپلماسی عمومی و رسمی
دیپلماسی عمومی همتراز در مسیر دیپلماسی رسمی کشورها در جریان است. دیپلماسی عمومی عبارت است از فرایند اثرگذاری بر افکار عمومی دیگر سرزمینها. در این فرایند رهبران و چهرههای سیاسی جهان با استفاده از ابزارهای مدرن، ایدهها و برنامههای ملی خود را به افکار عمومی جهان معرفی میکنند. گرچه ابزارهای نظامی و تسلیحات جنگی هنوز در عرصه بینالمللی اثرگذار هستند، اما کشورهای صاحب قدرت نظامی الزاما در میدان سیاسی اثرگذار نیستند. کشورهایی چون کره شمالی و پاکستان، قدرتهای نظامی جهان هستند که با وجود در اختیار داشتن زرادخانههای هستهای، اثرگذاری کمی در میدان سیاست جهانی دارند.
دیپلماسی عمومی در عرصه جهانی به واسطه آنکه با افکار عمومی ارتباط مستقیم دارد، شباهت زیادی با مبارزات سیاسی و فعالیتهای تبلیغاتی پیدا میکند. جامعه هدف در جریان اثرگذاری دیپلماسی عمومی گروههای اجتماعی و فرهنگی است، از اینرو شناخت درست و دقیق از جامعه هدف به تأثیر درست این مسیر دیپلماتیک کمک خواهد کرد.
مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه در دولت بیل کلینتون تلاش کرد تا بهعنوان متولی رسمی دیپلماسی در ایالات متحده با جایگزین کردن دیپلماسی عمومی با تکیه بر ابزارهای نظامی، هزینههای جاری دولت را کاهش دهد، هرچند دولت جمهوریخواه جورج بوش پس از او این تلاشها را ناکام گذاشت و نشان داد عطش جمهوریخواهان به جنگ افروزی به سادگی فرونمینشیند.
آژانس تبلیغات آمریکایی نیز در تعریف دیپلماسی عمومی معتقد است: «این دیپلماسی از طریق درک تودههای مردم بیگانه، دادن پیام برای آنان، فعالیت به منظور تأثیرگذاری بر آنها و توسعه گفتوگو میان شهروندان و نهادهای آمریکایی از یک سو و نهادهای بیگانه از سوی دیگر، باعث تقویت منافع ملی ایالات متحده میشود.»
گفتوگوهای غیرمستقیم تهران- واشنگتن
شاید بتوان گفت محمدجواد ظریف و جان کری، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا بیشترین دیالوگ غیرمستقیم در توئیتر را با یکدیگر داشتهاند، اما بیواسطهترین گفتوگوی مجازی در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۶ روی داد؛ زمانیکه دو قایق جنگی آمریکایی وارد آبهای ایران شده و ملوانان حاضر در این دو قایق از سوی نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت شدند. 10 ملوان آمریکایی در این حادثه چند ساعتی در بازداشت نیروهای ایرانی بودند. کری بلافاصله بعد از انتشار خبر این دستگیری در حساب توئیتر خود نوشت: «امیدوارم که مشکل پیش آمده به صورت مسالمتآمیز حل و فصل شود.» درست 30 دقیقه بعد از این توئیت همتای ایرانی کری نیز در واکنش به بازداشت ملوانان آمریکایی توئیتی منتشر کرد. ظریف نوشت: «از اینکه گفتوگو و احترام جایگزین تهدید شده است، خوشحالم.» او در ادامه به دستاورد مذاکرات هستهای اشاره کرد و نوشت: «از آخرین نمونه بیاموزیم.»
روابط دیپلماتیک رسمی میان ایران و آمریکا از سال ۱۹۸۰ یعنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی قطع شد و دو کشور تمام همکاریهای مشترک را متوقف کردند. در سالهای آغاز هزاره سوم، رئیس دولت اصلاحات که برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به نیویورک رفته بود، ایده «گفتوگوی تمدنها» را درفرصت سخنرانی نماینده ایران مطرح کرد؛ ایدهای که از سوی کشورهای جهان مورد استقبال قرار گرفت، اما با وقوع تراژدی یازده سپتامبر با اینکه ایران با شهروندان آمریکایی ابراز همدردی کرده بود جورج بوش ایران را در کنار کشورهایی چون کره شمالی، سوریه و کوبا بهعنوان «محور شرارت» قرار داد. عنوانی که دستاوردهای گذشته برای نزدیکی هر چه بیشتر دو کشور را به باد داد. برخی کارشناسان از جمله فرانک ترانچلی بر این باورند که اگر استفاده از ابزارهای مدرنی چون فیسبوک و توئیتر در آن سالها رایج بود و ابزارهای مشابه متولد شده بودند، شاید جهان مسیر دیگری را طی میکرد؛ چراکه ادعاهای جورج بوش و دولتش با واقعیت موجود در ایران فاصله داشت. در واقع آمریکاییها حتی در عالیترین سطوح سیاسی درک صحیحی از ایرانیان نداشتند.
ترانچلی در مقالهای که در روزنامه «لسآنجلس تایمز» نوشت، ظهور ابزارهای مدرن مورد استفاده در سیاست خارجی را بهعنوان «رنسانس دیپلماسی» معرفی کرد. او مجامع مطالعاتی و دانشگاههایی را که مرتبط با موضوعات رسانهای فعال هستند، دعوت کرد تا به بررسی چگونگی اثرگذاری وسایل ارتباط جمعی چون توئیتر در تسهیل روابط دوجانبه میان ایران و آمریکا بپردازند. او در مقاله خود نوشت: «شبکههای اجتماعی مجازی چون توئیتر زمانی به خدمت سیاست در میآیند که امکان استفاده از ابزار گفتوگو به صورت چهره به چهره و رسمی وجود نداشته باشد.» اکنون توئیتر توانسته است مفاهیم سنتی در رسانه و سیاست را به صورت همزمان به چالش بکشد.
البته استفاده از ابزارهای مدرن همواره در جهت نزدیکی ملتها و دولتها قرار ندارد. با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، مفهوم دیپلماسی عمومی نیز تغییر کرد. از زمانیکه دونالد ترامپ بهعنوان نامزد ریاست جمهوری در آمریکا فعالیت میکرد، مشخص شد نامزد جمهوریخواهان برای تصدی پست ریاستجمهوری به توئیتر علاقه فراوان دارد. پس از پیروزی نیز او همچنان از توئیتر استفاده میکرد و حتی بعضی روزها چند توئیت در یک روز را در حساب رسمی خود منتشر میکرد.
تقابل گفتوگو و تحریم
دیپلماسی عمومی امروز ابعاد گستردهتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. سیاست خارجی دیجیتالی یکی از شاخههای اصلی این نوع سیاستورزی است که هر روز در میان دولتها بیش از گذشته مورد استقبال قرار میگیرد. وسایل ارتباط جمعی، امروز از مسیرهای رسمی نیز مهمتر شده است. روشهای تحمیلی چون محاصره اقتصادی و اعمال تحریمهای شدید، گرچه همچنان مورد استفاده قرار میگیرد، اما تأثیر و کارایی دیپلماسی عمومی بهمراتب از این ابزارهای قهری بیشتر است؛ بنابراین در آینده دنیای سیاست بیش از امروز شاهد بهرهگیری از ابزارهای نسل جدید برای ارتباط مستقیم و بیواسطه با دیگر ملتها خواهیم بود.
https://asemandaily.ir/post/2489
ش.د9603756