(روزنامه آسمانآبي - 1396/07/20 - شماره 85 - صفحه 20)
کار کودک دیگر نامتعارف نیست
کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که بهصورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند و این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربه دوران کودکی بیبهره و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود. بااینحال، گویی بسیاری از کشورها ناگزیر از پذیرش این استثمار هستند تا جاییکه تعریفهای رسمی کار کودکان را بسیار معمول میداند. کارهایی که میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، کشاورزی، کمک در کسبوکار والدین، داشتن کسبوکار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد. ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی از آنها و تنفروشی است.
موارد کمتر جنجالی و معمولا قانونی (با بعضی محدودیتها) شامل کار کشاورزی در ایام تعطیلی مدرسه (کار فصلی)، کسبوکار خارج از ساعات مدرسه و همچنین بازیگری یا آوازخوانی کودکان است. کار کودک در درجههای مختلف در طول تاریخ وجود داشت، اما با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار بهدنبال صنعتیشدن به وجود آمد، درباره مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان نقد و بحث عمومی شد. کار کودکان همچنان در مناطقی شیوع دارد که سن ترک مدرسه پایین است. براساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار، ۱۲۰میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. قاچاق انسان از راههای عمده واردکردن این کودکان به بازار است. جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از سرنوشتهای دیگر کودکان قاچاقشده است.
فقر اصلیترین مقصر
کار کودکان یک چالش بینالمللی است. زمانیکه میلیونها کودک در دنیا کار میکنند؛ یعنی مسئله امروز و فردا یا اینکه مختص کشوری خاص نیست، بلکه این موضوع در همه کشورهای دنیا وجود دارد و همه دنیا با این چالش مواجه هستند. براساس گزارشهای بانک جهانی، پیش از آغاز بحران جهانی اقتصاد، حدود ۱.۲۹میلیارد نفر معادل ۲۲درصد کل جمعیت جهان روبهتوسعه، با کمتر از ۱.۲۵دلار درآمد روزانه، درنهایت فقر به سر میبردهاند. در همان سالها، یعنی قبل از اینکه جهان با بحران اقتصاد روبهرو شود، درمجموع ۲.۴۷میلیارد نفر معادل ۴۳درصد از جمعیت جهان روبهتوسعه با کمتر از دو دلار در روز روزگار میگذراندند. علاوهبراینها، بسیاری از کسانی که با درآمد بیشتر از دو دلار هم زندگی میکردند، تنها اندکی بالاتر از این آستانه قرار داشتند و در معرض سقوط به پایین آستانه هم بودهاند. با هر استانداردی، فقر در مقیاس وسیع یکی از بزرگترین چالشهای پیشروی جامعه جهانی است.
این درحالی است که نوسانات و لطمات اقتصادی در سطح جهان، توأم با تاثیرات فقر شدید، با شدت رو به افزایش است. تنها همین دهه گذشته جهان شاهد بحرانهای شدید اقتصادی و افزایش چشمگیر قیمت سوخت و غذا بوده است که همه فشارهای غیرمنتظره دیگری هم بر خانوادههای آسیبپذیر وارد کردهاند. به گزارش سازمان جهانی کار تغییرات آبوهوایی هم یکی از عوامل بیش از پیش مهم این نوسانات است که با خود افزایش دما، تغییر الگوهای بارندگی، بالاآمدن سطح آب دریا و افزایش گسترده تغییرات غیرمنتظره آبوهوایی را به همراه دارد. تغییرات آبوهوایی بهویژه میلیونها خانواده فقیرِ کشورهای روبهتوسعه را که کماکان روزیشان را از زمین به دست میآورند تحت تاثیر قرار میدهد. پیوستگیها و درهمتنیدگیهای روبهرشد جهانی هم این نوسانات را تشدید میکنند؛ به این معنا که عواقب تغییرات غیرمنتظرهای که ظاهرا در سطح محلی روی میدهند حتی ممکن است در سطح جهانی هم حس شوند.
بیشترین سهم برای آسیا و اقیانوسیه
سازمان بینالمللی کار سال گذشته میلادی گزارشی درباره وضعیت کودکان کار منتشر کرده است که براساس این گزارش، بیش از نیمی از کودکان کار در جهان(85میلیون نفر) در شرایط بسیار سختی بهسر میبرند. این نهاد بینالمللی میگوید کمتر از 171میلیون کودکان کار در منطقه آسیا زندگی میکنند. منطقه آسیا و اقیانوسیه همچنان بیشترین کودکان کار را در میان مناطق دیگر جهان (به طور تقریب 78میلیون یا 9.3درصد از کودکان جهان را)به خود اختصاص دادهاند. بیشترین حوادث برای کودکان کار در منطقه صحرای آفریقا اتفاق میافتد که 59میلیون کودک در این منطقه زندگی میکنند. همچنین 13میلیون کودک کار (8.8درصد) در کشورهای آمریکای لاتین و 9.2میلیون نفر (8.4درصد) در منطقه خاورمیانه زندگی میکنند. بخش کشاورزی همواره بهعنوان مهمترین بخش اقتصادی بستر کار برای کودکان بود؛ بهطوریکه 98میلیون نفر (59درصد) در این بخش کار میکنند. 54میلیون کودک در بخش خدمات و 12میلیون نفر در در بخش صنعت بهشکل غیررسمی کار میکنند. این گزارش میافزاید، تعداد کودکان کار دختر از سال 2000میلادی تاکنون 40درصد و پسران 25درصد کاهش یافته است.
