عدم برنامه ریزی مستمر و اساسی تلویزیون، با تغییر ذائقه های مردمی و تعریف خواسته های جدید دروغین، دوباره در فتنه های آتی هزینه ساز خواهد بود.
کنفرانس ساعات پایانی روز انتخابات ۸۸ موسوی، قبل از اتمام شمارش آرا و اعلان نتایج رسمی یا انعکاس اظهارات خانم عفت مرعشی(همسر مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی)، در روز رأی گیری از رسانه ملی، به پیاده سازی تاکتیک انقلاب های رنگی در فتنه ۸۸ منجر شد.
هفت سال قبل در چنین ایامی، ملت عزیز ایران شاهد خاموشی آتش فتنه ای بود که با برنامه ریزی دشمنان خارجی و کمک مزدوران خائن داخلی برای از بین بردن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران روشن شده بود. از آنجا که نقش رسانه ملی، به عنوان یکی از عوامل مؤثر در خاموشی و یا افزایش شعله فتنه، بر کسی پوشیده نیست و از طرف دیگر فتنه ها نیز با روکش های مختلف مذهبی و اقتصادی، در هر زمانی، قابل تکرار هستند، در این نوشتار برآنیم ،ضمن اذعان بر بسیاری از کارویژه های ایجابی رسانه ملی در حوزه امنیتی، با محوریت فتنه 88 ، به احصاء برخی از کارویژه های سلبی رسانه ملی در حوزه یاد شده بپردازیم . باشد که با بازبینی و اصلاح و رفع این کارویژه هاشاهد کارآیی بیشتر و بهتری از رسانه ملی، در حوادث محتمل الوقوع آینده باشیم.
1- حفظ و صیانت از گفتمان انقلاب اسلامی به مثابه روح حاکم بر خواست ها و شکل دهنده اولویت ها، از مهمترین وظایف رسانه ملی است. عدم مراقبت از این گفتمان، در مواجهه با تلاش مخالفان برای انحراف از اهداف اصلی انقلاب در فتنه 88 ،کم توفیقی تلویزیون را در این زمینه گواهی داد و ثابت کرد که در این زمینه ، عدم برنامه ریزی مستمر و اساسی تلویزیون ، با تغییر ذائقه های مردمی و تعریف خواسته های جدید دروغین، دوباره در فتنه های آتی هزینه ساز خواهد بود.
یکی از معیارهای مهم در ارزیابی میزان موفقیت رسانه ملی، در حفظ و صیانت از گفتمان انقلاب اسلامی ، میزان توجه برنامه سازان تلویزیونی به تبیین رهنمودهای مقام معظم رهبری و لزوم استکبار ستیزی ، به عنوان دو دال مرکزی این گفتمان است. همانگونه که در فتنه 88، توجه تلویزیون به رهنمود های مقام معظم رهبری و پرده برداری زود هنگام معظم له، از نقشه های شوم و سناریوهای محتمل دشمن، می توانست مانع از اقبال دسته ناآگاه به فتنه گردد، همانطور هم، تمرکز مستمر رسانه ای بر حساسیت ملت ایران به مذهب ،استقلال ، نفرت از دخالت بیگانگان، ضرورت تبیین استکبار ستیزی و افشاء ماهیت معترضان همسو با بیگانگان نیز،می توانست سبب ریزش زودهنگام دسته ناآگاهان فتنه گران 88 شود. توجه به این مقوله می تواند رسانه ملی را در وظیفه حفظ و صیانت از گفتمان انقلاب اسلامی موفق تر کند.
2- پیشرفت امکانات رسانه ای و دسترسی و استفاده اقشار متوسط به بالا از منابع متمایز اطلاع رسانی، سبب ایجاد یک نوع فاصله طبقاتی اطلاعاتی در مردم شده و این نقیصه در حوادثی چون فتنه 88، در مواجه با اشاعه دروغ تقلب ، باعث پیدایش یک نوع خودکم بینی اطلاعاتی در قشر پایین جامعه شد و بسیاری از افراد را در حالت همنوایی و تصدیق اجباری و فارغ از اعتراض نسبت به ادعای تقلب قرار داد. لازم است رسانه ملی برای حوادث آتی و فتنه های احتمالی، با فراگیری محتوای تحلیلی خبری خود از رسانه ها و ابزارهای اطلاع رسانی مورد استفاده در اقشار متوسط به بالای جامعه، تدابیر مقتضی را در راستای حذف این خود کم بینی اطلاعاتی در قشر پایین جامعه اتخاذ و آنها را از لحاظ اطلاعاتی به حد خودباوری ارتقاء دهد.
