(روزنامه ايران ـ 1395/12/17 ـ شماره 6451 ـ صفحه 16)
برجام توافقی است که از یک طرف، درصد تضمین حفظ ماهیت صلحآمیز برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ایران است و از طرف دیگر، سند الغای تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، تحریمهای چندجانبه اتحادیه اروپا و پارهای تحریمهایی است که در سطح ملی از سوی برخی دولتها در زمینههای تجارت، تکنولوژی، سرمایهگذاری و انرژی بشمار میرود.
فارغ از اینکه ماهیت موافقتنامه برجام بر اساس کنوانسیون 1969 وین در زمینه حقوق معاهدات باید بهعنوان یک عهدنامه بینالمللی تلقی گردد یا بر اساس رویه اتخاذ شده از سوی دولتهای طرف مذاکره، صرفاً یک موافقتنامه نزاکتی بینالمللی است، رسمیت یافتن این توافق بر پایه حسن نیت و احترام متقابل طرفهای مذاکره تبلور پیدا میکند. از همین رو برای اجتناب از اتخاذ هرگونه تدابیر تبعیضآمیز در راستای اجرای مفاد برجام، طرفها متعهد شدند از هر فعل یا ترک فعلی که ممکن است مغایر نص، روح و مقصود این توافق باشد، پرهیز کنند.
قانون موسوم به ممنوعیت مسافرت اتباع هفت کشور مسلمان از جمله ایران که در تاریخ 1395/11/8 در قالب دستور اجرایی رئیس جمهوری تازه وارد ایالات متحده به اجرا گذاشته شد در عمل، محدودیتها و ممنوعیتهایی را حداقل بهطور موقتی برای مسافرت یا مهاجرت اتباع هفت کشور از جمله ایرانیان ببار میآورد و از جمله فرآیند پذیرش پناهندگان را نیز فعلاً در ایالات متحده متوقف میسازد.
هر چند امریکا متعهد به توقف اعمال تمامی تحریمهای هستهای علیه ایران شده، دورنمای تجارت بین این دو کشور زمانی همراه با شکوفایی خواهد بود که دو تعهد به وسیله، اما نه تعهد به نتیجه، به موجب ماده 27 برجام مورد احترام قرار گیرد: اولاً دسترسی ایرانیان به حوزههای مختلف بازرگانی تضمین شود و ثانیاً حوزههای متنوع همکاری مانند سرمایهگذاری بین طرفها مورد شناسایی قرار گیرد.
جالب اینکه مطابق ماده 33 برجام، طرفهای مقابل ایران توافق به برداشتن گامهایی در جهت تضمین دستیابی ایران به حوزههای تجارت، فناوری، تأمین سرمایه و انرژی کردهاند. مضافاً که ماده 29 برجام مقرر میکند که ایالات متحده از هر سیاستی که بهطور خاص با قصد تحت تأثیر قراردادن مستقیم و سوء بر عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران برخلاف تعهداتی که پذیرفته تا اجرای موفق برجام را تحتالشعاع قرار دهد، امتناع خواهد ورزید. مأموریت برجام برداشتن تحریمهای ثانویه هستهای ایالات متحده در بخشهای بانکی، حمل و نقل، تولید اتومبیل، بیمه، تجارت و سایر خدمات مرتبط است. بر اساس دستورالعملی که وزارت امور خارجه امریکا یک سال قبل صادر کرد بر اساس برجام، تحریمهای هستهای در مورد اشخاص غیرامریکایی برداشته شد. منظور از اشخاص غیرامریکایی، تمامی اشخاص حقیقی یا حقوقی به استثنای اتباع امریکا، اشخاص دارای اقامت دائم، شرکتهای تأسیس شده مطابق قوانین امریکا یا هر کسی است که در قلمرو امریکا است. حتی شرکتهای خارجی تحت کنترل یا تحت مالکیت امریکاییها از برداشته شدن این تحریمها بهرهمند میشوند به شرطی که معاملات مورد نظر از سوی دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری ایالات متحده (اوفک) مجاز اعلام شوند.
دستور اجرایی رئیس جمهوری امریکا تحت عنوان حمایت از ملت در قبال ورود تروریستهای خارجی به ایالات متحده به دنبال تضمین این موضوع است که مهاجران، گردشگران، پناهندگان و سایر افرادی که اجازه ورود به امریکا را پیدا میکنند رفتار خصمانهای علیه آن کشور نداشته باشند و به ایدئولوژیهای خشونت بار نسبت به نظام حقوقی حاکم دامن نزنند. این فرمان حکومتی ناظر بر آن است که کشور امریکا از پذیرش افرادی که تعصباتی دارند یا فاقد قدرت مدارا با گروههای اقلیت نژادی، جنسی و مذهبی هستند، معذور است.
