سیاسی >>  اندیشه سیاسی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۶  ، 
کد خبر : ۳۰۷۷۳۳

سرمایه شعار و ضرورت پاسداری از آن

طرد یک جریان یا برخی شخصیت های سیاسی، نباید منجر به فراموشی شعارها و ارزش هایی شود که زمانی آن جریان سیاسی داعیه پیشبرد آنها را داشت. یکسان پنداری شعارها با جریانات سیاسی سبب می شود سرمایه های فکری و فرهنگی کشور در معرض تحولات روزمره سیاسی، مورد فراموشی قرار گیرند و هر روز خزانه فرهنگی کشور تهی تر از قبل گردد.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ حمزه عالمی
سرمایه شعار و ضرورت پاسداری از آنمفهوم «شعار» از جمله مفاهیمی است که در جریان انقلاب اسلامی و خیزش مردم ایران علیه حکومت پهلوی، به فراوانی در ادبیات سیاسی ایران مطرح شد و در برانگیختن انگیزه ها و هیجانات انقلابی علیه وضع موجود نقش مهمی ایفا کرد. آیت الله مطهری در کتاب حماسه حسینی، مفهوم شعار را در اصل به معنای «شعرها یا نثرهایی که در جنگ ها می خواندند» تا افراد هر گروه و دسته خود را از دیگران متمایز کنند، می داند.1 
در این جهت شعار را می توان نشانه کلامی معرفی یک گروه یا جامعه دانست که برآیندی از خواسته ها و علایق آن جامعه است. شعار البته می تواند علایق و خواسته های زودگذر و هیجانی را به نمایش گذارد، اما وقتی به فراوانی تکرار شود، از این حدّ فراتر رفته و نوع افکار واندیشه های یک ملت را بیان می کند؛ افکار و اندیشه هایی که هم کمبودهای وضع موجود از نظر یک جامعه را نشان می دهد و هم راهکار حل این کمبودها و مشکلات را. بنابراین شعار، مفهومی مهم است و بروز کلامی و زبانی یک جامعه و کشور جهت برون رفت از وضع موجود و ارائه راهکار برای حل مشکلات را نشان می دهد. از این جهت شعارهایی که به فراوانی تکرار می شوند، سرمایه های ملی هستند که نباید آن را ساده گرفت.
وقوع انقلاب اسلامی و شکل گیری جمهوری اسلامی نسبتا این فرصت را فراهم کرده تا افراد جامعه زبانمندی و وجه بیانی خود را بروز دهند و آن را در قالب شعار مطرح کنند. اگر در جریان انقلاب اسلامی، شعارهای مطرح شده در قالب تظاهرات و راهپیمایی خود را نشان می داد، با شکل گیری جمهوری اسلامی و فراهم شدن زمینه رقابت سیاسی میان احزاب و گروه های سیاسی، این شعارها توسط احزاب و گروه های سیاسی، در فرایندی نسبتا تعاملی با خواسته های مردم مطرح شد. هرچند دوری یا نزدیکی شعارها و مفاهیمی که برخی از احزاب و گروه های سیاسی از جانب مردم مطرح می کردند، با خواسته ها و علایق اصلی مردم، قابل مناقشه و نقد و بررسی است، اما این که احزاب و گروه های سیاسی، علایق مردم را مبتنی بر جهت گیری های خاص خود تبدیل به شعار کرده و می کنند، وضعیتی رایج در بسیاری از نظام های سیاسی مردم سالار است و گریز چندانی از این امر نیست، چرا که خواسته ها و علایق مردم نمی تواند به صورت توده ای مطرح شود و باید از رهگذر احزاب و گروه های سیاسی و یا تا حدودی از طریق سازمان های مردم نهاد، مطرح گردد. بنابراین شعارهایی که گروه ها و احزاب سیاسی ایران طی سال های بعد از انقلاب مطرح کرده اند را باید محصول تعامل نسبی آنها با مردم دانست. این شعارها به معنای مفهوم بندی علایق و خواسته های بخشی از جامعه در حوزه سیاست در جمهوری اسلامی است. آنها علایق و خواسته های ریشه داری در جامعه است که بخشی از هویت جامعه مسلمان ایران را تشکیل می دهند. از این رو می توان گفت اصل شعارهای مطرح شده از سوی یک جریان سیاسی، به معنای سرمایه فکری و فرهنگی جامعه محسوب می شوند و آنها را باید از اقدامات و رفتارهای سیاسی جریان و گروه مطرح کننده، متمایز کرد، چرا که هویتی مستقل دارند و بسی ریشه دارتر از نوع کنش سیاسی یک جریان و گروه هستند.