3- ضعف نگاه علمی در تلویزیون، قدرت پایین جذب کنندگی مخاطب و استفاده اقتضایی از عملیات روانی سیاه در کارزار رسانه ای با رسانه های مهاجم دشمن، سبب ناکامی رسانه ملی می گردد. اقبال برخی افراد به رسانه های بیگانه در فتنه 88 و عدم اعتماد آنان به رسانه ملی، گواهی بر صدق این ادعاست. امید است برنامه سازان و مدیران رسانه ای ،با تقویت نگاه علمی، افزایش توانمندی برنامه سازان متعهد ، افزایش تعداد شبکه های تخصصی و برنامه ریزی های بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت در مقابله با جنگ رسانه ای نظام سلطه ، به ارتقای کیفیت برنامه ها بها داده و با پرهیز از هجوم سنگین سیاست به فضای عمومی رسانه، تزریق فضای گرم و جذاب را در اولویت برنامه های خود قرار دهند، باشد که اعتماد نیم سوخته برخی از مشتریان پای ثابت ماهواره ها به رسانه ملی، تا حدودی ترمیم و با کناره گیری تلویزیون از عملیات رسانه ای سیاه به سفید، صداقت و شفافیت آن بر مخاطبان ثابت گردد تا بتواند در حوادث آتی اثرگذاری لازم را داشته باشد.
4- رسانه ملی در قبل از فتنه 88، با پرداختن مکرر به مطالبات و دغدغه هایی چون ترافیک تهران، متروی تهران، آلودگی هوای تهران و ... باعث تهرانیزه شدن فضای رسانهای و اطلاع رسانی شد و با غفلت از واقعیت تنوع 70 میلیونی مردم، مشارکت بالای مناطق روستایی و شهرهای کوچک را در زمان تبلیغات نادیده گرفت و تمام ایران را در تهران و تهران در مطالبات اقشار متوسط به بالای تهرانی خلاصه نمود و سبب شد راهپیمایی سکوت در 25 خرداد 88 ، به کل کشور تعمیم داده شود و بستر دروغ اجتماعی تقلب، بیش از پیش فراهم گردد.
رسانه ملی موظف است با توجه به انعکاس خواسته های مردمی در تمامی نقاط کشور، اعم از شهرهای کوچک و روستاها، سبب ارائه تصویر درستی از مطالبات مردمی به دولتمردان گردد.
5- مناظره زنده در تجربه اول، با 50 میلیون مخاطب در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری، در کنار عدم رعایت تمام و کمال ضوابط مناظره ، براساس مصوبه 62 و 63 رسانه ملی ،سبب گردید، صراحت بیان از فضای نقد ، به فضای چالشی و تخریب تغییر ماهیت پیدا کند.
رسانه ملی قادر است برای مناظرات دیدگاه های مختلف یا در فتنه های محتمل الوقوع آتی، موارد اختلاف طرفین را به صورت منطقی ، تعریف و فرمول بندی نماید و بعد از مشخص شدن محل نزاع ، موارد توافق را از جرگه بحث خارج کند تا مناظرات و مباحثات، در مسیر اصلی خود به صورت سالم و هدایت شده ادامه پیدا کند. در این صورت با رعایت حریم خصوصی افراد، پرهیز از ارائه برنامه مخالف با ارزش هاو هنجارهای جامعه و توجه رسانه ملی به طرح و تبیین مناقضات شعاری و رفتاری، بدون اینکه منجر به توقف روحیه مطالبه گری گردد، مناظرات و مباحثات در مسیری درست، به روشن شدن واقعیت ها و ریزش مخالفان ناآگاه از گروه فتنه گر، منجر خواهد شد
6- گناه نابخشودنی در انعکاس خبر زودهنگام پیروزی یکی از نامزدها در انتخابات دهم ریاست جمهوری ، سبب راه اندازی چرخ انقلاب های رنگی و جا انداختن دروغ تقلب در برخی افراد کم بصیرت شد و بدین ترتیب کنفرانس ساعات پایانی روز انتخابات ، قبل از اتمام شمارش آراء و اعلان نتایج رسمی یا انعکاس اظهارات خانم عفت مرعشی(همسر مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی) ، در روز رأی گیری از رسانه ملی، به پیاده سازی این تاکتیک انقلاب های رنگی ، در فتنه 88 منجر شد و سپس کوچک پنداری شایعات حاشیه ای تقلب و اکتفا به پاسخ های سطحی، در کنار سوء استفاده رسانه های معاند، بر شعله های این فتنه دمید. به عنوان مثال رسانه ملی در مواجهه با دروغ منتشر شده مبنی بر پاسخ مقام معظم رهبری به نامه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، در قالب پیامک های فراگیر،صرفاً به تکذیب پیامک 19 خرداد به صورت زیرنویس اکتفا نمود و با کوچک پنداری این شایعه، به راحتی از کنار اطلاع رسانی دقیق و تجزیه و تحلیل چرایی این قطعه مهم انتخاباتی گذشت تا اینکه مقام معظم رهبری، رسماً خود در پای صندوق رأی، متذکر این مساله شد. از این رو لازم است رسانه ملی با هوشیاری و رصد همه جانبه ، به پاسخ های سطحی برای شایعات محتمله در فتنه های محتمل الوقع آینده، اکتفا ننماید و با تجزیه و تحلیل دقیق موضوع ، تا روشن شدن حقیقت از پای ننشیند.