این اقدام رئیس جمهوری امریکا با خود این سؤال و نگرانی را به همراه آورد که چه عواملی وی را بر آن داشت که هفت کشور مسلمان از جمله ایران را بهطور خاص مشمول این تدابیر قرار دهد؟ اگر قرار است کشورهای مسلمان، هدف این محدودیتها واقع شوند چرا نام کشورهایی مانند عربستان یا امارات دیده نمیشود. (بگذریم از اینکه این فهرست هفتگانه کشورها بر اساس دستور اجرایی صادره از سوی رئیس جمهوری سابق امریکا، باراک اوباما، بهعنوان پرخطرترین کشورها در زمینه تروریسم به کنگره امریکا معرفی شده بودند.) اگر فرض کنیم از منظر ایالات متحده، هفت کشور مذکور بهعنوان حامی تروریسم شناخته میشوند چطور میتوان این واقعیتها را توجیه کرد که هیچ یک از اتباع این کشورهای نام برده شده در حملات یازده سپتامبر، بمبگذاری مسابقه ماراتن بوستون، حملات انجام شده در سال 2015 در سن برناردینو یا تیراندازی در کلوپ شبانه در اورلاندو دخالتی نداشتهاند و در عوض هیچ یک از دولتهای متبوع در این حوادث تروریستی نامشان در فهرست نیست. اینجاست که دغدغه نوعی تبعیض علیه مردم ایران و سایر اتباع کشورهای یاد شده بیشتر تقویت میشود.
بهطور خلاصه، امریکا در زمان اجرایی شدن این دستور رئیس جمهوری مانع از ورود دانشجویان، پناهندگان و افرادی که دارای اقامت دائمی در امریکا بودند، شد. از یک سو افرادی که در داخل کشور هستند این نگرانی را دارند که نتوانند از کشور خارج شوند و از سوی دیگر، آنهایی که در خارج از امریکا بسر میبرند این بیم را دارند که اجازه ورود به کشور را پیدا نکنند. بر اساس آمار ارائه شده، بیش از 100 هزار نفر از افرادی که ویزا گرفته بودند تا وارد امریکا شوند تحت تأثیر این دستور قرار گرفتند.
هر چه بیشتر پیش میرویم، تجار ایرانی سنگهای بزرگتری را پیش پای خود میبینند تا بتوانند مسیر عادیسازی روابط بین ایران و امریکا را بپیمایند. تعلیق صدور ویزا، اعمال استانداردهای بازرسی سختگیرانهتر برای مهاجران، تسریع تکمیل نظام شناسایی هویتی در هنگام ورود و خروج برای تمامی مسافران، اعمال مصاحبهها برای صدور ویزا و مرور اعمال شرایط عمل متقابل در مورد اعتبار ویزاها در چارچوب توافقهای دوجانبه از نظر مدت اعتبار ویزاها و وجوه پرداختی، هر چند ممکن است امری منطقی برای اعمال یک نظام منظمتر نظارت بر ورود خارجیان به کشور امریکا تعبیر گردد ولی در هر حال، به نحو روزافزون ورود افراد را به آن کشور با مشکلات بیشتری مواجه میسازد.
با توجه به موانع جدی که بهطور مستقیم در اجرای کامل تعهدات مندرج در برجام ایجاد میشود باید گفت این ممنوعیت سفر اتباع هفت کشور خارجی به امریکا حداقل باعث میشود شرکای تجاری در حوزههایی که مجوز فعالیت داشتهاند مانند صادرات، صادرات مجدد، فروش، اجاره یا انتقال هواپیماهای مسافربری و قطعات و خدمات مربوطه به ایران، واردات فرش و مواد غذایی ایرانی مانند پسته و خاویار به امریکا یا هر فعالیتی که از مجوز اوفک برخوردار است، تا جایی که رفت و آمد ضرورت دارد، با مشکلات طاقت فرسایی برای استقرار، استمرار و توسعه تجارت خود روبهرو شوند و با توجه به برخی جنبههای تدابیر تبعیضآمیز قوه مجریه امریکا وضعیت رو به وخامت میگذارد. همچنین حقیقت تلخ این است که این قبیل اقدامات ابهام آور، مسیرهای ترسیم شده با برجام را مه آلود ساخته و استقبال گرمی از روابط شکوفای بازرگانی دوجانبه به حساب نمیآید.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/175237
ش.د9504862