(روزنامه آسمان آبي – 1396/10/10 – شماره 147 – صفحه 11)
آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ را شاید بتوان مهمترین رویداد سال 2017 توصیف کرد، رئیس جمهوری که با تکیه بر شعار «نخست آمریکا» به تاکتیکهایی متوسل شد که در ساختار تصمیم گیریها و تصمیم سازیهای سیاسی- بینالمللی برمبنای مدل تحلیلی هزینه- فایده تعریف میشود؛ مدلی که زمانی در راستای تجزیه تصمیمهای مالی- اقتصادی دولتها تعریف میشد، اما حالا با گسترش ابعاد مفهومیاش معادلات بینالملل را تحت تاثیر قرار داده است، چارچوب ائتلافهای پیشین را در هم ریخته و زمینه را برای شکلگیری ائتلافهای جدید با حمایت ایالات متحده یا در نتیجه سیاستهای واشنگتن فراهم کرده است. به نظر میرسد همگرایی و واگراییهای جدید مقدمهای است برای شکلگیری نظمی نوین؛ نظمی که در چارچوب آن مؤلفههایی که تا پیش از این برای اولویتبندی قدرتها از آنها استفاده میشد، تغییر کرده یا بازتعریف میشوند.
از همینرو به باور بسیاری از تحلیلگران تاکتیکهای ترامپ به تک قدرتی- ابرقدرتی جهانی ایالات متحده پایان داد و میدان را برای ورود رقبای جدید فراهم کرده است، رقبایی که تا پیش از صحنهگردانی رئیس جمهوری خود را برای این دور از رقابتها آماده کرده بودند، اما فرصت چندانی برای ورود به کارزار رقابتهای جهانی نداشتند. روسیه در میدان سوریه - خاورمیانه از برگ پایان داعش برای مانورهای منطقهای و فرامنطقهایاش بهره میبرد و چین نیز با تکیه بر هژمونی اقتصادیاش میکوشد از شکاف میان ایالات متحده و متحدان اروپاییاش به سود خود استفاده و معادلات بینالمللی را بر مدار منافع خویش بازتعریف کند. در کنار رقابت قدرتها، جهان همگراییها و واگراییهای تازهای را تجربه میکند، خاورمیانه و جنوب شرق آسیا بیش از سایر بخشهای جهان شاهد این جنس ائتلافسازیهاست. ترامپ بار دیگر پروژه نخ نمای ایران هراسی در خاورمیانه را کلید زده تا به واسطه آن صفبندیهای منطقهای را تغییر دهد و مسابقه تسلیحاتی جدیدی را شروع کند.
عربستان مهمترین مهره واشنگتن برای اجرای این سناریو است، بازیگری که ماجراجوییهای ولیعهدش زمینهساز شکافی عمیق میان کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس شده است، این شکاف آنقدر عمیق است که ناظران از پایان شورای همکاریهای خلیج فارس میگویند. آن طرفتر، آمریکا، روسیه و چین درگیر رقابت در خفا هستند، ایالات متحده به بهانه سیاستهای اتمی پیونگیانگ با کرهجنوبی و ژاپن ائتلاف تازهای را شکل داده و این گونه هژمونی و برتریطلبی اقتصادی- سیاسی پکن در منطقه را به چالش کشیده است.
در میانه این تنشها، نیمکره غربی نیز واگرایی جدیدی را تجربه میکند. فشار ایالات متحده بر ساختار نظامی ناتو مبنی بر افزایش هزینههای تدافعی مقدمهای برای آغاز انشعاب بود. با خروج واشنگتن از پیمان اقلیمی پاریس شکاف میان متحدان قدیمی عمیقتر شد تا جایی که بروکسل در جستوجوی جایگزینی برای ایالات متحده است. رد پای ناسیونالیست افراطی آمریکایی در تمامی رویدادها مشهود است، از همینرو بسیاری از ناظران تغییر معادلات جهانی را محصول مستقیم یا پس لرزه سیاستگذاری نئوکان ها (محافظهکاران جدید) در ایالات متحده قلمداد میکنند. سال 2017، سالی پرحادثه بود، از بحرانهای بشردوستانه در یمن و میانمار که ضعف سازوکارهای جهانی حقوق بشردوستانه را به رخ کشید تا پایان جنگهای خونین در سوریه و عراق. بااینحال شاید بتوان پایان داعش و فرمان ترامپ مبنی بر انتقال سفارت واشنگتن را در قالب مهمترین رویدادهای سال 2017 تعریف کرد، دو رخدادی که پسلرزههای حاصل از آن مطمئنا بازی بازیگران جهانی در سال 2018 را تحت تاثیر قرار داده و به بازی هژمونیهای اقتصادی- سیاسی جهت خواهد داد.
پایان یک نوستالژی
شاید بتوان پایان داعش را بهترین رویداد سال 2017 قلمداد کرد، داعش؛ گروهی تروریستی که در تلاش برای بازتعریف ایدئولوژی تبیین شده در اندیشههای رادیکال ابن تیمیه- سید قطب، سودای خلافت بر سرداشت و در سالهای نخست با استفاده از تنشهای قومی- مذهبی که محصول ترکیب نادرست جمعیتی- ژئوپلیتیک است، دامنه خلافت خودخواندهاش را از سوریه تا عراق گستراند و در قامت شاخهای منشعب از القاعده تصویری جدید از چرخه معیوب خشونت را احیا کرد. داعش علاوه بر تغییر ژئوپلیتیک منطقه زمینه را برای یارکشیهای جدید در عرصه منطقهای- فرامنطقهای فراهم کرد. ائتلاف تاکتیکی و غیر راهبردی ایران- روسیه و ترکیه محصول فعالیتهای این گروه تروریستی بود؛ ائتلافی به گفته ناظران شکننده، اما از منظر سیاسی با اهمیت. نوستالژی داعش به پایان رسید، اما این به معنای پایان اندیشه رادیکالیسم نیست، داعش هماکنون با تکیه بر تاکتیکهایی تازه در تلاش برای برجسته کردن رد پایش در افغانستان و آفریقاست و در قامت «گرگهای تنها» به تهدیدی جدی علیه امنیت اروپا تبدیل شده است.
پسلرزههای یک فرمان
روزهای آخر سال 2017 ترامپ در جریان فرمانی مصوبه 1995 کنگره مبنیبر انتقال سفارت واشنگتن از تلآویو به قدس شریف را اجرایی کرد، فرمانی که مطمئنا پس لرزههایش در شکلگیری تحولات سال 2018 بی تاثیر نخواهد بود. در کوتاهمدت فرمان رئیس جمهوری آمریکا فرایند مذاکرات صلح فلسطین- رژیمصهیونیستی را متوقف کرده و به طرح تشکیل دو دولت پایان خواهد داد، اما نتایج این فرمان میتواند در بلند مدت از منظر ژئوپلیتیکی- سیاسی منطقه را تحت تاثیر قرار داده و زمینه را برای ائتلافسازیهای جدید یا واگراییهای تازه در ابعاد منطقهای و حتی جهانی فراهم کند. نشست اخیر مجمع عمومی در ارتباط با قدس شریف آغازی بر واگراییهای سیاسی- بینالمللی بود، شکافی که در سال 2018 میتواند ابعاد گستردهتری یافته و زمینه را برای بازتولید چرخه خشونت فراهم کند. هرچند احتمال به ثمر رسیدن تلاشها برای عبور از نئوکانها زیاد است، مهمی که میتواند زمینهساز بازی دو سر باخت برای واشنگتن بهویژه متحدان منطقهایاش شود.
https://asemandaily.ir/post/10832
ش.د9604397