بعد از برطرف شدن دوران جنگ تحمیلی که مقتضیات سیاسی-امنیتی خاص خود را داشت، از سال های دهه 70 تاکنون، شعارهای مهمی در فضای سیاسی کشور مطرح و در ادامه تبدیل به گفتمان یک جریان خاص سیاسی شده است. این شعارها هر یک بخشی از هویت انقلاب اسلامی و جامعه ایران هستند و از زمانی که مردم ایران در جریان انقلاب اسلامی خواسته ها و علایق سیاسی خود را مطرح کردند، این شعارها و یا مفاهیمی نزدیک به آنها مطرح شده است. یکی از پژوهشگران در مجموعه مقالاتی با عنوان «بررسی شعارهای دوران قیام» چاپ شده در کتاب جمعه (۱۳۵۸) حدود ۸۰۰ شعار زمان انقلاب را بررسی کرده است. از شعارهای سلبی که خواهان براندازی وضع موجود بودند که بگذریم، شعارهای ایجابی که وضعیت مورد انتظار را معرفی می کنند، گویای برتری خواسته های فرهنگی و مذهبی است. شعارهای مذهبی و شخص امام خمینی طبق این پژوهش فروانی بیشتری دارند و نشان می‌دهد که دغدغه‌ی مسائل دینی (فرهنگی) بیشتر از مسائل اقتصادی (۲۴ شعار) بوده است.2
با توجه به این وضعیت، می توان گفت شعارهای سیاسی مطرح در جامعه ایران از دهه 70 تاکنون، یعنی شعارهایی همچون سازندگی، آزادی، اصلاحات، عدالت و کمک به مستضعفین، اعتدال و میانه روی و... ترجمانی از همان علایق فرهنگی دوران انقلاب اسلامی هستند و گسستی با آن ها ندارند، هرچند بررسی دقیق این موضوع نیازمند پژوهش مفصلی است، اما شعارهای بعد از انقلاب در مقام ارزش و فضیلت سیاسی، مرتبط با علایق فرهنگی دوران انقلاب اسلامی هستند. این سخن به معنای عدم گسست و بحران فرهنگی در جامعه ایران است. طی این سال ها جامعه همان علایق و خواسته های فرهنگی و سیاسی را داشته است که در دوران انقلاب اسلامی وجود داشت، اما مسلم است که این موضوع به معنای تأیید همه اقدامات و رفتارهای جریانات سیاسی که این شعارها را مطرح کرده اند، نیست. همه سخن بر سر این است که باید شعارهای مطرح شده در دوره بعد از انقلاب را دارای هویتی نسبتا مستقل از جریانات سیاسی دانست و آنها را در عمق تاریخ مبارزات ملی و مذهبی ایرانیان جستجو کرد. در غیر این صورت، فراز و فرود یک جریان سیاسی، سبب فراز و فرود شعارها و سرمایه های فکری و فرهنگی ملت ایران می شود.
این روزها جریان احمدی نژاد که زمانی داعیه دار شعار عدالت و حمایت از مستضعفین بود، به دلایل مختلف و در یک جنجال آفرینی سیاسی دست به یک سری اقدامات خلاف قانون می زند. در این شرایط  نباید از ارزش عدالت و حمایت از مستضعفین غافل بود و طرد یک جریان یا برخی شخصیت های سیاسی، نباید منجر به فراموشی شعارها و ارزش هایی شود که زمانی آن جریان سیاسی داعیه پیشبرد آنها را داشت. یکسان پنداری شعارها با جریانات سیاسی سبب می شود سرمایه های فکری و فرهنگی کشور در معرض تحولات روزمره سیاسی، مورد فراموشی قرار گیرند و هر روز خزانه فرهنگی کشور تهی تر از قبل گردد. این اتفاق در مورد شعار اصلاحات رخ داده است و شعار اعتدال و میانه روی نیز در معرض این تهدید قرار دارد. با این وضعیت بعد از چند سال بسیاری از ارزش ها و فضایل سیاسی به جهت یکسان پنداری آنها با جریانات سیاسی از دور خارج خواهند شد./

پی نوشت ها
1- مطهری، مرتضی، 1387، حماسه حسینی در مجموعه آثار 17، تهران: صدرا، ص 183.
2- «شعارهای مورد علاقه مردم در انقلاب چه بود+نمودار»، منتشر شده در پایگاه خبری تحلیلی پارسینه به آدرس اینترنتی http://www.parsine.com


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات