(روزنامه صبح نو ـ 1396/04/26 ـ شماره 275 ـ صفحه 3)
نکته نخست این است که اساساً در جامعه امروز ما، زنان نقش مهمی را ایفا میکنند، هم در عرصه تربیت فرزند و مدیریت خانواده و هم در عرصه حضور اجتماعی، فرهنگی، ادبی و تعلیم و تربیت، حضور فعالی دارند و این نشاندهنده این است که با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه جمهوری اسلامی برای زنان یک نگاه محدود کننده برای حضور فرهنگی و اجتماعی و سیاسی در جامعه نبوده است که این مسأله در عرصه مشارکت سیاسی، انتخابات، قانونگذاری، دستگاه قضا و آموزشوپرورش بسیار برجسته و جالب است که در طول چهاردهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور زنان فعالتر و قویتر شده است. بهعنوان نمونه، شکلگیری حوزههای علمی بانوان در سراسر کشور یا پذیرش دختران در عرصههای علمی و دانشگاهی در شاخههای مختلف، از رشد چشمگیری برخوردار بوده است که آمارها به صراحت این را نشان میدهند. نکته دوم این است که در مدیریت اجتماعی، قطعاً منعی برای حضور زنان وجود ندارد و میبینیم که در ردههای مختلف مدیریتی، زنان حضور داشتهاند و در دولت دهم هم در حد وزارت، حضور زنان در عرصه مدیریت اجتماعی ارتقاء پیدا کرد و این اتهام یا تلقی نسبت به جمهوری اسلامی ایران که با حضور زنان مخالفت دارد، به هیچ وجه قابل اثبات نیست و به یک تهمت بیشتر شبیه است. بنابراین بودن یا نبودن زنان در کابینه به عنوان وزیر نمیتواند نفیکننده حضور گسترده زنان در جمهوری اسلامی باشد و بهعنوان یک علامت، نمیشود آن را مبنا قرار داد.
نکته سوم هم این است، کسانی که حضور زنان در کابینه را بهعنوان وزیر بسیار مهم تلقی میکنند و آن را بهعنوان یک مطالبه به رخ جامعه میکشند، به این نکته توجه ندارند که در جایگاه مسوولیت وزارت، تخصص و تجربه و صلاحیتهایی که باید وجود داشته باشند بهعنوان یک اصل تلقی میشوند و زن و مرد بودن نقشی در موفقیت یک فرد در سطح وزارت نخواهد داشت. از طرفی دیگر، اثرگذاری یک فرد در دستگاههای دولتی در ردههای مشاوره و معاونت یا اداره کل، گاهی به مراتب بیش از حضور در سطح وزارت قابل مشاهده است و ما میبینیم که حتی بسیاری از افراد صاحب صلاحیت، متخصص و توانمند، اساساً از پذیرش رده وزارت یا یک رده بالای اجرایی، فاصله میگیرند و بهعنوان یک تکلیف آن را میپذیرند. همانگونه که از عنوان وزارت فهمیده میشود، واقعاً وزارت، بار سنگین مسوولیت است و نه یک امتیاز یا یک علامت برای صلاحیتهای علمی و اجتماعی. بنابراین، مطرح کردن بیش از حد این مسأله و تأکید بر اینکه زنان باید حتماً در کابینه حضور داشته باشند، پیش از اینکه یک مسأله واقعی باشد یک تبلیغ سیاسی و نمایشی است و گاهی متأسفانه یک جنبه تقلیدی هم به خود میگیرد و مقایسه میشود که چون در فلان کشور غربی این تعداد وزیر زن وجود دارد، ما هم باید داشته باشیم که از هیچ مبنای استدلال منطقی برخوردار نیست. نکته چهارم این است که آیا مهمترین مسأله زنان ما حضور یک یا چندتن از بانوان در هیأت وزیران است؟ آیا واقعاً منزلت واقعی زنان و ادای حقوق زنان به این است که آنها در این سطح حضور داشته باشند؟ امروز متأسفانه در دادگاهها و جایگاههای مختلف با تحقیر زنان و تضعیف حقوق آنان مواجه هستیم بهخاطر بعضی از انگارههای نادرست فرهنگی که با آموزههای اسلام به هیچوجه سازگار نیستند؛ اما در حقیقت امر هنوز نتوانستیم این مشکلات را برطرف کنیم.
امروز بعضی از زنان از کابین خودشان هم محروم هستند و ما به دنبال این هستیم که زنان حتماً در کابینه حضور داشته باشند. به نظر میرسد که فرهنگ سیاسی جامعه ما نیاز به اندیشهورزی عمیقتری دارد و به خصوص رسانهها و کسانی که جهتگیری فکر جامعه را بر عهده دارند، پیش از اینکه به ظواهر توجه کنند باید به حقایق و مسائل عمیق جامعه توجه داشته باشند. همانگونه که بارها رهبر معظم انقلاب اشاره کردند که نظام جمهوری اسلامی همواره در صدد احقاق حقوق حقیقی زنان و زمینه سازی برای دستیابی آنها به منزلت حقیقی زنان در جامعه بوده است اما وجود و یا نبود زنان در کابینه دولت نباید دستآویز قرار گیرد. وجود زنان در کابینه هیچ مسالهای را اثبات نمیکند و اگر که زنان تحصیل کرده و توانمند ما از پذیرش بعضی مسوولیتهای کلان خودداری میکنند یا اگر تجربههای لازم برای حضور زنان در برخی ردههای اجرایی وجود ندارد، این به هیچوجه به معنای کمتوجهی به حقوق زنان تعریف و تفسیر نمیشود. نگاه اسلام به حضور زنان در جامعه، بیشتر با یک رویکرد مناسب و تأثیرگذار در تربیت نسل آینده است در عین حال که از حضور زنان در جامعه هم منع نمیکند. جمهوری اسلامی این راه درست و متعادل حضور زنان در جامعه را در عمل اثبات کرده است.
http://sobhe-no.ir/newspaper/275/3/10555
ش.د9603601