یکی از راه های روشنگری در کشف حقیقت ، تبیین مقایسه ای با ادوار مشابه تاریخی در گذشته است. همان گونه که رسانه ملی در کوران فتنه 88 ، با مانور رسانه ای بر مقایسه انتخابات ادوار گذشته ریاست جمهوری و تبیین قالب رفتاری مردم رأی دهنده به ریاست جمهوری مستقر، می توانست با مشخص کردن سوء استفاده رسانه های معاند ،واقعیت های موجود را برای مخاطبان برجسته تر سازد و ماهیت حقیقی آنان را افشا نماید، موظف است در فتنه های آتی ، با مانور رسانه ای بر ادوار مشابه تاریخی گذشته ،حقیقت را از چنگال سوء استفاده گران رسانه ای به در آورد.
7- عملکرد رسانه ملی در انعکاس موضع گیری غیر شفاف چهره های مؤثر پیرامون حوادث بعد از انتخابات 88 و بی تفاوتی آن به سکوت خواص در فتنه، به تقویت تردید شبهه تقلب در برخی از افراد منجر شد. مثلاً انعکاس اظهارات رییس مجلس شورای اسلامی در گفتگوی خبری شبکه دو، در سیام خرداد 88، و یا بخشی از خطبه های مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه 26 تیرماه 88 در رسانه ملی، سبب تقویت شبهه تقلب گردید.از آنجا که در حوادث این چنینی نظیر فتنه 88 ، تردید و تقلب به مثابه شلیک دو گلوله از دهانه یک تفنگ محسوب می گردد ، ضروریست رسانه ملی سخنان بدون تحلیل و تفسیر و فاقد ارزیابی را، به صورت خام در معرض مخاطب قرار ندهد و از طرفی چون سکوت خواص در اینگونه حوادث، به نوعی در انظار برخی مخاطبین،تأیید تقلب و شبهه موجود تلقی می گردد، لازم است رسانه ملی با ترفندهای رسانه ای خاص، خواص ساکت را وارد گود نموده و با واکاوی و تبیین تردیدهای موجود، مانع تقویت تردید و شبهه گردد.
8- در فتنه 88 با از دست دادن ابتکار عمل در تلویزیون، حواشیای مانند قضایای کهریزک، برخوردهای نظامی، قتل ندا آقا سلطان و ... ، بر اصل مساله یعنی ادعای تقلب در انتخابات ، غالب شد و عملاً تفاسیر و تحلیلهای بصیرتی رسانه ملی به جایگاهی برای پاسخگویی به هجمه های گسترده ماهواره ای و مصاحبه های طراحی شده و فیلم های ساختگی آنان تنزل پیدا کرد و ریل واکاوی دروغ بزرگ تقلب و بررسی منابع و دلایل سلامت انتخابات، به ریل انحرافی حواشی مذکور تغییر مسیر داد و مجال تبیین تفاوت میلیونی آرای دو نامزد،برای رفع شبهه تقلب و خاموش کردن موتور تبلیغاتی جریان معاند و پیاده کردن آنان از موج آفرینی و موج سواری را از دست داد. با آنکه رسانه ملی می تواند در مواجه با هرگونه حادثه مشابه یا فتنه های مذهبی و اقتصادی در آینده، مانع از جایگزینی حاشیه ها با متن گردد.
امید است با برشماری برخی از این کارویژه های سلبی رسانه ملی در حوزه امنیت ملی و اصلاح و رفع آنان، شاهد تأثیرات مثبتی در این زمینه باشیم.