(روزنامه آسمان آبي – 1396/08/03 – شماره 96 – صفحه 8)
* اگر قرار به آسیبشناسی باشد، فکر میکنید چطور این تشکل میتوانست به هدف خود در انتخابات برسد؟
** اگر آسیبشناسی کلی احزاب سیاسی را انجام دهیم، متاسفانه حزب به ما هو حزب در کشور وجود ندارد و اکثر گروهها عقبه کار کارشناسی و برنامه بسیار ضعیفی دارند. امروز در عرصه سیاسی به این نتیجه رسیدهایم براساس فعل و انفعالاتی که در مجلس و دولتها اتفاق میافتد، باید انتخابات حزبی شود و تشکیل دولتها و مجالس مبتنیبر آرای حزبی باشد.
* در واقع، ضعف ساماندهی و حزبی را از جمله مواردی میدانید که اصولگرایان در این انتخاباتها رأی نیاوردهاند؟
** در انتخابات، براساس امضاهای پای فهرست رأی میآورند، اما میبینیم پس از عبور از انتخابات موضع شخصی اتخاذ میکنند. باید افراد در چارچوب حزب و گروهی که با آن وارد میشوند به قضیه تعهد داشته باشند و در کشور ما جریانی این اتفاقات و منتخبان را رصد کند که اگر از چارچوب برنامه اعلامشده عدول کردند برخورد شود.
* عملکرد این تشکل را چقدر در این مدت عقلانی دیدهاید؟
** فکر میکنم در دوستان اصولگرا هنوز شاهد عقلانیت کامل نیستیم، هنوز نتوانستند رادیکالها و خود را کنترل کنند و شرایطی به وجود آید که چارچوبهای اعلامشده را در رفتار سیاسیشان شاهد و ناظر باشیم. عموما در یک دهه یا دو دهه اخیر دیدهایم در عرصه اصولگرایی، فضا در اختیار رادیکالها و تندروها بوده و حتی عقلای خود را هم مجبور کردهاند از حرکتهای غیرمنطقی افراد رادیکال پیروی کنند.
* به نظرتان چه راهکاری برای تغییر این وضعیت وجود دارد؟
** فکر میکنم باید مجلس و دولت بدون رودبایستی قانون انتخابات را بازنگری و انتخابات را حزبی کنند. براین اساس احزاب سیاسی برنامه و نامزد مشخص کرده و هر حزبی که اکثریت را به دست آورد بتواند دولت را تشکیل دهد. خود آن هم تاثیرگذاری در اکثریت امور کشور را داشته باشد. اگر هم آن حزب اکثریت مطلق را نداشت بتوانند با ائتلاف و تلفیق برنامههای خود و رسیدن به یک برنامه مشخص کار اجرایی و سیاسی خود را جلو ببرند. موضوع دوم، بحث مدیریت یکپارچه شهری است. شهری را که رئیسجمهوری در ابتدای رویکارآمدن دولت یازدهم پیشنهاد دادند، این بود که مردم از طریق پارلمانهای شهری، مدیریت شهری را در کلانشهرها به عهده بگیرند و بخش زیادی از فعالیتهای اجرایی و زیربنایی را در عرصههای مختلف به آنها واگذار کنیم؛ چون برنامه مدیریت شهری ملموستر است و مردم بهتر میتوانند ارزیابی و نقد کنند و از این طریق بهسوی حزبیشدن پیش بروند. اگر این اقدامات بهوسیله مجلس و دولت انجام شود میتوانیم امید داشته باشیم چه اصولگرایان و چه اصلاحطلبان زمانیکه بر سر کار هستند به برنامههای اعلامشده که در زمان انتخابات آنها را بیان کردهاند، برای اجرا متعهد باشند.
* یعنی اگر بخواهید عملکرد اصولگرایان را مقایسه کنید، از حدود یکدهه گذشته تا الان که جمنا را شکل دادهاند، تصور نمیکنید رفتارهای عقلانیتر از خود بروز میدهند و تلاش میکنند پایگاه اجتماعی مناسبی را از این طریق برای خود فراهم کنند؟
** رفتار مردم عقلانی و تشکیلاتی شده است؛ یعنی مردم در این دو سه انتخابات اخیر ثابت کردهاند رأی خود را براساس شناخت به صندوقها میاندازند، اما گروههای سیاسی و نخبگان سیاسی ما متاسفانه هنوز سازماندهی لازم را ندارند. نقدم هم صرفا متوجه جمنا و اصولگرایان نیست، معتقدم کل جریانهای سیاسی چه ما اصلاحطلبان و چه اصولگرایان هنوز نتوانستهایم در چارچوب حرکت موظف تشکیلاتی و سیاسی، خود را سامان بدهیم.
* پس حتی با اینکه تشکیلاتی مانند جمنا را شکل داده و متوجه این شدهاند که نیاز دارند دیگر جریانها هم در عرصه سیاسی حضور داشته باشند و لازمه قدرت خودشان هم جذب بدنه اجتماعی است، باز احساس نمیکنید عملکردشان عقلانیتر شده باشد؟
** من از شما میپرسم که بعد از انتخابات چند جلسه یا چند خبر از جمنا داشتهاید؟ دفتر این تشکل کجاست و اساسنامه و مرامنامه و برنامههایشان را کجا اعلام کردهاند؟ گروه سیاسی که نمیتواند زیرزمینی باشد، باید مانیفست و چارچوب داشته باشد.
* از نظر رفتارهای انتخاباتی و سیاسی آنها میپرسم.
** رفتار همینهاست. اینکه با هویت و علنی باشند، نقد شوند، اینکه در دسترس مردم باشند، مردم بدانند کجا هستند و چه برنامهای دارند، تن به گفتوگو و تعامل دهند. این در حالیاست که الان ما شاهد چنین مواضعی نیستیم. اگر هویت داشته باشند بعد از آن میتوان گفت اینها یک گروه باهویت و شناسنامهدار هستند و پس از آن میتوان درباره عقلانی عملکردن آنها صحبت کرد.
https://asemandaily.ir/post/5705
ش.د9603904