صندوقی برای مبارزه با کار کودک
پروژههای بسیاری در سراسر جهان برای جلوگیری از بردهداری کودکان راهاندازی شده است؛ در قالب سازمانهای مردمنهاد و شرکتهای حمایتی؛ «گاردین» در گزارشی به قلم آلن تراویس از پروژههایی میگوید که با بودجه صندوق نوآوری بردهداری دولت راهاندازی شده است. بر این اساس، دولت بریتانیا به طرحهایی که برای پایاندادن به بردگی کودکان فعالیت میکنند، 6میلیون پوند بودجه پرداخت میکند. صندوق نوآوری بردهداری، از پروژههای جهانی برای جلوگیری از بهرهبرداری از کودکان حمایت میکند. امبر رود، وزیر کشور انگلیس، اعلام کرده است اولین 6میلیون پوند از بودجه 11میلیون پوندی به صندوق نوآوری برای پروژههای ادارهشده ازجمله ارتش نجات و بنیاد آزادی اعطا میشود. این بودجه برای پشتیبانی از اقدامات شناسایی و تخریب مسیرهای اصلی قاچاق انسان به بریتانیا استفاده میَشود؛ قاچاق انسان ازسوی باندهای جرایم سازمانیافته انجام میشود؛ باندهایی که بهمنظور بردهداری از کودکان کشورهایی مانند ویتنام، شمال هند و نیجریه استفاده میکنند.
پروژههایی که دریافتکننده کمکهای مالی هستند باید محصولاتی را تولید کنند که به بریتانیا صادر میشوند. از این میان میتوان به اتحادیههای مبارزه با بردهداری در زنجیرههای عرضهای اشاره کرد که ازسوی صنف تولید و صادرات میوه و آبمیوه در آفریقایجنوبی اداره میشوند؛ این بودجه به آموزش و افزایش آگاهی کارفرمایان اختصاص پیدا کرده است. پروژه دیگر یک مدل موفقیتآمیز تضمین زنجیره تامین در صنعت فرش در جنوب آسیاست که این صنعت را در نقاط دیگر گسترش داده است. رود بردهداری مدرن را بهعنوان یکی از بیرحمانهترین اشکال نقض حقوق بشر جهانی توصیف کرد که سایه تیرهای در سراسر جهان را به تصویر کشیده است.
به گفته این مقام انگلیسی، جنایت وحشیانه بردهداری و سوءاستفاده از کودکان بر هر کشوری تاثیر میگذارد و این بودجه از افرادی که در معرض این خطرات هستند و ظلم و سختیهای زیادی را متحمل میشوند، به روشهای غیرمستقیم حمایت میکند. او یکی از ضروریات جهان امروز را یکپارچگی علیه بردهداری بهویژه علیه کودکان بیگناه بیان کرد. هیچ کشوری بهتنهایی نمیتواند راه به جایی ببرد. کار کودک یک چالش جهانی است؛ بهدلیل اینکه با مهاجرتهای اجباری و غیرقانونی گره خورده است، به یک عزم جدی برای مبارزه نیاز دارد.
حمایت اجتماعی از کودکان مهاجر
مهاجرت بهویژه مهاجرتهای اجباری که اغلب بهدلیل جنگ و ناامنی بهطور غیرمنتظره رخ میدهد، ازجمله عواملی است که خانوادهها را بهشدت از نظر اقتصادی تحت فشار قرار میدهد تا جایی که مجبور شوند برای درآمدزایی از کودکان هم استفاده کنند. کودکان مهاجر گروهی مهم از کودکان را شامل میشوند که شرایطشان، در پیوند با فقری که دچار آن هستند، آنها را به گروهی بسیار آسیبپذیر در برابر کار و دیگر پیامدهای ناگوار اجتماعی تبدیل میکند. کودکان مهاجر، بهویژه کودکانی که زندگی غیرقانونی دارند، با دشواریهایی در زمینه دسترسی به خدمات اجتماعی اقتصادیِ اولیه روبهرو هستند؛ زیرا این کشورها، خود برای ایجاد تعادل میان سیاستهای مهاجرتیشان با تعهداتی که به کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد و کنوانسیونهای کار کودک سازمان جهانی کار دارند، با چالشهایی روبهرو هستند. (این تعهدات شامل محافظت همه کودکانی که در قلمروی آن کشورها قرار دارند، ازجمله کودکان مهاجر، در برابر کار کودک است.)
بر همین اساس، دسترسییافتن و دسترسی ایجادکردن به خدمات اجتماعی و بهداشتی درمانی به خانوادههای آسیبپذیر و محروم از امکانات اجتماعی بهویژه کودکان بهعنوان یک اولویت شناسایی شده است. بهعلاوه، شواهد این را هم نشان میدهند که کودکان کارِ مهاجر اغلب حقوق کمتری میگیرند، ساعات کارشان طولانیتر است، کمتر به مدرسه میروند و نسبتبه کودکان کارِ بومی، بیشتر در معرض مرگ در سرِ کار قرار دارند. دولتها باید در مواقع ورود انبوه مهاجران به کشورهایشان، بهدنبالِ راههایی برای پرداختن به معضل آسیبپذیری کودکان، بهویژه در برابر بدترین شکلهای کار کودک باشند؛ باوجوداین، فقط معدودی از کشورها اقداماتی فراگیر بهویژه از طریق حمایت اجتماعی دراینباره انجام دادهاند.
https://asemandaily.ir/post/4379
ش.د9603156